منشور روحانیت رسالتها و وظایف
فرمایشات مقام معظم رهبرى دردیدارطلاب، بهواقع نقشه راه و طرح و برنامهاى راهبردى تلقى مىگردید که البته مىتوان آنرا منشور دیگرى براى روحانیت دانست، چه آنکه اساسىترین رسالتها و وظایف روحانیت را در حال حاضر بهروشنى ترسیم فرمودند.
به گزارش خبرگزاری تسنیم، متن یادداشت حجت الاسلام والمسلمین ابوالقاسم علیزاده با عنوان «منشور روحانیت رسالتها و وظایف» به شرح ذیل است:
بیانات ارزشمند و نکتهنظرات ژرف و عمیق و هدایتگرانه و در عین حال قاطع و انقلابى رهبرى عزیز و حکیم انقلاب اسلامى امام خامنهاى(مدظلهالعالى) در دیدار طلاب و روحانیون حوزههاى علیمه تهران در آغاز سال تحصیلى جدید ما را بر آن داشت تا نیم نگاهى به محورهاى فرمایشات و مباحثى که در آخرین دیدار قبل از آن در تاریخ 25 اردیبهشت سال 1395 ایراد فرمودند، داشته باشیم.
سخنان بسیار مهم و راهبردى که متأسفانه بهسان همه رهنمودها و منویات معظمله حقش ادا نگردید و در مقام برنامهریزى مورد توجه قرار نگرفت و الا در دیدار اخیر (با ادبیات دیگرى) تکرار نمىشد.
فرمایشات مقام معظم رهبرى در آن دیدار، بهواقع نقشه راه و طرح و برنامهاى راهبردى تلقى مىگردید که البته مىتوان آنرا منشور دیگرى براى روحانیت دانست، چه آنکه اساسىترین رسالتها و وظایف روحانیت را در حال حاضر بهروشنى ترسیم فرمودند.
الف. ابتدا در نگاهى جامع و کلان طبق فرمایشات معظمله، مهمترین وظایف روحانیت را در سه بخش محورى باید مورد توجه قرار داد:
1. هدایت فکرى و دینى
2. هدایت سیاسى و بصیرتافزایى
3. راهنمایى و حضور در عرصه خدمات اجتماعى
هدایت فکری و دینى، ناظر بر نقش تعلیمى و تهذیبى روحانیت است که البته در این مقام از خودتعلیمى و خودتهذیبى و بهعبارتى خودسازى در دو حوزه فراگیرى معلومات و معارف دینى و تزکیه و تهذیب نفس آغاز مىگردد و سپس طبق حدیث شریف علوى(علیهالسلام) نوبت به هدایت و ارشاد دیگران مىرسد. «کَیْفَ یُصْلِحُ غَیْرَهُ مَنْ لَا یُصْلِحُ نَفْسَه»(غررالحکم، ص234)؛ کسىکه خود را اصلاح نکرده باشد، دیگران را چگونه اصلاح مىکند و یا فرمودند: «کُونُوا دُعَاةَ النَّاسِ بِغَیْرِ أَلْسِنَتِکُم»(بحارالانوار، ج 67، ص 309) که برگردان ساده آن این است که با تجلیات رفتارى و عملى که نشان از خودسازى و طیب نفس و طهارت باطنى دارد، به هدایت و ارشاد دیگران بپردازید که کلام ناصحى نافذ مىافتد که ابتدا در مقام حدیث نفس، خود را به حریم معرفت و معنویت رسانده باشد و عقل و قلب خویش را از سرچشمه هدایت سیراب نموده باشد.
نفس خود ناکرده تسخیر اى فلان
کى کنى تسخیر نفس دیگران
نفس را اول برو در بند کن
پى برو آهنگ وعظ و پند کن
امروز بیش از هر زمانى، از ناصحان و مرشدان جامعه، تسلط علمى و اطلاعات وسیع معرفتى و دینى و نیز ذى طلبگى و اخلاق و مشى مهذّب و مزکّى توأم با روحیه مردمى و ارتباطات عاطفى، انتظار مىرود زیرا بیش از هر زمان هجمهها و القاء شبهات و شایعات و اکاذیب و در نهایت بمبباران عوامل شک و تردید بهویژه با استفاده از ابزار رسانهاى و ارتباطی وسیع، متأسفانه جریان یافته و با شتاب عجیب و خیرهکنندهاى دامنه آن گسترش مىیابد.
