این نماز می‌شود أحلی من عسل؛ خاطراتی درباره شهریار از زبان شاگردش

این نماز می‌شود أحلی من عسل؛ خاطراتی درباره شهریار از زبان شاگردش

اصغر فردی، شاعر، ادیب و پژوهشگر تبریزی روز گذشته در ۵۵ سالگی بر اثر ایست قلبی درگذشت. او از شاگردان مخصوص محمدحسین بهجت تبریزی (شهریار) بود.

به گزارش خبرنگار فرهنگی باشگاه خبرنگاران پویا، اصغر فردی، از فعالان فرهنگی و از شاگردان شهریار، روز گذشته بر اثر سکته قلبی درگذشت. علاوه بر کوشش‌های فردی در عرصه ادبیات، او نقش سزاواری در شکل‌گیری انجمن‌های دوستی میان کانون‌های فرهنگی ایران با آذربایجان داشت و در ترویج ایران دوستی در کشورهای همسایه با محوریت نام استاد شهریار کوششی ارجمند انجام داده بود.

این نویسنده نام آشنا علاوه بر سال‌ها ملازمت و همراهی استاد شهریار آثار صوتی و قلمی بسیاری را از خود به جا گذاشته که از این جمله می‌توان به تصحیح و انتشار «دیوان صافی تبریزی»، «شهریار و انقلاب»، «تبریزیات»، «شورش‌ ما» و چند آلبوم صوتی اشاره کرد. فردی از جمله افرادی بود که تا دهه آخر حیات شهریار با او همراه بود و این همراهی و ملازمت، سبب شده بود تا به یکی از منابع اصلی در شناخت شخصیت شهریار تبدیل شود. بخش‌هایی از خاطرات او از استاد شهریار در گفت‌وگو با تسنیم بازنشر می‌شود:

بهترین غزل از نظر شهریار

سال 71 مجموعه‌ای با عنوان «شهریار و انقلاب اسلامی» را منتشر کردم، قبل و بعد از این اثر در مجموعه‌ای اشعار انقلابی شهریار منتشر نشد. آن زمان هم بنده بر حسب مشاهده غفلت این اثر را منتشر کردم. من در حوزه نشر فعالیت نمی‌کنم، ناشر باید همه شعرها را چاپ می‌کرد، شعرهای او آماده بود و خانواده شاعر با ناشری قرارداد داشتند و امتیاز نشر اثر استاد به آنها واگذار شده بود، اما هربار که کلیات استاد شهریار چاپ می‌شد می‌دیدیم که سروده‌های انقلابی استاد شهریار محذوف است، انشاالله که در این عمدی نبوده است. می‌گوییم سراغ نگرفته‌اند. به همین دلیل دفتری را با همکاری انتشارات الهدی در 350 صفحه چاپ کردیم به این امید که توجه ناشر به این دسته از شعرها هم جلب شود. 20 سال هم گذشت، اما شعرهای استاد باز هم چاپ نشد. کلیات استاد با شمارگان بالا به فروش می‌رود، اما شعرهای انقلابی استاد در این آثار منتشر نمی‌شد.

خیلی‌ها از علاقه استاد شهریار به انقلاب اسلامی ناراحت بودند و هستند. ناراحتی‌‌هایی که در تقارن روز شهریار با روز شعر و ادب رخ داد نیز از همین دست است. شهریار با همه چیز خود به حمایت از انقلاب اسلامی بلند شد. او هر ماه نصف حقوق ماهیانه‌اش را برای بازسازی مناطق جنگی پرداخت می‌کرد. یکی از دوستان می‌گفت که شهریار بی‌هزینه‌ترین شاعر برای انقلاب بود، من در جواب گفتم برعکس، هزینه هم پرداخت کرد؛ هم مادی و هم معنوی. نصف حقوق امروزه رقم قابل توجهی می‌شود، آن هم در طی چند سال. شهریار آدم نامشهوری نبود که در پناه کنگره‌های شعر و خبرگزاری‌ها مشهور شود، او شهرتی داشت که آن را قربانی و خرج کرد. با همان شهرت گفت که از این انقلاب حمایت می‌کنم.

