استاد دانشگاه برادفورد انگلستان: همراهی اروپا با ایران بر محور اخوت نیست

استاد دانشگاه برادفورد انگلستان: همراهی اروپا با ایران بر محور اخوت نیست

دکتر «افشین شاهی» گفت: تهدید مکرر به خروج از برجام می تواند آسیب های مشترکی با انحلال برجام داشته باشد، چرا که تبعات آن برای ایران در برخی موارد تفاوتی با نقض کامل برجام ندارد.

به گزارش گروه رسانه های خبرگزاری تسنیم، دونالد ترامپ رئیس جمهوری ایالات متحده آمریکا روز جمعه برای یک دوره 120 روزه دیگر تحریمهای هسته ای ایران را تعلیق کرد.

البته رئیس جمهور آمریکا هشدار داد این آخرین بار است که تحریم های هسته ای ایران را تعلیق می کند و آینده برجام در گرو اعمال تغییرات مد نظر وی است.

در همین حال گزارش‌ها حاکی از آن است که دولت آمریکا 14 نهاد و شخصیت ایرانی دیگر را به لیست تحریم هایش افزوده است.

در گفتگو با دکتر افشین شاهی تصمیم ترامپ درباره لغو مجدد تحریم‌های هسته‌ای ایران و گذاشتن شرط درباره آن را مورد بررسی قرار داده شده است. دکتر افشین شاهی، ‌استاد روابط بین الملل و سیاست خاورمیانه در دانشگاه برادفورد انگلستان است. حوزه پژوهشی ایشان سیاست و امنیت خاورمیانه است.

*دونالد ترامپ رئیس جمهوری ایالات متحده آمریکا بار دیگر تحریمهای هسته ای ایران را تعلیق کرد. اما عنوان کرد در صورتی که تغییرات مد نظر وی اعمال نشود برای آخرین بار است که تحریمهای هسته ای ایران را تعلیق می کند. تغییرات مورد نظر ترامپ چیست؟

این تغییرات به صورت خلاصه شامل همان مباحثی است که رئیس جمهوری آمریکا روز گذشته به آنها پرداخت. در واقع وی خواهان طرح یک قانون فراجناحی است که شامل چهار مولفه حیاتی باشد. اول آنکه ایران اجازه بازرسی از همه اماکن مورد نظر بازرسان بین‌المللی را بدهد تا هیچ‌گونه محدودیتی در بازرسی‌ها وجود نداشته باشد که این بر خلاف توافق‌نامه فعلی است.

دومین مولفه حصول اطمینان از بابت این موضوع است که ایران حتی به سلاح هسته‌ای نزدیک هم نخواهد شد که البته این درخواست تازگی ندارد. سوم آنکه برخلاف برجام، این مولفه‌ها نباید تاریخ انقضا داشته باشند که به نظر من یکی از اصلی‌ترین شروطی است که از سوی ترامپ مطرح شد چراکه برجام بر یک پایه 10 ساله بنا شده است و حالا وی خواهان دائمی کردن محدودیت‌های ایران است. چهارمین مولفه نیز آن است که آمریکا به دنبال این است که برنامه موشکی ایران را به برنامه هسته‌ای این کشور گره زده و شامل محدودیت های مشابهی کند.

سوال اصلی این است که آیا ایران و اتحادیه اروپا حاضر به اعمال این تغییرات هستند یا خیر. در گردهمایی وزرای خارجه انگلیس، فرانسه و آلمان که با حضور محمد جواد ظریف وزیر خارجه ایران و فدریکا موگرینی مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا برگزارشد؛ 3 کشور اروپایی دخیل در برجام به طور متفق القول اعلام کردند که هیچ جایگزین جدی برای این توافق که حاصل 10 سال مذاکره فشرده است، وجود ندارد. با توجه به این موضع‌گیری‌ها به نظر می‌رسد که، حداقل در موقعیت فعلی، اروپا دنباله‌رو ترامپ نیست.