هدایت سیاسى و بصیرتافزایى نیز ناظر بر رسالت اساسى هادیان فکر و اندیشه در حوزه مسائل سیاسى و اجتماعى است. استقرار و تداوم حاکمیت ارزشهاى دینى و برخوردارى از نظام سیاسى مبتنى بر آموزههاى دینى و مکتبى بهویژه در فرآیند تثبیت تئورى ناب ولایتفقیه بهعنوان تنها مدل قابل قبول و مطمئن حاکمیتى در عصر غیبت و انتظار، الزامات خاص خودش را طلب مىکند که یکى از آنها تبیین مبانى اندیشه سیاسى اسلام و انقلاب اسلامى است که همواره و پیوسته باید با رصد و حراست افسران نرم یعنى اندیشمندان حوزوى و دانشگاهى با صلابت و راستقامتى دنبال گردد. از این رهگذر، توصیه و هدایت افکار عمومى و جهت مطلوب دادن به مواضع سیاسى آحاد مردم و نگه داشتن آنها در صحنه مقابله و مبارزه با ظلم و جنایت و غارتگرى و سلطه بیگانگان و فتنهها و توطئههاى گرگان گرسنه و عوامل و نوکران حلقهبهگوششان در داخل و خارج محیط زندگى ملتها، رسالتى است بزرگ که در همیشه زمان مورد توجه انبیاء الهى و حضرات ائمه معصومین(سلامالله علیهم) و بهتبع آنها عالمان و اندیشمندان روشنضمیر و با غیرت و انقلابى قرار داشته است که سیره سیاسى و مبارزاتى آنان در طول تاریخ گواه روشن بر این مدعاست.
در حال حاضر که به فضل الهى بیش از هر زمان شاهد عزت و اقتدار جبهه مستضعفان و مظلومان از طرفى و ذلت و اضمحلال و ناکامىهاى جبهه استکبار و کفر و الحاد هستیم، به نظر مىرسد رسالت روحانیت بصیر و متعهد بیش از هر زمان سنگینتر باشد و قطعاً این رسالت بدون عالم به زمان بودن روحانیت و علماء امکانپذیر نیست چنانکه فرمودند: «الْعَالِمُ بِزَمَانِهِ لَاتَهْجُمُ عَلَیْهِ اللَّوَابِس»(تحفالعقول، ص 356) و یا «مَنْ عَرَفَ الْأَیَّامَ لَنْیَغْفُلَ عَنِ الِاسْتِعْدَادِ»(منلایحضرالفقیه، ج 4، ص 406)
راهنمایى و حضور در عرصه خدمات اجتماعى؛ نقش روحانیت فراتر از حوزه گفتمانى و هدایتگرى، بلکه در عرصههاى عملى و خدمات اجتماعى نیز باید بروز و ظهور داشته باشد چه آنکه روحانیت اصیل همواره بهعنوان ملجاء و پناه تودههاى مردم بهشمار رفته است. از شبکه عظیم ائمه جمعه گرفته تا ائمه جماعات مساجد و بیوت مراجع و علماى بلاد، بهترین گواه این معناست.
روحانیت که همیشه خود را امین و خادم اقشار مختلف مردم میداند، بزرگترین افتخارش این است که حدیث ایثار و جهاد را در معرکه جنگ و مبارزه و حدیث زهد و احسان و انفاق را همراه با حسن سلوک و روابط اجتماعى و مراودات عاطفى و صمیمى با آحاد مردم تجربه و تفسیر مىنماید. بهترین دلیل بر این ادعا این است که علیرغم تبلیغات گسترده بدخواهان و رسانههاى مرموز داخلى و خارجى علیه روحانیت و بزرگنمایى اندک خطاهاى قابل جبران که البته ممکن است از سر غفلت و بىتوجهى از هر کس سر زند، ولى به لطف الهى اعتماد و اطمینان و احترام مردم به طلاب و روحانیت غیرقابل وصف است و این خود سرمایهاى است گرانسنگ براى جامعه انقلابى و اسلامى ما که البته باید با استمرار روشها و منشهاى شایسته و مطلوب آنرا پاس داشت.
