رزاقی:نگرانم که در انتخابات بعدی اکثر نمایندگان مجلس، نماینده ثروتمندان باشند

رزاقی:نگرانم که در انتخابات بعدی اکثر نمایندگان مجلس، نماینده ثروتمندان باشند

یک اقتصاددان می گوید: میزان حقوق و دستمزد برای یکسری از مسئولین ۳۰ تا ۴۰ میلیون تومان است و وام های ارزان قیمت دریافت می کنند اما در مقابل کسانی هستند که برای کارگاه تولیدی خودشان ۴ میلیون و ۵ میلیون تومان نیاز دارند اما به این ها وام داده نمی شود.

 

به گزارش گروه رسانه های خبرگزاری تسنیم،محمدباقر قالیباف در ایام تبلیغات انتخابات ریاست جمهوری اقشار جامعه را به دو گروه چهار درصد و 96 درصد تقسیم بندی و عنوان کرد اقدامات و سیاست‌های اقتصادی که اجرایی شده به نفع 4 درصد افراد جامعه بوده است و این مسئله یعنی عده ای خاص که شامل دلالان و وارداتچی ها هستند در این دسته قرار می گیرند.

در همین رابطه با ابراهیم رزاقی، اقتصاددان، پژوهشگر و مدرس دانشگاه، به گفتگو پرداخته ایم. هم اکنون این مصاحبه را از نظر می گذرانید.

* قالیباف در زمان تبلیغات انتخابات ریاست جمهوری به عنوان یک کاندید و شهردار تهران مسئله ای را مبنی بر 96 درصدی ها و 4 درصدی ها مطرح کردند که براین اساس عنوان کردند عمده قدرت در دست چهار درصد بوده و 96 درصد دیگر بهره چندانی نمی‌برند، چرا که در اقدامات و سیاست‌های اقتصادی اجرا شده عمده تمرکز بر این چهار درصد بوده است، سوال من مشخصا از شما این است که چه مسئله ای اتفاق افتاده که در دهه چهارم انقلاب اسلامی 4 درصد از مواهبی خاص برخوردارند؟

این مسئله که مطرح شده مربوط به دهه چهارم انقلاب نیست چرا که بعد از رحلت امام خمینی (ره) به جای اینکه قانون اساسی را در مسائل اقتصادی مورد توجه قرار دهند، سیاستهای سرمایه داری لیبرالی در ایران پیاده سازی شد، این سیاست ها از آن زمان تا دوره فعلی که دوره حسن روحانی است ادامه پیدا کرده است. اما این نکته را باید مورد توجه قرار دارد که در هر سیاست سرمایه داری محور اصلی تولید و اشتغال است، در صورتی که آنچه ایران در 28 سال به اجرا گذاشته محور اصلیش استخراج نفت و مواد خام و صادرات است.

 در نتیجه همه کالاها را وارد می کنیم. واردات ما هم همان طور که همیشه می گویم با دلار ارزان قیمت است، در حالی که معمولا این طور است که هرچه تورم هست، قیمت دلار باید بالاتر برود، اگرچه ما هم بالا برده ایم اما نه به نسبت تورمی که در داخل هست. در حال حاضر دلار 12 هزار تومان است و مسئولین در بازار آن را با نرخ 4 هزار و 600، 700 تومان ارائه می کنند. این اقدام شرایطی را به وجود می آورد تا عده ای به خاطر سود بالای واردات و به این خاطر که واردات هر کالایی 300 درصد سود دارد به این سمت و سو کشیده شوند و در مقابل بخش دیگری از جامعه که تولیدکنندگان را دربرمی گیرند نمی توانند با این افراد که واردات را انجام می دهند رقابت کنند در نتیجه تولید می خوابد و بیکاری افزایش می یابد و واردکنندگان و منفعت طلبان از این مسئله منتفع می شوند.

نکته دیگری که باید گفت این است که آمریکایی ها وقتی می بینند کالایی وارد شده که اشتغال را در یک بخش خاص از بین می برد، تعرفه را زیاد می کنند تا واردات صورت نگیرد چون نمی خواهند یک عده از این قضیه نفع ببرند. یا به عنوان مثال به تولیدکنندگانشان یارانه می دهند و از تمام فعالیت هایی که سود بالایی دارد اما تولیدی نیست مالیات می گیرند که براین اساس از خرید و فروش خانه رقمی حدود 80 درصد مالیات دریافت می کنند.

لذا علیرغم شعارهایی که داده می شود که دولت نباید در اقتصاد دخالت کند اما اصلا مسئله این طور نیست برعکس مسئولین ما تا جایی که بتوانند در اقتصاد دخالت می کنند و این دخالت ها به نفع تولید کننده نیست به نفع واردکننده است.

