خانه‌هایی که در یاسوج تحویل نشده بر سر صاحبانش آوار می‌شوند
پس از سال‌ها آوارگی و در به دری اکنون صاحب خانه شدند اما خانه‌های از جنس باران لوله‌های همسایه که هر لحظه امکان آوار شدن مصالح آن خواب را به چشم ساکنانش می‌ربایند.
به گزارش خبرگزاری تسنیم از یاسوج، روزی سه – چهار بار به خانه جدیدشان سر می‌زنند تا روز اسباب کشی که سر از پا نمی‌شناسند. دور خانه هایشان می‌گردند، این یک واقعیت قشنگ است، که حتی به چشم دیده‌ام که زنان اینجا «قربون صدقه» خانه نو خود می‌روند.
خیلی از آنها اقساطشان حتی از اجاره‌ای که در گذشته بابت خانه استیجاری پرداخت می‌کردند هم بیشتر بوده اما همین هم نتوانسته شور و شادی را از صورتشان برباید آن ذوقی که اهل خانه در تمیز کردن و اسباب کشی دارند، اصلا قابل توصیف نیست.
باید در میانشان باشی و ببینی که چگونه پیرزن روزی هزار بار خودش را فدای آهن و بتن می‌کند. حتی روزی دیدم که مردی جوان به کابینت خانه‌اش گفت: «قربانت شوم!» اصلا باورتان می‌شود که یک مرد برای خرید یک واحد مسکن مهر تا خرخره زیر قرض و بدهی رفته است، شب تا دیر وقت مسافر کشی کند و سرآخر برگرد و از خانه‌ای که اسما به نام خودش بوده آنقدر سرمست باشد که به قربان کابینتش برود.
اینجا برخی صحنه‌ها گریه کردن دارد، مثلا خانواده‌ای که پول ندارند، کابینت و شیرآلات خانه را بخرند و به اصطلاحِ مسکن مهری‌ها آن را تکمیل کنند تا قابل سکونت باشد اما هر روز غروب دسته جمعی به خانه شان سر می‌زنند.
زن خانواده کمی ژست خانه داری می‌گیرد، پنجره ها را تمیز می‌کند، بنده خدا کار هر روزش است، آنقدر شیشه‌ها را دستمال کشیده که مثل الماس می‌درخشند. مرد خانواده هم بلافاصله به بالکن می‌رود، گوشه بالکن روی زمین لم می‌دهد و سیگاری روشن می‌کند و بچه ها هم تا می‌توانند در خانه 70- 80 متری شان می‌دوند این ماجرا هر روز ادامه دارد و هر روز مرد خانواده به اعضا قول می‌دهد که پول جور کند، کابینت و پرده و لامپ و دیگر لوازمی که بر گرده شان تحمیل شده را بخرد و دست زن و بچه‌اش را بگیرد به خانه خودشان بیاورد.
اینجا شوق و درد همزمان جاری است، شوق خانه دار شدن و دردهایی که البته یک طرفش به سازنده مسکن مهر و طرف دیگرش به بی‌پولی و فقر و فلاکت بر می‌گردد. اینجا مسکن مهر است و زندگی کردن اینجا یعنی بودن با مردمی از جنس مردم که بوی عشق می‌دهند.
روی ناخوش پیمانکار/ رویاهایی که بر باد می‌روند
تمام آنچه در بالا ذکر شد، شوق و شعف‌های توامان بود اما زندگی کردن در مسکن مهر در دست تحویل جمعه بازار مخاطرات جدی دارد. فکر کنید که با آن شوقی که توصیف شد خانواده‌ای در خانه شان ساکن می‌شوند و ناگهان تمام رویاهایشان یک لحظه بر باد می‌رود. کافی است که سر میز غذا توی آشپزخانه بنشینند وسط غذا خوردن چکه سقف شروع می‌شود، شاید خنده دار باشد اما این هم آن روی ماجرای مسکن مهر است.
علی از سرپرستان خانوار و صاحب یکی از واحدهای مسکن مهر جمعه بازار است که در توصیف این صحنه درناک می‌گوید: چند روزی بیشتر نیست که خانه را تحویل گرفته‌ایم، اول فقط سقف حمام و سرویس بهداشتی چکه می‌کرد. حالا سقف آشپزخانه و بالکن هم چکه می‌کند کلا وضعی درست شده انگار باران می‌بارد.
او می‌افزاید: همسایه طبقه بالا بنده خدا هم اول مراعات حال ما را نمی رد تا سقف خانه خودش هم شروع به چکه کردن کرد. هر چه به این در و آن در هم میزنیم راهی نیست ظاهرا تنها گزینه موجود این است که هیچکس از آب استفاده نکند وگرنه طبقه پایین چکه می‌کند.
