ملاک در ترجمه قرآن باید نثر معیار زمان باشد/ مخاطب ترجمه‌ها مردم عادی هستند

ملاک در ترجمه قرآن باید نثر معیار زمان باشد/ مخاطب ترجمه‌ها مردم عادی هستند

پژوهشگران قرآن در نشست تخصصی «چالش های ترجمه قرآن» به بیان دغدغه‌های خود درباره ترجمه‌های قرآن پرداختند.

نشست تخصصی «چالش های ترجمه قرآن» با حضور کارشناسان مطرح این رشته به میزبانی انتشارات آستان قدس رضوی و با حضور ابوالفضل بهرام‌پور مترجم قرآن، محمدعلی کوشا ترجمه‌پژوه قرآن و رضا بابایی منتقد و نظریه پرداز ترجمه قرآن در سی‌ویکمین نمایشگاه بین المللی کتاب تهران برگزار شد.  

*اولین چالش مترجمان ما در معادل یابی دقیق واژگان است

به گزارش باشگاه خبرنگاران پویا به نقل از روابط عمومی انتشارات "به‌نشر" در این نشست حجت الاسلام محمدعلی کوشا ترجمه‌پژوه قرآن با بیان اینکه ما باید تعریف مشخصی از ترجمه قرآن داشته باشیم تا متوجه شویم که چه چالش‌هایی می‌تواند در این راه وجود داشته باشد، گفت: ترجمه عبارت است از برگرداندن متنی از زبانی به زبان دیگر با حفظ محتوای آن متن، این یک تعریف جامع و کوتاه از ترجمه است.

حجت‌الاسلام کوشا خاطرنشان کرد: ما در ترجمه قرآن با دو زبان مواجه هستیم، یک زبان مبدأ و دوم زبان مقصد که می‌تواند هر زبانی باشد. مترجم باید با اسلوب هر دو زبان آشنا باشد، هم با زبان مبدا و هم زبان مقصد. در ترجمه قرآن دو عنصر به عنوان ارکان اساسی برای مترجم مطرح است، اول ادب و دوم هنر. ادب همان صرف، نحو، معانی و بیان یا علوم بلاغی هستند، به معنای دیگر چهار عنصری که در ادب مطرح است علم اشتقاق است. هنر نیز همان معانی بیان و محسنات لفظیه یا علم بدیع یا علوم بلاغی است. یک مترجم باید این دو عنصر را داشته باشد و علوم ادبی و هنری را با هم بداند.

وی با اشاره به کتاب‌های خوبی که در این زمینه تدوین شده است، افزود: یک مترجم زمانی ترجمه‌اش جاودانه می‌ماند که هم عنصر ادب را داشته باشد و هم هنر. مثلا گلستان سعدی هم ادبی است و هم هنری در نتیجه این اثر ماندگار شده است.

این ترجمه‌پژوه قرآن ادامه داد: ما تا انواع ترجمه را نفهمیم نقد ترجمه مفهومی ندارد، ما 5 نوع ترجمه داریم. نوع اول ترجمه تحت اللفظی است. یعنی ترجمه کلمه به کلمه این نوع ترجمه کاربرد زیادی ندارد مانند  ترجمه شیخ الهند. نوع دوم ترجمه تطبیقی است که از نظر حجم متن و ترجمه با هم برابر است و از نظر قواعد باید طبق دستور زبان باشد مانند ترجمه خرمشاهی و گرمارودی. نوع سوم ترجمه‌ی تفسیری است. نوع چهارم ترجمه مضمونی است. نوع پنجم ترجمه منظوم نام دارد، مثل ترجمه میرزا حسن اصفهانی. اصطلاحی که به عنوان "ترجمه آزاد" رایج شده است به نظر من هیچ معنایی ندارد، این نوع ترجمه برداشت ذهنی ما از متن است، اثر ترجمه مرحوم محمدباقر بهبودی در این دسته جای می‌گیرد.

*ترجمه قرآن نباید عربی زده و فارسی زده باشد

وی اولین چالش مترجمانِ امروز را معادل‌یابی دقیق واژگان دانست. افزود: چالش دوم از جهت لازم و متعدی است، چالش سوم معلوم و مجهول است. مشکل اینجاست که ما در رابطه با شرط و جواب شرط اطلاعات کامل نداریم. ما قرآن را به هرشکلی که ترجمه کنیم، مخاطبان و جامعه متوسط ما با آن مواجه هستند. نکته مهم این است که متن ترجمه شده ما مطابق با متن قرآن باشد. در غیر این صورت فایده‌ای ندارد.

