۶۰ شهر را با دست خالی به شبکه «نذر فرهنگی» وصل کردیم/داستان تولد کتاب و عروسک «مهدیه»

60 شهر را با دست خالی به شبکه «نذر فرهنگی» وصل کردیم/داستان تولد کتاب و عروسک «مهدیه»

وحید جهان‌تیغ فعال فرهنگی حوزه کتاب و ادبیات است. او همراه با دوستانش در جبهه فرهنگی خودجوش محجبه‌ها، کتاب داستان و عروسک شخصیتی به اسم «مهدیه» را تولید کرده است.

به گزارش خبرنگار فرهنگی باشگاه خبرنگاران پویا، آتش به اختیار فرهنگی که با طرحی نو و با دست خالی در بیش از60شهرکارفرهنگی انجام داده است .وحید جهان تیغ  کار فرهنگی را از سال 1378 با جمع  بچه‌های مدرسه و هیئتشان آغاز کرده است. از نمایشگاه‌های مختلف دفاع مقدس گرفته تا انتشار جزوه‌ای وکتابهای آموزشی رسانه. او حالا چند سالی است دغدغه‌های جدیدی دارد و سراغ موضوعات تربیتی برای دختربچه‌ها رفته است. انتشار یک کتاب، ساخت یک عروسک، تولید یک مقنعه انگیزشی جهت علاقه علاقه مند کردن دختربچه ها به حجاب و عفاف و یک جانماز مخصوص کودکان نتیجه تلاش‌های دو سه سال اخیر او و دوستانش است.
گفت‌وگوی تفصیلی خبرگزاری تسنیم با وحید جهان تیغ را در ادامه بخوانید.

- اولین بار است که این کتاب و عروسک را می‌بینم. توضیح دهید که کارتان را از کجا شروع کردید و چه شد که به این محصولات رسیدید؟

از سال 1378 کارمان را شروع کردیم. فضای فرهنگی آن زمان خیلی بهم ریخته بود. با عده‌ای از بچه‌ها که در دبیرستان ولایت بودیم احساس خطر کردیم.

- همه همکلاسی بودید؟

خیر، همکلاسی نبودیم. از جاهای مختلف در هیئت‌ها با هم آشنا شده بودیم. یکسری نمایشگاه‌ها را طراحی کردم به نام «از تهاجم تا تهاجم» . از تهاجم عراق شروع می‌شد و تا تهاجم فرهنگی ادامه داشت. این نمایشگاه را زیربغل می‌زدیم و در مدارس می‌رفتیم. غالبا به مدارس تیزهوشان می‌رفتیم و آنجا نمایشگاه را برگزار می‌کردیم.

- نمایشگاه عکس بود؟

بله. در مکان‌های عمومی و حتی روی نرده‌های دانشگاه تهران هم آن را برگزار کردیم. بعد از آن دیدیم خانواده شهدا و پدر و مادر شهدا مشکلاتی دارند که کسی به آنها رسیدگی نمی‌کند. در این زمینه هم کار کردیم. یک کتابخانه تخصصی دفاع مقدس درست کردیم.اکثرکتابهایی که درزمینه انقلاب و دفاع مقدس از ابتداجمع آوری کردیم حتی کتاب‌هایی که در میدان انقلاب بود را از دست‌فروشان و کسانی که کتاب دست دوم می فروختند می خریدیم؛ کتاب‌هایی که دیگرچاپ نمی‌شد و در موضوع دفاع مقدس و انقلاب قدیمی شده بود وکتابهای جدیدرا با پول توجیبی  خودمان خریداری کردیم تا از بین نرود. حتی 5 جلد کتاب عکسی که در آلمان چاپ شده بود از یک مجموعه‌دار به قیمت آن زمان یعنی حدود 100 و خرده‌ای هزار تومان خریداری کردیم که آن زمان پول زیادی بود. وهمه پول توجیبی خودمان بود.
کارمان را با یک نمایشگاه درباره دفاع مقدس شروع کردیم. بعد از آن دیدیم که خلا فکری در موضوع ماهواره و شبکه‌های تلویزیونی خارجی وجود دارد. دیدگاه شهید آوینی درباره بحث ماهواره دیدگاه خاصی بود. جزوه ای کارکردم که دیدگاه‌های شهید آوینی را تحت عنوان «نگاهی نو به ماهواره از منظر شهید آوینی» جمع‌آوری کردم که چاپ شد. به یاد دارم آن زمان بسیج دانشگاه تهران تقریبا همه نسخه آن را خرید.