خانه روی سرمان خراب می‌شود
احسان اما استفاده نکردن از آب را کافی نمی‌داند و می‌گوید: برخی از لوله‌های آب در دیوار رها شده‌اند و معلوم است چفت و بست درست حسابی ندارند ما آب به سقف اتاق هایمان نفوذ کرده و در حال تخریب است.
احسان گفت: پیمانکار این پروژه معلوم نیست چکار کرده، پول ساخت یک خانه گرفته ولی پفک نمکی ساخته حالا هم اداره می‌گوید وظیفه پیمانکار است تا دو سال این موارد را برطرف کند اما نه آقای کیانی پیمانکار و نه نماینده اش تلفن جواب نمی‌دهند، حالا خانه هایمان دارد روی سرمان خراب می‌شود و دستمان به هیچ جا بند نیست.
هدی یکی دیگر از ساکنان پروژه مسکن مهر جمعه بازار یاسوج به خبرنگار ما گفت: چکه آب از سقف سرویس بهداشتی و حمام اینجا کاملا طبیعی شده، اصلا خودشان هم می‌گویند حالا یک چکه ای می‌کند دیگر! آسمان که به زمین نیامده!
این خانم خانه دار می‌افزاید: 12 سطل کوچک و بزرگ زیر چکه سقف گذاشته ام، دیگر خودتان تصویر کنید در چند جای خانه آب چکه می‌کند تازه این غیر از آب هایی است که به سقف و دیوارها نفوذ کرده و باعث شده گچ آنها فرو بریزد.
آسانسور خنده دار
آسانسور طبقه پنج نمی‌رود، ظاهرا ریلش از همان ابتدا خراب بوده، در خود آسانسور هم که از روز اول خراب بود و گفتند که خودتان باید حواستان باشد در را ببندید و گرنه باز می‌ماند.
بتول خانوم از این طنز تلخ بخشی دیگر را رونمایی کرد، آنجا که وقتی آسانسور بالا و پایین می‌رود، کل ساختمان می‌لرزد.
ماست مالی کردن مسکن مهر به سبک زاغه نشینی
نمای ساختمان‌هایی که برخی از واحدهای آن هنوز تحویل مالک نشده و در واقع نوساز است، جالب بود، ترک‌های زیادی داشت. خیلی از جاها ریزش کرده بود و خود مالکان دست به کار شده و برخی را تعمیر کرده بودند اما ترک‌های بزرگ و کوچک نمای بیرونی همچنان خودنمایی می‌کرد.
علی اصغر یکی دیگر از ساکنان ساختمان گفت:که چند روزی است که جرثقیل و رنگ آورده‌اند و در حال رنگ زدن به ترک‌ها هستند تا آنها را ماست مالی کنند.
وی افزود: من خودم یک روز صبح بیدار شدم دیدم کل جلوی پنجره پایین ریخته رفتم سیمان خریدم و آن را کمی درست کردم اما با این اوصاف بد بیراه نیست که یک روز صبح ما را از زیر آوار بیرون بیاورید.
حمام هایی که بهم راه دارند/ مسکن مهر جایی که حریم خصوصی معنایی ندارد
اما جالبترین بخش در این بازدید، حمام و سرویس بهداشتی بود جایی که وقتی سقف کاذب را از محل خودش خارج می‌کردی، ناگهان ماست مالی کنار می رفت و چهره‌ای از واقعیت خودش را نشان میداد، قسمت های بالایی دیوار حائل بین دو واحد که قسمت تلاقی حمام ها و سرویس های بهداشتی دو واحد کنار هم بود، کار نشده و در واقع دو حمام یا دو دستشویی با هم ارتباط داشتند و این به علت کمک کاری پیمانکار در پوشاندن سه چهار سانت از قسمت انتهایی دیوار حمام بود.
پروین از ساکنان مسکن مهر جمعه بازار یاسوج به خبرنگار تسنیم گفت: این مشکلی بزرگ است، مشکلی غیرقابل حل، چیزی که احساس امنیت و حس چهار دیواری داشتن را از آدم می‌گیرد. مگر می‌شود شما به حمام بروی و صدای آب حمام بغلی را بشنوی یا نور چراغ آن را ببینی، آدم دلش می‌لرزد، می‌ترسد.
با وجود تماس‌های مکرر با مدیرکل راه و شهرسازی موفق به مصاحبه نشدیم.
گزارش پیمان فرامرزی
انتهای پیام/
