بیشترین ارتباط را با نخبگان اهل‌سنت و مسیحی لبنان گرفتیم/فارسی‌آموزان لبنان بسیارند و مشکل کمبود استاد داریم

بیشترین ارتباط را با نخبگان اهل‌سنت و مسیحی لبنان گرفتیم/فارسی‌آموزان لبنان بسیارند و مشکل کمبود استاد داریم

محمدمهدی شریعتمدار معتقد است که کار در لبنان به‌دلیل گستره وسیع فعالیت‌ها بسیار سخت است. لبنان کشور خبرخیزی است و فعالیت‌های فرهنگی هم کمتر به چشم کسی می‌آید. او می‌گوید که کمبود استاد زبان فارسی یکی از مشکلات اساسی رایزنی کشورمان در لبنان است.

به گزارش خبرنگار فرهنگی باشگاه خبرنگاران پویا، لبنان شرایط فرهنگی، اجتماعی و سیاسی خاصی دارد. علایق این کشور و مردمش به انقلاب اسلامی و رهبران کشورمان از امام خمینی (رحمت الله علیه) تا امام خامنه‌ای (مد ظله العالی) شرایط ویژه‌ای را از لحاظ اثرگذاری فرهنگی فراهم کرده است.

کتاب‌ها و سخنرانی مقامات و نویسنده‌های ایرانی به‌سرعت در لبنان ترجمه و تکثیر می‌شود. در چنین شرایطی با یک رایزنی سهل و ممتنع مواجهیم؛ سهل از این جهت که نهادهای خصوصی و جوانان دغدغه‌مند لبنانی بخش زیادی از مسیر رایزنی را به‌صورت آتش به‌اختیار طی کرده‌اند و خودشان مروج فرهنگ مقاومت شده‌اند؛ ممتنع از این جهت که راه‌ها و کارهای بسیاری برای رایزنی تراز جمهوری اسلامی در کشوری که پیشرو و طلایه‌دار فرهنگ مقاومت اسلامی است، باقی مانده و در حال انجام است.

محمدمهدی شریعتمدار دو سال است که مسئولیت رایزنی فرهنگی کشورمان در لبنان را عهده‌دار است. او در جایگاهی قرار گرفته که پیش از آن یک خون پاک بر زمین ریخته است. حجت الاسلام ابراهیم انصاری رایزن فرهنگی اسبق کشورمان در لبنان بود که بر اثر حمله تروریستی مزدوران رژیم صهیونیستی به ساختمان سفارت جمهوری اسلامی ایران در بیروت به شهادت رسید.

بخش اول گفت‌وگوی تسنیم با محمدمهدی شریعتمدار در روزهای گذشته با عنوان «مسیحیان لبنان، ایران را حافظ موجودیت‌شان مقابل دشمن می‌دانند/چرا جشن‌های حزب‌الله برای بی‌حجاب‌ها هم جذاب است؟»منتشر شد. در ادامه بخش دوم و پایانی این گفت‌وگو منتشر می‌شود.

«دا»، «پایی که جا ماند»، «من زنده‌ام» و... به عربی ترجمه شده‌اند

تسنیم: در حوزه‌ فرهنگ و هنر مقاومت، ظاهراً در چند سال اخیر کتاب‌های دفاع مقدس زیادی در لبنان ترجمه و چاپ شده است.

ترجمه آثار ایرانی زیادی در لبنان انجام می‌شود. آثار بزرگان اندیشه و علوم معارف دینی و رشته انسانی به‌تعداد زیادی ترجمه شده است. از علامه طباطبایی، مرحوم شریعتی و شهید مطهری گرفته تا مراجع و متفکرین و علمای امروز، حتی کتاب‌های زیادی در حوزه روان‌شناسی، تعلیم و تربیت و علوم انسانی و اجتماعی ترجمه شده است. بعضاً قراردادهایی نیز بسته شده است و برای مثال انتشارات «سمت» قرارداد دارد و کتاب‌هایش در حال ترجمه در لبنان است.

سؤال شما مشخصاً درباره ادبیات دفاع مقدس، ادبیات مقاومت در زبان لبنانی و ادبیات پایداری در زبان جهانی است. در این بخش باید بگویم که هم در حوزه شعر و هم در حوزه رمان و به‌ویژه رمان‌ها و خاطرات دفاع مقدس کارهای زیادی ترجمه شده است، برای مثال «دا»، «پایی که جاماند»، «من زنده‌ام» و ... ترجمه شده است و هم‌اکنون نیز 8‌ــ7 رمان در دست ترجمه است. شاید تاکنون بیش‌از ‌12‌‌ــ10 رمان دفاع مقدس ترجمه شده است و حتی بعضی از خاطرات نیز ترجمه شده است. در حوزه شعر نیز چنین است.