حجت‌الاسلام کوشا با برشمردن 6 شرط ضروری برای یک مترجم، تأکید کرد: آشنایی با زبان مبدا و مقصد، نثر روان، آشنایی با تفسیر و علوم قرآن، آشنایی با علم فقه حتی حداقل، آشنایی با علم کلام و سلامت روح و عقل مهمترین شرط‌هایی است که یک مترجم باید داشته باشد. ما باید نثر معیار زمان را ملاک قرار دهیم؛ نثر معیار آن است که متروک، محصور، منسوخ و غریب نباشد و یا عربی‌زده و فارسی‌زده نباشد.

*ترجمه‌های ما از نظر الگو و نظریه فقیر هستند

رضا بابایی منتقد و نظریه‌پرداز ترجمه قرآن در ادامه این نشست گفت: مسائل و چالشهای ترجمه قرآن کریم را هرکس از دید خود می‌بیند، نخستین مسئله در ترجمه، فقر ترجمه‌های قرآن از الگو و نظریه است. اکثر مترجمان ما ترجمه را امری سهل فرض کرده‌اند.

بابایی ادامه داد: هر مترجمی وقتی می‌خواهد قرآن را ترجمه کند باید بداند الگوی او در این ترجمه چیست؟ ما در رابطه با ترجمه 8 نظریه داریم اما متاسفانه مترجمان قرآن اصلا به این توجه ندارند. بیش از 90درصد مترجمان قرآن در زبان فارسی مبنایی ندارند و ترجمه آنها در یک الگوی کلان قرار ندارد.

وی با بیان اینکه با وجود تعداد زیاد ترجمه قرآن به زبان فارسی باز هم  این امر به طور جدی پیگیری نشده است، تاکید کرد: اگر مترجم در ترجمه نظریه و مبنا داشته باشد روش او هم فرق می‌کند. در ترجمه‌های امروزی مبنا وجود ندارد و به دلیل کارکردهای ترجمه جزئیات مهم نیست. در ترجمه دو الگو مقابل هم هستند، ترجمه مبدأگرا و ترجمه مقصدگرا که نوع اول موافقان زیادی دارد که توجه زیادی به اصالت متن و ظرافت‌ها دارند.ترجمه مقصدگرا نیز یعنی مخاطب با معنای اثر آشنا شود؛ ترجمه‌های مقصدگرا دو نوع هستند و با مخاطب ارتباط بیشتری برقرار می‌کنند.

این منتقد و نظریه‌پرداز ترجمه قرآن اذعان کرد: شما نباید در ترجمه مبداگرایی داشته باشید، در ترجمه آشنایی با زبان مقصد اهمیت زیادی دارد. مخاطبی که ترجمه را می‌خواند با جزییات سر و کار ندارد و در واقع اگر نیاز به توضیح داشته باشد به سراغ تفاسیر قرآن می‌رود. متاسفانه مترجمان ما اسیر زبان مبدا هستند، به همین خاطر تسلیم بلاغت و ادبیات قرآن شده‌ایم.

این منتقد و نظریه پرداز ترجمه قرآن کریم ادامه داد: یکی از ضعیف‌ترین متن‌ها در زبان فارسی ترجمه‌های قرآن هستند. اگر بخواهیم به ترجمه‌ها در حوزه‌های مختلف نمره بدهیم به رمان 14، به علوم انسانی 12 و به ترجمه‌های قرآن نمره 5 می‌دهیم، چراکه مترجمان عموماً در ترجمه قرآن مبداگرایی می‌کنند. در واقع این‌ها ترجمه قرآن نیست، بلکه بازتاب ذهنیات مترجم است که از فلسفه و کلام گرفته شده و در ترجمه  وارد شده است.

*اینکه فکر کنیم ترجمه قرآن کافیست اشتباه است

ابوالفضل بهرام‌پور مترجم قرآن در پایان این نشست گفت: اگر گمان کنیم که ترجمه قرآن برای ما کفایت می‌کند اشتباه کرده‌ایم. ترجمه قرآن کافی نیست باید این ترجمه‌ها با هم مسابقه بگذارند. مترجم ابتدا باید یک مفسر باشد و جان کلام را بفهمد، آن‌گاه حق دارد ترجمه کند.

بهرام‌پور ادامه داد: ترجمه متعلق به مردم است. ما نباید فراموش کنیم که مخاطب ترجمه ما مردم عادی هستند نه افراد متخصص. ما باید توجه کنیم که چگونه می توانیم قرآن را به فارسی روان و عامه‌فهم برگردانیم. مترجم باید با مبانی تفسیری آشنا باشد و بعد برای مخاطب ترجمه کند. این‌که ما ترجمه را برای یک گروه خاص انجام بدهیم فایده‌‌ی چندانی ندارد.

انتهای پیام/

 

واژه های کاربردی مرتبط
واژه های کاربردی مرتبط
پربیننده‌ترین اخبار فرهنگی
اخبار روز فرهنگی
آخرین خبرهای روز
فلای تو دی
تبلیغات
همراه اول
رازی
شهر خبر
فونیکس
میهن
طبیعت
پاکسان
triboon
گوشتیران
رایتل
مادیران