درس هایی که نیاموختیم
دشمن کارش دشمنی است و انتظاری غیر از خباثت و ضربه زدن در هر فرصتی که پیدا کند، از او نداریم و این مسئله یک امر بدیهی است که پرداختن به آن توضیح واضحات است.
خبرگزاری تسنیم -داود عامری
در روزهای گذشته در شهرهای چندی از ایران اسلامی شاهد اجتماعات اعتراضی و به طبع آن سوء استفاده عده ای از معاندان و دشمنان قسم خورده انقلاب برای بهره برداری از آن و ناآرام کردن کشور بودیم.
آنچه مسلم است دشمن کارش دشمنی است و انتظاری غیر از خباثت و ضربه زدن در هر فرصتی که پیدا کند، از او نداریم و این مسئله یک امر بدیهی است که پرداختن به آن توضیح واضحات است.
اما در سوی دیگر این موضوع، مردم شریف ایران و مسئولان ایران اسلامی در ردههای مختلف قرار داشتند. اگر به انصاف بخواهیم ابراز نظر کنیم، مردم به حق و تمام و کمال وظیفه انقلابی خود را به انجام رساندند و با حضور میلیونی به موقع، منطقی نشان دادند که پایبندی و تعهد آنها به انقلاب و رهبری فراتر از عملکرد مسئولان بوده و هست و مثل تمام گردنه های سخت با همبستگی مثال زدنی و حضور خود در صحنه، مسیر حرکت انقلاب را هموار و بیمه کردند.
ضمن احترام به مطالبات اقتصادی و معیشتی مردم که مسئولان باید به آن اهتمام عملی نشان دهند؛حرکت یکپارچه مردم به وضوح اهمیت و ارزش راهبردی کلام حضرت امام(ره) را که عامل موفقیت در تمامی شرایط را وحدت کلمه و یکپارچگی ملی می دانستند، روشن و به عینه اثبات کرد و از سوی دیگر مرور جایگاه حرکت های مردمی در مبانی فکری رهبر معظم انقلاب را آشکار ساخت که ایشان از چه روی بر وحدت ملی و همبستگی اجتماعی و بسیج همگانی ملت ایران این همه تاکید دارند.
اما روی دوم قضیه برخورد مسئولان از جناحها و یا طیف های فکری مختلف بود. در روزهای نا آرامی شاهد آن بودیم که قریب به اتفاق مسئولان در ردههای مختلف صرف نظر از تحلیلهای خود در حوزه علت شناسی، همگان بر یک نکته تاکید داشتند که باید برای حل مشکلات مردم همت تمام داشت و ضمن محترم شمردن حق اعتراض برای مردم، اجازه فرصتطلبی به دشمنان و تبدیل اعتراضات به اغتشاش و خشونت را نداد.
به نظر میرسید این اتفاق یک زمینه همگرایی در بین مسئولین به وجود آورده و خدا را شاکر بودیم که بالاخره ادب سیاست آموختیم.
اما متاسفانه رصد فضای رسانهای بعد از یک هفته نشان می دهد که انگار حافظه کوتاه مدت بعضیها از کار افتاده است، چرا که به سرعت فضا را عوض کرده و دوباره طبل دوگانه سازی و چندگانه سازی جامعه را بجای درک درست و رفتن به سمت وحدت برای خدمت به مردم، به صدا در آورند.
این امر نشان میدهد که ما یا نخواستیم و یا این که نمیخواهیم درس هایی را که لازم است از حوادث و وقایع بیاموزیم؛ بنابراین به بعضی از آنها که باید توجه میکردیم، می آموختیم و متاسفانه در حال پشت گوش انداختیم اشاره می کنیم.
*ما نیاموختیم که اولین وظیفه مسئولین انجام خدمت صادقانه و درست وظایف از هر طیف و جناحی است و بعد از آن میتواند سیاست ورزی هم بکند و به هیچ عنوان نباید وظایف قانونی و ملی خود را به تمایلات سیاسی ترجیح داده شود.
*ما نیاموختیم قدر ملت شریف و بزرگ ایران را که همیشه در شرایط سخت حامی ما بودهاند، با عمل صادقانه و خالصانه که در زندگی آنها تاثیر عینی داشته باشد، بدهیم بلکه تلاش کردیم حمایت آنها را برای اهداف جناحی و سیاسی مصادره کنیم.
* ما نیاموختیم که همه چیز در سیاست خلاصه نمیشود و باید اندکی عینک سیاست خود را به نفع منافع ملی و عمومی کنار تر بزنیم.
*نیاموختیم که وحدت و یکپارچگی ملی نه تنها ضامن بقای نظام و پیشرفت آن است، بلکه رمز بقای همه مسئولان از هر طیف و جناحی وابسته به حضور و وحدت کلمه مردم در حمایت از انقلاب و نظام است و نباید اتحاد و یکپارچگی کشور را وجه المصالحه منافع حزبی و جناحی قرار داد.
*باشد که به مدد الهی و همت درست، درس هایی که ملت با وحدت همیشگی و حضور در صحنه به ما آموختند به خوبی بیاموزیم و وجهه همت خود را برای خدمت به مردم خدا جو و ولایت مدار ایران اسلامی وقف کنیم. انشاءالله
انتهای پیام/