چه کسی در حمایت دولتی محق‌تر است؟

چه کسی در حمایت دولتی محق‌تر است؟

شکرخدا گودرزی در نشست خبری خود گفته است اداره کل هنرهای نمایشی تنها ۱۰میلیون تومان از نمایشش حمایت مالی کرده است و این اداره اعلام کرده است این مبلغ ۱۰۰ میلیون تومان است. پرسش مهم این است این حمایت‌ها بر چه مبنایی است.

باشگاه خبرنگاران پویا - احسان زیورعالم

همه چیز با این جملات شروع شده است. شکرخدا گودرزی که بیشتر برای مردم با ایفای نقش امام خمینی (ره) آشناست در نشست خبری نمایش سهروردی می‌گوید:«متأسفانه دولت از ما سلب مسئولیت کرده و ما تنها 10 میلیون تومان کمک مالی داشتیم و این مثل یک شوخی است!» او همچنین از توقیف نمایشی گفته بود که توقیف بودنش عجیب و غریب بود. سهروردی نه موضوع حساسی در جمهوری اسلامی است و نه آنکه تنها گودرزی در اندیشه دراماتیک کردن زندگانی این فیلسوف بوده است.

این گفتار گودرزی باعث شد تا دیروز اداره کل هنرهای نمایشی برخلاف رویه چند ساله خود اقدام به انتشار پاسخ کند. در این پاسخ چنین بندهایی آمده است:

  1.  آقای شکرخدا گودرزی در سال 94 قصد به صحنه بردن نمایش «سهروردی» را داشتند که مقرر شد با توجه به اهمیت پرداختن به یکی از مفاخر کشور از نمایش حمایت شود.
  2. به دلایلی که بهتر است خود آقای گودرزی در مورد آن توضیح دهند به ویژه در مورد چگونگی طول کشیدن 9 ساله صدور مجوز نمایش که ادعایی است غریب و حیرت‌­آور، اجرای نمایش به سال 96 موکول شد.
  3. اداره کل هنرهای نمایشی مرجع صدور پروانه اجرای نمایش در شهر تهران است. تقاضای صدور پروانه نمایش که از سوی تالار نمایش ارائه می­‌شود برای نمایش سهروردی96/2/31 بوده است. پاسخ مثبت شورای ارزشیابی و نظارت در مورد نمایشنامه در تاریخ 96/3/8 ارائه شده، نمایش در تاریخ 96/6/11 مورد ارزیابی قرارگرفته و پروانه آن در تاریخ 96/6/13 صادر شده است.
  4. آقای گودرزی در تاریخ 96/5/8، مجدداً خواستار حمایت مالی از نمایش شد و در تاریخ 96/5/19 ایشان قرارداد حمایت از نمایش به مبلغ صد میلیون تومان را امضا کرد.
  5.  در تاریخ 96/6/12 اولین پرداخت قرارداد صد میلیونی را به مبلغ ده میلیون تومان دریافت کرده‌­اند.
  6. اداره کل هنرهای نمایشی رویکردی نقدپذیر داشته و دارد؛ اما برخی افراد که اتفاقاً جزء فعالان صنفی و یا تشکیلاتی سایر سازمان‌ها و نهادهای دولتی و غیردولتی هستند در بسیاری موارد ضعف­‌های تشکیلاتی خود را پشت نقاب نقد دولت پنهان می­‌کنند. اداره کل هنرهای نمایشی امیدوار است که نه به اندازه نقد خود توسط منتقدان؛ بلکه به اندازه بسیار کمتر، فعالیت یا سخنان این عزیزان مورد توجه رسانه­‌ها و فعالان تئاتر از منظر نقد قرار گیرد.

 با نگاهی به این کشمکش می‌توان چند پرسش را مطرح کرد، پرسش‌هایی که می‌تواند برای تمام هنرمندان تئاتری که پس از سال 60 متولد شده‌اند مطرح شده باشد. هنرمندانی که برای روی صحنه بردن یک نمایش مجبورند تمام دست‌رنج چند ساله خود را صرف اجاره سالن‌های خصوصی کنند.

