شکوه از دست رفته کاشی‌های بقعه شیخ صفی‌الدین اردبیلی/ توجهی به این میراث جهانی نمی‌شود+ فیلم و تصاویر


شکوه از دست رفته کاشی‌های بقعه شیخ صفی‌الدین اردبیلی/ توجهی به این میراث جهانی نمی‌شود+ فیلم و تصاویر

کاشی‌های بقعه شیخ صفی به دلیل مرمت نامناسب، سلیقه‌ای و بی توجهی‌ها در حال نابودیست و این روند سبب از بین رفتن این میراث جهانی شده، این در حالیست که معاون میراث فرهنگی اردبیل آسیب‌دیدگی کاشی‌ها را در شرایط جوی اردبیل امری عادی خواند.

به گزارش خبرگزاری تسنیم از اردبیل، بناهاى آرامگاهى شیخ صفی‌الدین اردبیلی از مجموعه‌هاى مجلل، که آرامگاه اجداد و سلاطین و شاهزادگان، از سندهای افتخار ایران است متعلق به دوران صفویه است، این مجموعه از زیباترین بناهاى تاریخى اسلامى ایران و به عبارتى گالری هنر صفوى در شهر اردبیل است و در 15 دی ماه 1310 به ثبت ملی رسیده و یکی از 10 اثر باستانی مهم ایران به شمار می آید، این اثر 5 تیرماه سال 89 به عنوان یازدهمین اثر ارزشمند تاریخی ایران از سوی یونسکو به ثبت جهانی رسیده است.

تزیینات به کار رفته در کاشی‌های مجموعه شیخ صفی آغازگر شیوه جدیدی از کاشی‌کاری این دوره است که به شکل معرق، ترکیبی از خصایص تجریدی و انفرادی اشیاء و رنگ‌هاست، که اهداف هنر اسلامی را متحقق می‌نماید و تداعی‌کننده حس ملکوتی است.

 کاشی‌های معرق موجود که از بخش‌های مربوط به شیخ صفی الدین اردبیلی است قدمتی در طول 3 و 4 قرن گذشته دارد، این آثار با توجه به شرایط اقلیمی منطقه، حوادث طبیعی و تاثیرات سازه‌ای، که در اردبیل بیشتر اتفاق می افتد دچار آسیب‌های متفاوتی شده‌اند.

در دوران صفویه ثبات حکومت و امنیت جامعه، سبب رشد و گسترش هنرهای مختلفی شد که در این دوران هنرمندان رشته‌های مختلف سعی در ایجاد تنوع و زیبایی در کارها و هنرهای خویش بودند و هنر کاشی‌کاری نیز در این دوران دچار تحول و پیشرفت هم از لحاظ نقش و هم از لحاظ رنگ شد.

 در این دوران بافندگی دستی نیز همانند سایر هنرها به اوج خود رسید این دست‌بافته‌ها همراه با نقوش متنوع و زیبا زبانزد خاص و عام شد و بر روی دست بافته‌های اردبیل نقوشی به‌کار رفته که مشابه آن‌ها را در همه جای بقعۀ شیخ‌ صفی‌الدین و به‌ویژه بر روی کاشی‌کاری‌های آن می‌توان مشاهده کرد، در به‌وجود آمدن نقوش و رنگ‌های متنوع، نگرش و باورها و اعتقادات هنرمندان تأثیر فراوانی داشته است.

می‌توان بینش و افکار هنرمندان را در میان نقوش این کاشی‌ها و قالی‌ها مشاهده کرد؛ در این میان فقط نقوش قالی نفیس شیخ صفی به نقوش کاشی‌های بقعه شباهت فراوان دارند که این‌ نوع نقوش در طرح قالی‌های منطقه رایج نیست و در کل بیشترین نقش‌مایه‌های مشترک کاشی و دست‌بافته‌ها از نوع هندسی و نمادین هستند.

با توجه به موارد عنوان شده در بالا و همچنین مقایسه تطبیقی نقوش آن‌ها می‌توان به صراحت اذعان کرد که از میان دست‌بافته‌های اردبیل، تنها در بافت قالی شیخ صفی از نقوش کاشی‌های مجموعه استفاده شده است.

 باید یادآور شد که اشتراکات یک نقش‌مایه همیشه ناشی از یک عامل نیست و گاه علت‌های چندی سبب به‌وجود آمدن آن می‌شود؛ ممکن است فقط ظاهر نقش‌مایه‌هایی مثل هم باشد و حال آنکه انگیزه ایجاد نقش شیء اولیه که الهام بخش طرح آن نقش‌مایه‌ها بوده است یکسان نباشد و در روند دگرگونی به هم شبیه شده باشند.

