همدان ـ ویژه سوم خرداد| نقش تیپ ۳ زرهی همدان در عملیات بیتالمقدس/دشمن از تک اصلی عملیات بیخبر بود
این گزارش روایتی زیبا از "سرتیپ محمدجوادی" فرمانده دلاور وقت تیپ مستقل ۳۱۶ زرهی همدان از عملیات بیتالمقدس و بیان نقش رزمندگان همدانی در این عملیات پررمز و راز است.
به گزارش خبرگزاری تسنیم از همدان، سوم خردادماه سالروز خلق حماسهای است که یادآوری آن پس از گذشت 36 سال هنوز که هنوز است خون را در رگهای آدمی به جوشش درآورده و شادی را میهمان چشمان مردم ایرانزمین میکند.
حماسهای که با ایثار و جانفشانی سرو قامتان مؤمن انقلابی ایرانزمین در برابر دشمن تادندانمسلح بعثی به وقوع پیوست و برای همیشه چشم طمعکاران به این سرزمین پرگوهر را کور ساخت.
آنچه میخوانید روایت "سرتیپ محمدجوادی" فرمانده دلاور وقت تیپ مستقل 316 زرهی همدان از عملیات بیتالمقدس و بیان نقش رزمندگان همدانی در این عملیات پررمز و راز است.
تسنیم: چگونه وارد ارتش شدید؟ از سوابقتان بگویید؟
جوادی: در سال 37 وارد دانشکده افسری شده و در سال 40 نیز با درجه ستوان دومی فارغالتحصیل شدم. پسازآن و برای تکمیل دوره مقدماتی به شیراز اعزام شدم. پس از گذشت یک سال، در دوره موتوری شرکت کردم و پسازآن نیز با درجه ستوان دومی به هنگ یا همان تیپ 20 لشگر کرمانشاه منتقل شدم.
در این مقطع برای شرکت در دوره چتربازی فراخوانده شده و پس از گذراندن این دوره به تیپ کرمانشاه اعزام شدم. ازآنجاکه دوره چتربازی را گذرانده بودم بریا تشکیل این واحد در ارتش احضار شده و در گردان 02هوابرد شیراز به مدت 9 سال انجام وظیفه کردم.
پس از پیمودن این دوره نیز به لشگر سنندج منتقلشده و به معاونت گردان 187 تیپ یک این لشگر منصوب شدم. مدتی بعد با دادن کنکور در دوره فرماندهی ستاد پذیرفتهشده و به مدت یک سال نیز این دوره را در تهران گذراندم.
پس پیمودن این دوره مجدداً به کردستان اعزام و به ریاست رکن یکم این لشگر منصوب شدم. با پیروزی انقلاب اسلامی در سمت فرماندهی گردان 155 تیپ مرکزی خدمت کرده و باز هم مدتی را در منطقه آشوبزده کردستان گذراندم.
آن زمان کردستان محل تجمع احزاب مخالف حکومت اسلامی مثل دموکرات،رز گاری، سلطنتطلبان، ساواک و غیره بوده که شعار کردستان آزاد را سر میدادند.
در این زمان بود که حمله به سربازخانه سنندج که فرماندهی آن را عهدهدار بودم را شروع کردند که سبب محاصره 13 روزه پادگان شد. پس از سرکوب این فتنه به عنوان افسر عملیات قرارگاه غرب که به تازگی راهاندازی شده بود و سپس به عنوان فرمانده این قرارگاه انجام وظیفه کردم.
تسنیم: این زمان مصادف با فعالیت شهید صیاد شیرازی در غرب میشود درست است؟
جوادی: بله همین زمان بود. آن موقع فرماندهی پادگانها به صورت انتخابی بود و به صورت شورایی نیز اداره میشدند. آن زمان که فرمانده قرارگاه غرب بودم اسم شهید سپهبد صیاد شیرازی شنیدم و مطلع شدم ایشان مسئول تصفیه کارکنان مرکز توپخانه اصفهان هستند. این شهید بزرگوار آن زمان درجه سروانی داشتند و بعد از مدتی به درجه سرهنگ تمامی نائل شدند. خاطرم هست روزی دیدم یک جوان وارد دفترم شد .آن زمان هر دو سرهنگ بودیم . بعد از سلام و علیک متوجه شدم آن جوان، شهید صیاد شیرازی است .