*کاخ سفید اعلام کرده که با طرفهای اروپایی در خصوص محدودیت همیشگی برای غنی سازی اورانیوم توسط ایران مذاکره خواهد کرد چرا که مطابق برجام این محدودیت‌ها تا سال 2025 لغو می شود. آیا اروپایی ها این مذاکرات را خواهند پذیرفت؟ در اینصورت واکنش احتمالی ایران چه خواهد بود؟

دراین باره زمزمه‌هایی از برخی راهروهای قدرت اتحادیه اروپا شنیده می‌شود که مشخص نیست که تا چه اندازه جدی خواهد شد. برای مثال، دیروز «جک استراو» وزیر خارجه اسبق انگلیس، گفت اروپا باید دنبال تبصره‌ای باشد که از شرکت‌های اروپایی در برابرتحریم‌های احتمالی آمریکا حمایت کند. اما اینکه در صورت خروج آمریکا از برجام، این مسئله تا چه حد جدی خواهد شد، نامشخص است. وجود این گونه زمزمه‌ها در اتحادیه اروپا امری غیرقابل‌انکار است ولی سوال مهمتر این است که تا چه اندازه اروپا حاضراست برای ادامه برجام، مناسبات و مراودات اقتصادی بسیار عظیمی که با آمریکا دارد را به مخاطره بیندازد.

البته باید گفت که تا این لحظه، به غیر از آلمان، با واکنش جدی هیچ‌یک از کشورهای اتحادیه اروپا مواجه نبوده‌ایم و برلین هم تنها به بیان اینکه به دنبال رایزنی بیشتر در راستای حل مشکل است، بسنده کرد. همچنین، تا این لحظه هیچ واکنش جدی ای از سوی کشورهای اصلی اتحادیه اروپا، جهت نفی سیستماتیک اظهارات ترامپ، نشان داده نشده است. حمایت کلی وزرای خارجه سه کشور اروپایی هم که در ابتدای بحث به آن اشاره شد به یک روز قبل از بیانیه ترامپ بازمی‌گردد.

در خصوص واکنش احتمالی ایران باید گفت اینکه آمریکا از چارچوب برجام خارج شود و بقیه بازیگران در چارچوب باقی بمانند؛ مورد قبول ایران نخواهد بود. ایران بر این باور است که در صورت عدم اجرای تمامیت برجام (از سوی هر یک از طرفین)، این کشورهم از برجام خارج خواهد شد.

به عقیده من، حتی اگر دیگر بازیگران اصلی مانند چین و روسیه هم به توافقی برای پر کردن خلاء ناشی از عقب‌نشینی آمریکا برسند، باز هم این اطمینان که رجال سیاسی ایران با آن موافقت کنند وجود نخواهد داشت. چراکه توافق هسته‌ای ایران یکی از پیچیده‌ترین توافق‌های بین‌المللی 50 سال اخیر است و بازیگران متعددی در آن نقش داشتند و در نتیجه باید امتیازات ملی ‌و منطقه‌ای همه طرفین برآورده شود. بنابراین بسیار دشوار خواهد بود که در صورت غیبت آمریکا، طرفین باقی مانده همه‌چیز را از ابتدا شروع کرده و به نتیجه جدیدی برسند. حداقل با توجه به موضع رسمی که ایران تا به امروز اتخاذ کرده است، این امر از سوی رجال سیاسی ایران، قابل قبول نخواهد بود.

*با توجه به تاکید خانم موگرینی مبنی بر اینکه موارد غیربرجام را باید در چارچوب‌های جداگانه بررسی کرد؛ نظر ترامپ مبنی بر گره زدن برنامه موشکی ایران به برجام، چه تاثیری بر روابط آمریکا و اروپا خواهد داشت؟

تصویب این قانون به منزله پایان برجام خواهد بود چراکه عملا چارچوب فعلی برجام را نقض میکند. امروز ما شاهد وجود عمیق‌ترین شکاف میان اتحادیه اروپا و ایالات متحده آمریکا هستیم و اگر ترامپ واقعاً به دنبال آن باشد که سرنوشت برجام را به برنامه موشکی ایران گره بزند؛ بدون شکل روند خاتمه برجام را کلید خواهد زد که عواقب خاص خود را خواهد داشت. همانطور که «امانوئل ماکرون» رئیس جمهوری فرانسه اشاره کرد؛ اتحادیه اروپا به دنبال آن است که جداگانه به این مسائل پرداخته شود و در نشست بروکسل هم اصرار برخی از طرفین بر این بود که ممکن است با ایران سر برخی مسائل ازجمله برنامه موشکی اختلاف نظر وجود داشته باشد؛ اما این به معنای آن نیست که به برجام لطمه بزنند.