- خلاصه این نگاه نو چه بود؟

شهید آوینی می‌گوید نباید از ماهواره بترسید. باید خانه خود را نزدیک قله آتش‌فشان بنا کنیم چون ما فرهنگ غنی داریم، دست ما پر است و اصلا نباید ترسید. خیلی ها می‌گفتند ماهواره ترس دارد و ماهواره بیاید فاتحه اسلام خوانده شده است. دیدگاه شهید آوینی مخالف این بود.

- می‌گفت نترسید و چه کنید؟

شهید آوینی می‌گفتند داشته‌های فرهنگی ما از انقلاب اسلامی و دین خیلی بالاتر از ماهواره است و ما می‌توانیم با اینها حتی اگر ماهواره آزاد شود مبارزه کنیم.

- یعنی جای تبلیغ داشته‌های خودمان خیلی بیشتر از چیزی است که ماهواره علیه‌مان تبلیغ می‌کند.

بله. می‌گفت چرا می‌ترسید که اگر ماهواره بیاید دین و انقلاب ما رفته است؟

با توجه به تحولات آن سال جامعه جزوه ای دیگری با عنوان نگاه نو به عرفان از منظر شهید آوینی منتشر کردیم. شهید آوینی نگاه خاصی به عرفان داشت. می‌گفت عرفان و مبارزه را باید توامان داشته باشیم. در ادامه حضرت امام را به عنوان کسی که این نوع عرفان را دارد معرفی می‌کند. بعد از کتاب «ما را به کجا می برند»، «نگاهی نو به تلویزیون از منظر شهید آوینی»، بعد کتاب اولویت‌ها و روشهای کار فرهنگی در جبهه انقلاب اسلامی و بعد کتاب مهدیه و لباسهای سخنگو اولین کتاب داستانی پیرامون چرایی حجاب ویژه دختربچه‌ها.

- مسئله شما آن زمان در جامعه چه بود؟

آن زمان این بحث گسترده بود. بحث عرفان و دراویش و عرفان‌های سرخ‌پوستی زیاد بود مخصوصا بعد از فیلم هامون که سال 68 نمایش داده شد. بعد از آن دیدگاهی که بین روشنفکران ایجاد شد عرفان هامونی بود.

مهم‌ترین کار ما این بود که سر مزار شهید آوینی می‌رفتیم و به کسانی که با شهید آوینی آشنا بودند، این کتاب را عرضه می‌کردیم و می‌گفتیم فقط فاتحه نخوانید بلکه با تفکر شهید آوینی هم آشنا شوید. این فعالیت جسته و گریخته ادامه داشت. الان حدود دو سال است روال ما عوض شده و بحث تخصصی تربیت دینی به خصوص حجاب و عفاف را پیگیری می‌کنیم.

- کودکان مخاطب کارهای شما هستند؟

تنها کودک و از بین کودکان به صورت تخصصی دختر بچه‌ها ما تحقیقی کردیم که از سال 2013 بیشترین پولی که آمریکا در بحث تهاجم فرهنگی خرج می‌کند روی دختربچه‌ها است. محصولات فرهنگی مختلفی را به صورت مستقیم و غیرمستقیم برای مصرف دختربچه‌ها تولید می‌کنند.

 

هزینه‌هایی که آمریکا می‌کند در این زمینه از همه حوزه‌ها بیشتر است. خواستیم این تحقیقات میدانی را به صورت آکادمیک برای استفاده نخبگان منتشر کنیم اماجاهایی که باید از ما حمایت می‌کردند اطلاعات در اختیار ما قرار ندادند.