بقعه شیخ صفی به واسطه تغییرات فراوان دیگر دارای یک سبک واحد در شیوه تزئینات داخلی و خارجی‌اش نیست

 کیانوش معتقدی، پژوهشگر هنرهای ایرانی- اسلامی در گفت و گو با خبرنگار تسنیم  سخنان خود را اینگونه آغاز کرد: چه بر سر سرزمین و ملتی خواهد آمد که بستر تبلور امروز و فرادیش، از گذشته خالی می شود؟ آیا نمی‌دانیم که هویت شهرها، به معنی کیستی شهرهاست و در تعریف هویت هر چیز، ما ناگزیریم به داشته هایش از گذشته نیز مراجعه کنیم؟ هویت شهر و بناهایش رابطه ناگسستنی با اصالت، نمودهای فرهنگی و شاخصه‌های زیبایی شناختی تاریخی آن دارد و همچنین هویت اجتماعی شهروندان نیز در ارتباط تنگاتنگ با محیطی  که در آن زندگی می کنند.

وی افزود: به راستی چگونه می‌توان از سازمانی همچون میراث فرهنگی و دیگر نهادهای مرتبط با بناهای تاریخی که دهه‌هاست به بهانه کمبود بودجه و هزار و یک دلیل دیگر و شهروندانی  که کمترین آموزش در خصوص حفظ و شناخت میراث هنری و فرهنگی خود برخوردارند، انتظار داشت تا بناهای تاریخی، میراث فرهنگی، محیط زیست و چیزهایی از این دست، را به عنوان بنیان‌های تداوم و ثبات اجتماعی و هویت ملی خود حفظ کنند.

معتقدی با اشاره به اینکه امروز بقعه شیخ صفی، کاشی‌ها و دیگر تزئیناتش، سنگ مزارهای بی‌نظیر رها شده در حیاطش، تنها قطره‌ای از دریای میراث بشریت است گفت: ما نه تنها آنرا حفظ نکرده‌ایم، بلکه شتابزده و با تصمیمات غیر کارشناسانه و بدون توجه به پیشینه و اهمیتش در تاریخ هنر و معماری ایران، داریم چهره اصیل آنرا به کلی نابود می کنیم و آنرا خشکانده‌ایم.

این پژوهشگر هنرهای ایرانی ـ اسلامی تصریح کرد: بر کسی پوشیده نیست که معماری ایران در دوران اسلامی و تزینات وابسته به آن مهم‌ترین میراث باقی مانده از گذشتگان و صد البته نمودی از هویت فرهنگی ـ هنری سرزمین ماست، از طرفی در بررسی های تاریخ هنر و معماری ایران، کاشیکاری همواره از اهمیت کلیدی در زیباسازی و تکمیل یک فضای معمارانه برخورداراست، در این میان و در گذر قرنها، هنر کاشی‌کاری به عنوان یکی از جذابترین عناصر بصری در چرخ های هنر ایران تحولات و پیشرفت‌های جالب توجه‌های را پشت سرگذاشته است.

وی با اینکه حضور همزمان کاشی در بناهای مذهبی و غیرمذهبی و حتی خانه‌های ایرانیان باعث شده تا مسئله استفاده از کاشی‌های رنگارنگ بیش از دیگر هنرها مورد توجه سفارش دهندگان این آثار قرار گیرد افزود: در همین راستا و از دوره تیموری به بعد و بواسطه تلاش هنرمندان ایرانی تکنیک کاشی معرق توسعه یافت و بصورت فراگیر در تزئینات داخلی و خارجی بناها مورد استفاده قرار گرفت و سپس در آستانه به قدرت رسیدن صفویان بود که کاشی‌های الوان با تکنیکی که بعده ها به هفت‌رنگی مشهور گردید، جلوه‌ای چشم نواز به بناهای مذهبی و غیرمذهبی ایران بخشید.

معتقدی تصریح کرد: این کاشیکاری‌های رنگارنگ در طول سده‌های اخیر نه تنها در جغرافیای فرهنگی ایران بلکه به سبب حضور هنرمندان کاشی‌ساز تراز اول ایرانی در شهرهای دور و نزدیک کشورهای همسایه نیز به‌طرز شگفت‌انگیزی مورد استفاده قرار گرفت اما هیچ سرزمینی به اندازه ایران در یک‌صد سال گذشته این حجم از کاشیکاری های بناهایش را بدلیل عوامل طبیعی همچون زلزله و یا عدم توجه و نگهداری صحیح و تخریب به دست عده‌ای از شهروندانش از دست نداده است.