علاوه بر این، کارهایی در حوزه جنگ نرم نیز ترجمه شده است. این کتاب‌ها یا به‌صورت محدود الانتشار برای واحدها و نهادهای مربوطه و یا به‌صورت کثیرالانتشار برای عموم مردم ترجمه شده است. در این زمینه به نظر می‌رسد که کارهای خوبی صورت گرفته است. البته در مقایسه با کتاب‌های دینی، تعداد کمتر است، چرا که پیش از انقلاب هم کتاب های دینی زیادی در لبنان ترجمه می‌شده است و بعد از انقلاب بیش‌تر هم شده است. ترجمه کتاب‌های حوزه ادبیات دفاع مقدس برای سال‌های اخیر است و در مقایسه با جاهای دیگر و نسبت به رشته‌های دیگر، در سال‌های اخیر رشد قابل توجهی داشته و هم‌چنان هم ادامه دارد.

حزب‌الله مؤسساتی برای ترجمه کتاب از فارسی به عربی دارد

تسنیم: رایزن فرهنگی برای انتشار، معرفی و انتخاب کتاب‌های مناسب برای ترجمه چه فعالیتی انجام می‌دهد؟

دقت داشته باشید که نبض بازار نشر و کتاب جهان عرب در لبنان است. بازار نشر معطل این نمی‌ماند که شما به آن بگویید که فلان کتاب را انتخاب کن. خودش حساس است و می‌داند که چه‌چیزی را باید انتخاب کند و این موضوع پیش از انقلاب نیز وجود داشته است. نکته بعدی این است که مؤسسات متعددی که حزب‌الله و جریان مقاومت در لبنان ایجاد کرده‌اند، منتظر من و شما نمی‌مانند. حضور آنها در ایران بسیار قوی است و در همه رویدادهای فرهنگی و هنری حضور دارند. آنها در مشهد، قم، تهران و ... حضور دارند و از جزییات آنچه در ایران اتفاق می‌افتد باخبر هستند و کتاب‌های مناسب را انتخاب می‌کنند. این ارتباط روز به روز پررنگ‌تر شده است و البته رایزن فرهنگی هم نقش خود را ایفا می‌کند. اکنون حزب‌الله مؤسساتی دارد که در یکی از مراکز آن ترجمه فارسی به عربی صورت می‌گیرد و چون نیاز هم دارد و تنها منبع تغذیه فکری خود را محصولات و تولیدات ایران می‌داند، طبعاً به‌دنبال این موارد است.

تسنیم: انتشارات صهبا کتاب‌های خوبی را از صحبت‌های رهبر انقلاب منتشر کرده و دیدم که مثلاً کتاب «انسان 250ساله» با استقبال خوبی مواجه شده است.

بله، دقیقاً. این کتاب ترجمه و چاپ شده است و همچنین در حوزه‌های دیگر هم کتاب‌های مختلفی به چاپ رسیده است، برای مثال کتاب «آنک آن یتیم نظرکرده» نوشته آقای سرشار ترجمه شده است و توسط یکی از مؤسسات عرضه می‌شود. نکته جالب این است که آثار مربوط به مقام معظم رهبری فروش گسترده‌ای دارد، حتی سخنرانی‌های ایشان در مناسبت‌های مختلف یک ساعت بعد در لبنان به دست عموم می‌رسد.

تسنیم: بنابراین به نظر می‌رسد که مؤسسات لبنانی تقریباً آتش به‌اختیارند.

ما همکاری بسیار نزدیکی با مؤسسات حزب‌الله داریم و آنها هم خودشان انتخاب می‌کنند و موارد مورد نظرشان را تهیه می‌کنند.

حزب‌الله همه مؤسسات خود را موظف کرده است که ارتباط مستقیم با ایران داشته باشند

تسنیم: در مورد نقش رایزنی در ترویج فرهنگ و هرآنچه به‌غیر از فعالیت‌های خود مؤسسات لبنانی است توضیح دهید. بالاخره در لبنان، 50 درصد راه را فضای اجتماعی جامعه که شما هم با آن بدنه ارتباط دارید طی کرده است و شرایط واقعاً مهیاست.

