اصفهان| حاج احمد کاظمی بعد از آزادسازی خرمشهر چه گفت/قصه خرمشهر مثل داستان دو کشتیگیر بود
روایتگر فتح دفاع مقدس گفت: عملیات الی بیتالمقدس با رهبری امام (ره) که دل به خدا داده بود پیروز شد و ما از آن روز تصمیم گرفتیم تا قدس را آزاد کنیم.
به گزارش خبرگزاری تسنیم از اصفهان، آزادسازی خرمشهر یکی از شیرینترین موفقیتهای رزمندگان ایرانی بود که با نثار خون و ایثار جان خود، عظمت و افتخار را به ملت ایران بازگرداند. پیروزی در این عملیات نهتنها خاک میهن را آزاد کرد و نیروهای دشمن را تا مرزهای عراق بیرون راند، سبب شد تا جهان بداند که ایران به مدد هدایت رهبری میتواند در برابر استکبار بایستد.
این پیروزی بزرگ در طول تاریخ در اذهان تمام مردم دنیا باقی خواهد ماند. شیرینی آن آنقدر برای ما بزرگ است که همه ساله این روز را جشن میگیریم و به یاد شهدایی که در آن عملیات حضور داشتند و شهید شدند را گرامی میداریم و باید قدر دان جانبازانی باشیم که امروز زنده و کنار ما هستند.
مصطفی سجاد از فرماندهان جنگ و از رزمندگانی که امروز بهعنوان روایتگر دفاع مقدس فعالیت کرده و یاد حماسههای آن روزها را زنده نگاه داشته است. با او به گفتوگو نشستیم تا روایت فتح خرمشهر را از زبان او بشنویم.
تسنیم:حضور شما در عملیات بیتالمقدس شما چگونه بود؟
سجاد: در عملیات بیتالمقدس در لشکر امام حسین (ع) بهعنوان آرپیجی زن در گردان بودم، در جاده اهواز خرمشهر محور گردان ما بود که به سمت خرمشهر صبح سوم خرداد حرکت کردیم.
تسنیم:عملیات بیتالمقدس را چگونه در خاطر دارید و هنگامیکه به یاد این حماسه میافتید چه در ذهن شما متواتر میشود؟
سجاد: این حماسه عظیم که جمعیت خرمشهر را خوشحال کرد. وقتی وارد خرمشهر شد یک تابلویی نصب شده بود که روی آن نوشته شده بود جمعیت خرمشهر 36 میلیون نفر معادل جمعیت ایران بود، همه ایرانیها خودشان را خرمشهری میدانستد و خرمشهر متعلق به همه مردم ایران بود.
تسنیم:زمینه این عملیات چگونه فراهم آمد و نیروهای ایرانی چگونه خود را برای این عملیات آماده کردند؟
سجاد:بعد از آنکه 31 شهریور 1359 صدام حمله خود را رسماً به ایران شروع کرد تا دیماه 1359 دارای بحران بودیم، دشمن دائم فشار میآورد و ما در موضع دفاعی بسیار ضعیف بودیم، هرچند این نیروهای ضعیف به رهبری حضرت امام (ره) و نیروهای مردمی که گوش بهفرمان امام (ره) بودند 34 روز مقاومت کرده و دشمن را زمینگیر کردند.
اگر کسی به راهیان نور برود متوجه میشود که مسیر شلمچه تا خرمشهر 15 کیلومتر است و از ورودی خرمشهر تا پل خرمشهر که موزه دفاع مقدس خرمشهر است 3 کیلومتر است، دشمنی که قرار بود یک روزه این خرمشهر و آبادان را بگیرد این 18 کیلومتر را 34 روز معطل شد و این نشان میداد دشمن در محاسباتش امام (ره) و مردم را ندیده بود. امروز هم برخی دشمنان در محاسبات فرمان مقام معظم رهبری و دفاع مردم را نمیبینند و همیشه هم شکست خوردهاند و خواهند خورد.
بعد از آن دوران تثبیتی تا خرداد 1360 به وجود میآید که دشمن به دلیل مقاومتها زمینگیر میشود و ما نیز خودمان را پیدا کردیم و به دشمن اجازه حرکت ندادیم، هرچند بنیصدر در حال سنگاندازی در مقابل مدافعان مردمی بود و این سبب میشد که ما هم تحریم داخلی باشیم و هم تحریم خارجی.
از خرداد 1360 همزمان با عزل بنیصدر دوران طلایی جنگ شروع میشود، بنیصدر از جانشینی فرماندهی کل قوا عزل میشود، مجلس عدم کفایت سیاسی او را اعلام کرده و او با لباس زنانه از ایران فرار میکند. باید گفت این دوران طلایی تا فتح خرمشهر ادامه دارد.
قصه خرمشهر مثل داستان دو کشتیگیر بود که یکطرف جمهوری اسلامی ایران است و یک مربی دارد که دل به خدا داده و 36 میلیون هوادار دارد و طرف دیگر صدام است که 48 کشور پشتیبان قلدر او دارد و دل به کدخدا دارد و آنکه دل به کدخدا سپرده در این کشتی شکست میخورد، خرمشهر باید آزاد میشد و همه منتظر بودند.