به نظر من ازجمله موفقیتهای بزرگ انقلاب اسلامی در کشور، ایجاد وحدت بین آحاد مردم بود که سبب پیروزی ما در برابر دشمنان بوده و هست.
از ویژگیهای خاص و موفقیتهای شهید صیاد شیرازی در آن مدتی که به فرماندهی نیروی زمینی منصوب شدند ایجاد وحدت بین این دو سازمان نظامی بود. خاطرم هست در اوایل که میگفتند "ارتشی و سپاهی دو لشگر الهی"، ایشان میگفتند" ارتشی و سپاهی یک لشگر الهی". یعنی تا این اندازه برای انسجام و وحدت این دو نیرو تلاش میکردند.
ایشان درباره وضعیت منطقه و غیره سؤالاتی کردند، بعد هم خداحافظی کردند. چند روزی از رفتن ایشان نگذشته بود که این شهید بزرگوار خود را طی نامهای به من معرفی کردند که مطابق با آن میبایستی من قرارگاه را به ایشان تحویل میدادم و به نیروی زمینی میرفتم.
در این مدت که فرمانده قرارگاه بودم اتفاقات بسیاری رخ داد که میتوان گفت برای من بسیار تلخ بود چراکه تمام به وجود آوردگان این حوادث خائنین به مملکت و انقلاب بودند.
پس از تحویل قرارگاه به شهید صیاد شیرازی خودم را به نیروی زمینی معرفی کردم و به سمت فرمانده تیپ 3 لشگر 16کردستان منصوب شدم. در همین زمان بود که جنگ تحمیلی آغاز شد.
تسنیم: اینطور که فرمودید گویا اوج اتفاقاتی که برای انقلاب رخ داد بازمان خدمت شما در غرب کشور مقارن شده بود؟
جوادی: بله واقعاً همین طور است اتفاقت بسیار مهمی در این مقطع رخ داد که مجال بیان آنها در این جلسه نیست.
تسنیم: با توجه به اینکه با وقوع انقلاب اسلامی ارتش دیگر آن سازوکار قبلی خود را نداشت و جایگاهش تضعیفشده بود خدمت در چنین شرایطی برای شما سخت نبود؟
جوادی: در بدو پیروزی انقلاب هنوز سپاه تشکیل نشده بود و بعدها هم که سپاه بهفرمان حضرت امام (ره) تشکیل شد مسئولیتهای هر دو سازمان نظامی یعنی ارتش و سپاه معلوم گردید. در قانون اساسی برای سپاه وظیفه اصلی حفظ انقلاب اسلامی و بعد حفظ حدودوثغور مملکت بود درحالیکه وظیفه اصلی ارتش حفظ حدودوثغور مملکت و بعد حفظ انقلاب تعریفشده است. تقریباً وظایف هر دو سازمان شبیه هم است منتها با تقدم و تأخری که در اهداف وجود دارد.
در اوایل پیروزی انقلاب گروهی از مخالفان، بخشهایی از مملکت مانند کردستان، گنبد، نقده، خوزستان،پاوه، نوسود و غیره را به آشوب کشیده بودند در اینجا وظیفه هر دو نیرو از بین بردن این آشوبها بود که باز هم با توجه به تشکیل ابتدایی سپاه این وظایف به ارتش واگذار میشد.
در غائله کردستان تنها لشگر درگیر در این ماجرا لشگر کردستان بود. اما در نقده ارتش و سپاه باهم فعالیت میکردند. بنابراین در برخی مناطق ارتش در برخی مناطق سپاه و در برخی مناطق نیز این دو سازمان در همکاری باهم اقداماتی را انجام میدادند.
البته آن زمان در هر دو سازمان نفوذیهایی وجود داشت که تلاش داشتند بین این سازمان نظامی اختلاف بیندازند و مانع از همکاری مشترک آنها شوند که خب کمکم این افراد شناسایی میشدند. لازم است بگویم از ویژگیهای خاص و موفقیتهای شهید صیاد شیرازی در آن مدتی که به فرماندهی نیروی زمینی منصوب شدند ایجاد وحدت بین این دو سازمان نظامی بود. خاطرم هست در اوایل میگفتند "ارتشی و سپاهی دو لشگر الهی" ولی ایشان میگفتند" ارتشی و سپاهی یک لشگر الهی". یعنی تا این اندازه برای انسجام و وحدت این دو نیرو تلاش میکردند.
