روش شناسی رژیم صهیونیستی برای حذف مقاومت

روش شناسی رژیم صهیونیستی برای حذف مقاومت

صهیونیست‌ها همواره با در تنگنا قرار دادن حریف، تلاش می‌کنند با تغییر هویت دشمن، در دراز مدت دشمن را به هم پیمان خود بدل کنند.

به گزارش گروه بین الملل خبرگزاری تسنیم، رژیم صهیونیستی از زمان تأسیس تا کنون سه دوره متفاوت را گذرانده است. دوره نخست، دوره جنگ با همسایگان بود. در دوره دوم به سمت پایان جنگ و بستن پیمان صلح با همسایگان و کشورهای عربی رفت و در مرحله سوم که هم اکنون در آن قرار دارد، به سمت عادی‌سازی روابط با کشورهای منطقه حرکت کرده است.

مقدمه

در 3 دوره ای که به آن اشاره شد همواره مانع اصلی صهیونیست ها در رسیدن به اهدافشان مشی مبارزاتی یا به ادبیات امروزی رویکرد مقاومتی گروه های فلسطینی به مسئله فلسطین بوده است. اگرچه شیوه مبارزاتی گروه های مبارز در دهه های نخستین تأسیس رژیم صهیونیستی با امروز تفاومت ماهوی دارد اما همه این گروه ها در رسیدن به این نتیجه که تنها راه آزادی فلسطین، مبارزه مسلحانه است اشتراک دارند.

لذا این رژیم در تمام عمر سرشار از جنایتش برای رسیدن به اهداف خود تلاش کرده است این مانع سخت و حقیقی را بردارد. در این نوشته قصد داریم روش این رژیم در کنار زدن مقاومت را بررسی نماییم.

مشی مذاکره و گفتگو

نوع عملکرد رژیم صهیونیستی در برخورد با مقاومت از نقطه ای شروع می شود که مذاکره نام دارد. این رژیم در مقابله با مقاومان فلسطینی همواره به این حیله متوسل شده که با استفاده از افکار عمومی این تفکر را منتشر می کند که این رژیم خواستار مذاکره و دارای مشی مذاکراتی است اما گروه های مقاومت از این رویکرد برخوردار نیستند و خواستار مذاکره نیستند. لذا با این رویکرد مقاومان از سوی افکار عمومی بین المللی و داخلی شان تحت فشار قرار می دهد تا به مذاکره روی آورند. ورود به مذاکره خود نوعی به رسمیت شناختن طرف مقابل است. لذا قبح به رسمیت شناختن را از بین می برند. ایجاد چنین فضایی در عرصه بین الملل بعد از ماجرای المپیک مونیخ 1974 بسیار مشهور است. تا جایی که تمام دنیا فلسطینی ها را به عنون تروریست شناختند و این مسئله فشار بی حدی بر فلسطینی ها وارد کرد تا جایی که افکار عمومی در مقابل جنایات رژیم صهیونیستی در سال 1982 واکنش مناسبی علیه این جنایات نشان نداد.  

مذاکره سری قبل از مذاکره علنی

در تمامی دورانی که توافقی بین رژیم صهیونیستی و طرفی دیگر به وجود آمده، این رژیم پیش از مذاکره رسمی، مذاکراتی غیر علنی و سری با طرف خود داشته است. عمدتا این مذاکرات سری با تلاش های امنیتی و از طریق شخصیت های کاملا ناشناخته صورت گرفته و کانالی سری بین برخی مقامات غیر رسمی این رژیم با طرف مد نظرشان به وجود آمده است.

در جنگ سال 1948 هنگامی که ارتش اردن به 20 کیلومتری تل آویو رسید، همین کانال سری با مذاکراتی که انجام داد توانست ملک حسین را متقاعد کند تا از ادامه پیشروی صرف نظر کند. در جریان مذاکرات سازش، زمانی که همگان در نشست های دوجانبه ای که در ادامه کنفرانس مادرید در واشنگتن برگزار می شد، صهیونیست ها در اسلو در حال مذاکره ای به مراتب جدی تر مشغول رایزنی بر سر توافق با سازمان آزادی بخش بودند. به گونه ای که نشست ها دوجانبه مادرید به جایی نرسید اما در همان ایام که کنفرانس مادرید بی نتیجه ماند، توافقنامه اسلو به امضا رسید.

