مخاطرات پیش روی آموزش زبان مادری در ایران چیست؟

مخاطرات پیش روی آموزش زبان مادری در ایران چیست؟

مدیر گروه آموزش زبان فرهنگستان زبان و ادب فارسی معتقد است، نیاز امروز در حوزه آموزش زبان مادری «پژوهش» است نه «آموزش».

به گزارش خبرنگار فرهنگی باشگاه خبرنگاران پویا، آموزش زبان مادری در ایران همواره با موانع متعددی روبروست. مسئله آموزش و نحوه آن از جمله پرسش‌های حل نشده در این زمینه است. مبهم بودن کمیت و کیفیت آموزش زبان مادری در کنار موانع دیگر، آموزش زبان مادری را با مخاطرات متعدد مواجه کرده است. همین روشن نبودن وضعیت و نبود چشم‌انداز روشن برای این موضوع، کار را هم برای سیستم آموزشی و هم برای کودکان در مناطق دو زبانه دشوار کرده به طوری که بنا بر آمار اعلام شده بیشترین افت تحصیلی در مدارس مناطق دو زبانه در کشور است.

متاسفانه این موضوع در مقاطع تحصیلی بالاتر نیز همچنان مبهم است. به نظر می‌رسد ناشناخته بودن مسئله آموزش زبان مادری در مدارس، روشن نبودن روش تدریس و مهمتر از آن، نبود منابع آموزشی کار آموزش نه تنها برای کودکان که حتی برای پذیرفته‌شدگان در رشته‌های این زبان‌ها در تحصیلات تکمیلی و دانشگاه‌ها را نیز با دشواری همراه کرده است. تمامی این مسائل سبب شده تا آموزش زبان مادری در سیستم آموزشی کشور با مخاطراتی همراه باشد. آمار نشان می‌دهد که دانشجویان پذیرفته شده در رشته‌هایی مانند ادبیات ترکی و کردی نیز با چنین مشکلاتی روبرو هستند. حسن ذوالفقاری، مدیر گروه آموزش فرهنگستان زبان و ادب فارسی در مقاله‌ای به این موضوع پرداخته و می‌نویسد: از مهرماه سال 1395 دانشگاه تبریز برای اولین‌بار 29 دانشجوی کارشناسی ادبیات ترکی پذیرفت. برنامه این رشته از سال 82 مصوب شده بود اما هیچ‌گاه اجرا نشد. این رشته با برنامه جدید اجرا می‌شود که هنوز شورای گسترش وزارت علوم آن را تایید نکرده است. در کردستان نیز رشته ادبیات کردی اجرا می‌شود. اصل اقدام در جلب اعتماد گویشوران زبان محلی بسیار مفید است اما آنچه این موضوع را دچار مخاطره می‌کند گرایش به قوم‌گرایی و دور شدن از هدف اصلی برنامه است که در غیر این صورت ضمانت اجرایی برنامه را خدشه‌دار می‌کند.

در آموزش و پرورش نیز در تدوین کتب درسی این موضوع مد نظر بوده و در کتاب‌های ادبیات فارسی یک درس آزاد است که با هدف تقویت ادبیات محلی طراحی شده و دانش‌آموزان به کمک معلمان درباره فرهنگ، زبان و ادبیات محلی می‌نویسند تا اطلاعاتشات را درباره محل زندگی‌شان کامل کنند. در برخی استان‌ها مانند زنجان کتاب آنادیلی در سال 1395 و جهت آموزش زبان مادری با همکاری اداره کل آموزش و پرورش استان زنجان منتشر شده است. این کتاب از چند جهت قابل تأمل و نقد است: از بعد آموزشی قاقد روش آموزشی، آوانگاری واحد و رسم‌الخط یکسان است؛ از بعد فنی تصاویر ناقص و فاقد جنبه‌های هنری است و از بعد محتوایی غیر مستقیم به ترویج قوم‌گرایی می‌پردازد، استانداردهای نامعتبر دارد و به جای استفاده از گویش‌های معمول آذری‌زبانان از واژگان ترکی استانبولی و گاه نامانوس بهره می‌گیرد. جز این اقدامات پراکنده دیگر نیز صورت گرفته که باید با دقت و حساسیت و بی‌دخالت تعصب و با در نظر گرفتن منافع ملی حمایت و هدایت شود.