در جنگ نیز هر دو سازمان نظامی در کمال مهر و محبت باهم همکاری داشتند. البته منافقان و خائنان سعی در ایجاد اختلاف و مشکلات داشتند اما به دلیل تأکید امام(ره) بر موضوع وحدت این موضوع عملی نشد. به نظر بنده ازجمله موفقیتهای بزرگ انقلاب اسلامی ایجاد وحدت بین آحاد مردم بود که سبب پیروزی ما در برابر دشمنان بوده و هست.
تسنیم: چه شد به همدان آمده و فرماندهی تیپ مستقل 316 زرهی همدان بر عهده گرفتید؟
جوادی: خاطرم هست قبل از ورود به اتاق فرماندهی که البته آن زمان شورایی اداره میشد، شهید سرلشگر نامجو نماینده امام(ره) در شورای عالی دفاع به من گفت: "جوادی درود به تو، من دست تو را میبوسم، تو با ایستادگی خود در برابر مزدوران در کردستان که مانع از سقوط پادگان سنندج شد، آبروی ارتش را خریدی، آبروی ما را حفظ کردی، عظمت ارتش را به رخ خائنانی که میخواهند این ارتش منحل شود کشیدی و.." خلاصه به من محبت کردند.
وقتی وارد اتفاق شورای فرماندهی شده و خود را معرفی کردم گفتند بایستی تیپ زرهی همدان را تحویل بگیرید من به آنها گفتم که در این مدت از خانواده دور بودم و غیره، اجازه دهید مسئولیت این تیپ را نپذیرم، شغل دیگری به من دهید. آنها در جواب گفتند یا تقاضای بازخریدی کن یا مسئولیت را بپذیر. من آن زمان 19 سال خدمت کرده و هنوز نزدیک به 11 سال از خدمتم باقیمانده بود، از طرفی به ارتش عشق میورزیدم به ویژه آن هم درزمانی که باید دینم را به کشور، مردم و سازمان ادا میکردم. به همین دلیل مسئولیت تیپ همدان را بر عهده گرفتم.
تسنیم: درباره اقدامات این تیپ در 8 سال دفاع مقدس بگویید؟
جوادی: تیپ مستقل 316 زرهی همدان در تاریخ 20/7/ 59 وارد خوزستان شد. نخستین عملیات رزمندگان به نام عملیات نصرتوسط این تیپ و تیپ یک لشگر 16 در 15 دیماه سال 59 انجام شد. در این عملیات 1500 نفر از دشمن اسیر و تلفاتی از دشمن نیز گرفتیم و بعد هم عقبنشینی کرده به جای اول خود بازگشتیم.
مجدداً این تیپ در عملیاتی به نام "شهیدان رجایی و باهنر" شرکت و تا نزدیک کرخه نور پیش رفت که سبب عقبنشینی دشمن شد. سومین عملیات به نام "کرخه نور" توسط این تیپ انجام شد که تغییر نام "کرخه کور" به نام "کرخه نور" را به دنبال داشت.یعنی از زمانی که این تیپ به همراه تعدادی از پرسنل سپاه حمیدیه به فرماندهی سردار شهید علی هاشمی توانست دشمن را از ضلع شمالی "کرخه نور" عقب براند، نام این منطقه به نام "کرخه نور" تغییر کرد.
تسنیم: درباره شهید هاشمی و همکاریتان با ایشان بگویید؟
جوادی: رابطه من و شهید هاشمی مثل رابطه یک بردار بزرگ با یک بردار کوچک بود .ما رابطه بسیار حسنهای باهم داشتیم. حتی پدر شهید هاشمی پیش من آمده و از اینکه وی به خانوادهاش کمتر سرکشی میکرد گلایه میکرد و از من میخواست اندکی او را نصیحت کنم. این قدر دوستی ما نزدیک شده بود که رابطه برادری داشتیم.
ما دو عملیات مشترک با 40 نفر از نیروهای تحت امر شهید هاشمی انجام دادیم. افرادی که واقعاً میتوان گفت هر یک نفر از آنها برابر 10 رزمنده بودند. ما حوادث و سختیهایی را با ایشان گذراندیم تا اینکه به عملیات الی بیتالمقدس رسیدیم. در حین عملیات نیز با همین شهید بزرگوار و 50 نفر از پرسنل ایشان اقداماتی انجام دادیم.