اما ظاهرا ترامپ چندان به این مسئله اهمیت نداده و همچنان خواهان گره زدن برنامه موشکی ایران به برجام است- مسئله‌ای که سابقه آن به نخستین ماه‌های زمامداری وی باز می‌گردد. در واقع، او به بهانه برنامه موشکی ایران، نخستین دور تحریم‌ها را در فوریه2017 آغاز کرد. جالب آن است که در فاصله‌ای نسبتاً کوتاه، ایران یک آزمایش موشکی دیگر انجام داد تا نشان دهد که لزوماً تحت تاثیر فشار و تحریم از برنامه موشکی خود دست برنمی‌دارد. به نظر می‌آید که تحریم‌های جدید هم در ادامه همین روند اعمال می‌شود حال‌آنکه حوادث اخیر ایران (اغتشاشات خیابانی) هم به دستاویز جدیدی برای ترامپ تبدیل شده است.

*درواقع آمریکا و اروپا هر دو به دنبال مهار برنامه موشکی ایران هستند حال آنکه این مسئله به لحاظ امنیتی، خط قرمز ایران تلقی می‌شود. با توجه به اصرار اتحادیه اروپا و انکار ایران، تا چه اندازه این امکان که طرفین برای بحث پیرامون این مسئله پای میزمذاکره بروند؛ وجود دارد؟

پیش‌بینی این موضوع بسیار دشوار است اما اگر ما بخواهیم به موضع رسمی ایران استناد کنیم، این کشور می‌گوید هیچ‌یک از موشک‌هایی که امتحان کرده است، قادر به حمل کلاهک هسته‌ای نیست و بنابراین ناقض روح برجام تلقی نمی‌شوند. با در نظر گرفتن این موضع رسمی، متعجب خواهم شد اگر ایران دوباره پای میز مذاکره بنشیند تا برنامه موشکی خود را که بخشی از (خط قرمز) امنیت ملی این کشور تلقی می‌شود، به طور مستقیم با برجام گره بزند. اما شاید در چارچوب جداگانه، فضایی برای گفتگوی بیشتر پیرامون برنامه موشکی ایران به وجود بیاید، اما بعید می‌دانم در چارچوب برجام چنین امری محقق شود.

در مقایسه با آمریکا، مسئله حفظ برجام برای اتحادیه اروپا به لحاظ سرمایه‌گذاری‌ها و نوع نگاه آنها به مراودات اقتصادی آینده، بسیار مهم است. از سوی دیگر آنها به دلیل برنامه هسته‌ای کره شمالی، نه‌تنها از بابت تاثیری که شکست برجام بر آینده روابط ایران و غرب می‌گذارد نگران هستند؛ بلکه از بابت تاثیری که بر آینده حقوق بین‌الملل می‌گذارد نیز نگران هستند. عملاً انحلال برجام به معنای حذف گزینه توافق با کره شمالی است و تبعات بسیار جدی برای دنیا خواهد داشت. بدتر از آن، اروپا نگران آغاز یک مسابقه تسلیحاتی جدید در منطقه خاورمیانه است و با توجه به نزدیکی اروپا به خاورمیانه، تبعات چنین رقابتی برای اروپا سنگین‌تر خواهد بود.

همه این مسائل دست به دست هم می‌دهند تا اروپا به حفظ برجام، راغب‌تر شود. اما، همراهی اروپا با ایران بر محور اخوت نیست و بر اقتضای سیاسی و اقتصادی است و به همین‌دلیل رجال سیاسی ایران نباید بیش از اندازه روی همراهی و هم‌نگاهی اروپاحساب باز کنند. آمریکا همچنان یکی از بزرگترین شریک تجاری اتحادیه اروپا است و در صورت اجبار، به نظر نمی‌آید که هیچ‌یک از بازیگران اصلی اتحادیه اروپا بتوانند به قیمت حفظ برجام، مراودات عظیم خود با ایالات متحده را به خطر بیندازند.

