سفر به دور ایران برای آوازهای سرزمین مادری/ همه چیز از لغو کنسرت ناظری شروع شد

سفر به دور ایران برای آوازهای سرزمین مادری/ همه چیز از لغو کنسرت ناظری شروع شد

خانواده مهرچیان سفرشان را از حرم امام رضا علیه‌سلام و با شعار «ما حق داریم آوازهای سرزمین مادریمان را در شهرمان بشنویم» آغاز کرده‌اند.

خبرگزاری تسنیم - احمد مهرچیان و زهره براتی به همراه دو فرزندشان سفری به دور ایران آغاز کرده‌اند. سفری که در آن بارانِ 6 ساله و کوروش 4 ساله همراهشان هستند. آغاز سفر از حرمِ امام رضا علیه‌سلام و با زیارت بارگاه امام مهربانی‌ها بوده است.
ما اما در چهل و هفتمین روز سفرشان در شهر کرمانشاه به دیدارشان رفتیم. در پارک «شاهد» و زمانی که نزدیک به ظهر است و باران و کوروش در فضای سبز پارک و در میان درختان تنومندش، مشغول بازی‌اند.
در گوشه‌ای از پارک اُتراق کرده‌اند. زیراندازی پهن و اجاقی مسافرتی مشغول جوشاندنِ آب است. تمامِ بار سفرشان به چهار کوله‌پُشتی خلاصه می‌شود.
صورت‌هایشان کمی سوخته اما صلابت و سرحالیِ عجیبی در وجود پدر، مادر و فرزندان نهفته است. انگار نه انگار که چهل و هفت روز است که از خانه دورند.
خانواده مهرچیان سفرشان را نه برای تفریح و سیاحت که به انگیزه‌های اجتماعی و فرهنگی آغاز کرده‌اند. سفری که شعارش این است «ما حق داریم آوازهای سرزمین مادریمان را در شهرمان بشنویم». این سفر در کمال آرامش آغاز و همچنان ادامه دارد.
مهرچیان می‌گوید: «در طول سفر برخی از عوامل خارجی می‌خواستند ما را به سمتِ رسانه‌های بیگانه بکشانند و سفر ما را جلوه‌ای سیاسی بدهند». اما خانواده مهرچیان هرگز چنین چیزی را نپذیرفتند و تنها هدفشان از این سفر فراهم شدن زمینه‌ای برای ارائه موسیقی اصیل ایرانی در زادگاهشان است.
سخنگوی خانواده مهرچیان زهره براتی مادر خانواده است. او هم تاکید دارد که سفر ما به هیچ وجه سیاسی نیست و ما می‌خواهیم آوازهای سرزمین مادریمان را در شهرمان بشنویم و این حق ماست.
همه چیز از زمانی آغاز شد که احمد مهرچیان می‌خواست پس از سال‌ها آرزوی همسرش را به واقعیت تبدیل کند. آرزوی دیدن کنسرت موسیقی ایرانی آن هم با صدای شهرام ناظری.
وقتی مهرچیان باخبر می‌شود که قرار است کنسرت شهرام ناظری در ششم مرداد 1396 در قوچان برگزار شود، خیلی زود وارد عمل می‌شود و برای حضور در کنسرت بلیت تهیه می‌کند. به خانه می‌رود و خبر را به همسرش می‌گوید. در شب کنسرت با شوق به قوچان می‌روند اما با ماجرای لغو کنسرت مواجه می‌شوند.

از همان شب ماجرای سفرِ دور ایران آغاز می‌شود...

زهره براتی: دخترم خیلی شبکه پویا می‌بیند. آهنگ‌هایی که در آنجا پخش می‌شود نه ملودی درستی دارد و نه ریتم درستی. صدای عجیب غریبی هم روی این آهنگ‌ها می‌خواند. موسیقی‌های شبکه پویا آنقدر اذیتم کرد که بالاخره آهنگ «ای ایران»(آهنگی است از ساخته‌های روح‌الله خالقی با صدای غلامحسین بنان) را برای بچه‌هایم پخش کردم تا از این موسیقی‌ها لذت ببرند.
دخترم وقتی «ای ایران» را می‌شنید می‌گفت با شنیدن این قطعه شجاع می‌شوم. دخترم نمی‌داند «مرز پُرگهر» یعنی چه اما با شنیدن این موسیقی حس شجاعت به او دست می‌دهد.

همسرم هم آثار علیرضا قربانی و خودم هم صدای سالار عقیلی را زیاد می‌شنویم. در عین حال موسیقی‌های مقامی را خیلی دوست داریم. خودم هم وقتی استاد حاج قربان سلیمانی در قید حیات بود، به کنسرتش رفته‌ام.