توجه به گویش‌ها و زبان‌های محلی از ضروریات هویت ملی و احتناب‌ناپذیر و عمل به اصل پانزدهم قانون اساسی است. اصل پانزدهم بر آموزش ادبیات در این مناطق تأکید دارد. اما اغلب بر آموزش زبان تاکید می‌کنند. آموزش زبان در خانه و به کمک والدین انجام می‌شود و کودک دوزبانه با زبان مادری سخن می‌گوید و به آموزش آن نیاز ندارد، بلکه باید اکنون زبان ملی و در گامی فراتر ادبیات محلی خود را فراگیرد و به نسبت و ارتباط زبان ملی و مادری پی ببرد و در جهت تقویت هر دو بکوشد. اما برخی جدایی طلبان و قوم‌گرایان همواره، بی‌توجه به مسائل فرهنگی و ملی، خواسته‌اند تحت لوای این موضوع اهداف خود را دنبال کنند که هوشیاری مسئولان را می‌طلبد. در کنار این اقدام و اهداف درست، اولین کار حفظ زبان ملی است. چگونه دانشجو و دانش‌آموزی که درست نمی‌توانند بنویسد باید دغدغه فراگیری زبان مادری را داشته باشد. دانشجو و دانش‌آموز ترک‌زبان زمانی «دده قوقود» برایش شنیدنی است که شاهنامه را خوانده باشد نه آنکه بخواهد «دده قوقود» را به جای شاهنامه بنشاند.

ذوالفقاری نبود منابع پژوهشی را از جمله موانع بر سر راه آموزش زبان مادری در ایران می‌داند و ادامه می‌دهد: اکنون در مراکز پژوهشی و طی همایش‌های منطقه‌ای به این مقوله می‌پردازند. اصولاً موضوع گویش‌ها و تحولات آنها را باید در این مجامع بررسی کرد. چنانکه هرساله نشریات متعدد در تراز علمی پژوهشی با این محوریت منتشر می‌شود و برخی دانشجویان در مقاطع مختلف کارشناسی ارشد و دکترا نیز پایان‌نامه‌های خود را در رشته‌های مردم‌شناسی، ادبیات فارسی و زبان‌شناسی به این موضوعات اختصاص داده‌اند. آنچه ما به آن نیاز داریم، پژوهش در این زمینه است، نه آموزش. اگر بخواهیم در مدارس مناطق دو زبانه دوباره ترکی یا کردی درس بدهیم، زیره به کرمان برده‌ایم. چه بسیار دانش‌آموزانی که حتی در مقاطع دبیرستان نمی‌توانند به راحتی با زبان ملی خود سخن بگویند. تدریس دروس به زبان محلی عامل این نارسایی است. گاه در مدارس مناطق دو زبانه شاهدیم انس یا تعصب یا خوش‌بینانه‌تر سهولت در آموزش باعث شده معلمان به زبان محلی تدرسی کنند. از طرفی تکلم با زبان مادری در خانه و محیط، دانش‌آموز را از آموزش زبان ملی دور می‌کند؛ به طوری که پس از فراغت تحصیل از دبیرستان نیز نمی‌تواند با مدرم دیگر شهرها ارتباط برقرار کند.

انتهای پیام/

پربیننده‌ترین اخبار فرهنگی
اخبار روز فرهنگی
آخرین خبرهای روز
فلای تو دی
تبلیغات
همراه اول
رازی
شهر خبر
فونیکس
میهن
طبیعت
پاکسان
triboon
گوشتیران
رایتل
مادیران