آقای گودرزی که نمایش پیشین او با شکست تجاری فاجعه‌باری همراه بوده و از لحاظ هنری نیز چندان مورد توجه قرار نگرفته است به سراغ پروژه‌ای رفته است که مشخص نیست خروجی آن چه خواهد بود. او برای نمایش خود بزرگترین پروداکشن ممکن را در نظر می‌گیرد بدون توجه به شکست پیشین خود. او مجموعه‌ای از بازیگران پیشکسوت را به دور خود جمع می‌کند، به امید آنکه دولت پولش را می‌دهد. پرسش نخست اینکه چرا دولت باید از کارگردانی حمایت کند که از لحاظ تجاری و هنری شکست‌خورده محسوب می‌شود؟

در دهه‌های گذشته برای رونق بخشیدن تئاتر و کم‌کاری آن سال‌ها، مدیریت تئاتر به انواع مختلف از تئاتر حمایت می‌کند. گروه‌ها عمدتاً در زمانه خود جوان و نوپا بوده و دولت با حمایت از نسل تازه تئاتر جان تازه‌ای به این هنر می‌بخشد. روند صعودی تئاتر در سال‌های بعد شرایط را به گونه‌ای رقم می‌زند که در گوشه گوشه کشور گروه‌های تازه شکل می‌گیرد. بودجه تئاتر به تناسب این رشد، افزایش پیدا نمی‌کند؛ اما برای نسلی که از سوبسید دولتی بهره‌مند بوده است این توقع وجود داشته که دولت باید پول آنها را بدهد، چه از لحاظ اقتصادی موفق باشند یا نباشند. حال این پرسش مطرح است که چه کسی در حمایت دولتی محق‌تر است؟ آیا جوانی که برای شروع کار فاقد سرمایه و شرایط تولید است یا شخصیتی که خود را مشهور و چهره می‌پندارد؟

شکرخدا گودرزی در نمایش پیشین خود، نمایش «راه مهر، راز سپهر» موفق می‌شود سرمایه‌گذاری خصوصی بیابد. سرمایه‌گذاری که در نشست خبری از شادمانیش مبنی بر حمایت مالی سخن می‌گوید و از رضایت قلبیش در همکاری اثری متعلق به فردوسی. در نشست اخیر خبری از آن هیبت خصوصی نبود. گویا شکرخدا گودرزی در بزنگاهی که به دست آورده شکست خورده است. این در حالی است که کارگردانان جوان، بدون حمایت مالی دولت، موفق به جلب نظر بخش خصوصی می‌شوند و رفتار امثال گودرزی در بهترین حالت مانعی برای جوانان است. مانعی که دلسردی بخش خصوصی به تئاتر را موجب می‌شود. آیا گودرزی حاضر به پذیرش چنین مسئولیتی است؟

در سال‌های اخیر هنرمندانی چون گودرزی همواره موفق بوده از امکانات دولتی بهره‌مند شوند. این گروه هیچگاه حاضر به هزینه برای اجرا در سالن‌های خصوصی نیستند. اینان با بیان مخالفت با رشد خصوصی‌سازی تئاتر - که در مواردی نگارنده با آنان موافق است - حاضر به پذیرش قوانین سخت مالی نمی‌شوند. پس بخش عمده‌ای از ظرفیت‌های دولتی نصیب  این گروه می‌شود. به هر روی مناسبات به نفع آنان است. آیا این حق برای جوانان نیز محفوظ است؟ آیا سهم جوانان از تئاتر خصوصی باید نزدیک به صد در صد باشد؟ آیا ادعای موفق بودن در عرصه هنری در یک فرصت خصوصی مشخص نمی‌شود؟ آیا گروه همفکر شکرخدا گودرزی می‌تواند در یک سالن خصوصی به موفقیت هنری و تجاری دست یابد؟ آیا هنر از دید این دوستان نباید شامل بازگشت مالی نیز باشد؟

این پرسش‌هایی است که نه نگارنده؛ بلکه تمامی هنرمندان جوانی از خود می‌پرسند که همواره با مانعی به نام پول مواجه بوده‌اند. مانعی که موجب وهن اندیشه‌ آنان شده است؛ چون سالن خصوصی از او فروش می‌خواهد. شروع و هیجان انقلابی جوان در عرصه تئاتر در تئاتر خصوصی به یک فشار همه‌جانبه بدل شده است که با کمک هزینه‌های مشابه به گودرزی و غیره مرتفع می‌شود. کاش روشن می‌شد در ده سال گذشته سهم گروه‌های جوان و نوپا از این کمک‌ها به چه میزان بوده و در مقابل شخصیت‌های شناخته شده چه مقدار کمک‌هزینه دریافت کرده‌اند.

امیدوارم اداره کل هنرهای نمایشی و هنرمند جسوری چون گودرزی، جهت تنویز اذهان جوانانی چون نگارنده، به این پرسش‌ها پاسخ دهند.

انتهای پیام/

 

پربیننده‌ترین اخبار فرهنگی
اخبار روز فرهنگی
آخرین خبرهای روز
فلای تو دی
تبلیغات
همراه اول
رازی
شهر خبر
فونیکس
میهن
طبیعت
پاکسان
triboon
گوشتیران
رایتل
مادیران