از او در برنامه‌‌ای رادیویی پرسیدند که به نظر شما، به عنوان بزرگترین غزل‌سرای معاصر، بهترین غزل چیست، گفت غزل «خدایا خدایا، تا انقلاب مهدی خمینی را نگه دار». در آخر برنامه گوینده دوباره این سوال را تکرار می‌کند، که استاد باز همین جواب را می‌دهد.

ویژگی‌های فنی و محتوایی اشعار انقلابی شهریار، تأثیرگذاری او بر دیگر شاعران این حوزه، علاقه شهریار به ایران و تلاش کشورهای همسایه برای مصادره کردن این شاعر و تحریف اشعار او و همچنین ذکر خاطراتی از شهریار از دیگر بخش‌های این نشست بود که مشروح آن در روزهای آتی منتشر می‌شود.

تحریف رؤیای صادقه آیت‌الله مرعشی درباره شهریار

رؤیای مرحوم آیت‌الله مرعشی نجفی و شعر خواندن شهریار در محضر حضرت امیر(ع) صحیح است،‌ اما صورت دیگری غیر از آنچه نقل شده دارد. برای نمونه اینکه می‌گویند حضرت امیر(ع) فرموده‌اند که شهریار ما را بیاورید و... صحیح نیست؛ به همین دلیل ما برای نخستین‌بار نامه آیت‌الله مرعشی نجفی را که مزین به به سجع و مُهر این مرجع فقید است، منتشر کرده‌ایم. در این نامه گفته شده که اصل رؤیا چگونه بوده است.

آیت‌الله مرعشی نجفی خواب می‌بینند که حضرت امیر(ع) به شعرای شیعه در مسجد کوفه بار می‌دهند،. آیت‌الله مرعشی نجفی از این میان نام چند شاعر خاطرشان مانده است، از جمله  میرزا کاظم ازری، محتشم کاشانی و... که نشسته‌اند و حضرت می‌فرمایند: کجاست شاعر ما؟ شهریار را می‌آورند،‌ جار می‌زنند،‌ شهریار تبریزی و واردش می‌کنند ـ البته شهریار شهره به تبریزی نبود ـ شهریار می‌نشیند و حضرت امیر(ع) می‌فرمایند که شعرت را بخوان. استاد نیز شعر می‌خواند اما نه شعر «علی ای همای رحمت» را، بلکه  شعر «علی آن شیر خدا شاه عرب،‌ الفتی داشته با این دل شب...» را می‌خواند. طبقه گفته آیت‌الله مرعشی؛ این خواب همان شبی رخ داد که شهریار  این شعر را در  شب بیست و یکم ماه مبارک رمضان سروده بود. حضرت به شهریار برات می‌دهند و شهریار را مرخص می‌کنند... .

شهریار در توضیح این خواب به من گفت من همان شبی که این شعر را سرودم،‌ خودم نیز این خواب را دیده‌ام، عین همان رؤیا را. علاوه بر آیت الله نجفی، دو سه نفر از علمای دیگر هم این خواب را دیده‌ بودند‌. این مرجع فقید نقل می‌کند که وقتی برای نماز صبح از منزل بیرون می‌آید، در همسایگی خود آیت‌الله قاضی را می‌بیند و می‌پرسد تو شهریار را می‌شناسی؟ آیت‌الله قاضی می‌‌پرسد تو هم دیده‌ای؟... .