- پس این موضوع حدس و پیش‌بینی شما بود که آمریکا بیشترین بودجه را صرف این موضوع کرده است؟

خیر. ما تحقیقاتی میدانی انجام دادیم. با خیلی‌ها صحبت کردیم. نیاز به یکسری منابع داشتیم.  نهادهای مسؤل حاضر نشدند به ما برخی مستندات را ارائه دهند  می‌خواستیم این را مکتوب کنیم و به دفتر حضرت آقا، مجلس و نهادهای تصمیم سازو جاهای دیگر بفرستیم که نشد.

آمریکا علنا بیان کرد که بودجه برای ایران کنار گذاشتند. یکسری بودجه فرهنگی دارند که برای کمک به جهان سوم است حتی گاهی اسم این پول‌ها، به اسم «کمک به طرحهای یونیسف» و دید عنوانها است اما در واقع پروژه براندازی نرم است.

- اما در عمل طور دیگری خرج می‌کنند؟

بله، دقیقا.

- این نگاه شما به حوزه کودک از چه سالی شروع شد؟

تقریباً دو سال پیش تخصصی شد. بحث سینمای کودک را دیدیم. تولید انیمیشن و لوازم التحریر و پوشاک کودک و نشرکودک را دیدیم و به این نتیجه رسیدیم که این اتفاق رخ می‌دهد. نگاه کنید چه اتفاق در صنعت پوشاک کودکان  رخ می‌دهد؟دربحث نشر کتابهایی کودک در صنعت اسباب بازی و مخصوصا عروسک، لوازم‌التحریر چه اتفاقی رخ می‌دهد؟

دیدیم روی دختربچه‌ها تمرکز کردند. سالهاست روی بحث کودک زوم کرده اند. به خاطر این که اینها مادر می‌شوند و نسل آینده را تربیت می‌کنند. اگر در دختر بچه ها تغییر ذائقه دهیم، ذائقه نسل‌های بعدی هم تغییر می‌کند.

حضرت آقا هم در دیدار با اعضای شورای انقلاب فرهنگی بحث مفصلی درباره تولیدات فرهنگی در حوزه کودک داشتند. وقتی وارد شدیم دیدیم هیچ کاری تقریبا در این زمینه صورت نگرفته است هنوز بعد از 40 سال کتاب کودکی که فلسفه حجاب و عفاف را به دختربچه‌ها بگوید، نداریم. کتاب‌های شعر پیرامون حجاب و عفاف داریم اما کتابی که این فلسفه را بیان کند و اغنایی باشد پیدا نکردیم.  

- شاید با عنوان دیگری منتشر شده و شما پیدا نکردید.

ما خیلی گشتیم دربازار کتاب کودک وجاهای دیگر اما پیدا نکردیم   به خاطر همین با کمک بچه‌های طلبه و دانشجوهای نخبه های متعهدو دانش‌آموخته‌های روانشناسی و جامعه‌شناسی جمع شدیم و کتابی نوشتیم. به اسم من تمام شد و چاپ شد اما خیلی‌ها زحمت کشیدند.

 

این کتاب با روشی عقلانی در ابتدا لزوم فلسفه حجاب و عفاف را بیان می‌کند و در انتها از نظر دین و مذهب ماجرا را بحث می‌کند. ما 5 شبهه که مهم‌ترین شبهاتی است که الان درباره حجاب مطرح می‌شود را انتخاب کردیم و به صورت کاملا غیرمستقیم در این کتاب پاسخ دادیم.


- همه اینها در میان یک داستان نوشته شده؟

بله، یک داستان است. داستان درباره شخصیتی به نام مهدیه است. 5 شبهه ای که در این کتاب به صورت غیرمستقیم پاسخ داده می‌شود این است که یک حجاب دخالت در پوشش افراد و مخالف آزادی است و با آیه لااکراه فی الدین سازگاری ندارد؛ دوم، بر فرض  پذیرفتن حجاب از کجا معلوم همان کیفیتی است که در بین زنان چادری مرسوم شده و از کجا معلوم چادر حجاب برتر است؟ سوم، حجاب امری شخصی است و به سایر مردم ربطی ندارد؛ چهارم، آیا اسلام می‌گوید حجاب تنها باید برای زن باشد؟ پنجم، در هیچ کجای قرآن و دستورات اهل بیت مسئله حجاب نیامده است. ما این 5 شبهه را به صورت کاملا غیرمستقیم پاسخ دادیم. البته مجوز انتشار این کتاب را سخت گرفتیم، حتی در ابتدا ممیزی هم خورد.  