یکی از ویژگی‌های جامعه لبنان و حضور ما در آنجا تعدد نهادها و کسانی است که دست‌اندرکار کار فرهنگی هستند. هر کسی از ایران حتی افراد و اشخاص،‌ فلان روحانی محترم، فلان استاد دانشگاه، حتی نهادها، انتشارات و ... همگی احساس وظیفه می‌کنند و سعی می‌کنند تا کار فرهنگی در لبنان انجام بدهند که بسیار هم درست است. عرض کردم که اولین جایی که در خارج از ایران نامزد تداوم راه انقلاب باشد، لبنان است. خود لبنان و جریان مقاومت نیز از آن جایی که نیاز به این تغذیه فکری دارد، از این کار استقبال می‌کند. دقت کنید که تولید علم و معرفتی که در 40‌ــ30 سال اخیر در ایران انجام شده است، در هیچ جای دنیا صورت نگرفته است. علاوه بر این، دوستان حزب‌الله و مقاومت درگیر میدان و مسائل سیاسی کشور هستند و علی‌رغم نهادسازی‌های بسیار، فرصت کمی دارند و همچنان در زمینه تولید علم و معرفت و دانش نیازمند جمهوری اسلامی ایران هستند، مخصوصاً این‌که جمهوری اسلامی ایران را شاغول معرفت اسلامی معیار می‌دانند، بنابراین حزب‌الله با توجه به نیازش و با توجه به ارتباط‌های گسترده‌اش همه مؤسسات خود را موظف کرده است که ارتباط مستقیم با ایران داشته باشند.

این موضوع هم خوب است و هم در جاهایی اشکال دارد؛ به این دلیل خوب است که مسیری در حال طی شدن است که اگر قرار بود رایزن فرهنگی علاوه بر کارهای گسترده‌اش به این امور نیز بپردازد، نمی‌توانست، بودجه‌ها و امکانات اجازه نمی‌داد. اما اشکال کار این‌جا است که گاهی اوقات تداخل‌هایی به وجود می‌آید، موازی‌کاری‌هایی ایجاد می‌شود و اشکالاتی بروز می‌کند که بد است. هر جا این اشکالات ایجاد شود، به ما مراجعه خواهد شد که "بیایید و این اشکال را برطرف کنید".

بسیاری از برنامه‌هایمان به‌دلایل امنیتی لغو می‌شود

ما در لبنان و در شرایط فعلی، یکی از مهم‌ترین محدودیت‌هایمان منهای بودجه و نیروی انسانی و ... محدودیت امنیتی است، برای مثال در لبنان و در روز 22 بهمن که یک مراسم رسمی می‌گیریم، صدها نیروی امنیتی درگیر حفاظت از مراسم می‌شوند.

ما نمی‌توانیم مراسم وسیعی را در آنجا برگزار کنیم. 3‌ــ‌2 بار در سال مراسمات مهم داریم که به فوت امام خمینی، روز قدس، 22 بهمن و... اختصاص دارد و برای برگزاری هر کدام از این برنامه‌ها بیش از 50‌ــ‌40 نیروی امنیتی داریم، چرا که حضور 400‌ــ‌300 ایرانی در یک جا یک هدف برای دشمن می‌تواند باشد و بنابراین باید راه‌ها را ببندند و مسیرها را کنترل کنند، بنابراین در برگزاری جشنواره فرهنگی هنری در آنجا مشکل داریم و یا در دعوت از ارکستر سمفونیک ایران که بیاید و در مهم‌ترین سالن برنامه اجرا کند، مشکل داریم چرا که باید حداقل 300‌ــ‌200 نیروی امنیتی داشته باشیم. بسیاری از برنامه‌های ما از طریق دوستان امنیتی لغو می‌شود مثلاً سخنرانی برای من در فلان شهر می‌گذارند، کارت چاپ می‌شود و ... اما در نهایت با توجه به رخداد یک اتفاقی امنیتی برنامه لغو می‌شود. حضور ما در بعضی از شهرها مثل طرابلس، اردوگاه‌های فلسطینی و ... ممنوع است و 7‌ــ‌6 سال است که هیچ ایرانی وارد آن نشده است.

دشمنان انتقام شکست‌های خود را در لبنان می‌گیرند

من در 3‌ــ‌2 اردوگاه فلسطینی برنامه گذاشته بودم و به‌نوعی فراتر از عادت رفتار کردیم، برای مثال در یکی از اردوگاه‌ها مراسم پیروزی انقلاب را گرفتیم و خودم سخنرانی کردم. بعد از آن امنیتی‌ها واقعاً گیج شده بودند. البته اطلاع داده بودیم و هماهنگ شده بود ولی به هر حال اذیت می‌شوند. در حقیقت ما به‌راحتی نمی‌توانیم مراسم‌هایی را که در دیگر کشورها شاید به‌راحتی اتفاق بیفتد در لبنان داشته باشیم. هر جا که هر اتفاقی که در منطقه می‌افتد، اولین جایی که بازخورد دارد لبنان است.

