روایتی از واقعیت عریان محله «سنگ سیاه» شیراز+تصاویر


روایتی از واقعیت عریان محله «سنگ سیاه» شیراز+تصاویر

در «سنگ سیاه» دمل چرکینی در حال رشد است که جز تباهی و سیاهی انسان و از دست رفتن معصومیت کودکان نتیجه‌ای ندارد.

به گزارش خبرگزاری تسنیم از شیراز، ساعت "یک و نیم بامداد" را نشان می‌دهد اما هر بار که پلک‌هایم روی هم می‌افتد صحنه‌هایی از محله سنگ سیاه پیش چشمم ظاهر می‌شود، درد صحنه‌هایی که دیده‌ام اجازه نمی‌دهد که بخوابم... برای آرام‌کردن خودم شروع به نوشتن گزارش می‌کنم. سنگ سیاه محله‌ای که روزگاری مرکز شیراز بوده امروز تبدیل به محلی برای تجمع معتادان‌، موادفروشان و مجرمان شده است. 

باورش سخت است؛ تصویر معتادانی که گوشه گوشه سنگ سیاه یا مشغول کشیدن مواد بودند یا در خماری و نشئگی به سر می‌بردند. تصویر زهرا و فاطمه کوچک که تنها 7 بهار از عمرشان رفته اما از پلیس بیشتر از معتادان می‌ترسند. تصویر مادری که چاره‌ای جز زندگی در این محله ندارد و با بغض از ما می‌خواهد کاری کنیم که با آسایش بتواند برای انجام امور روزمره از خانه بیرون آید.

تصویر پسربچه 3- 4 ساله‌ای که وقتی همراه با عضو هئیت امنای مسجد سیاوشان از کوچه تنگ و باریکشان دیدن می‌کنم و سیاهی‌های دیوار نشان از حضور معتادان دارد، از لای در چوبی خانه سرک می‌کشد و می‌‌گوید «امروز کسی در کوچه نیست». انگار که حضور معتادانی که هر روز در گوشه و کنار این محله بساطشان را پهن می‌کنند؛ برایش عادی شده است. 

تصویر مدرسه قدیمی که تعطیل شده، تصویر خانه 200 ساله‌ای که جز مخروبه‌ای از آن باقی نمانده، تصویر هشتی زیبای خانه که امروز محلی برای توالت شده است. تصویر کودک افغان که به گفته مادرش از کُندز افغانستان آمده‌اند و سرگرمیش 2 وسیله بازی است که گوشه‌اش معتادی مشغول کشیدن مواد است. 

دیدن واقعیت عریان سنگ سیاه درد دارد، دردی که خواب را از چشمانم فراری می دهد. محله سنگ سیاه در چند قدمی حرم شاهچراغ، جایی است که به گفته معتادان هر نوع مواد مخدری را می توان در عرض 2 تا 3 دقیقه در آن پیدا کرد.

این محله سوغاتی برای شیراز دارد؛ شیرازی که هر بار پای صحبت مسئولان اتو کشیده‌اش بنشینی دم از فرهنگ و تمدن آن می‌زنند و گوش فلک را با عناوین پر طمطراق شیراز پرکرده‌اند. سنگ سیاه نقطه درد شیراز است، دمل چرکینی که رگه‌های عفونت در آن دیده می‌شود اما طبیبی ندارد که پیشگیری کند.

نصرالله حیدریان، عضو هیئت امنای مسجد سیاوشان محله سنگ سیاه است. وی اصلی‌ترین مشکلات این محله تاریخی و قدیمی شیراز را وجود معتادان و اشاعه فحشا می‌داند و در گفت‌وگو با تسنیم از علنی شدن جرم در سنگ سیاه ابراز ناراحتی می‌کند. 

وی به نمایندگی از ساکنان این محله خواهان برخورد جدی با مظاهر جرم و فساد است و معتقد است اگر کم‌کاری از سوی مسئولان بخش‌های مختلف صورت نگیرد می‌توان مانع اشاعه جرم و فساد در سنگ سیاه شد. 

حیدریان از تخریب مدارس قدیمی در این محله سخن می‌گوید و اعتقاد دارد که  محیط‌های آموزشی باعث رونق محله بود با تخریب و تعطیلی مدارس از بین رفته و مشکلاتی را برای مردم این منطقه به وجود آورده است.  

به گفته حیدریان نزدیک‌ترین مدرسه برای دانش‌آموزان سنگ سیاه در محله مجاور، خیابان قاآنی است که به‌دلیل فاصله زیاد و خطراتی که به لحاظ امنیتی و ایمنی دانش‌آموزان را تهدید می‌کند، والدین مجبور به گرفتن سرویس هستند و هزینه‌های سنگینی را متحمل می‌شوند. علاوه بر آن والدین نمی‌توانند نظارت کافی بر رفت‌وآمد دانش‌آموزان داشته باشند و این امر سلامت رفتاری نوجوانان را تهدید می‌کند. 

