تناقض در هویت یهودی میان جریان‌های ایدئولوگ صهیونیستی

تناقض در هویت یهودی میان جریان‌های ایدئولوگ صهیونیستی

پنج اختلاف اساسی میان جریان‌های تلمودی و لائیک در تعریف ماهیت فرد یهودی وجود دارد که به تناقض در ماهیت حاکمیت رژیم صهیونیستی رسیده است.

به گزارش گروه بین الملل خبرگزاری تسنیم، جامعه صهیونیستی علاوه بر اینکه با خطرات و تهدیدات روزافزون جریان‌های مقاومت در مرزهای شمالی و جنوبی خود در بن بست امنیتی قرار گرفته و راهکاری برای تعامل با این جریان ها را در دستور کار خود ندارد، با تناقض و شکاف گسترده داخلی میان احزاب مختلف دست به گریبان است. احزاب تلمودی و صهیونیستی با وجود اختلاف نظرهای زیادی که در عرصه‌های مختلف ایدئولوژیک و سیاسی در میان خود دارند، طی سالهای اخیر در کشمکش های فراوان، جریان های لائیک را که موسس جامعه صهیونیستی بودند، از میان برداشته و خود را به تاثیرگزارترین جریان در حاکمیت تل آویو تبدیل کرده اند.

آنچه در مقاله مرکز مطالعات فلسطینی و رژیم صهیونیستی باحث، مورد بررسی قرار می‌گیرد، شکاف‌های قومیتی در نتیجه کشمکش احزاب مختلف تلمودی، صهیونیستی و لائیک در جامعه صهیونیستی و ابعاد تاثیرگزاری جریان‌های افراطی بر تصمیم سازی های سیاسی رژیم صهیونیستی طی دهه های اخیر است که این رژیم را بیش از پیش به ورطه فروپاشی و نابودی سوق می‌دهد.

 

مقدمه:

تعدد قومیتی از ویژگی‌های برجسته جامعه صهیونیستی به شمار می‌رود ، جامعه‌ای که از شهرک‌نشینان مهاجری تشکیل شده که از ملیت‌ها و مناطق مختلف دنیا به سرزمین‌های اشغالی آمده و فرهنگ‌ها و ارثیه اجتماعی و اقتصادی و سیاسی و دینی خود را دارند. تحت تأثیر همین لیبرالیسم قومیتی، تعدد احزاب نیز در سرزمین‌های اشغالی به‌ وجودآمده که نشان دهنده کشمکش سیاسی در این رژیم است و باعث می شود احزاب از نقطه‌ نظرات مختلف در تقسیم‌بندی‌های مختلفی قرار بگیرند.

  1. از نظر شکاف‌های قومیتی، احزاب متعددی در سرزمین‌های اشغالی حضور دارند که مهم‌ترین آنها عبارتند از: الف: احزاب یهودی شامل لیکود، حزب کار، شینوی، میرتس، شاس، مفدال، یهدوت هاتوراه، و وحدت ملی. ب: احزاب عربی شامل حزب دموکراتیک عربی، حزب دموکراتیک صلح و مساوات ، تجمع ملی دموکراتیک و جنبش عربی برای تغییر.
  2. در تقسیم بندی ایدئولوژیک، می‌بینیم که احزاب سرزمین‌های اشغالی به راست گرا و چپ گرا تقسیم می شوند. راست گراها دو بخش هستند. یک سری راست‌گراهای دینی نظیر شاس و مفدال و یهدوت هاتوراه هستند  و یک سری راست‌گراهای لائیک مانند وحدت ملی و اسرائیل بعالیاه و اسرائیل بیتنا و لیکود و گیشر و ... هستند. چپ گراها نیز به دو بخش تقسیم می شود. یک چپگراهای یهودی که متمایل به احزاب میانه رو هستند، نظیر میرتس و شینوی و کار و ملت واحد و دوم احزاب چپ گرای عربی نظیر لیست متحد عربی و جبهه دموکراتیک صلح و مساوات و جنبش ملی دموکراتیک و جنبش عربی تغییر.

شکی نیست که مهاجرت‌های متوالی به سرزمین‌های اشغالی و مهاجرت‌های معکوس نقش حساس و تعیین‌کننده‌ای در تعیین تناسب این احزاب و سیاست‌ها و توازن آنها و ماهیت توزیع آنها و میزان دسترسی آنها به آراء مردمی در طول انتخابات دارد. مهاجرت‌ها معمولاً حالتی از بی‌ثباتی اجتماعی و سیاسی را ایجاد می کند که به ویژه در سایه تلاش مهاجران جدید برای تقویت موقعیت خود در اولویت‌های اجتماعی جامعه صهیونیستی به وجود می‌آید. با گذشت زمان طبیعتا مهاجران جدید به مهاجران قدیمی تبدیل می‌شوند و در بازی تقسیم کیک داخلی قرار می‌گیرند. در این شرایط تسهیلات مهاجرانی که برای اولین بار از آنها استقبال کردند ، کاهش پیدا می‌کند.