*یعنی در واقع شما می خواهید بگویید همین دلالی هایی که در اقتصاد ما صورت می گیرد باعث شده که 96 درصدی ها و 4 درصدی ها شکل بگیرد و یک عده ثروتمند باشند و عده ای دیگر فقیر باشند؟

این مسئله کاملا درست است. در ضمن این سرمایه هایی که در دست یک عده ای آمده است، بخش مهمی از آن به سمت تولید نمی رود چون سود تولید کم است بنابراین فعالیت های غیرتولیدی انجام می دهند که سودش بیشتر بوده و هم راحت تر است. همچنین از ابتدای به کار گیری اجرای این سیاست ها به طور بسیار گسترده ای تمام شرکت های دولتی را خصوصی کردیم بدون اینکه مناقصه انجام شود و تنها از طریق مذاکره این شرکت ها را واگذار کردند. یک گزارش هم ارائه نکردند که بعد از واگذاری ها این شرکت ها در چه وضعیتی هستند.

 این مسئله یکی از عواملی است که یک عده را به شدت پولدار و ثروتمند کرده است. طبعا مالیات هم که از این ها دریافت نمی شود و این موضوع هم ثروت این ها را بیشتر می کند. رقم های بالا از بانک ها وام دریافت می کنند و به جای هزینه در بخش تولید، در فعالیت های غیرتولیدی هزینه می کنند. بعضی از این ها وام می گیرند و پس نمی دهند و بعضی دیگر مثل کارمند مالی شرکت نفت صد میلیارد دلار به آسانی به خارج منتقل می کنند و بعد تازه وزارت نفت اعلام می کند که این فرد این پول را اختلاس کرده است و یا صندوق ذخیره فرهنگیان و بانک سرمایه رقمی حدود 15 هزار میلیارد تومان بین 20 تا 25 نفر مدیر تقسیم کرده است و تازه آقای رییس جمهور مطرح می کنند که این ها اختلاس نیست، این ها در واقع وام های معوقه است.

 می خواهم بگویم که خود مسئولین به همین شکل ثروت اندوزی کرده اند. البته دوره روحانی از همه دوره های دیگر این مسئله شدیدتر بوده است. این ها تمام منابع قدرت را تصرف کرده اند. نماینده انتخاب می کنند، وزیر مطلوب خود را انتخاب می کنند و از استیضاح وزیری که فقر را زیاد کرده و طبق قانون اساسی عمل نکرده، جلوگیری می کنند.

در قانون اساسی، اصل 43 آمده است که دولت موظف است برای همه افراد خوراک، پوشاک، مسکن، کار، بیمه و درمان و بهداشت و آموزش فراهم کند اما در حال حاضر بیکاری بیداد می کند. 66 میلیون نفر ایرانی در سن کار هستند اما فقط 22 میلیون کار می کنند. یا رییس کمیته امداد عنوان کرده که 40 میلیون نفر در ایران فقیر هستند ولی از دیدگاه دیگری اگر محاسبه کنیم احتمالا به 50 تا 60 میلیون می رسند.

 می توان گفت که ثروتمندترین دهک ایران 86 برابر فقیرترین دهک درآمد و ثروت دارد و این مسئله را مسعود نیلی، دستیار ویژه اقتصادی رئیس‌جمهور مطرح کرده است که این آمارها را این ها سعی می کنند زیاد فاش نکنند بنابراین وقتی این فضاها را می بینید و متوجه می شوید که میزان حقوق و دستمزد برای یکسری از مسئولین 30 تا 40 میلیون تومان است و وام های ارزان قیمت دریافت می کنند اما در مقابل کسانی هستند که برای کارگاه تولیدی خودشان 4 میلیون و 5 میلیون تومان نیاز دارند اما به این ها وام داده نمی شود.

 این نشان می دهد که فضایی در جامعه به لحاظ اقتصادی بوجود آمده که ضد طبقات محروم عمل می شود، طبقاتی که انقلاب ما براساس فداکاری های آنان بوجود آمده است.

*به اعتقاد شما چه اصلاحات اقتصادی نیاز هست تا 96 درصد بیشترین منابع و قدرت را دراختیار نداشته باشند؟

ببینید در صحبت های مطرح کردم که باید مالیات دریافت شود، خام فروشی نکنیم و مطابق قانون اساسی عمل کنیم. در حال حاضر دامنه فقر و بیکاری آنقدر گسترده شده که خیلی از مردم توان پرداخت کرایه خانه را ندارند. این نوع دولت ها که احتمالا دوباره شبیه این انتخاب خواهد شد خودشان را سرپا نگه می داند چون به هرحال قدرت رسانه ای و کمک های رسانه ای که از بیرون به این ها می شود و همه اهرم قدرت دستشان است و عده ای اعم از روزنامه نگار و استاد دانشگاه و نماینده مجلس را با تطمیع و تهدید از خود کرده اند و من ترسم از این است که موقعه ای فرا برسد که دیگر نتوان کاری انجام داد و برای اصلاحات اقتصادی دیر شده باشد.

 راه حلی که مقام معظم رهبری انتخاب کرده اند اسمش را گذاشته اند مطالبه و آتش به اختیار و این ها یعنی از مسئولین امیدی نیست و فرمانده خودش با دشمن ساخت و پاخت دارد بنابراین نیروی مقاوم باید آتش به اختیار عمل کند. در اقتصاد هم من فکر می کنم باید به همین صورت عمل کرد.