ب. نکتههایى کاربردى در باب وظایف روحانیت
امام خامنهاى(مدظله العالى) در تبیین این سه جهتگیرى اساسى، نکتههاى کاربردى بسیار مهمى را بهعنوان وظایف اصلى روحانیت یادآور شدند که در حرکت رو به جلو حوزههاى علمیه و روحانیت، مىتواند تأثیرات شگرفى را بهدنبال داشته باشد:
1. تبدیل جامعه به جامعهاى دینى، برعهده علما و روحانیت و طلاب است.
2. روحانیون و طلاب باید مسلح و آماده وارد عرصه مقابله با شبهات و تفکرات غلط و انحرافى در فضاى مجازى بشوند.
3. درک اسلام ناب و متکى بر کتاب و سنت با ابزار خرد و اندیشه اسلامى، وظیفه مهم روحانیون است.
4. روحانیون و طلاب با بهترین روشها مردم را به عبادات و ظواهر و مصادیق دینى ازجمله صدق، امانت، تقوا، ترک منکر، امر به معروف و سبک زندگى صحیح هدایت کنند.
5. طلاب باید با استدلال صحیح، اعتقادات موروثى را که ممکن است در گذر زمان دچار زوال شده باشند، عمق ببخشند و به مسیر صحیح بکشانند.
6. استمرار حرکت صحیح و انقلابى کشور و جامعه، بدون حضور مستمر روحانیت امکانپذیر نیست.
7. در جمهورى اسلامى، تداوم حضور علما و روحانیون و در نتیجه، حضور مردم در عرصهها، استمرار حرکت انقلاب را ممکن کرده است.
8. حضور طلاب در خدماترسانى به مردم، مدرسهسازى، بیمارستانسازى، کمک به مردم هنگام حوادث و دیگر عرصهها، نیروهاى مردمى را نیز به صحنه مىآورد و منشأ خدمات خواهد شد.
9. طلاب همت خود را براى ایفاى مسئولیتهاى روحانیت که هیچ تخصص دیگرى نمىتواند جایگزین آن شود، بهکار گیرند.
10. ایفاى مسئولیتهاى روحانیت بهمعناى هدفگیرى مناصب و مقامات و عناوین نیست، بلکه در همه اوقات باید کسب رضایت پروردگار و امام عصر(عج) هدف اصلى قرار گیرد.
11. «مراقبت از اینکه حوزههاى علمیه از شیوه طلبگى به شیوه دانشگاهى گرایش پیدا نکنند»، «طرح آموزش اخلاق در حوزهها» و «منطقهاى کردن گزینش و جذب طلاب» از مسؤولیت مدیران حوزهها است.
در پایان، آنچه از منشور روحانیت از منظر امام خامنهاى(مدظلهالعالى) و نیز امام خمینى(ره) مىتوان با نگاهى کلان برداشت کرد، 3 دغدغه اساسى است که باید در حوزههاى علمیه براى آن چارهاى جدى اندیشید:
1. پاسخگویى به نیازهاى فکرى، معرفتى، اعتقادى و معنوى جامعه با ارتقاءبخشى کیفى به آموزشها و دروس حوزههاى علمیه؛
2. ترویج معنویت و تربیت اخلاق اسلامى و ترسیم سبک زندگى اسلامى در ابعاد مختلف آن که مىتواند با توانمندسازى تربیتى و گسترش کرسىهاى دروس اخلاق در حوزههاى علمیه فراگیر و جامه عمل پوشد؛
3. ارتقاء بینش سیاسى و تقویت قدرت تحلیل پدیدههاى سیاسى و هدایتگرى و روشنگرى و بصیرتافزایى که البته در اینخصوص متأسفانه حوزههاى علمیه هنوز نتوانستهاند اقدامى نظاممند و فراگیر داشته باشند در حالىکه مىطلبد پابهپاى کرسىهاى درس اخلاق، کرسىهاى آموزش و توجیه و تحلیل سیاسى نیز در کلیه مدارس و حوزههاى علمیه با ساز و کارى نظاممند جریان یابد زیرا تسلط بر اطلاعات و اخبار سیاسى روز و داشتن قدرت تحلیل مناسب پیرامون آنها و سپس تنظیم رسالتها و وظایف در حوزه گفتمان و اقدام و عمل و مواضع صریح و بههنگام بدون ایجاد جریانى مستمر و نظاممند و داراى متولى مشخص تا حد ایجاد معاونتى تحت عنوان معاونت سیاسى در حوزههاى علمیه، امکان درست پیدا نخواهد کرد. امید است گامى مؤثر در اینراستا برداشته شود. انشاءالله تعالى.
انتهای پیام/