 

در نتیجه تنوع منافع، نقشه سیاسی و حزبی رژیم صهیونیستی نیز دچار تنوع شده است؛ تا جایی که تل آویو انواع متعددی از احزاب را در داخل خود می‌بیند که حتی می‌توان آنها را در یک قاره تصور کرد. به گونه‌ای که به سختی می‌توان ایدئولوژی را در دنیا نام برد، بدون این که نمودی از آن در یکی از احزاب اسرائیلی وجود داشته باشد.

این موضوع می‌تواند فوایدی برای رژیم صهیونیستی داشته باشد که مهم‌ترین آنها شامل موارد زیر است:

  1. اعتبار قرار دادن موهوم برای بازی دموکراتیک رژیم صهیونیستی در کنست و انتخابات عمومی.
  2. مهار اعتراضات مختلف در داخل احزاب کوچک و بزرگ یا در میان افکار عمومی جامعه صهیونیستی.
  3. ایفای نقش در تسهیل مأموریت سیاسی رژیم صهیونیستی در منطقه.
  4. ایجاد پتانسیل انسانی لازم برای اهداف و ابزارهای نظامی صهیونیستی که با تقویت روند مهاجرت صهیونیست ها به سرزمین‌های اشغالی امکان‌پذیر است.
  5. سرپوش گذاشتن بر شکست رژیم صهیونیستی در ادغام طوایف و مذاهب مختلف یهودی.
  6. سهیم بودن در بازی سیاست بین‌المللی.

 

خاستگاه تعامل بین تلمودیان و صهیونیست‌ها

احزاب رژیم صهیونیستی در درجه اول در روسیه و لهستان تأسیس شد و هدف اصلی خود را خروج از اروپا و تشکیل رژیم قومیتی ویژه یهودیان قرار داد. ایده اصلی صهیونیسم دعوت یهودیان از کشورهای اصلی برای اجتماع در کشوری دیگر یعنی همان فلسطین بود. البته این دعوت برای بسیاری از یهودیان در گوشه و کنار دنیا موضوع جذابی به شمار نمی‌رفت و بسیاری از آنها با این درخواست مخالفت می‌کردند. آنها معتقد بودند که حل مشکل یهودیان در اروپا در مهاجرت به سرزمین‌های اشغالی نیست.

برخی از گروه‌های یهودی در کشورهای خود به ویژه در روسیه با تعداد مختلف به ایجاد احزاب ضد دولتی پرداختند و برخی دیگر احزاب یهودی متخاصم با صهیونیسم را در سال 1897 تشکیل دادند. این اتفاق درست هم‌زمان با برپایی کنفرانس اول صهیونیستی توسط تئودور هرتصل صورت گرفت. جالب اینجا بود که کنفرانس اول صهیونیستی در شهر بازل سوییس برگزار شد که یهودیان در آن سکونت نداشتند. هرتصل نتوانست در شهرهای دیگر اروپا که یهودیان زیادی در آن زندگی می‌کردند نظیر زوریخ این کنفرانس را برکزار کند. این موضوع به علت مخالفت یهودیان با این کنفرانس بود.

هرتصل خودش نیز مانند بسیاری از مؤسسان صهیونیستی نظیر حاییم وایزمن و دیوید بن گوریون یک یهودی متدین نبود. پسرش که با آداب و رسوم یهودی بار نیامده بود، از یهودیت به مسیحیت گرویده بود و او خودش نیز بارها شعایر یهودیت را نقض می کرد، همین موضوع باعث شده بود روحانیون تلمودی به وی خشم بگیرند.

ادبیات صهیونیستی به درگیری‌های گسترده موجود بین ساختارهای مؤسساتی رژیم غاصب صهیونیستی با عنوان جریان‌های لائیک و موسسات دینی یهودی اشاره می کند. این درگیری‌ها در رابطه با مشخص کردن هویت یهودی صورت می گرفت. البته صهیونیسم سیاسی جنبش آزادیبخش ملت یهود بود که ماهیت داخلی آن را در بین مواردی متناقض دنبال کرد و از همان لحظه اول تولد ، با یک بحران هویتی مواجه شد و در روند ایجاد هویت جمعی مشترک برای تمامی ساختارهای یهودیت شکست خود را نشان دهد.