تسنیم: درباره عملیات الی بیتالمقدس بگویید؟
جوادی: این عملیات 40 روز بعد از عملیات فتح المبین اجرا شد و نشاندهنده آمادگی فرماندهان و یگانهای ایرانی است که اجازه ندادند در طول این مدت دشمن ضربات و آسیبهایی که در عملیات فتح الم بین از نیروهای ما دریافت کرد بود را جبران کند.
دومین ویژگی این عملیات این بود که تمام نیروهای مسلح این مملکت مانند ارتش، سپاه، نیروهای مردمی، نیروهای هوایی، دریایی، جهاد سازندگی و نیروی انتظامی حضور داشتند. نکته سوم این است که این عملیات در منطقهای به وسعت 5 هزار و 500 کیلومترمربع انجام میشد که تقریباً سه برابر وسعت منطقه عملیات فتح المبین بود و بهنوعی کل منطقه خوزستان را شامل میشد.
عملیات الی بیت المقدس 40 روز بعد از عملیات فتح المبین اجرا شد و نشاندهنده آمادگی فرماندهان و یگانهای ایرانی است که اجازه ندادند در طول این مدت دشمن ضربات و آسیبهایی که در عملیات فتح المبین از نیروهای ما دریافت کرد بود را جبران کند.
یکی از موفقیتهای عملیات بیتالمقدس آن هم با این وسعت این بود که دشمن تا روز 17 اردیبهشتماه از محل تک اصلی عملیات باخبر نشد.
این منطقه از شمال به کرخه نور و محل استقرار تیپ 3 زرهی همدان، از شرق به رودخانه کارون، از غرب به هورالعظیم و از جنوب نیز به رودخانه اروند منتهی میشد.
این عملیات در صورت موفقیت شهرهایی که در این منطقه زیر آتش توپخانه دشمن بودند را محفوظ کرده و در عوض شهرهای عراق مثل بصره و غیره را زیر آتش توپخانه ما قرار میداد.
این عملیات با عبور از دو رودخانه کارون و کرخه انجام میشد که عبور از آنها یک عملیات مشکل به شمار میآمد چراکه نیاز به وسایل بسیار و برنامهریزی دقیق داشت. تک اصلی عملیات نیز در مسیری انجام میشد که دشمن هیچگاه فکر نمیکرد رزمندگان ما بخواهند از آن نقطه وارد عمل شود. دشمن فکر میکرد اگر عملیاتی انجام شود از محل استقرار تیپ 316 زرهی همدان در کرخه نور انجام میگیرد نه از رودخانه کارون. به همین دلیل تمام نیروهای خود را در مقابل تیپ 316 زرهی همدان مستقر کرده بود.
تسنیم: اینگونه که کار برای رزمندگان تیپ 316 زرهی همدان خیلی سخت میشد؟
جوادی: بله همینگونه است. در این عملیات حجم آتش بر سر ما بسیار زیاد بود چراکه فاصله کمی با دشمن داشتیم. جالب است بدانید حداکثر عرض رودخانه کرخه نور 100 متر است. این قدر این فاصله کم بود که ما حتی فحشهایی که هر دو طرف توسط بلندگوهای دستی به هم میدادند را به راحتی میشنیدیم .
یکی از موفقیتهای عملیات بیتالمقدس آن هم با این وسعت این بود که دشمن تا روز 17 اردیبهشتماه از محل تک اصلی عملیات باخبر نشد. یعنی از 12 اردیبهشتماه که عملیات شروع شد تا روز 17 نیروهای عراقی، توان خود را به جنگ با تیپ 316 زرهی همدان معطوف کرده بودند. در آن زمان ما بیش از صد کیلومتر با خرمشهر فاصله داشتیم به همین دلیل رزمندگان ما از بخشی از رودخانه کارون عبور کردند که کمترین فاصله را با خرمشهر داشت.
ازآنجاکه عراقیها فکر نمیکردند نیروهای ایرانی توان عبور از کارون را داشته باشند به همین دلیل در این منطقه نیروی کمی مستقر کرده بودند.