برای مثال بعد از پیروزی جبهه مقاومت مقابل داعشی‌ها در نبل و الزهرا هشدار امنیتی داده شد که مراقب باشید، چراکه احساس می‌کردند در انتقام از آن پیروزی بیایند و در لبنان کاری کنند. مرتباً هم اخباری وجود دارد مبنی بر این‌که 4 تا انتحاری وارد شدند، دو ماشین مخرب آمدند و ... . دو انفجار مهم در چند سال گذشته داشتیم که یکی از آنها سفارت را هدف گرفت و دیگری رایزنی را هدف گرفت که در انفجار سفارت، حجت الاسلام انصاری رایزن فرهنگی اسبق ایران به شهادت رسید.

فعالیت‌های رایزنی را به تمام شهر‌های لبنان انتقال دادیم

اولین کاری که من در لبنان انجام دادم، انتقال فعالیت‌های رایزنی به همه‌ شهرهای لبنان بود. من به این موضوع به‌دید عدالت اجتماعی نگاه می‌کردم که دلیلی ندارد که همه اتفاقات در بیروت باشد. بعداً هم متوجه شدم که علاوه بر این، نیاز فرهنگی هم وجود دارد و در بسیاری از شهر‌های شیعه‌نشین لبنان، بسیاری از مفاهیم دینی، شیعی و انقلابی نیاز به بیان دارد و لذا فعالیت‌های ما در لبنان در همه شهرها و روستاها برگزار می‌شود. اکنون شهر یا روستایی نیست که نرفته باشم، برای مثال در دهه فجر گذشته 25 سخنرانی در یک شهر لبنان داشتم.

ارتباطات بسیار خوبی با جوامع مسیحی و اهل‌سنت لبنان گرفته‌ایم

نکته بعد، تنوع در حوزه‌های فعالیتی است، بدین معنی که درست است که برگزاری نمایشگاه موسیقی، نمایش فیلم یا شب شعر باید باشد و به‌جای خود است اما در لبنان کارهای عمیق‌تری هم می‌توان انجام داد.

در حوزه بعضی از کارهای پژوهشی، مبادلات دانشگاهی، زبان فارسی، ترجمه، نهادینه کردن همکاری رایزن فرهنگی با جامعه‌های مختلف و نهادسازی بسیار کار شده است. از آن جایی که لبنان کشور متنوعی است، راحت‌ترین کار برای من این بود که روزانه 5 برنامه با حزب‌الله داشته باشم اما اصلاً حزب‌الله نیازی به کار فرهنگی من ندارد و خودش مستقیم در حال تولید است. من باید بروم با جوامع غیرشیعی، اهل‌سنت، نخبگان و .. کار بکنم. اکنون ارتباطات ما با همه‌ اشکالاتی که وجود دارد، ارتباطات بسیار خوبی است، برای مثال در مورد اشکالات باید بگویم که ما نمی‌توانیم با همه اهل‌سنت ارتباط داشته باشیم، مثلاً در بیروت خیابانی داریم که سمت راست آن قابل ورود است اما سمت چپ آن غیر قابل ورود است و به تندروی طرفدار داعش اختصاص دارد و یا برای مثالی دیگر، 3‌ــ2 اردوگاه فلسطینی در اطراف بیروت است و داخل آن شهر است، شما از کنار آن می‌توانید عبور کنید اما داخل شدن به آن ممنوع است و دستور امنیتی وجود دارد. در نهایت ما توانسته‌ایم بیش‌ترین ارتباط را با جوامع مختلف داشته باشیم، هم به‌لحاظ مناطق، هم به‌لحاظ دینی و تنوع آن و هم به‌لحاظ رشته‌های مختلف فرهنگ و هنر در دو حوزه عمومی و حوزه عمیق‌تر پژوهشی درازمدت‌تر وارد شده‌ایم.

به‌کمک هم‌فکری با مسیحیان نهاد‌های فرهنگی مهمی تأسیس کرده‌ایم

امروز در جامعه مسیحی یک مرکزی ایجاد شد که خود مسیحی‌ها آمدند و تأسیس کردند در حالی که ما هیچ نقشی در آن نداشتیم. البته به‌کمک نشست‌هایی که داشتیم و توافقاتی که انجام شد و برنامه‌ریزی‌های پیوسته، آن مرکز اداره می‌شود و کارهای مبادلات فرهنگی انجام می‌شود، برای مثال، آقای دکتر حداد عادل به آنجا آمدند و جلسه‌ای را با بزرگ‌ترین نخبگان مسیحی برگزار کردیم که جلسه بسیار مهمی هم شد. هم‌چنین هیئتی از بانوان آمدند و جلسه‌ای با حضور آنها برگزار کردیم.