ما 30 سال است که صبر کرده‌ایم. در این 30 سال بارها این رؤیا به شکل‌های دیگری نقل شده است،‌ اما ما در کتاب «شهریار و انقلاب ملت» برای نخستین‌بار این نامه ممهور به مهر آیت‌الله مرعشی نجفی را منتشر کردیم تا اصل رؤیا بر همگان روشن شود. من این نامه را در اوراق استاد دیده بودم اما استاد اجازه خواندن به من نمی‌داد. یکبار دیدند که من از اینکه اجازه نمی‌دهند ناراحت شده‌ام،‌ گفت بیا این نامه را داشته باش، اما بعد از مرگ من مجاز به خواندن هستی.

پایگاه اطلاع‌رسانی khamenei.ir نیز چندی پیش خاطراتی از او درباره مراودات شهریار با رهبر انقلاب منتشر کرده که بخشی از آن بازنشر می‌شود:

این نماز می‌شود أحلی من عسل!

بلاشک می‌توانم بگویم که استاد یک شیفتگی و شوق بی‌بدیلی نسبت به امام و آقا داشتند. پس از انقلاب و تفویض امامت جمعه‌ی تهران به معظم‌له، مرحوم استاد با ایشان آشنا شدند و این آشنایی بلافاصله و شاید از همان اولین نظر به یک علاقه و عشقی بدل شد. استاد اهل عبادت و ذکر دائم بود و جز اخبار و خطابه‌های حضرت امام خمینی به تلویزیون نگاه نمی‌کردند، اما از نخستین هفته‌های نماز جمعه‌ی ایشان، مداوم و تعقیب‌کننده‌ی خطبه‌ها و کل نماز ایشان شدند، اما با چه کیفیتی؟

حتی نکته‌ای بین جوانان متدین متداول شده بود که این را کسی به اعتبار علاقه‌ی استاد حکیم به نمازهای آقای خامنه‌ای به ایشان نقل کرده بود و از آن پس استاد آن لطیفه را می‌گفتند و می‌خندیدند و به لطافت در باب بحث رایج وجوب نماز جمعه می‌گفتند: این وجوب قید دارد و اگر آقای خامنه‌ای بخواند، واجب است.



در تحسین و تبجیل نماز آقای خامنه‌ای می‌فرمودند: نماز با این شرائط می‌شود أحلی من عسل. همه‌ی زیبایی‌ها و شرائط کمال در ایشان مجتمع است و نماز ایشان جشنواره‌ای از شیوایی‌هاست. امام جمعه‌ای که صدایی به این گرمی و بمی و گیرایی دارد، فصاحت و بلاغتی چندین، جزالت و سلاست بیانی چندان، لهجه و رعایت قواعد تجویدی در قرائت خطبه‌ی عربی هم مزید بر این‌ها و شگفت‌تر این‌که نماز را به آوازی دلاویز در مقامات می‌خوانند. این می‌شود مجموعه‌ی زیبایی‌ها و مجمعه‌ی گل‌ها. این عشق استاد حکیم به اقامه‌ی نماز جمعه توسط آقا در شِعری نیز بازتاب یافت.

یک روز فرمودند: آقای خامنه‌ای سوره‌ی منافقون را در گوشه‌ی رهاب تلاوت می‌کنند، اما رهاب یک روایت قدیم دارد که من از قُدما آموخته‌ام. دستگاه ضبط صوتی بیاور که بخوانم و به آقای خامنه‌ای برسان. ایشان رهاب را بسیار کامل خواندند و غزلی را هم به دستخط خود نوشتند و توشیح به نام آقا کردند تا خدمتشان برسانیم. به اتفاق دوستی با دفتر معظم‌له تماس گرفتیم و سال 1364 بود که هم نوار و هم شعر را تقدیم ایشان کردیم.

انتهای پیام/

واژه های کاربردی مرتبط
واژه های کاربردی مرتبط
پربیننده‌ترین اخبار فرهنگی
اخبار روز فرهنگی
آخرین خبرهای روز
فلای تو دی
تبلیغات
همراه اول
رازی
شهر خبر
فونیکس
میهن
طبیعت
پاکسان
triboon
گوشتیران
رایتل
مادیران