از سمت پدری کُرد کُرمانج هستم و مادم هم ترک است. همیشه ناراحت بودم که چرا من به هیچ کدام از این دو زبان مسلط نیستم. به نوعی گویی خودمان را فراموش کرده‌ایم.

زمانی که ماجرای لغو کنسرت‌ها در مشهد پیش آمد، پیش خودمان با این مسئله کنار آمدیم و گفتیم به تهران می‌رویم و یا این که در شهرهای اطراف مشهد کنسرت‌های موسیقی ایرانی را می‌بینیم. بعد که ماجرای لغو کنسرت استاد ناظری در «قوچان» به وجود آمد، تمام فکرم این شد که چرا نباید در خودِ مشهد این کنسرت‌ها برگزار شود.

احمد مهرچیان: وقتی آن شب کنسرت شهرام ناظری در قوچان لغو شد، همسرم تا صبح نخوابید. همسرم می‌گفت کاش همانجا این بنر را می‌نوشتم و دستم می‌گرفتم که چرا ما حق نداریم آوازهای سرزمین مادریمان را در شهر خودمان بشنویم. استاد ناظری مهمان ما بود. اما دو ساعت قبل از اجرا سالن را بسته بودند. حتی سرویس‌های بهداشتیِ سالن هم بسته بود. حتی سرویس‌های بهداشتی پارک نزدیک به سالن را هم بسته بودند. سرویس‌های بهداشتی مسجدِ نزدیک به سالن هم بسته بود.

وقتی ساعت از 10:00 شب گذشت می‌دانستیم که دیگر کنسرت برگزار نمی‌شود اما به احترام ایشان(شهرام ناظری) ایستادیم و منتظر ماندیم.

همیشه دنبال این بودم که بلیت کنسرت استاد ناظری را در تهران گیر بیاورم.

زهره براتی: همسرم می‌خواست من را سورپرایز کند.

احمد مهرچیان: وقتی برایم پیام آمد که استاد ناظری قرار است در قوچان کنسرت برگزار کند، بدون اطلاع همسرم بلیت تهیه کردم و وقتی همسرم فهمید خیلی خوشحال شد. بلیت ردیف‌های جلو را هم گرفتم. اما در نهایت با لغو کنسرت و حتی رفتن استاد به بیمارستان روبه‌رو شدیم.

آن شب و بعد از لغو کنسرت، همسرم به این فکر می‌کرد که چرا این کنسرت باید لغو شود. فقط ما نیستیم که این موسیقی و این صدا را دوست داریم، خیلی‌های دیگر هم آن شب آنجا بودند.

صبح روز بعد از لغو کنسرتِ شهرام ناظری در قوچان، به این نتیجه رسیدیم که باید در مقابل این مسئله، حرکتی را آغاز کنیم.

ما هم خانواده‌ای هستیم که دوست داریم این برنامه در مشهد برگزار شود. ما هم امام رضا علیه‌سلام را دوست داریم. اصلا سفرمان را از حرم و با مدد گرفتن از امام رضا علیه‌سلام آغاز کرده‌ایم. در هر شرایطی صحبت از رفتن به حرم شود، دخترم اصرار به حرم رفتن می‌کند و تا به حرم نرویم آرام نمی‌شود.

زهره براتی: ماه رمضان ما بدون اذان موذن زاده و ربنا حال و هوای خودش را ندارد. همه این‌ها از لحن‌های اصیل موسیقی ایرانی گرفته شده است. این‌ها در فرهنگ ماست.

ما با لالایی مادرمان بزرگ می‌شویم.

به هر روی ما به همه این حرف‌ها اعتقاد داریم و گفتیم اگر این حرفمان درست است چرا نباید حرفمان را بزنیم. ما به این نتیجه رسیدیم که حرفمان را بزنیم. قبلا مکتب‌خانه‌ای بود و یک نفر حرف می‌زد و بقیه چوب و فلک می‌شدند. اما الان دنیای حرف زدن است. اگر فکر می‌کنیم حرفمان درست است باید بیانش کنیم.

تعالیم اسلام به ما یاد داده که حرف حق را بزنیم حتی اگر به ضررمان باشد. عاشورای امام حسین به خاطر اعتراض ایشان شکل گرفت. اگر اعتراض امام حسین علیه‌سلام نبود که هرگز حماسه‌ی عاشورا هم شکل نمی‌گرفت.