در حقیقت نه‌تنها با جامعه مسیحی ارتباط داریم، بلکه به‌کمک هم‌فکری یک نهاد ایجاد شده است. ما در حوزه شعر نیز وارد شده‌ایم. حضور ما در 8‌ــ7 انجمن شعر که موجود است پررنگ بوده و بنده در آن انجمن‌ها حضور پیدا می‌کنم. از گروه شعرا دعوت و جلسات برگزار می‌کنیم. فکر می‌کنم که ما حدود 35 برنامه برای شعرایی که از ایران آمده بودند داشتیم، علاوه بر این، از لبنان شاعرانی برای مناسبت‌های مختلف آمده بودند و کارهای مهمی انجام شد. در بخش ادبیات نیز، انواع و اقسام کتاب‌ها را رونمایی کرده‌ایم و یا در مراسمات آن شرکت کرده‌ایم. ارتباط بسیار نزدیکی با حوزه ترجمه و تولید کتاب داریم.

ماجرای مراسمی که برای تجلیل از فعالیت رایزن فرهنگی ایران در لبنان برگزار شده بود

در حوزه آموزش و پرورش، این‌قدر که با مدارس در ارتباط هستیم، شاید در هیچ جایی دیگر این ارتباط وجود نداشته باشد. بنده پس از یک سال از حضورم در لبنان، در مراسمی دعوت شدم که وزیر حزب‌الله هم حضور داشت. 5 نماینده مجلس اعم از شیعه و سنی و مسیحی، پدر شهید عماد مغنیه و افراد دیگری هم حضور داشتند. در ادامه برگزار کننده مراسم پشت میکروفون رفت و اعلام کرد که این مراسم برای تجلیل از فعالیت‌های رایزن فرهنگی ایران در حوزه آموزش و پرورش تشکیل شده است. این بسیار مهم است. ما با همه مدارس مهم ارتباط داریم. در بعضی مدارس خاص کارهای مهم انجام می‌شود برای مثال اکنون در مدارس المهدی زبان فارسی تدریس می‌شود. سالی یک بار المپیاد زبان فارسی برگزار می‌شود و 10 دانش‌آموز به‌همراه 2 مربی به ایران اعزام شده و به‌مدت یک هفته برنامه فرهنگی کامل دارند. تقریباً در بسیاری از مراسمات فارغ التحصیلی دانش‌آموزان برتر من به‌عنوان سخنران یا شرکت کننده حضور داشتم و یا مراسم تحت اشراف عالی ما برگزار شده است. اکنون در حال فراهم کردن زمینه پذیرش دانشجو خارج از سیستم بورس به بعضی دانشگاه‌های خودمان هستیم که اولین آن دانشگاه امیرکبیر است که چندین دانش‌آموز را معرفی کردیم.

به‌عنوان برنامه‌ای دیگر، ما برگزاری «روزهای ایران» در مدارس برای دانش‌آموزان را داریم که طی آن تابلوهای ایران، آثار دستی و ... از ایران را در آن مدارس به نمایش می‌گذاریم. مسابقات پایا لیگ ریاضی برای دانش‌آموزان مدارس برگزار شد که ما برای همه مدارس فراخوان داده بودیم. چندین نامزد معرفی شد و از بین آنها 3 نفر را انتخاب کردیم، به تهران فرستادیم و برای اولین بار یکی از آنها مدال برنز و دیگری مدال نقره گرفت.

در دهه فجر به‌مناسبت‌های مختلف در مدارس بودیم و برنامه برگزار کردیم و خود بنده در 8‌ــ7 مدرسه مختلف لبنان حضور داشتم. حوزه کار ما تا مسائل نظری و فنی تعلیم و تربیت نظیر برگزاری کارگاه‌های آموزشی، ترجمه و رونمایی سند تحول نظام آموزش و پرورش ایران و ... ادامه داشته است. البته ما ترجمه نکردیم و حزب‌الله ترجمه کرد اما ما هم برای هماهنگی‌های مختلف کمک کردیم، برای مثال آقای دکتر خرازی برای صحبت پیرامون مباحث سیاسی آمدند و برای مؤسسات پژوهشی‌شان جلسه برگزار کردیم. آقای دکتر شاملی به آنجا آمدند و چند کارگاه آموزشی برگزار کردند. کارگاه‌های آموزشی و جلسات و نشست‌های مسائل علمی تربیتی بسیار قابل توجه است و اخیراً با رئیس شورای عالی آموزش و پرورش ایران توافقاتی را داشتیم که در 3‌ــ‌2 حوزه چند کارگاه با موضوع تحول بنیادین آموزش و پرورش در لبنان برگزار کنیم.