وی با اشاره به اینکه بنای ارزشمند بقعه شیخ صفی در اردبیل که امروز همچنان به‌عنوان یکی از مهم‌ترین مجموعه بناهای روزگار صفوی در جهان شناخته می‌شود مجموعه‌ای منحصر بفرد از شیوه‌های کاشیکاری و کتیبه‌نگاری ایران از دوران‌های مختلف تاریخی از صفویه تا پایان قاجاریه را در خود جای داده گفت: به واسطه تغییرات فراوان دیگر دارای یک سبک واحد در شیوه تزئینات داخلی و خارجی‌اش نیست. 

معتقدی سخنان خود را اینگونه ادامه داد: اما جالب است بدانیم که بیش از یک‌صد سال پیش (1892م) زمانیکه "فردریش زاره" برای نخستین بار از این بنا عکاسی کرد، شرایط این بنا در وضعیت بسیار ناگواری بود ولی با این وجود وی توانست با توجه به همان بخش اندک باقیمانده از تزئینات اصیل بنا، طرح کاملی از کاشیکاری و تزئینات داخلی و خارجی بقعه شیخ صفی را ارائه داد که مرمت‌گران در سال های اخیر بی توجه به این تصاویر،اسناد و طراحی‌ها، کاشی‌کاری این بنا را به سبک و سیاقی نه چندان هماهنگ (با رنگ‌ و لعابی بی ارتباط با نمونه‌های اصیل)  و در مواردی کاملا نامناسب با ساختار تزئینات خارجی بنا مرمت کرده‌اند، این درحالیست که وضعیت نقاشی‌های دیواری داخل بقعه نیز در موارد متعدد هیچ هماهنگی با بخش های بازمانده از گذشته ندارد.

وی یادآور شد:  اگر امروز هنوز در گوشه و کنار ایران بناهای باشکوهی با تزئینات کاشیکاری همچون بقعه شیخ صفی به چشم می‌خورد، نه بدلیل غنای فرهنگی ما، بلکه فقط و فقط به خاطر کثرت در ساخت و حمایت از چنین پروژه‌های ارزشمند از سوی طبقه حاکم و تولید انبوه کاشی‌ها توسط هنرمندان و کاشیکاران برای این بناهاست.

غفلت سازمان‌ها در حفظ میراث ارزشمند ایرانی-اسلامی

پژوهشگر هنرهای ایرانی و اسلامی تصریح کرد: غفلت سازمان‌های ذیربط و بی توجهی فرهنگ عمومی نسبت به میراث ارزشمند هنر و معماری ایرانی تا آنجا پیش رفته که آن بناهایی هم که بدلایل مختلف تاحدی به‌سلامت تا به امروز باقی‌مانده اند را با تصمیمات غیرکارشناسانه و استفاده نکردن از متخصصین و اساتید سنتی باتجربه، حالا با دست خودمان از بین ببریم! امروز، عصر  بازیابی هویت تاریخی، با رویکرد های نوین است.

معتقدی افزود: این بدان معنی است که امروز در همه جای جهان، مسئله حفظ و نگهداری بناهای تاریخی نه فقط دغدغه مسؤلین و کارگزاران فرهنگی و هنری هر شهر یا کشور، بلکه وظیفه هر شهروند به شمار می‌آید، با توجه به این دیدگاه میتوان اشتیاق شهرهای جهانی را برای هویت بخشی و برند سازی شاخصه‌های تاریخی و فرهنگی در راستای جذب گردشگر و  فروش آثار هنری مبتنی بر همین میراث تاریخی را نیز بیش از پیش درک کرد .

 حفظ و نگهداری و مرمت علمی کاشی‌های بناهای تاریخی ایران و به طور مشخص مجموعه شیخ صفی اردبیل، مسئله‌ای جدی و عدم توجه به آن اشتباهی تاریخی و جبران‌ناپذیر است حالا که دهه هاست فرش بی نظیر این بقعه را از دست داده‌ایم، بکوشیم تا کاشیکاری های زیبای این بنا را نجات دهیم.