- ممیزی ارشاد؟

بله. وقتی این کتاب چاپ شد اتفاق عجیبی رخ داد. اتفاق عجیب این بود که دیدیم از شهرستان‌های مختلف با ما تماس می‌گیرند. مثلا از بندرعباس برای تهیه این کتاب تماس گرفتند تا شمال کشور! خیلی خیلی مورد استقبال قرار گرفت. جالب اینجا است که خیلی از مادرها تماس گرفتند و گفتند: «این کتاب را برای دخترم خواندم منتها خودم هم تحت تاثیر قرار گرفتم». متاسفانه کسی تاکنون درباره حجاب این گونه صحبت نکرده است. مادرهایی بودند که بدحجاب بودند و با خواندن این کتاب به نکات جدیدی رسیدند. 

خیلی برای ما عجیب بود. همان زمان مقاله‌ای به این نام نوشتم که تنها دختران ما مقصر نیستند. گفتم چند کتاب تا الان چاپ شده است؟ چند فیلم و انیمیشن درباره حجاب ساختیم؟ چند موسیقی درباره حجاب ساختیم؟ نگوییم همه چیز تقصیر دختران ماست، وقتی نمی‌دانند و کار نشده است چرا تنها باید اینها را متهم کرد. وقتی این اتفاق افتاد و استقبال شدید مردمی را دیدیم، فکر کردیم اگر عروسک شخصیت این کتاب هم ساخته شود، از منظر تربیت کودک شاهدتاثیرگذاری بسیار بیشتری خواهیم بود.

- تیراژ کتاب هم بالا است و الان به چاپ چهارم رسیده است. 

بله.

- سه تیراژ قبلی را می‌دانید چند نسخه بوده است؟

5-3 هزار نسخه بود.

- اگر میانگین 4 هزار نسخه بگیریم، تاکنون 16 هزار نسخه دست مردم دادید. 

درخواست خیلی خیلی بیشتر از اینها است. ولی متاسفانه هیچ نهاد دولتی وحتی نهادها و سازمانهایی که برای حجاب و عفاف بودجه دارند هیچ حمایتی نکردند واقعا ما مانده بودیم که سبب این همه درخواست از کل کشور چیست و چرا عروسک مهدیه اینقدر مورد توجه قرار گرفت تا اینکه جمله ای از شهید آوینی پاسخمان را داد.

شهید آوینی می‌گوید ما شاید نتوانیم از راه تکنیک با آنها مقابله کنیم اما ما سلاحی داریم که آنها ندارند سلاح ما فطرت است. خانمی با من تماس گرفت و گفت من در منطقه یک تهران ساکن هستم. دختر من حدود 7 باربی با لباسهای مختلف  دارد اما شب‌ها فقط با عروسک مهدیه شما می‌خوابد. گفتم به این دلیل است که عروسک مهدیه بافطرت دختربچه شما سازگار است نه عروسک مهدیه اما مسولین فرهنگی ما40سال است عروسک و عروسکهای مهدیه را دست دختربچه های معصوم ما نداده اند وکشور ما پر شده از اسباب بازی های غربی انیمیشن های غربی کتاب داستانهای غربی لوازم التحریر غربی پوشاک غربی هیچ مسؤل فرهنگی کشور وهیچ نهاد دینی کشور هم به فکر نیست و ما هم که بعداز 40سال این کار را کرده ایم باید باپول توجیبی خودمان و به صورت کاملا محدود علی رغم تقاضاهای زیاد این کار را انجام دهیم ما باید خودجوش  باشیم اما صدها نفر که با بودجه دولتی کار فرهنگی در راستای سیاستهای غربی در کشور انجام می دهند کاملا بودجه فرهنگی کشور در خدمت آنها باشد.