در زمینه تبادل استاد و دانشجو به‌صورت بورس یا خارج آن توافقات خوبی داشته‌ایم

در حوزه دانشگاهی، توافق‌نامه‌هایی برای بورس وجود دارد. بورس روند خود را دارد و ما تلاش کردیم تا خارج از روند بورس هم جذب دانشجو داشته باشیم. ما میزبان هیئت‌های دانشگاهی زیادی بودیم. سرپرست فعلی وزارت علوم، آقای دکتر هاشمی مهمان ما بودند و رؤسای دانشگاه فردوسی، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، دانشگاه شهید چمران اهواز، دانشگاه قم و ... مهمان ما بودند. ارتباطات خوبی با دانشگاه‌های تهران داشتیم و با دانشگاه‌های شهید بهشتی و علامه طباطبایی در حال مذاکره هستیم. همین امروز بنده با دانشگاه الزهرا(ع) و علامه طباطبایی قرار دارم و حدود 3‌ــ‌2 هفته پیش یک هیئت 16نفره از اعضای شورای عالی دانشگاه ملی لبنان را به ایران اعزام کردیم.

در زمینه تبادل استاد، با دو دانشگاه لبنان توافق کردیم که اساتید ایرانی به آنجاها بروند و اساتید راهنمای رساله‌های مختلف بشوند. همچنین برگزاری همایش‌های مشترک را در برنامه داریم و در سال گذشته همایش فرهنگ ایران و عرب را در دانشگاه لبنان داشتیم. همایش مطالعات قرآنی معاصر را در ماه آینده با دانشگاه‌های اسلامی خواهیم داشت و... و البته بحث ترویج زبان فارسی در دانشگاه‌ها را داریم.

تسنیم: آیا این رشته‌ها کانالیزه‌شده هستند یا دانشجویان لبنانی می‌توانند هر رشته‌ای را بخوانند؟

هر رشته‌ای را می‌توانند بخوانند. آنانی که از طریق بورس می‌آیند، براساس مقررات بورس بوده و شرایط سنی و ... دارد، اما خارج از بورس دانشگاه‌های ایران فعالیت‌های خوبی را شروع کردند و پردیس بین المللی برای پذیرش دانشجو ایجاد کردند. حل مشکلات بعضی از دانشجویان ایرانی در آنجا را دنبال می‌کنیم. ارتباط با انجمن فارغ التحصیلان لبنانی دانشگاه‌های ایران را داریم و با برگزاری جلسات مرتب آن را فعال نموده‌ایم. با انجمن دانشجویان ایرانی در لبنان ارتباط گرفتیم. آخرین توافق‌نامه با دانشگاه علامه طباطبایی بود. تفاهم‌نامه با دانشگاه‌ها شامل مباحث مختلفی می‌شود که از جمله آن می‌توان به پذیرش دانشجو، تبادل استاد و دانشجو و.. اشاره نمود. دانشگاه شهید بهشتی در بعضی زمینه‌های خاص در حوزه بایوتکنولوژی، نانوتکنولوژی و .. کار می‌کند و اخیراً دانشگاه معارف لبنان در حوزه اسلامی‌سازی علوم انسانی می‌خواهد کارهایی بکند که با توافقاتی که داشته‌اند تلاش می‌کنیم که کل تجربه نهادهای ایرانی در حوزه اسلامی‌سازی علوم انسانی را به آنها منتقل کنیم.

زبان فارسی به‌صورت درس عمومی آموزش داده می‌شود/ 90‌ــ80 مدرس زبان فارسی در لبنان داریم

در حوزه زبان فارسی، ما آموزش عمومی زبان فارسی را داریم و هزاران فارسی‌آموز در لبنان داریم. 90‌ــ‌80 مدرس زبان فارسی در این کشور داریم که درجات متفاوتی دارند. کلاس‌های زبان فارسی هم با وجود تمام مشکلات امنیتی که منجر به بسته شدن آن به‌مدت چند ماه شده بود، ساماندهی شد و با درنظرگیری ملاحظاتی در 5 مرحله اجرا می‌شود. گواهی‌نامه ما گواهی قابل قبولی است و اگر کسی بخواهد بعداً در دانشگاه‌های ایران تحصیل بکند، آن برای او کافی خواهد بود. ما در دو منطقه شمال لبنان و جنوب لبنان به‌نوعی نمایندگی به نهاد آموزشی دادیم تا کلاس‌های زبان فارسی را براساس استانداردهای ما و زیر نظرما برگزار کند و بعد از امتحان که می‌گیریم، گواهی توسط ما صادر می‌شود.