تسنیم: اگرچه صحبت شما درست است اما به نظرم عملکرد تیپ زرهی همدان هم خیلی خوب بوده بهگونهای که توانستید دشمن را فریب دهید.
جوادی: بله ما در این 7 روز طوری عمل کردیم که دشمن تمام حواسش به ما معطوف شده بود و از حضور باقی نیروها در کارون بیخبر بود. غفلت دشمن به حدی بود که 24 ساعت قبل از شروع عملیات نیروهای ما با استفاده از تاریکی شب توانستند با کمترین مانع خود را به جاده اهواز خرمشهر برسانند و مواضع خود را تحکیم کنند.
در اینجا تیپ 3 زرهی وظیفه خود را به نحو احسن انجام داد. تازه روز 17 اردیبهشتماه بود که دشمن فهمید تک اصلی از کدام سمت است به همین دلیل نیز هواپیماهای خود را برای نابودی پلهای شناور ما فرستاد که البته 6 جنگنده دشمن توسط پدافند هوایی ما ساقط شد و سبب عقبنشینی دشمن از مقابل ما گردید. ما نیز از فرصت پیشآمده استفاده کرده با تعقیب دشمن از رودخانه کرخه نور عبور کردیم.
در اصل وظیفه ما در عملیات بیتالمقدس این بود که از رودخانه کرخه نور عبور کرده، دشمن را در ضلع جنوبی کرخه نور معدوم کنیم و تک خود را به سمت پادگان حمیدیه ادامه دهیم .
تسنیم: چه تعداد از نیروهای ما در کرخه نور مستقر بودند و حجم نیروهای دشمن چه تعداد بود؟
جوادی: در این عملیات ارتش سه لشگر و 4 تیپ و نیز سپاه دو لشگر و 6 تیپ داشت که جمعاً 5 لشگر و 11 تیپ میشدیم درحالیکه ارتش عراق 3 لشگر زرهی، یک لشگر مکانیزه، دو لشگر پیاده و 19 تیپ داشت. همدان طور که میدانید در اینگونه عملیاتها نیرویی که به دشمن حملهور میشود باید دو برابر باشد اما ما در عملیات نصف نیروهای عراقی بودیم.
این جمله که امام (ره) فرمودند" خرمشهر را خدا آزاد کرد" واقعاً درست است. ناگفته نماند در این عملیات اگر تیپ همدان بهموقع حرکت نمیکرد شاید حوادث ناگواری برای آزادسازی خرمشهر و دیگر یگانهای رزمی رخ میداد.
به جرئت میگویم تیپ 3 زرهی همدان از یگانهای افتخارآفرین در طول 8 سال دفاع مقدس بود که موجودیت این تیپ در عملیات بیتالمقدس بسیار کارساز شد.
به جرئت میگویم تیپ 3 زرهی همدان از یگانهای افتخارآفرین در طول 8 سال دفاع مقدس بود که موجودیت این تیپ در عملیات بیتالمقدس بسیار کارساز گردید.
اگر تیپ همدان در این عملیات بهموقع حرکت نمیکرد شاید حوادث ناگواری برای آزادسازی خرمشهر و دیگر یگانهای رزمی رخ میداد.
همانطور که میدانید عملیات بیتالمقدس در سه مرحله انجام شد. اما تیپ همدان ظرف مدت سه روز توانست با تعقیب دشمن خود را به مرز رسانده و پاسگاههای مرزی ساسان، خاتمی و طلاییه را آزاد کند. این تیپ وقتی روز 18 اردیبهشتماه خود را به مرز رساند توانسته بود بیش از نیمی از مساحت 5 هزار و 500 مترمربعی منطقه را آزاد کند.
تسنیم: پس یعنی نیروهای ما ماجراهای عجیبی را در این عملیات تجربه کردهاند؟
جوادی: بله؛ اگرچه برخی امداد غیبی را قبول ندارند اما ما در طول 8 سال دفاع مقدس شاهد امداد غیبی بزرگی بودیم. بهعنوانمثال در حفظ پادگان سنندج وقتی همه مخالفان حمله کردند تا این پادگان را مانند دیگر پادگانها ساقط کرده و موجودیت کردستان آزاد را اعلام کنند اتفاقاتی رخ داد که در حیطه قدرت ما نبود. ما تنها با مدد خدای کریم توانستیم این کار را انجام دهیم. کار خدا بود که نیروهایی که تا روز گذشته شعار میدادند "خدمت ما تمام است" و تبعیت نمیکردند را برای دفاع از پادگان بسیج کرد .