این نکته مهمی است که خیلی اذیت می شویم.  در تولید این عروسک چیزهایی فهمیدیم  که لااقل چین 500 هزار بازاریاب در ایران دارد. چرا این حرف را می‌زنم؟ یک شب در خانه نشسته بودم و تلفنم زنگ خورد. گفت شنیدم درحال طراحی وتولید دارید عروسک مهدیه هستید. گفت ما می‌توانیم این را در چین برای شما تولید کنیم. گفتم ما زیاد نمی‌خواهیم تولید کنیم. گفت سرمایه شما 7 میلیون تومان هم باشد ما این را در چین تولید می‌کنیم ونصف نصف قیمت به دست شما می رسانیم.

یعنی بازاریاب هایی که در ایران هستند اجازه نمی‌دهند کمترین کالای ایرانی تولید شود. من اینطور فهمیدم. وقتی می‌خواهید کالای ایرانی تولید کنید و دست کارگران ایرانی را بند کنید، یکباره می‌گوید این کالای شما را در چین با نصف نصف   قیمت تولید می‌کنم. یک چیزی پشت پرده است و ما نمی‌بینیم. چطور به من پیشنهاد می‌دهند؟ اینها از کجا فهمیدند این اتفاق دارد رخ می‌دهد؟ مگر این چقدر سود دارد؟ چقدر تولید دارد؟ حتی حواس‌شان به همین هم هست.

من مطمئن هستم حداقل 500 هزار بازاریاب در ایران دارند که چشم و گوش اینها باز است؛ تا محصول ایرانی که می‌خواهند تولید کنند سریع پیشنهاد می‌دهند با نصف نصف قیمت در چین تولید کنند. اجازه نمی‌دهند کارگر ایرانی سرکار بیاید.

- فاصله بین چاپ کتاب و تولید عروسک مهدیه چقدر بود؟

وقتی این کتاب منتشر شد به فکر عروسک نبودیم. حدود 5 ماه بعد عروسک تولید شد. خود بچه‌ها در بضاعت خودشان تولید کردند. بعد عروسک دیگری تولید شد.

- توزیع هم شد؟

خیلی محدود و در حد 400 عدد بود. بعد از مدت‌ها تلاش زیاد این عروسک ساخته شد که حالا برای اولین بار در خبرگزاری تسنیم رونمایی می‌شود.

- این عروسک کامل‌ترین نسخه عروسک مهدیه است؟

بله.

- از نسخه اولی تا تولید عروسک نهایی چقدر گذشته است؟

حدود یک سال و خرده‌ای می‌گذرد.

- پس این عروسک خیلی توزیع نشده است.

خیر. 

- از این عروسک چند تا تولید شده است؟

این عروسک قرار است هر میزان کتاب تولید می‌شود عروسک هم تولید شود. الان 300 مورد است ولی می‌خواهیم هزاران عدد از این عروسک تولید شود که با هر عروسک مهدیه  یک کتاب مهدیه ولباسهای سخنگو هم عرضه شود. ما دوست داریم هر دختربچه‌  یک عروسک و یک کتاب مهدیه را داشته باشد.

وقتی این کار را کردیم به بحث منابع مالی هم می رسیم. کل کارهای ما نذر فرهنگی است. علاوه بر کتاب داستان و عروسک، مقنعه مهدیه را هم تولید کرده‌ایم. این مقنعه را با سلیقه دختربچه‌ها طراحی کردیم تا هم زیبا باشد و هم کاملا پوشیده باشد. جنس این مقنعه از پارچه ریون بسیار با کیفیت و باافتخار ایرانی است.