کرسی زبان فارسی در تنها دانشگاه دولتی معتبر لبنان

در حوزه آموزش دانشگاهی، ما کرسی زبان فارسی در دانشگاه لبنان داریم. این دانشگاه تنها دانشگاه دولتی لبنان است و بقیه در بخش خصوصی هستند و بزرگ‌ترین و مهمترین دانشگاه لبنان است. این دانشگاه تاکنون یک دوره فارغ التحصیل داده است و اکنون دوره دوم در حال فارغ التحصیلی است. تدریس زبان فارسی در چند دانشگاه انجام می‌شود و از ترم آینده در دانشگاه اسلامی، دانشگاه الجلال و دانشگاه AUCE (دانشگاه آمریکایی فرهنگ و آموزش) زبان فارسی به‌عنوان زبان عمومی اختیاری تدریس خواهد شد. در بعضی از رشته‌های علوم انسانی مرتبط مانند تاریخ‌شناسی، ادبیات عرب و ... که نیاز به زبان فارسی است، این درس تدریس خواهد شد.

مشکل کمبود استاد برای تدریس زبان فارسی

البته متأسفانه به‌شدت مشکل استاد داریم. ایران متعهد شده است که 4 استاد تأمین کند اما اکنون یک استاد تأمین شده است. حال ببینید که دانشگاه لبنان چگونه با حمایت ما دوره لیسانس ادبیات و زبان فارسی را با یک استاد جلو می‌برد. بعد از بهمن ماه چندین ساعت روی این موضوع کار کردم و با برگزاری جلسات و مشاوره‌ها به این نتیجه رسیدیم که تدریس زبان فارسی باید عمومی‌سازی شود. متأسفانه ما نسلی از اساتید زبان فارسی را داشتیم که منقرض شدند و به سن پیری رسیده‌اند و بازنشسته و یا فوت شده‌اند. از آن نسل فقط یک نفر باقی مانده است که تدریس زبان فارسی را رها کرده و رئیس یکی از پردیس‌های دانشگاه لبنان شده است و در حوزه دیگری کار می‌کند. ما استاد زبان فارسی داشته‌ایم که یکی یکی رفته‌اند. تنها راهکار این است که این تجربه را تکرار کنیم تا به بومی‌سازی برسیم.

آقای حسن حیدر که خبرنگار المنار در تهران بود، دکترای زبان فارسی خود را یک ماه پیش گرفت. اکنون ایشان عضو هیئت علمی دانشگاه لبنان شده است و البته کار بسیار سختی را ایشان انجام داده است. با دانشگاه علامه طباطبایی توافق کردیم که ما حدود 10 نفر را برای فوق‌لیسانس آسفا (آموزش زبان فارسی به غیرفارسی‌زبانان) بفرستیم و اکنون درحال جذب آن هستیم و احتمالاً در مهر یا آبان ماه این دوره در دانشگاه علامه طباطبایی شروع شود. یک خانمی بودند که لیسانس زبان فارسی داشتند و فوق‌لیسانس مطالعات ایران‌شناسی از دانشکده مطالعات جهان دانشگاه تهران داشتند. ایشان تشویق شد که برود و دکترای زبان فارسی هم بخواند تا در چند سال آینده ایشان را به‌عنوان استاد داشته باشیم. کسانی را که دارای کارشناسی ارشد مرتبط بودند و به زبان فارسی تسلط داشتند برای شرکت در دوره آسفا خواهیم فرستاد. با انجام این کارها تلاش می‌کنیم که در چند سال آینده 15‌ــ‌10 فوق‌لیسانس و 5‌ــ4 دکترای زبان فارسی برای آموزش آن به غیرفارسی‌زبانان داشته باشیم، آنجا خودکفا می‌شود، البته دانشگاه‌ها، وزارت علوم، سازمان فرهنگ همکاری خیلی خوبی داشتند و امیدواریم در حوزه زبان فارسی کارهایی فراتر از سازوکارها و اصول و ضوابط داشته باشیم.

در حوزه کارهای دیگر مثل نمایشگاه‌ها و برگزاری شب‌های شعر،‌ نمایش فیلم در دانشگاه‌ها و مسابقات مختلف در مناسبت‌ها خیلی کار شده است. از هیئت‌های مختلف ایرانی دعوت شده است تا به آنجا بیایند. در سال 95 بیش از 50 گروه یا فرد مهمان داشتیم و هفته‌ای یک گروه را میزبانی کرده‌ایم، از شعرا و هنرمندان گرفته تا بعضی از مقامات و رؤسای دانشگاه‌ها. این حجم از مهمان‌ها خیلی کار است که هر کدام از مهمان‌ها برنامه‌های مختلفی داشتند، برای مثال آیت‌الله ری‌شهری زمانی که مهمان رایزنی بودند، حدود 49 برنامه داشتند. آقای دکتر حدادعادل نیز همچنین بودند.