بر این ‌اساس اختلافات در جامعه صهیونیستی از زمان اعلام تشکیل مؤسسات تلمودی بروز پیدا کرد ، تا جایی که جریان‌های حریدی و متدینان دیگر، اعلام قانون اساسی مبنی بر موجودیت و هویت لائیک غیر دینی برای مؤسسات اسرائیلی را رد کردند.

برخی تحلیلگران معتقدند که درگیری بین لائیک‌ها و متدینان در جامعه صهیونیستی هنگامی افزایش پیدا کرد که شدت خطرات خارجی ضد این رژیم کاهش یافت. همین موضوع تأثیر منفی در روند مسالمت‌آمیز در داخل جامعه یهودیان به جای گذاشت. دیوید بن گوریون اولین نخست وزیر رژیم صهیونیستی جدایی بین کنست و کابینه اسرائیل را که تاکیدی بر ارتباط متناقض بین صهیونیسم سیاسی و میراث دینی و تاریخی یهودیت بود را رد کرد و دین را به عنوان ساختار اصلی تعیین قومیت قرار داد.

موسسان رژیم صهیونیستی تلاش کند صهیونیسم سیاسی را مانند ظرفی قرار دهند که تمامی اختلافات و رویکردهای فکری و ایدئولوژیک را در خود جای دهد، اما در این مأموریت شکست خوردند و این روند منجر به افزایش درگیری‌های داخلی میان لائیک ها و تندروهای یهودی شد.

در نتیجه این اتفاقات مکتب‌های دینی و فکری متعددی در داخل سرزمین‌های اشغالی شکل گرفت. برخی از این مکاتب نظیر حزب اتحاد ملی و خانه یهودی و مفدال آموزه‌های تلمودی را سرلوحه کار خود قرار دادند، اما برخی دیگر نظیر آگودات یسرائیل، دیگل هتواره و حزب شاس رویکردهای صلح‌جویانه با صهیونیسم را در دستور کار خود قرار دادند.

به‌ این‌ ترتیب پنج اختلاف جریان‌های دینی و لائیک در تعریف "فرد یهودی" گسترش پیدا کرده و به ماهیت و هویت دولت رسید. متدینین معتقد بودند که یهودیان جریان خاصی هستند که معتقد به یهودیت بوده و واجبات دینی خود را با تعهد انجام می‌دهند. اما لائیک ها معتقد بودند که یهودی شخصی است که وابسته به ملت یهودی به معنای عام کلمه باشد.

دومین نقطه اختلاف میان این دو جریان در رابطه با مفهوم ملت بود. تندروهای تلمودی معتقد بودند که وحدت ملت مبتنی بر مبنای امت مقدس است ، اما صهیونیسم سیاسی تلاش می‌کرد با فرض یک ملت برای یهودیان این مشکل را حل کند ، به همین علت از دین به عنوان ابزاری برای ایجاد اشتراک بین یهودیت استفاده می کرد.  

سومین نکته اختلاف میان این دو جریان را می‌توان در رابطه با ماهیت دولتی یهودی دانست. متدینین اعتقاد داشتند که یهودیان، اسرائیل را به عنوان یک دولت دینی می‌خواهند که قوانین خود را از احکام شرعی یهودیت و تورات دریافت کرده باشد اما لائیک ها معتقد بودند که دولت صهیونیستی نباید شریعت یهود را مبنای احکام و قوانین خود قرار دهد.

مطالعات نشان داد که جنگ سال 1967 تغییرات ریشه ای در مواضع جریان‌های دینی و به ‌ویژه ارتدوکس در موضوع به رسمیت شناختن دولت اسرائیل ایجاد کرد و مفهوم سرزمین موعود اسرائیل را به عنوان یک مفهوم متافیزیکی یهودی و یک مفهوم سیاسی لائیک بین ساختارهای مختلف یهودیت جا انداخت و این موضوع به افزایش نقش جریان‌های سیاسی دینی و موجودیت آنها در داخل سرزمین‌های اشغالی منجر شد. در نتیجه این تحولات بود که روند شهرک‌سازی صهیونیستی و غارت اراضی فلسطین افزایش پیدا کرد و افراط‌گرایی در داخل سرزمین‌های اشغالی به حد بی‌سابقه‌ای رسید.

ادامه دارد...

پربیننده‌ترین اخبار بین الملل
اخبار روز بین الملل
آخرین خبرهای روز
فلای تو دی
تبلیغات
همراه اول
رازی
شهر خبر
فونیکس
میهن
گوشتیران
رایتل
مادیران
triboon
طبیعت
پاکسان