احمد مهرچیان: ما اهل کوه رفتن بودیم. با همسرم هم در کوهنوردی آشنا شدم. با سیستم سفرهای «بک پکینگ» آشنا بودیم و می‌دانستیم که در کنار جاده و با کامیون و تریلی سفر می‌کنند.

شغلم آزاد است و در کنار برادرانم کار می‌کنم.


کیهان کلهر در کنار خانواده مهرچیان - حاشیه‌ی افتتاح خانه تنبور در روستای بانزلان - کرمانشاه

زهره براتی: پزشک هستم. اما کارهای پروژه‌ای و فصلی انجام می‌دهم. هیچ وقت هم مطب نداشته‌ام و دکتر اورژانس یا بیمارستان نبوده‌ام. سفرهای بلند مدت را دوست دارم و در برنامه‌هایمان هست. اگر شغل دولتی داشته باشم چنین سفرهایی برایمان امکان پذیر نیست.

ما همیشه هزینه‌هایی برای سفر در نظر می‌گرفتیم. اما این نوع سفر که اکنون در حال انجامش هستیم هزینه‌ها را بسیار کاهش می‌دهد و در عین حال شهرها و استان‌های بسیاری را می‌گردیم.

پولی را که پس انداز داشتیم با خودمان آوردیم. اما هزینه‌های سفر ما بسیار اندک است. برای سفرهای بین شهری هزینه‌ای پرداخت نمی‌کنیم، چرا که با کامیون‌ها و ماشین‌های سنگین سفر می‌کنیم. در هر شهری هم که می‌رسیم به مدرسه‌ها مراجعه می‌کنیم تا حمام برویم و لباس‌هایمان را بشوییم. الان سه هفته است که دیگر مدرسه هم نمی‌رویم.

احمد مهرچیان: سعی می‌کنیم از امکاناتی استفاده کنیم که شهرداری‌ها در سطح شهر و پارک‌ها گذاشته‌اند. تبریز پارک مسافر دارد و اینجا(کرمانشاه) هم چنین پارکی دارد.

زهره براتی: در داخل این پارک ها حمام هست و آب گرم هم دارند. امنیتش هم زیاد است. پس با این حساب پول هتل نمی‌دهیم، پول مسافرخانه نمی‌دهیم، غذای بیرون نمی‌خوریم، اجاق گاز همراه داریم. ماکارونی بدون آبکش درست می‌کنیم و خیلی غذاهای دیگر...

احمد مهرچیان:‌ برای مدت 60 روز دور ایران را در نظر گرفته‌ایم. اما در این مدت امکان پذیر نیست که تمام شهرها را بگردیم. اول خراسان را دور زدیم و به شهرهای تربت جام و تایباد رفتیم تا با برخی از استادان موسیقی خراسان دیدار کنیم. بعد از آن هم نیشابور، سبزوار، قم، تهران، کاشان، قزوین، زنجان، تبریز، ارومیه و کندوان رفتیم.

زهره براتی: مادرهای بسیاری را دیده‌ایم که بچه‌های کلاس پنجم دبستان دارند اما هنوز هم خودشان به بچه‌ها غذا می‌دهند. وقتی با بچه این‌گونه برخورد کنیم کار دشوار می‌شود. متاسفانه ما فکر می‌کنیم بچه باید لای پَرِ قو بزرگ شود.

مگر بچه‌های همین عشایر چگونه زندگی می‌کنند. در طول سفر ما و در شهرهای مختلف تقریبا همه‌ی خانم‌ها و آقایان ایرانی به گونه‌ای به ما نگاه می‌کنند که انگار ما داریم به بچه‌هایمان ظلم می‌کنیم. تنها یک خانم در طول سفر به این نکته اشاره کرد که این سفر در آینده بچه‌هایتان تاثیر بسیار خوبی می‌گذارد.

ما در طول سفر با اروپاییان زیادی برخورد کردیم که آنها هم در حال سفر هستند. خیلی از این اروپاییان به ما می‌گویند که این سفر از مدرسه رفتن هم برای بچه‌هایتان بهتر است.

متاسفانه خانواده‌های ایرانی بدون ماشین هیچ سفری نمی‌روند. حتی در سفرهایشان با دیگ زودپز غذا درست می‌کنند. خُب اگر اینگونه باشد که سفر کار دشواری است. اما ما در این سفر کل زندگیمان در دو کوله پُشتی جا شده است.

بچه‌های ما وسایلشان داخل کوله‌پُشتی‌های خودشان است و خودشان این کوله‌ها را حمل می‌کنند. این به بچه‌ها حس مسئولیت پذیری می‌دهد.