هنرمندان سعی کرده‌اند تا مکاشفات و یافته‌های درونیشان را در قالب فرم‌های زیبا شناختی به عرصه نمایش بگذارند

مسعود فیضی، کارشناس ارشد نقاشی، منتقد و  پژوهشگر هنری در گفت‌وگو با خبرنگار تسنیم در خصوص بقعه شیخ صفی اظهار داشت:  یکی از مولفه‌های اساسی در هنر کلاسیک رسیدن به یک فضا و اتمسفر از طریق فرم‌هاست در واقع استفاده از فرم‌ها و ترکیب‌های خاص فرمی می‌تواند مفهوم و معنی خاصی بیافریند و حتی از کاربرد "نشانه" فراتر رفته و تبدیل به نمادی پایدار و همگانی شود اما برای نیل به چنین امری لازم است که هنرمند دارای دستگاه فکری منسجم و یکپارچه‌ای باشد به طوری که آن اندیشه چنان ذهن و احساس او را باور کند تا نیاز بیان آن را در خود احساس کند.

وی افزود: در دوره صفویه به دلیل قوت گرفتن اندیشه های عرفانی و استقبال هنرمندان از این آراء (چنان که بعضی از هنرمندان به مکاتب تصوف گرویده بودند) هنرمندان سعی کردند تا مکاشفات و یافته‌های درونیشان را در قالب فرم‌های زیبا شناختی به عرصه نمایش بگذارند چنانکه معلوم است افکار عرفانی دارای ابعاد گستره‌ای است اما آن اندیشه‌ای که مورد توجه و منبع الهام هنرمندان برای تئوریزه کردن یک سبک و مکتب هنری فاخر  شد.

توجه به زیبایی تام در ساختار عالم هستی بود

این پژوهشگر و منتقد هنری تصریح کرد:  بر طبق این عقیده هستی به بهترین شکل ممکن و در غایت هماهنگی و زیبایی بنا شده و هیچ نقصی در آن یافت نمی‌شود و اگر ما ایرادی در آن مییابیم به واسطه چشم خطا بین ماست این طرز تفکر باعث شد هنرمندان سعی کنند با پیروی از آن آثاری بیافرینند که سراسر زیبایی، هارمونی و تناسب بوده در عین حال بتواند بازتاب عام روحانی و بیکرانگی هستی باشد این امر مهم با استفاده از ترکیب دقیق و حساب شده خط(نقوش) با رنگ به وجود آمد که ملهم از طبیعت و انزاع آن بود.

فیضی کاشی‌های به کار رفته در بقعه شیخ صفی الدین اردبیلی را بازتاب این میراث فکری  و فرهنگی در بالاترین حد شمرد و گفت: اوج وحدت، هارمونی و تناسب از منظر ارتباط خط و رنگ در این کاشی‌ها به نمایش درآمده است، ترکیب خطوط منحنی و قوسی شکل بیشترین فرم‌های به کار رفته در کاشی‌ها هستند و این نقوش با مفاهیم عرفانی از جمله حرکت، چرخ و سیلان عالم در ارتباط است و با رنگ فیروزه‌ای که نماد بیگرانگی و وسط بی‌انتهاست ارتباط معناداری را ایجاد می‌کند.

وی افزود: استفاده صحیح و بجا از فرم‌های هندسی در مجموعه معماری به ایجاد ریتم و فضای متعادل کمک قابل توجهی کرده است همچنین تناسب و تعادل موجود در این بنا از کلیات گرفته تا جزئی ترین بخش ها کاملا مشهود است و ترکیب فرم‌های متنوع چنان با دقت و حساب شده به کار رفته اند که نمی‌توان تغییرات جزئی در آن اعمال کرد.

استفاده از رنگ‌های خام روی کاشی‌ها

فاطمه مجرد حمزه‌ای، محقق و کارشناس هنرهای اسلامی که در حال مطالعه میدانی بقعه بود در پاسخ به خبرنگار تسنیم مبنی بر چیدمان کاشی‌های داخلی و نقوش آنها گفت:  هنر اسلامی؛ هنری انتزاعی است و طرح و رنگ در این هنر در همه جای دنیا به یک صورت است و همین موضوع باعث شناخت و تشخیص آن از دیگر هنرها شده است، مجموعه شیخ صفی از متجلی‌ترین منابع این نقوش اسلیمی به شمار می‌رود که در الگوها و اصول خاص منحنی و حلزونی ترسیم شده است.

وی با اشاره به اینکه طراحی نقوش بعضی از  کاشی‌های دیوار چینی‌خانه که بنا به شواهد موجود مربوط به دوره قاجار است با توجه به اصول و الگوهای ترسیم نقوش اسلیمی و خطایی به صورت نادرست منقوش شده است، گفت: کاشی‌هایی که در داخل پنجره‌های قندیل‌خانه و دیوارهای ورودی چینی‌خانه و کف بعضی قسمت‌ها نصب شده است ناقرینه بوده و مانند پازلی نامرتبط چیده شده‌اند و سرجای خود قرار نگرفته‌اند. 