- جریان اولین مقنعه انگیزشی رو برایمان بگویید

متأسفانه در زمینه پوشاک حجاب و عفاف برای خانمها تقریبا هیچ کاری صورت نگرفته از طرفی بحث گران بودن چادر و بسیار کم بودن مانتوهای مناسب برای خانمهای محجبه وعدم زیبایی آنها و افراط و تفریط هایی که در زمینه  نظر پیرامون پوشاک حجاب و عفاف در جامعه مطرح است وبدون حجاب آمدن به کوچه و خیابان دختربچه هایی که یا به سن بلوغ رسیده اند یا یکسال دیگر به سن بلوغ می رسند باعث شد ما در طول یکسال کار تحقیقاتی و تولیدش به یک حجابی برای دختربچه ها برسیم تحت عنوان مقنعه مهدیه اولین مقنعه انگیزشی جهت علاقه علاقه مند کردن دختربچه ها به حجاب و عفاف این مقنعه 9ویژگی منحصربه‌فرد دارد که عبارت است از:

1-زیبایی آراستگی بسیارهماهنگ مقنعه جهت تشویق دختربچه ها به حجاب و عفاف

2-داشتن رنگ بسیار زیبا و همه پسند(رنگ کالباسی)

3-دارای دوگل بسیار زیبا که هارمونی بسیار چشم نوازی با کل مقنعه ایجاد کرده است

4-استفاده از نگین کریستال براق در جلوی مقنعه 

5-دارای چین های   کاملا تخصصی و زیبا

6-پوشیده شدن کامل سر و سینه

7-مقنعه مهدیه برصورت دختران 5تا13سال اندازه است (فیری سایز)

8-جنس مقنعه از پارچه ریون بسیار با کیفیت و باافتخار" ایرانی "است

9-مقنعه مهدیه یک تکه است وبسیارآسان پوشیده می شود

بعداز تولید در کمال حیرت استقبال از این مقنعه فوق العاده زیاد است

شخصا بارها دیده ام مادران بدحجابی َکه بعد از گرفتن این مقنعه با دست خودشان این مقنعه را سر دختربچه خود کرده اند

لازم به ذکر است کل کارهای ما به صورت  نذر فرهنگی است.

- اسم تشکیلات شما جبهه خودجوش محجبه‌ها شده است؟

بله. الان جبهه فرهنگی خودجوش محجبه‌ها شده است، آنهم بنابر حرف آقا که فرمودند حرکت‌های خودجوش داشته باشید. این ایده را با هزار جا مطرح کردیم. نهادهای مختلف و وزارت خانه های مختلف و نهادهای حکومتی و غیرحکومتی صحبت کردیم. هر جا بگویید مطرح کردیم و همه تعریف کردند ولی متاسفانه کسی حمایت نکرد.

امام خامنه‌ای که «آتش به اختیار» را مطرح کردند، بچه‌ها محکم شدند و گفتیم حالا که کسی حمایت نمی‌کند، خودمان باید شروع کنیم. بچه‌ها با پول تو جیبی خودشان این بسته را تهیه کردند. از جاهای مختلف کشور می‌گفتند به ما هم بدهید و ما می‌گفتیم نداریم. نزدیک 60 شهر این کتاب توزیع شده 

خیلی ها می‌گفتند ما حداقل قیمت این را می‌دهیم و نذر فرهنگی می‌کنیم تا این اتفاق در شهر ما هم رخ دهد.کل کارهای ما بصورت رایگان در قالب نذرفرهنگی به دست دختر بچه ها می رسد

-بیشتر توضیح می دهید

بله مثلا یک فعال فرهنگی و یا یک دغدغه مند تربیت دینی وحجاب و عفاف دختر بچه ها از فلان شهر در مرحله اول به مادر و پدر عمو دایی خاله عمه دوستان مسجدی دوستان دانشگاه در زمینه اهمیت کار با آنها صحبت می کند و از آنها می خواهد اگر مایل باشند نفر 5عدد مقنعه یا کتاب و عروسک مهدیه را برای دختربچه های فامیل و محله و کوچه شهر و شهرستان خودشان نذرفرهنگی کنند

- یعنی کسی از بندرعباس به شما زنگ می‌زند و می‌گوید 200 عروسک می‌خواهد و مبلغ تولیدش را پرداخت می کند.

بله اما اسم نذر فرهنگی بهترین اسم است.