منازل رها شده تاریخی معضل دیگری است که حیدریان برای محله سنگ سیاه ذکر می‌کند که به دلیل نبود متولی و مالک تبدیل به مخروبه‌هایی امن برای معتادان و قاچاقچیان شده است. با تاسف سر تکان می‌دهد و انواع جرمی را که در این محله اتفاق می‌افتد، سوغات سنگ سیاه برای شیراز می‌داند. 

در بازدیدهایی که آیت‌الله ایمانی، نماینده ولی فقیه در استان فارس در خردادماه از این محله داشتند به صراحت اعلام کردند که برخورد با مظاهر جرم و فساد در این محلات باید به صورت ویژه در دستور کار مسئولان قرار گیرد چراکه هر جرمی که در این محله رخ دهد به پای کل شهر نوشته می‌شود و عواقبش دامن کل شهر را می‌گیرد. 

چندین ماه از بازدید و صراحت کلام نماینده ولی‌فقیه در استان فارس می‌گذرد اما سنگ سیاه هنوز جولانگاه معتادان، مجرمان، فاسدان و قماربازان است. روسری‌اش را از پشت سر رد کرده و دو بال روسری را روی سرش بسته، پیراهن آبی آستین کوتاهی به تن و نزدیک به 60 سال سن دارد. با دست به روبه‌رو اشاره می‌کند و خانه‌ای را نشان می‌دهد که محل توزیع و فروش مواد مخدر است. 

نامش را می‌پرسم با خجالتی که از پیرزنی 60 ساله بعید است از من می‌خواهد که نامش را ذکر نکنم. فراموش کرده زمانی که پا به محله سنگ سیاه گذاشته انقلاب شده بود یا خیر اما از شب بیداری‌هایش به خاطر سر و صدای معتادان و موادفروشان سخن می‌گوید. تنهاست و با شوهر بیمارش با کمکی که از سوی فرزندانش می‌شود، روزگار می‌گذراند و می‌گوید: پسرانم به دلیل اتفاقاتی که در این محله هر روزه رخ می‌دهد، حاضر به زندگی در اینجا نیستند. 

سیه چهره است که با ریش و موی سپید صورتی بامزه دارد، افغانستانی است اما با پیرزن همسایه ایرانی‌اش درد مشترک دارد، می‌گوید: «جرم و خلاف و فساد که آرامش را از اهالی سنگ سیاه گرفته و زندگی را برای اهالی محترم این منطقه حرام کرده است». 

از دور آهسته آهسته می‌آید، با معرفی حیدریان متوجه می‌شوم  یکی از ساکنان قدیمی سنگ سیاه است و می‌گوید: «34-35 سال است که در این محله زندگی می‌کنم. اوایل محله خوب و آرامی بود اما در چند سال اخیر به گونه‌ای شده که جرات ندارم سرم را از در حیاط بیرون بیاورم». 

او از حادثه‌ای که برایش رخ داده، سخن می‌گوید «چون تنها هستم هر شب یکی از بچه‌ها پیشم می‌ماند، هنوز بچه‌ها نیامده بودند که خوابیدم. هنوز زمانی نگذشته بود که با صدای مهیبی از خواب پریدم. 2 نفر از روی بام منزل در حال دویدن بودند که از ترس نزدیک بود سکته کنم». 

وی ادامه می‌دهد: اگر امکانش را داشتم از این محله می‌رفتم اما ندارم. همین خانه‌ای هم در آن زندگی می‌کنم سهم‌الارث پسرانم است».

خداحافظی می‌کند که برود اما انگار نکته‌ای به یادش آمده باشد می‌گوید: کمک کنید که بتوان در این محله زندگی کرد. 

سنگ سیاه محله‌ای که زمانی تنها تصورم از آن کوچه‌های پیچ در پیچ قدیمی با خانه‌هایی که هر کدام خاطرات چند نسل از یک خانواده را داشتند، رفته رفته در ذهنم تغییر رنگ می‌دهد. دیگر از آن حس خوش حاصل از نوستالژی‌های تاریخی خبری نیست امروز واقعیت پنهان سنگ سیاه را دیدم، کودکانی را دیدم که حین بازی‌های کودکانه انواع جرم را می‌بینند، معصومیتشان رفته رفته از بین می‌رود و این درد دارد، دردی بزرگ ... . 

گزارش از حلیمه زارع 

انتهای پیام/ 

پربیننده‌ترین اخبار استانها
اخبار روز استانها
آخرین خبرهای روز
فلای تو دی
تبلیغات
همراه اول
رازی
شهر خبر
فونیکس
میهن
طبیعت
پاکسان
گوشتیران
رایتل
مادیران
triboon