اراک| ساز و دهل هم یخ بازار سرد شب عید را آب نکرد+ تصویر
کاهش شدید قدرت خرید مردم در بازار شب عید سبب شده تا ساز و دهل هم یخ بازار سرد شب عید را آب نکند.
به گزارش خبرگزاری تسنیم از اراک، این روزها بازار شب عید از هر زمان دیگر شلوغتر و شلوغتر شده است هرچند کاهش قدرت خرید مردم آنها را بعضا به تماشاگر ویترینها مبدل ساخته است.
رکود و گرانی دو موضوعی است که این روزها خانواده ها در بازار شب عید میرنجاند و با مشکلات بسیاری در قدرت خرید روبرو ساخته است و این تا انجاست که حتی حضور عمونوروزها و کسانی که با ساز و دهل در بازار به طنزپردازی و هنرنمایی میپردازند تا پولی دشت کنند هم نمیتواند این بازار سرد را گرم کند و یخ زمستانی بازار شب عید را آب کند.
تدبیرندیدیم که هیچ، اندک امیدهایمان هم برباد رفت
چند روزی به پایان سال 96 نمانده و طبیعت کارخودش را با دقت و ظرافت انجام میدهد، شکوفههای درختان، جوانههای نو، آمدن بهار و سال جدید را نوید میدهد و اما همچنان بوی عید نمیآید، ایرانیان از دیرباز با انجام رسومی زیبا به استقبال بهار میرفتند، خانه تکانی و خرید پوشاک وخوراکیهای مرسوم استقبال از بهار را رسمیت میبخشید و زیباتر میکرد.
ولی این رسوم زیبا با تنگدستی قشر زیادی از مردم به جای شور و شوق غصهها را برایشان به ارمغان آورده است، هر سال دریغ از پارسال شده و سبد خرید مردم نازلتر میشود، این ماجرایی است که هرسال تکرار میشود، نوروز علاوه بر شیرینی و زیبایی خاص خودش یادآور تحقیر و تحمل برای قشر کم درآمد و بیدرآمد شده است.
وقتی که پدر خانواده با تمام غرورش سربه زیر انداخته و از آمدن عید اشک به چشم دارد، وقتی مادر خانواده با دستان خسته جلوی چشمان کودکش را جلوی مغازهها میگیرد که چشمش زیبایی ویترین مغازهها را نبیند دیگر عید معنا و مفهومی ندارد.
در حال حاضر برای بسیاری از خانوادهها بوی عیدی، بوی گل، بوی کاغذ رنگی نمیدهد، بوی تند ماهی دودی وسط سفره نو ندارد، دیگر نمیشود با این وعدههای پوشالی مسئولان با زمستان خداحافظی کرد و با شوق به بهارسلام داد.
حقوق ثابتی ندارم که برای عید برنامهریزی کنم
مردم امسال هم با جیبهای خالی روانه بازار میشوند، حرف از قشر مرفه نیست، حرف از کارگران و کارمندان، بازنشستگان و خیل بیکاران این مملکت است، از مردی میگوییم که وقتی برای گرفتن گزارش به بازار رفته بودیم و از حال و احوال عیدش جویا شدیم در جواب گفت: حقوق ثابتی ندارم که برای خرید شب عید برنامهریزی کنم، شغل مناسبی ندارم هرچه تلاش کردم و به جاهای مختلف سر زدم نتوانستم شغلی پیدا کنم.
حرف از مردمی است که فصل بهار و زمستانشان با هم فرقی ندارد، چه سال نو شود چه نشود سایه فقر و درد همچنان بالای سرشان هوار شده و راه به هیچ جایی ندارند.
حقوق ناچیز بازنشستگی قدرت خرید ما را از صفر به زیر صفر رسانده است
کنار زنی میانسال با صورتی درهم رفته و گرفته ایستادیم، از او هم سوال کردیم که آیا خرید شب عید را تمام کرده؟
در پاسخ گفت: یک بازنشسته با حقوق اندک قدرت خرید ناچیزی دارد، از صبح مغازهها را دور میزنم هرچه حساب و کتاب میکنم با این پولی که دارم جور در نمیآید، قدرت خرید ما صفر که هیچ زیر صفر را هم رد کرده است.