اعلام مخالفت و تغییر مواضع در میانه راه

رژیم صهیونیستی از یک مشی مذاکراتی برخوردار است. براساس این مشی مذاکراتی طرف مقابل را متخاصم فرض می کند، آنگاه در آغاز مذاکره مدعا و درخواست هایی را مطرح می کند. پس از گذشت چند صباحی، در حال دستیابی به اهداش است اقدام به مخالفت کرده، از وضعیت موجود اعلام نارضایتی مطلق می کند. این مرحله همان نقطه ای است که طرف مقابل امتیازاتی داده، عقب نشینی هایی کرده و به رسیدن به توافق دلخوش کرده است.

صهیونیست ها در این مرحله معمولا مذاکره کننده را تغییر می دهند و مذاکره کننده جدید به گونه ای وانمود می کند که از صفر باید شروع کند و خواستار امتیاز دهی های جدیدی از جانب طرف مذاکره می شود.

صهیونیست ها در مذاکرات سری اسلو دقیقا از این حربه استفاده کردند. آنها با تغییر دادن مذاکره دهنده خود در میانه مذاکرات با وجود آنکه امتیازات بزرگی از ساف گرفته بودند خواستار امتیاز دهی های بیشتری شدند که در پایان به آن رسیدند.

اعمال فشار غیر مستقیم از طریق طرف ثالث

در این میان اگر طرف مذاکره صهیونیست ها به امتیازدهی های جدید تن داد، دوباره کار را دنبال می کنند تا چند مرحله دیگر که خواستار عقب نشینی ها جدید شوند. اما اگر طرف مذاکره، با امتیاز دهی های جدید مخالفت کرد آنگاه، از طریق طرف ثالث به او فشار می آورند. این فشار آنقدر شدید اعمال می شود و خواسته هایی در آن از سوی طرف ثالث مطرح می شود که موجب می شود طرف مذاکره صهیونیست ها به این نتیجه برسد که خواسته صهیونیست ها بسیار معقول تر از خواسته ای است که این طرف ثالث بیان کرده است. دقیقا اقداماتی که در جریان جنگ های اعراب و رژیم صهیونیستی بر اعراب تحمیل شد از این دست بود.

این نکته را فراموش نکنیم که صهیونیست ها هیچ گاه در موقعیتی که در فرودست قرار گرفته باشند وارد مذاکره و این فرآیند نمی شوند. آنها زمانی اقدام به ورود به مذاکره می کنند که از همه جهت در فرادست قرار داشته باشند و بتوانند حریف را در مواضع مختلف تحت فشار دهند و بسیار از خواسته های خود را به آنها تحمیل کنند. بیشتر امتیازاتی که ساف در مذاکرات سری به رژیم صهیونیستی در جریان مذاکرات سازش داد به دلیل قرار داشتن ساف در موضع فرودست در آن مقطع بود. مقطعی که ساف حتی مکانی برای زندگی نداشت.

بازگشت حریف و شکل دادن به آن براساس اصول خود

حال در این مرحله که مرحله آخر این فرآیند پیچیده است، حریف مذاکراتی صهیونیست ها به دامن آنها باز می گردد و آنها هم می دانند که این حریف چقدر مضطر و ناچار بازگشته است، لذا تمامی خواسته های خود را به این حریف تحمیل می کنند و در این مرحله است که خلع سلاح کامل صورت می گیرد. یعنی حریف مذاکراتی هر نوع درخواست صهیونیست ها را پذیرفته و از میان خواسته های خود به حداقلی از آنها اکتفا کرده است و این حداقل ها هم معمولا عملی نمی شوند بلکه وعده عملی شدن آنها را در آینده ای نامعلوم می دهند.

مرگ حریف با تغییر هویت و ماهیت

در اینجا حریف دیگر از خود چیزی ندارد و کاملا مرعوب شده است. حال آنها به مرور با یک شیب ملایم خواسته های خود را به حریف تحمیل می کنند. در اینجا حریفی که روزی دشمن به حساب می آمده، به دستیار و عامل صهیونیست ها برای اقدام در جهت منافع این رژیم تبدیل می شود. وضعیت اردن و سازمان آزادی بخش فلسطین در حال حاضر دراین مرحله قرار دارد و این دو به عواملی رژیم صهیونیستی تبدیل شده اند.

در بخش های بعدی تلاش خواهیم کرد با بیان روش آمریکایی ها در راستای اقدامات رژیم صهیونیستی و تطابق این دو روش با وضعیت کنونی فلسطین فضای کنونی را براساس این دو روش شناسی تحلیل کنیم.

ادامه دارد...

انتهای پیام/

پربیننده‌ترین اخبار بین الملل
اخبار روز بین الملل
آخرین خبرهای روز
فلای تو دی
تبلیغات
همراه اول
رازی
شهر خبر
فونیکس
میهن
گوشتیران
رایتل
مادیران
triboon
طبیعت
پاکسان