پرونده "کرمانشاه؛ زندگی دوباره"ــ۴/ از مدرسهسازی بسیج برای زلزلهزدگان تا فداکاری معلمان + عکس و فیلم
نیروهای جهادی از تحصیل دانشآموزان زلزلهزده نیز غافل نشده و دستبهکار ساخت مدرسه در روستاهای زلزلهزده شدهاند.
گروه دفاعی خبرگزاری تسنیم: حدود 8 ماه پیش بود که زمینلرزهای بهبزرگی 7.3 ریشتر مناطق غربی کشور از جمله استان کرمانشاه را لرزاند. در پی وقوع این زمینلرزه که کانون آن در منطقه دشت ذهاب اعلام شد، بیشترین خسارات به شهرستانهای سرپلذهاب، قصرشیرین و ثلاث باباجانی وارد شد و متأسفانه قریب به 450 تن از هموطنانمان جان خود را از دست دادند.
بیشتر بخوانید:
از همان روزهای اول وقوع زمینلرزه در غرب کشور، مردم و نیروهای امدادی بهخصوص یگانهای ارتش جمهوری اسلامی ایران و سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بهکمک زلزلهزدگان میشتابند و در یک تقسیمبندی مسئولیت امدادرسانی به شهرها به ارتش و مسئولیت امدادرسانی به روستاهای منطقه که بیشترین خسارات را دیدهاند به سپاه واگذار میشود.
- بخش چهارم:
در جریان سفر به کرمانشاه محل اسکانمان یکی از قرارگاههای جهادی در روستای "نوده" بود که توسط بسیجیان حوزه شهید چمران سپاه تهران بزرگ راهاندازی شده بود. این قرارگاه در مدرسهای قرار داشت که در جریان زلزله تخریب شده و نیروهای جهادی با کنار هم قرار دادن چند کانکس بهعنوان محل استراحت و انبار، قرارگاهی برای امدادرسانی به مردم زلزلهزده روستاهای "نوده" و "مشکنار" ایجاد کرده بودند.
شرایط زندگی در این قرارگاه آنقدر هم راحت نبود. یکی از مشکلات، وجود حشرات موذی در حجم بسیار زیاد، در این محیط بود. شبها که میخواستیم بخوابیم آنقدر پشه و مگس زیاد بود که نمیگذاشتند تا صبح کسی راحت بخوابد. تنها وسیله سرمایشی هم یک پنکه بود که روی دمای هوا خیلی تأثیرگذار نبود.
اما نیروهای جهادی با ایجاد قرارگاه در محل مدرسه تخریبشده علاوه بر خدمترسانی به مردم این دو روستا، از تحصیل بچههای این دو روستا هم غافل نشده بودند. در گوشهای از این قرارگاه، کانکسی را فراهم کرده بودند تا دانشآموزان بهعنوان مدرسه از آن استفاده کنند و از در س خواندن و تحصیل عقب نیفتند.
صبح یکی از روزهایی که در این قرارگاه بودیم، مهیا شدیم تا گزارشی هم از نحوه تحصیل دانشآموزان این مدرسه کوچک تهیه کنیم. ایام امتحانات بچهها بود و معلم مدرسه مشغول گرفتن امتحان از بچهها بود. صبر کردیم تا قدری سر معلم مدرسه خلوت شود. دانشآموزان این مدرسه که تعدادشان از ده نفر تجاوز نمیکرد از سر و کول معلم بالا میرفتند و معلم هم واقعاً صبور بود. بالاخره فرصت مناسبی پیدا شد و بهسراغ معلم مدرسه رفتیم.
معلم، مردی حدوداً 50ساله و اهل گیلانغرب بود که تمامی امور مدرسه را خود بهتنهایی انجام میداد، یعنی هم مدیر مدرسه بود، هم ناظم؛ هم معلم، هم دفتردار و یعنی تمام مدرسه را یکنفره میچرخاند.
دقایقی با او همکلام شدیم تا درباره مدرسهاش و مشکلات و کارهای انجامشده پس از زلزله بپرسیم، به ما میگفت: «پیش از زلزله این مدرسه ساختمان داشت اما بر اثر زلزله ساختمان مدرسه تخریب شد و پس از مدتی نیروهای جهادی با کمک خیرین کار ساخت مدرسه را آغاز کردند. به ما اطلاع دادند که قرار شده تا پایان شهریور ماه و پیش از آغاز سال تحصیلی کار ساخت مدرسه به پایان برسد و بچهها سال تحصیلی جدید را در مدرسه جدید خود آغاز کنند».
ادامه که داد فهمیدیم واقعاً کار سختی را بهعهده دارد. او کلاسی را اداره میکند که هر شش پایه تحصیلی دبستان با هم در آن حضور دارند و باید همزمان کار آموزش به 6 پایه تحصیلی را پیش برد که واقعاً کار سختی است.
برایمان میگوید: «دیماه سال گذشته عمر خدمتی من تمام شده بود و میبایست بازنشسته میشدم اما بهخاطر بچهها ماندم تا سال تحصیلی آنها تمام شود».
این معلم منزلش هم در گیلانغرب است و هر روز با طی مسافتی طولانی به روستا میآید و دوباره همین راه را برمیگردد، این واقعاً معنی همان ایثاری است که شغل معلمی در وجود خود دارد، این که بازنشسته شده باشی ولی برای اینکه تحصیل دانشآموزانت نیمهتمام نماند بمانی و با جانودل برای آنها کار کنی.
نیروهای جهادی بهخوبی میدانند آغاز سال تحصیلی در فصل پاییز همراه با آغاز فصل سرما در مناطق کوهستانی کرمانشاه و سرپل ذهاب است و دانشآموزان میبایست محیطی امن برای درس خواندن در اختیار داشته باشند.
بر همین اساس نیروهای جهادی بسیج کار ساختوساز مدرسه را آغاز کردهاند و پیریزی و فونداسیون مدرسه را به اتمام رساندهاند و امکانات لازم برای ساخت یک مدرسه مقاوم در برابر زلزله و مجهز را به منطقه آوردهاند تا در سال تحصیلی جدید دانشآموزان روستای نوده دیگر لازم نباشد برای تحصیل به کانکسی کوچک و احتمالاً سرد بروند.
انتهای پیام/*