نسبت به 5یا 6سال پیش، قیمتها زیاد شده ولی حقوقهای ما خیلی فرقی نکرده هر سال قدرت خریدمان کمتر میشود.
سفرههای خالی مردم نیاز به تدبیری مدبرانه دارد
کمی جلوتر پیرمردی در مغازه آجیلفروشی با صاحب مغازه مشغول بحث بود و داشت غر میزد که وقتی ماجرای گزارش را فهمید با صدایی بلندتر گفت: از مسئولان بپرسید خودشان میتوانند با عیدی 700 هزار تومانی آجیل کیلویی 70 هزارتومانی بخرند؟ کار ما از قناعت هم گذشته اگر این مبلغ عیدی به حقوق ماهیانه ما هم اضافه شود باز از پس خرج و برج زندگی برنمیآیم.
دولت زورش تنها به مردم رسیده و فقر و نداریش دامن مردم را گرفته، کاخ نشینان که حال ما را نمیفهمند، سفرههای خالی مردم نیاز به تدبیری مدبرانه دارد، همه مشکلات مالی مردم صاحبان حقوقهای نجومی هستند که حق قشر متوسط جامعه را دریافت میکنند.
هرسال به فرزندانم قول عید سال بعد را میدهم ولی باز نمیتوانم دل زن و فرزند را شاد کنم
کمی آنطرفترمرد دیگری چند کیسه کوچک در دست دارد و سر درد و دلش باز میشود که میگوید کارگر ساختمان است و با اوضاع رکود مسکن چند سالی است که به سختی کار پیدا میکند و لباسهای زن و بچهاش هنوز کهنه است، همه زندگیاش بوی کهنگی میدهد.
میگوید هر سال به بچههایم قول عید سال بعد ومیدهم که برایشان جبران میکنم ولی باز شرمندهاشان میشوم، همسرم توقعی ندارد و فقط دلش میخواهد که فرزندانمان نونوار باشن و شاد شوند ولی ظاهرا امسال هم نمیتوان دل زن و فرزند را شاد کنم.
مشتریها بیشتر قیمت لباسها را میپرسند و خرید نمیکنند
با مغازهدارها و کاسبان وارد گفتوگو میشویم و یکی از لباس فروشها که مرد جوانی است در حالی که کمی لباسها را در قفسه مرتب میکند میگوید: بیشترمردم قیمت میپرسند و از مغازه خارج میشوند، بدون آنکه جنسی خریداری کنند، در طی روز تعدادشان را میتوان شمرد.
وضعیت مالی مردم خیلی خراب است، بعضی از مشتریهای ما میگویند هنوز حقوق بهمن را هم دریافت نکردهاند و حتی گفتند حقوق اسفند و عیدیشان را هم آنسوی سال پرداخت میکنند، خب مشخص است دیگر برای خرید پوشاک توان مالی ندارند که انتظار خرید هم داشته باشیم.
مردم هرچقدر درآمد داشته باشند، اول برای خورد و خوراک خود هزینه میکنند و باقی را صرف خرید پوشاک و کفش میکنند، درواقع ما در اولویت چهارم و پنجم مردم هستیم و دیگر سهمی برای بازار ما باقی نمیماند.
بیشتر مشتریها به خرید مقدار کمی آجیل اکتفا میکنند
آجیل شب عید از آن دسته اقلامی است که وقتی در سبد خرید عید نباشد انگار که عید کامل نمیشود، خرید آجیل و خشکبار بیشترمخصوص ایام نوروز بوده و دو کاربرد دارد، هم آن را در شب چهارشنبه آخرسال مورد استفاده قرار میدهند و هم در ایام نوروز با آن از مهمانان پذیرایی میکنند.