تسنیم:حضور شما در این عملیات به چه صورت بود و چه نقشی در عملیات داشتید؟
سجاد: قبل از عملیات الی بیتالمقدس من در پدافند مجروح شدم و مرا به بیمارستان گلستان اهواز منتقل کردند و زمزمه عملیات را میشنیدیدم و شروع عملیات را احساس میکردیم، ترددها در جادهها در شهرک دارخوین نشان از شروع عملیات داشت.
با بهانهای به بیرون بیمارستان آمدم نگهبان که مرا با لباس بیمارستان مرا دید از من پرسید کجا میروی گفتم همینجا میخواهم چیزی بخرم و برگردم، نگهبان گفت فرار نکنی گفتم نه با همان لباس بیمارستان بیرون آمدم و با همان وضعیت اول سه راه خرمشهر و با ماشین به قرارگاه رفتم؛ آنجا لباس رزم پوشیدم. محاسبات از یک حرکت بزرگ ولی بلندمدت حکایت میکرد، دشمن 33 هزار نیرو در خرمشهر مستقر کرده و این شهر به دژ سنگین نظامی بدل کرده بود.
انتظار میرفت 15 روز طول بکشد تا خرمشهر آزاد شود. شهید صیاد شیرازی نقل میکند که «شهید خرازی شام دوم خرداد با من تماس گرفت و گفت من 700 نیرو آماده کردم و میخواهم به داخل خرمشهر بروم». لشکر امام حسین با 700 نیرو در مقابل 33 هزار نیروی عراقی قرار میگرفت نیروهای دیگر هم بودند اما استعداد ما برای ورود به خرمشهر آماده نبود. شهید شیرازی ادامه میدهد «که ما هنوز در قرارگاه در حال بررسی بودیم که خرازی برود و یا نرود که به این نتیجه رسیدیم که وارد شود و نیم ساعت بعد خرازی تماس گرفت که ما اسیر گرفتهایم و با آنها چه کنیم. با این وضعیت برای انتقال اسرای مشکل داریم» شهید صیاد میگوید برای ما باور کردن آن سخت بود و ما بالگردی فرستادیم تا حقیقت آن را مطمئن شویم، خلبان برگشت و گفت سرتاسر خرمشهر عراقیها دستشان بالاست و با زیر پیراهنهای سفید در حال تسلیم شدهاند.
آزادسازی خرمشهر با این حجم نیرو و استعداد نیروی دشمن تداعی کننده همان صحبت شهید کاظمی است که پشت بیسیم با لهجه شیرین نجفآبادی میگوید خرمشهر را خدا آزاد کرد. حضرت امام (ره) نیز میفرماید خرمشهر را خدا آزاد کرد.
تسنیم:به نظر شما کدام بخش خاطرات پس از پیروزی شیرینتر بود؟
سجاد:اولین کاری که نیروهای ایرانی در خرمشهر کردند تمیز کردن مسجد جامع بود تا بتوانند نماز شکر را بهجای بیاورند و این نماز شکر ساعت 2 بعدازظهر در مسجد خرمشهر برپا شد و مردم منتظر خبر شادی را شنیدند. وقتی خبر به حضرت امام (ره) میرسد امام تبسمی میکنند و اللهاکبر گفته و خدا را شکر میکنند. من در خرمشهر مجروح شدم و آنقدر این مجروحیت سنگین بود که 29 روز بیهوشی پشت آن بود، وقایع بعد از پیروزی را نتوانستم درک کنم، من به قائمشهر منتقل کردند و آنجا بستری بودم.
تسنیم: خاطره مجروح شدن خود را برای ما بازگو کنید؟
سجاد: جاده اهواز خرمشهر در حال پیشروی بودیم بعد از اردوگاه شهید باکری چند ساختمان دوطبقه است، این ساختمانها مرکز بهداری عراقیها بود، در کنار جاده یک خاکریز زده بودند که ه ترکش گیر بود و هم مانع دیدن پشت خاکریزی میشد، یک بریدگی در این خاکریز بود که ماشینها از بین آن عبور میکردند.
تیرباری «تیرِ تراش» میزد این تیر ارتفاع آن تا نصف قد است، بچهها صدا کردند آرپیجی زن و من جلو رفتم محل تیربار را پیدا کردم وقتی چند شلیک شد دهنه را پیدا کردم و من نشانهگیری کردم و وقتی خواستم شلیک کنم تانکی گذاشته بودند که در مقابل نیروهای خودرویی دفاع کند، همزمان با شلیک من به سمت خاکریز تانک هم شلیک رد و من دیگر ندیدم که این تیربار منهدم شد و یا باقی ماند.
تسنیم:نکتهای در مورد عملیات بیتالمقدس وجود دارد که امروز از توجه به آن مغفول مانده باشیم؟
سجاد: نکتهای در مورد عملیات بیتالمقدس وجود دارد که باید به آن توجه کرد، اول آنکه این عملیات دو رمز داشت، رمز «یا علی ابن ابی طالب (ع)» و رمز دیگر «یا محمد ابن عبدالله (ص)» رمزی که منجر به فتح خرمشهر شد.
نکته دیگر آنکه که این نام این عملیات را باید «الی بیتالمقدس» بدانیم و کم لطفی است که کامل اسم این عملیات را بیان نکنیم؛ «الی» به این معنی که تا قدس این عملیات ادامه دارد و از آن روز ما تصمیم گرفتیم برای فتح قدس اقدام کنیم و نسل جدید رزمندگان ما در سوریه برای دفاع از قدس میجنگند.
گفتوگو از سعید امامی ابرقویی
انتهای پیام/ش