در مراسم‌هایی که جدی هست و مال آدم بزرگ‌هاست، بچه‌ها خسته می‌شوند. اما بچه‌ها در هیچ کامیون و تریلی که سوار می‌شویم اذیت نمی‌کنند. در هر پارکی که می‌رویم همیشه در حال دویدن و بازی کردن هستند.


حسین علیزاده در کنار خانواده مهرچیان - حاشیه‌ی افتتاح خانه تنبور در روستای بانزلان - کرمانشاه

احمد مهرچیان: وقتی به کنسرت ناظری رفتیم دخترم خیلی لذت برد و همیشه می‌گوید که باز هم دوست دارد به کنسرت استاد برود.

ابتدای سفرمان بود که در تهران به کنسرت استاد ناظری رفتیم. وقتی در نیمه‌های شهریور به تهران رسیدیم اقدام به تهیه بلیت کردیم و موفق شدیم که کنسرت را در تهران ببینیم.

زهره براتی: در میان دیدارهایی که با هنرمندان در شهرهای مختلف داشتیم بیشترین بازخورد را از هنرمندانی می‌گیریم که مردمی هستند. وقتی با استاد قره‌باغی(اسفندیار قره‌باغی خواننده سرودهای انقلابی و خواننده اُپرا و اهل تبریز است) دیدار کردیم، ایشان برخورد بسیار محترمانه‌ای با ما داشتند.

در پایان سفر وهنگام رسیدن به مشهد با استاندار و فرماندار و مسئولان دیگر دیدار می‌کنیم و از سفرمان برایشان خواهیم گفت. ما مسئله‌ای به نام تهاجم فرهنگی نداریم، در واقع ما فرهنگ خودمان را فراموش کرده‌ایم. ما که فرهنگی غنی و تاریخی داریم چرا آن را پاس نمی‌نهیم. چرا فرزندان ما موسیقی ایرانی را نشنوند. چرا فرزندان ما باید بروند به سمت ماهواره. چرا ما ریشه‌های فرهنگیمان را قطع می‌کنیم و بعد می‌آییم از تهاجم فرهنگی می‌نالیم.

از تمام رانندگان کامیون و تمام رانندگانی که ما را در کنار جاده نگذاشتند، تشکر می‌کنیم.

احمد مهرچیان: دل این رانندگان مانند ماشین‌هایشان بزرگ بود و با دل خوش و بی‌منت ما را سوار می‌کردند.

اکنون که شما این مطلب را می‌خوانید خانواده مهرچیان استان‌های لرستان و کهگیلویه و بویراحمد و شیراز را هم در نوردیده‌اند. خانواده مهرچیان در طول سفرشان به تهران هم سر زده‌اند و با مدیرکل دفتر موسیقی هم دیداری داشته‌اند. فرزاد طالبی مدیرکل دفتر موسیقی در این دیدار گزارشی از افزایش صدور مجوزهای کنسرت‌های موسیقی و آلبوم‌ها به خانواده مهرچیان ارائه کرده و در عین حال خانواده مهرچیان هم از دستاوردهای سفرشان برای مدیر کل دفتر موسیقی گفته‌اند.

آنان به سفرشان ادامه می‌دهند تا باز هم به حرم بازگردند.

زمانی که احمد مهرچیان و خانواده‌اش در حال سفر به دور ایران هستند تا پیامشان را به گوش مردم دیگر نقاط ایران برسانند، علیرضا قربانی و سالار عقیلی کنسرت‌هایشان را در مشهد برگزار کردند.

پنجشنبه 23 شهریور 1396 علیرضا قربانی در سالن ایثار هتل ثامن طرقبه کنسرتش را برگزار کرد. این کنسرت با حضور 900 نفر و با پخش کلیپی درباره شهید محسین حججی و با حضور جمعی از جانبازان مشهدی برگزار شد.

کنسرت سالار عقیلی هم با حضور 2 هزار نفر در دهکده شاندیز مشهد برگزار شد.

سعید سرابی مدیر کل اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی استان خراسان رضوی هم از این نکته خبر داده که «اجرای موسیقی‌های فاخر در خراسان با قوت تداوم پیدا خواهد یافت».

--------------------------------------
گفت‌وگو و گزارش: یاسر شیخی یگانه
--------------------------------------

انتهای پیام/

پربیننده‌ترین اخبار فرهنگی
اخبار روز فرهنگی
آخرین خبرهای روز
فلای تو دی
تبلیغات
رازی
مادیران
شهر خبر
فونیکس
میهن
طبیعت
پاکسان
triboon
گوشتیران
رایتل