در عملیات بیتالمقدس نیز وقتی تیپ ما در منطقهای به وسعت 2 هزار کیلومتر حرکت میکرد دشمن میتوانست ما رو دور زده و اسیرمان کند. اما به لطف خدا ما توانستیم در منطقه پیش روی کنیم.
تسنیم: تیپ مستقل 316 زرهی همدان تا سوم خردادماه در آن منطقهای که به تصرف خود درآورد مستقر بود یا اینکه به دیگر نیروهای نظامی در خرمشهر پیوست؟
جوادی: خیر ما تا آخرین روز در منطقه مستقر بودیم چراکه در غیر این صورت با توجه به برتری دشمن در بخش تحرک و جابهجایی نیروها اتفاقات بدی رقم میخورد. یعنی در صورت جابهجایی ما دشمن میتوانست نیروهای ما را در منطقه دور زده و نابودشان کند البته ارتش عراق در روز 24 اردیبهشتماه به حمله کرد تا ما را عقب زده و منطقهای برای مانور داشته باشد اما کارکنان ایثارگر ما ایستادگی کردند و با وجود دستور عقبنشینی که شهید صیاد شیرازی به ما داد اما نیروهای ما اطاعت نکرده و گفتند تا پایان کار میمانیم.
اگر امروز میبینید که ما در مقابل امریکای جنایتکار ایستادهایم به دلیل پذیرفتن اصل" حرکت در مسیر شهدا" توسط مردم است.
اینکه میبینید فرماندهی معظم کل قوا اینچنین محکم در مقابل دشمنان ایستادهاند به این دلیل است که به مقاومت مردم و جوانان این کشور در برابر دشمنان مطمئن هستند و میدانند که جوانان امروز بهتر از ما قدیمیها در برابر دشمنان ایستادگی میکنند.
تسنیم: اگر خاطره ویژهای از این عملیات دارید بیان کنید؟
جوادی: وقتی به سهراهی جوفه رسیدیم و فاصلهای 20 کیلومتری با سهراهی اهواز ـ خرمشهر داشتیم خانم محجبهای را دیدم که چادر به سر در جاده راه میرفت. وقتی به نیروهای ما رسید و خودش را معرفی کرد، متوجه شدم ایشان فاطمه نواب صفوی دختر شهید نواب صفوی هستند.از او پرسیدم: اینجا چه میکنید؟ گفت:" داشتم به سمت خرمشهر میرفتم، صدای نیروهای شمار را که شنیدم سمت شما آمدم ببینم چه خبر است". به او گفتم: در این وضعیت چگونه جرئت کردید اینجا بیایید؟ گفت: "چیزی نیست، شما چطور اینجا فعالیت میکنید من هم مثل شما". آنجا ایشان با من مصاحبهای کردند و رفتند. اما بدانید وجود و حضور این خانم حقیقتاً برای نیروهای ما مایه امیدواری و خوشحالی بود چراکه میدیدیم در آن وضعیت جنگی، زنی میتواند به راحتی در منطقه تردد کند.
تسنیم: و پیام شما در سالروز آزادسازی خرمشهر چیست؟
جوادی: اگر امروز میبینید که ما در مقابل امریکای جنایتکار ایستادهایم به دلیل پذیرفتن اصل" حرکت در مسیر شهدا" توسط مردم است. من این روز مقاومت را به تمام ملت ایران تبریک میگویم.سوم خردادماه روز ایثار، روز آزادسازی خرمشهر، روز مقاومت ملی و روز وحدت است.
این روز نمادی از مقاومت مردم ایرانزمین است. اینکه میبینید فرماندهی معظم کل قوا اینچنین محکم در مقابل دشمنان ایستادهاند به این دلیل است که به مقاومت مردم و جوانان این کشور در برابر دشمنان مطمئن هستند و میدانند که جوانان امروز بهتر از ما قدیمیها در برابر دشمنان ایستادگی میکنند. ما امروز تمام امیدمان بعد از خداوند متعال به جوانان برومند کشوراست .
انتهای پیام/ش