برای ادامه گزارش به سراغ آجیل فروشیها میرویم، فروشندگان آجیل هم اذعان دارند که امسال نسبت به سال قبل وضعیت بدتر است،یکی از مغزههای آجیل فروشی معروف در شهر که نمیخواهد از او عکس بگیریم میگوید: پایین بودن قدرت خرید مردم عامل کسادی بازارشان است و ادامه میدهد که بیشتر مشتریها به خرید نیم کیلو آجیل اکتفا میکنند که به شکل نمادین بر سر سفره هفتسین خود بگذارند.
یکی دیگر از فروشندگان آجیل که از کسادی و رکود در بازار گله مند بود میگوید: کاهش قدرت خرید مردم به شکلی شده که برخیها تصمیم گرفتند آجیل شب عید را از سبد خرید روزهای پایانی سال حذف کنند، با وجودی که امسال نسبت به سال گذشته افزایش قیمت نداشتیم اوضاع بد معیشتی مردم طوری شده که دورخوردن آجیل را در شب چهارشنبه سوری و نوروز خط بکشند.
فاصله یک میلیون و 742 هزار تومانی درآمد با خط فقر
با توجه به اینکه بخش عمدهای از جمعیت استان مرکزی را کارگران تشکیل میدهند ابتدا به سراغ وضعیت اقتصادی و سبد معیشت کارگران میرویم، نمیتوانیم معیشت کارگران را نادیده بگیریم و اجازه دهیم زیر بار هزینههای زندگی از بین بروند، حداقلهای زندگی در واقعیت و با وجود قانون 41 قانون کار باید در حدی باشد که اساسیترین نیازهای زندگی فرد را برآورده کند.
نماینده کارگران در شورای عالی کارگران از تصویب عدد و رقم هزینه سبد معیشت کارگران و تعیین مزد در جلسه شورای عالی کار رقم 2 میلیون و 698 هزارتومان اعلام کرد.
بر اساس اعلام هیئت دولت حداقل حقوق مشمولین قانون مدیریت خدمات کشوری در سال 96 حداقل حقوق کارمندان را یک میلیون و 35 هزارتومان تعیین کرده بود که برای سال 97 افزایش پلکانی 10 درصدی برای آن تعیین شد.
این ارقام در حالی اعلام میشود که در کلانشهرها خط فقر با درآمد ماهیانه کمتر از 2 میلیون و 700 هزارتومان اعلام میشود، با توجه به این ارقام نشان میدهد که واقع بینانه دیدن خط فقر یعنی اینکه درآمد ماهیانه 2 میلیون و 616 هزارتومان در سال برای خانوارهای شهری به معنای قرار داشتن در خط فقر بوده است.
خط فقر ملی در حالی توسط مقامات رسمی700 هزارتومان اعلام شده که حداقل مزد امسال930 هزار تومان بود و پایه مزد در مقایسه با نرخ متوسط هزینه خانوار شهری که توسط بانک مرکزی حدود 3 میلیون و 400 هزار تومان اعلام شده و نرخ حداقل هزینه سبد معیشت برای یک خانواده 5 تا 3 نفره که توسط شورای عالی کار برای امسال اعلام شد، 2 میلیون و 489 هزار تومان تعیین شده بود، که این ارقام با خط فقر موجود تفاوت چشمگیری دارد.
دودوتای خانوارها همچنان چهار نشده و بدون چاره مانده است
اصلاح حقوق و دستمزد و موضوع اشتغال همچنان با نقصان و بی تدبیری مواجه است، نمیشود معیشت ساده و حداقلهای زندگی مردم را نادیده گرفت و تنها با شعار و امیدهای پوشالی مدیریت کرد، برای حقوق و دستمزدها باید ساز وکارها تغییر کند و به درصد معقول و منطقی برسد، دولت به فکر ترمیم حقوق کارکنان خود و کارگران باشد.
کارمندان و حقوق بگیران دولت در انتظار دریافت حقوق، عیدی و پاداش شب عید در این آشفته بازار گرانی برای خرید نوروزی خانه و خانواده نقشه میکشند و دو دو تای آنها همچنان بی چهار و چاره میماند و هر چه میکوشند قادر به تطبیق دخل و خرج خود نیستند.
انتهای پیام/ش