 در خبرها می شنویم که یک عده کارگر حقوق نگرفته اند و به خیابان آمده اند، این ها  کارگران را تازیانه زده اند. کارگران هپکو و آذرآب 13 ماه حقوق به این بندگان خدا نداده بودند، شما نگاه کنید 70 درصد این ها زیر یک میلیون و 200 هزار تومان دریافتی دارند حالا به این ها چند ماه حقوق نداده اند، تصور کنید که چگونه زندگی کرده اند؟ با این وضع مسئولین ما باید کسانی بیایند و از کارگران حمایت کنند و از نیروی این ها برای سازندگی بیشتر و تقویت تولید استفاده کند، اگر بعد از انقلاب خط آمریکایی پیاده نشده بود، آنگاه تمام آن عزیزانی که در جبهه بودند این ها را به اقتصاد دعوت می کردند و با روحیه جهادی اقتصاد را اداره می کردند. آن وقت کسی در ایران بیکار نبود و یک نفر بی خانه نبود و اصل 43 کامل پیاده می شد. بنابراین کسانی باید پای کار بیایند که درد مردم را داشته باشند نه درد پولدارها.

*عده ای در مقابل این مسئله 96 درصد و 4 درصد موضع گرفتند و گفتند ما این دسته بندی را قبول نداریم، دیدگاه شما چیست؟

ببینید آماری را آمریکایی ها تهیه کردند که فکر می کنم مربوط به غرب آمریکاست که 42 نفر از پولدارترین و ثروتمندترین افراد دنیا 80 درصد ثروتی که در سال 2017 تولید شده را در اختیار دارند و بعد ارزیابی کردند که فقیرترین افراد جامعه که در کشورهای مختلف 3 میلیارد و 700 میلیون نفر می شوند، 50 درصد فقرا را تشکیل می دهند، حالا شما آن ثروت را با این فقر مقایسه کنید، چه نتیجه ای می شود گرفت؟

 بحث دیگری که وجود دارد این است که در ایران هم این مسئله هست. به قول دبیر شورای نگهبان، در این انتخابات خیلی زیاد خرید رای صورت گرفت. من نگرانم که در انتخابات بعدی اکثر قریب به اتفاق نمایندگان مجلس، نماینده ثروتمندان و پولدارها باشند، وقتی فضا این گونه شد بحث دیگری پیش می آید و آن اینکه تعداد پولدارها چند درصد است؟ می توانم بگویم 10 درصد ولی اگر پولدارترین ها را حساب کنیم و بگوییم یک درصد و دو درصد هستند، آن وقت شما حساب کنید نفوذ این ها چه قدر است؟

حالا رقمی که آقای قالیباف تحت عنوان 4 درصد و 5 درصد مطرح کردند مسئله مهمی است. آمریکایی ها می گویند یک درصد محرومانشان برابر 99 درصد است پس این معیارهایی که مورد استفاده قرار می گیرد مهم است. به عنوان مثال می توان ثروت پولدارها به کل ثروت جمعیت را محاسبه کرد ولی می توانیم با معیارهای دیگری هم حساب کنیم، به عنوان مثال 5 دهک پایین ایران چقدر درآمد دارد؟ بعد می بینم که دهک بالا ایران نزدیک به 33 درصد درآمد در اختیارش است. وقتی با دهک نهم جمع بزنید نزدیک به 50 و خردی درصد می رسد. اخیرا مسعود نیلی همان طور که گفتم، مطرح کرده است که ثروت دهک بالا 86 برابر دهک پایین است.

دهک پایین 5 تا 6 درصد درآمد را دارند. وقتی اختلاف به این صورت است ما در بهترین حالت می توانیم بگوییم که مثلا ده دهک ثروتمند ایران از لحاظ ثروت 86 برابر دهک پایین است. ضمن اینکه دستگاه های مسئول هم باید محاسبه کنند. اما این کار را نمی کنند حتی بیکاری را ببینید چگونه حساب می کنند. ولی در هر حال نکته ای که مهم بوده این است که اختلاف طبقاتی بسیار شدیدی در ایران وجود دارد و یک وزیر هزار میلیارد تومان ثروت دارد، از کجا آورده است؟ این میزان در مقابل کسی که حقوقش 900 هزار تومان است، یعنی اختلاف فاحش و حقوق آن وزیر چند برابر این حقوق است؟ این نکاتی است که نشان دهنده وضع غیرعادی است. اگر بخواهیم دقیق حساب کنیم احتیاج به دستگاه آمارگیری قوی و بی طرف داریم ولی دستگاه های آماری ما برای تلطیف کردن وضع وخیم اقتصادی عمل می کنند.

منبع:دانا

انتهای پیام/

بازگشت به صفحه رسانه‌ها

پربیننده‌ترین اخبار رسانه ها
اخبار روز رسانه ها
آخرین خبرهای روز
فلای تو دی
تبلیغات
همراه اول
رازی
شهر خبر
فونیکس
میهن
طبیعت
پاکسان
گوشتیران
رایتل
مادیران
triboon