از هنرمندان سرآمد در بخش‌های مختلف استفاده می‌کنیم

در دهه کرامت گذشته، طرحی را داده بودیم که دوستان امنیتی مخالفت کردند. علی‌رغم این موضوع ما چندین گروه را میزبانی کردیم و بیش از 60 برنامه را طی همین دهه کرامت برگزار کردیم. در دهه فجر گذشته 103 برنامه اجرا کردیم. آقای حدادعادل چندین برنامه داشتند و هنرمندان زیادی آمدند و 10 نمایشگاه داشتند. این برنامه‌ها در مناسبت‌های مختلف هم ادامه دارد و در حوزه‌های مختلف از جمله بانوان کار می‌کنیم، برای مثال، در بخش کاریکاتور ما آقای سید مسعود شجاعی طباطبایی را دعوت کردیم، یا در برنامه‌ای دیگر که به تعویق افتاد، سرآمدان هنرهای مختلف را دعوت کردیم، برای مثال آقای خلیل رسولی در خط، سید مسعود شجاعی طباطبایی در کاریکاتور، حسن روح‌الامین در نقاشی، سید احسان باقری در نقاشی و طاهر شیخ‌الحکمایی در مجسمه را دعوت کردیم تا در این مراسم شرکت کنند. ما کمتر از 40‌ــ‌30 برنامه در هر مناسبت نداریم و این حجم بالایی است.

لبنان کشور خبرخیزی است و اخبار فرهنگی جا می‌ماند

یکی از مشکلاتی که ما در لبنان داریم این است که این کشور یک حوزه خبرخیز است. این‌قدر اخبار مقاومت و سیاست و ... وجود دارد که به فعالیت‌های فرهنگی نمی‌رسد، برای مثال روزنامه جمهوری اسلامی دفتر دارد یا مهر و تسنیم هم‌چنین، علاوه بر این صدا و سیما و العالم و... دفتر دارند، اما وقتی در آنجا در هر روز چندین خبر مهم و بمب خبری دارید، فلان فعالیت فرهنگی جا می‌ماند. در لبنان لحظه به لحظه خبر دارید. البته ما هم در حوزه خبری واقعاً خوب بوده‌ایم.

خاطرم هست که من در روز 17 شهریور سال گذشته 14 برنامه داشتم که برنامه‌های بسیار مهمی بود، از جمله آنها می‌توان به دیدار با معاونت فرهنگی و کل مدیران فرهنگی حزب‌الله، دیدار با آقای حسین حسینی رئیس سابق مجلس، دیدار با آقای سید هاشم صفی‌الدین و ... اشاره کرد، بنابراین اصلاً فرصت گزارش نوشتن ندارم.

کمبود نیروی انسانی رسانه‌ای داریم

تسنیم: کسی را در لبنان ندارید که بتواند این‌چنین کارها را انجام بدهد؟

ما در لبنان 14‌ــ13 کارمند داریم که 8‌ــ‌7 تای آنها راننده و محافظ و خدماتی و... هستند و کارهای اصلی به‌عهده 3‌ــ‌2 نفر است که از ایران آمده‌اند. سال اول فقط من بودم و اکنون یک سال است که کارشناس فرهنگی هم فرستاده‌اند، برای مثال فرض کنید که من در دهه فجر می‌خواهم یک سری برنامه برای فلسطینی‌ها بگذارم، یکی دو تا از نهادهای فلسطینی را از چندماه قبل صدا می‌زنیم تا بیایند و پیشنهادهایمان را بررسی می‌کنیم، در نهایت به‌روی 10 برنامه توافق می‌کنیم تا اجرا کنیم.

در حوزه آموزش و پرورش من یک نفر را دارم که هم رسانه‌ای است و هم کارشناس تعلیم و تربیت است. ایشان تمام برنامه‌های این حوزه را جلو می‌برد در غیر این صورت بنده به‌تنهایی نمی‌توانم 103 برنامه را در عرض 20 روز انجام دهم. با این حجم کار طبیعی است که نرسیم کار خبری داشته باشیم. نیرو هم نداریم و فشار کار خبری هم به‌روی فعالیت‌های میدانی سیاسی است. من معتقد هستم که رایزنی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران به‌طور کلی مظلوم است چرا که به چشم خبرنگاران نمی‌آید.

انتهای پیام/*

پربیننده‌ترین اخبار فرهنگی
اخبار روز فرهنگی
آخرین خبرهای روز
فلای تو دی
تبلیغات
همراه اول
رازی
شهر خبر
فونیکس
میهن
طبیعت
پاکسان
triboon
گوشتیران
رایتل
مادیران