- روال کاری منظورم است. یعنی 30 تا سفارش می‌دهند، هزینه را پرداخت می‌کنند و شما بسته را تحویل می‌دهید؟

بله. این که هزینه را پرداخت می‌کنند، نیست؛ همان نذر فرهنگی است چون واقعا هیچ مساله مالی در میان نیست. ما در هیچ مغازه ای این را عرضه نکردیم چون نمی‌خواهیم بفروشیم. بحث سود مالی و فروش مغازه‌ای نیست.

- بحث سود نیست ولی توزیع مهم است. 

توزیع را این چنین انجام می‌دهیم. این هم اولین بار است که رخ می‌دهد. مثلاً دانشجویی در دانشگاه تهران تحصیل می‌کند و کار ما را دیده است. می‌گوید پسرعمویی در بندرعباس دارم و دنبال کار فرهنگی است. این را معرفی می‌کند و مبالغ حمایتی افراد را برای نذر فرهنگی جمع می‌کند. پیرزنی در روستایی که واقعاً محروم است از ما 200 کتاب گرفت.

- مگر کلا چند بچه آنجا هست؟

برای روستای خودش و روستاهای اطراف خریداری کرد. جالب بود که به فکر روستاهای اطراف هم بود. گفتیم چطور این را تهیه کردید؟ گفت من در مسجد محله رفتم و از لزوم این کار و بحث حجاب صحبت کردم. در روستاهای ما خیلی ماهواره وجود دارد. گفت بعضی ها خیراتی برای امواتشان دادند و مثلا 5کتاب را بانی شدند.

این اتفاق رخ می‌دهد و از هزار و خرده‌ای شهر کشور در 60 شهر این بسته را توزیع شد خیلی از شهرهای دیگر هستند که کسی بانی نمی‌شود. من همین جا از آنهایی که دوست دارند کار مفیدی برای اموات و باقیات صالحات خود انجام دهند، یا میخواهند در این اوضاع و احوال کاری برای حجاب و عفاف دختر بچه ها این مادران فردای کشور انجام دهند می گویم نذر فرهنگی کنند و به دست دختربچه‌ها برسانند. این موثر است.

- نذر فرهنگی یعنی من بگویم 200 تا از این محصولات را می‌خواهم و اینها را توزیع کنم؟

بله. خودشان توزیع می‌کنند. می‌خواهم خودشان توزیع کنند و به این کار موثری که انجام می‌دهند بین مردم  عادت شود. طرف هزار پرس غذا تهیه می‌کند. آنهم خوب است اما چه اشکال دارد 200پرس غذای فرهنگی هم بدهد ما پیشنهاد دادیم به جای هزار تا غذا 800 پرس بدهید و 200 تا را هم خرج نذر فرهنگی کنید. قبول نمی‌کنند چون هنوز نذر فرهنگی جا نیفتاده است.

- پول دادن برای کار فرهنگی سخت است.

بله.

- با همین وضعیت شما توانستید با دست‌های خالی در 60 شهر کشور یک شبکه توزیع ایجاد کنید.

بله. بچه‌های فعال فرهنگی بدانند می‌توانند با دست خالی هم کار کنند. همان آتش به اختیاری که آقا گفت.  جاها رفتیم. از نهادهای دولتی کسی حمایت نکرد. اما بچه ناامید نشدند واین کار الحمد الله به ثمرنشست در پایان از مدیر انتشارات سمیع و همکاران ایشان که با جان ودل برای حجاب و عفاف و چاپ این کتاب زحمت کشیدند کمال تشکر را داریم.

در پایان از زحمات مصطفی پورامینی مدیر انتشارات سمیع، منوچهر تقوایی و تیم سازندگان عروسک مهدیه تشکر می‌کنم.


*فعالان فرهنگی برای تهیه این بسته و اقدام به نذر فرهنگی می‌توانند با آقای جهان‌تیغ تماس بگیرند. شماره تماس: 09125218570

انتهای پیام/

واژه های کاربردی مرتبط
واژه های کاربردی مرتبط
پربیننده‌ترین اخبار فرهنگی
اخبار روز فرهنگی
آخرین خبرهای روز
فلای تو دی
تبلیغات
همراه اول
رازی
شهر خبر
فونیکس
میهن
طبیعت
پاکسان
triboon
گوشتیران
رایتل
مادیران