*آیا می‌توان انتظار داشت که ترامپ تهدید اخیر خود مبنی بر خروج از برجام را عملی نکند؟ اساسا این تهدیدها تا چه اندازه جدی است؟

حدود 18 ماه پیش که ترامپ هنوز مشغول کارزار انتخاباتی خود بود، توافق هسته‌ای ایران را بدترین معامله تاریخ معرفی کرد. حتی خود ترامپ هم در آن زمان هنوز باور نداشت که ممکن است راهی به راهروهای قدرت کاخ سفید داشته باشد. به همین خاطر، وقتی وی بر خلاف انتظار، رئیس جمهور آمریکا شد، خیلی‌ از کارشناسان بر این باور بودند که بر روی این موضع خود تجدید نظر خواهد کرد چراکه به هر حال انحلال برجام می‌تواند تبعات جدی برای آمریکا و متحدینش داشته باشد. ولی علیرغم همه این پیش‌بینی‌هاترامپ همواره موضع کارزار انتخاباتی خود را تکرار کرده است.

ناگفته نماند که این باور وجود داشت که ساختارهای دیپلماسی و قانونگذاری ایالات متحده قادر به ایجاد توازن در سیاست‌های ماجراجویانه ترامپ خواهند بود. حال‌آنکه در 60 روز گذشته دیدیم که نقش کنگره به شکل باورنکردنی ضعیف بود و برجام به سمت این وضعیت خطرناک سوق داده شد. درحال‌حاضر به نظر نمی‌آید که موضع ترامپ در قبال برجام فقط یک شعار تبلیغاتی باشد بلکه به یک مسئله حیثیتی برای وی تبدیل شده است. عزم وی برای منحل کردن برجام بسیار جدی به نظر می‌آید و به نظر من تهدیدات اوباید جدی گرفته شود.

دقت کنید که بعد از 2 سال مبارزه ایدئولوژیکی ضد برجام، این مسئله دیگر برای ترامپ اولویت سیاست خارجی تلقی نمی‌شود بلکه یک مسئله حیثیتی است. از سوی دیگر وی به گونه‌ای ساده‌لوحانه بر این باور است که ثبات خاورمیانه در گرو تقابل با ایران است وبرای تضعیف موقعیت تهران، راهی جز بر هم زدن برجام وجود ندارد.

به علاوه آن که توجه کنید که حتی اگر ترامپ برجام را به طور قطعی نقض نکند، ادامه وضعیت فعلی یعنی تهدید مکرر به خروج برجام تبعاتی برای ایران دارد که در برخی موارد تفاوتی با نقض کامل برجام ندارد. جنگ روانی ترامپ بی ثباتی ای به وجود آورده که عملا ایران را از بسیاری از منافع برجام محروم کرده است. لذا، باوجود این که ایالات متحده از لحاظ نظری و حقوقی به برجام پایبند بوده ولی در عمل «روح برجام» را نقض کرده است.

با توجه به این مسائل، آینده برجام بیش از هر زمان دیگری در خطر است و به نظر می‌آید که با اشراف به این حقیقت، رجال سیاسی ایران و اروپا به نوعی خود را برای مواجهه با دنیای پسابرجام (بدون برجام) آماده کرده‌اند. حالا اینکه این دنیا چه شکلی خواهدداشت، جای بحث و تامل دارد.

اما به هر حال تهدید ترامپ جدی است و مسائلی هم که ترامپ به دنبال تغییر آنها است؛ به قدری دست‌نیافتنی است که می‌توان گفت وی عملا به دنبال انحلال برجام است. از سوی دیگر، کوتاه آمدن طرف مقابل هم محال است چراکه ایران به هیچ وجه حاضرنیست آینده امنیت ملی خود را به برجام گره بزند.

فراموش نکنید که در حال حاضر برجام نه‌تنها برای ترامپ که برای ایران هم یک مسئله حیثیتی تلقی می‌شود. درعین‌حال، سیاست‌های داخلی کشورها هم بر آینده این توافق تاثیرگذار است. با در نظر گرفتن همه این مسائل، همانطور که چندین بار تکرار کردم، این تهدیدها جدی هستند و در شرایط فعلی اگرچه هنوز انگلیس و فرانسه واکنشی نشان نداده‌اند؛ ولی ما واقعا در بن‌بست قرار گرفته ایم و راه خروج از این بن‌بست لحظه به لحظه سخت‌تر می‌شود.

منبع:مهر

انتهای پیام/

بازگشت به صفحه رسانه‌ها

پربیننده‌ترین اخبار رسانه ها
اخبار روز رسانه ها
آخرین خبرهای روز
فلای تو دی
تبلیغات
همراه اول
رازی
شهر خبر
فونیکس
میهن
طبیعت
گوشتیران
رایتل
مادیران
triboon