مجرد استفاده از رنگ خام گواش نارنجی برای اصلاح رنگ کاشی‌های لعابی دیوار داخل چینی خانه را علاوه بر منطبق نبودن  با رنگ کاشی‌ها را متذکر شد و افزود: این رنگ‌ها با کوچکترین خراشی پاک می‌شوند و از بقایای رنگ گواش بر روی کاشی‌ها می‌توان دریافت که دیوارها نظافت نمی‌شوند.

این کارشناس هنرهای اسلامی گفت: چند ماه پیش برای بازدید به مجمومه رفتم که در حیاط، هنگام ورود به صحن قطعه‌هایی از کاشی دیوار در حال مرمت جنت‌سرا روی زمین افتاده بود، وقتی آن‌ها را بردم تا به تیم مرمت تحویل دهم پاسخی که شنیدنم این بود:((این قطعه‌ها اضافی هستند و خودمان چیزی جایگزین می‌کنیم))

آسیب‌دیدگی کاشی‌ها باتوجه به شرایط آب و هوایی اردبیل امری عادی است

معاون میراث فرهنگی استان اردبیل نیز در پاسخ به این که مرمت نقوش و کاشی‌ها با توجه به آسیب‌دیدگی و از بین رفتن آن‌ها از چه زمان شروع می‌شود، اظهار کرد: در ارتباط با مرمت تزئینات وابسته به معماری در سال 91 قراردادهای مکرری در جهت تثبیت و مرمت لایه‌های نقاشی منعقد شد.

منصور عالیقدری افزود: این سطوح مختلف اعم از فضای قندیل‌خانه و چینی‌خانه توسط متخصصان مرمت در حال پیگیری است و همچنین قسمت اعظم فضای قندیل‌خانه شامل شاه‌نشین در سال‌های گذشته مرمت شده و هم‌اکنون ضلع شمالی چینی‌خانه در حال مرمت است.

وی در مورد فضای خارجی بقعه به آسیب‌دیدگی کاشی‌ها گفت: با توجه به وضعیت آب و هوایی اردبیل، آسیب دیدگی آنها امری عادی است و هر سال بخشی از کاشی کاری‌های معرق و هفت رنگ  در داخل بنا و فضای خارجی  مرمت می‌شود.

عدم وجود تعادل بصری در قسمت‌های مرمت شده و تغییر یافته که کاملا به دور از نگاه حرفه‌ای و مداخله تخصصی بوده مشهود است، به طوری که رنگ‌های استفاده شده در کاشی‌های مرمتی در کنار کاشی‌های گذشته بیانگر این مسئله است و مهمتر از همه کاشی‌های از هم گسیخته سیمای نامناسب و زشتی را به بنا بخشیده است.

در جای جای بقعه کاشی‌های رنگ و رو رفته و تکه تکه شده را می‌بینیم که به جای زیبایی و شکوه بخشیدن به بقعه، چشم را نوازش نمی‌دهند که هیچ، بیشتر باعث تاسف و اندوه بازدیدکنندگان می‌شوند و این سوال مطرح می‌شود که چرا توجهی به چنین میراثی نمی‌شود؟

گزارش از بهرام آدشیرین‌پور

انتهای پیام/

کاشی شیخ صفی
کاشی شیخ صفی
کاشی شیخ صفی
کاشی شیخ صفی
کاشی شیخ صفی
کاشی شیخ صفی
کاشی شیخ صفی
کاشی شیخ صفی
کاشی شیخ صفی
کاشی شیخ صفی
کاشی شیخ صفی
کاشی شیخ صفی
کاشی شیخ صفی
کاشی شیخ صفی
کاشی شیخ صفی
کاشی شیخ صفی
کاشی شیخ صفی
کاشی شیخ صفی
کاشی شیخ صفی
کاشی شیخ صفی
کاشی شیخ صفی
کاشی شیخ صفی
کاشی شیخ صفی
کاشی شیخ صفی
کاشی شیخ صفی
کاشی شیخ صفی
کاشی شیخ صفی
کاشی شیخ صفی
واژه های کاربردی مرتبط
واژه های کاربردی مرتبط
پربیننده‌ترین اخبار استانها
اخبار روز استانها
آخرین خبرهای روز
فلای تو دی
تبلیغات
همراه اول
رازی
شهر خبر
فونیکس
میهن
طبیعت
پاکسان
گوشتیران
رایتل
مادیران
triboon