کارگردان نمایش چراغ آخر: نداشتن پدر یا مادر کارگردان یا تهیه‌کننده، نشانه ضعیف بودن من نیست

کارگردان نمایش چراغ آخر: نداشتن پدر یا مادر کارگردان یا تهیه‌کننده، نشانه ضعیف بودن من نیست

کارگردان نمایش چراغ آخر می‌گوید در شرایط کنونی حمایت از گروه‌های جوان اندک است و همه چیز به داشتن رابطه و چهره‌ ختم می‌شود.

به گزارش خبرنگار فرهنگی باشگاه خبرنگاران پویا، ثمر امین‌پور چندی است در تماشاخانه همای سعادت نمایش «چراغ قرمز» را روی صحنه برده است تا داستان کودکان کار مشغول در چهارراه‌های شهر را بازگو کند. او ابتدا این نمایش را در تماشاخانه شهرزاد روی صحنه برده بود، هم‌اکنون برای ادامه نمایشش به تنها سالن غرب تهران رفته است. آنچه می‌خوانید گفتگوی مفصلی است که با این کارگردان تئاتر داشتیم.

***

دغدغه شما از انتخاب این متن چه بود؟ چه شد که برای اجرا سراغ چنین ایده‌ای رفتید؟

امین‌پور: نمایشنامه چراغ آخر را چهار سال پیش به نویسندگی دوست خوبم آقای شاهین کهن خواندم، یادم هست که متن حال و هوای من را خیلی تغییر داد و دوست داشتم آن را کار کنم؛ اما  در این چهار سال جرات این کار را نداشتم . هر روزی که متنی را می‌خواندم تا کاری انجام دهم چه تک اجرا، چه جشنواره و چه اجرای عموم هیچ متنی مثل چراغ آخر دلم را نمی‌لرزاند. به همین خاطر گفتم که اگر چراغ آخر دلم را لرزانده باید اجرا بشود. نوشته شاهین کهن، یک موضوعی دارد که فضای تلخی است و حین اجرا حال خیلی‌ها را ممکن است بد کند؛ اما خیلی حرف‌ها می‌زند که با توجه به تلخ بودن عین واقعیت است و واقعیت تلخ این است که ما انسانیت‌ها را فراموش کرده‌ایم و یادمان می‌رود آدمیم و بنی‌آدم اعضای یکدیگرند.  این متن این حرف را می‌زند که چرا پشت هم را خالی می‌کنیم؟ چرا با هم بد حرف می‌زنیم و بد رفتار می‌کنیم، اعتماد می‌کنیم و بعد از آن طرف پشت همدیگر را خالی می‌کنیم؟ حرف‌هایی بود که در قالب زندگی در این کار زده شده است. من می‌خواستم که حتما این نمایش روی صحنه برود تا مردم ببینند. شاید ما آدم‌ها همه کتاب بخوانیم، اخبار گوش بدهیم، از حوادث با خبر باشیم؛ ولی معمولاً رسالت فیلم و تئاتر و سینما این است که یک سری حرف‌ها را بصری بزنند. چون این بصری بودن در ذهن انسانها می‌ماند و به همین خاطر خواستم چراغ آخر به روی صحنه برود.

این نمایش در اولین جشنواره پردیس تئاتر شهرزاد روی صحنه رفته است و گویا نظر داوران هم در مورد کار خوب بوده است.. درباره جشنواره‌ای که شرکت کردید چه نظری دارید؟

امین‌پور: جشنواره شهرزاد خیلی حال و هوای خوبی داشت. حضور جوانانی که دغدغه تئاتر و صحنه دارند و دور هم جمع شده بودند. حضور 300گروه  تئاتری در این جشنواره از شهرهای مختلف و راه‌یابی سیزده گروه به مرحله نهایی‌، شور شوق عجیبی را در میان علاقه‌مندان تئاتر به وجود آورده بود.  هنوز نمی‌توانم بگویم که در اجراهای عموم چه اتفاقی خواهد افتاد و چه بازخوردی خواهیم گرفت؛ چون امشب شب اول نمایش ما بود.امیدوارم همان بازخورد سالن 320 نفری شهرزاد را داشته باشیم که تماشاگران  بعد از پایان اجرا حدود پنج دقیقه ایستاده ما را تشویق کردند.

ثمره امین‌پور از کی و کجا کار بازیگری وکارگردانی  تئاتر را شروع کرد؟

امین‌پور: بنده سال 85  در موسسه بازیگری همای سعادت دوره بازیگری را در حدود یک سال و نیم گذرانده‌ام و دیپلم بازیگری دریافت کردم و بعد از آن یک دوره کارگردانی و تعدادی ورکشاپ بازیگری و کارگردانی را شرکت کردم، یک ورکشاپ  هم در کشور ارمنستان بود که به آنجا هم رفتم، یک دوره مجازی ( art management ) هم از کانادا  مدرک گرفتم‌. در واقع من تحصیلات دانشگاهی هنر ندارم، من فوق لیسانس میکروبیولوژی دارم؛ اما پدرم موقع انتخاب رشته برای دانشگاه و درس خواندن در دبیرستان گفتند که درست است که باید تحصیلاتش را انجام بدی.اگر در ذاتت باشد و در درونت باشد با مطالعه می‌توانی به آن برسی.  اصرار ایشان بود که در دانشگاه رشته تجربی بخوانم. نمی‌دانم کار درستی کردم یا غلط؛ ولی خودم اجازه ندادم که عقب بمانم  و همپای بچه‌های کارشناسی بازیگری یا کارگردانی کار و مطالعه می‌کردم. دوستان این مدلی زیاد دارم و می‌پرسیدم که در کلاس‌ها چه چیزهایی یاد می‌گیرید و چه کتب می‌خوانید و بسیار زیاد مطالعه کردم و هنوز باز کم خوانده‌ام؛ چون هنر دریایی است که انتها ندارد و غیر‌قابل‌پیش‌بینی است و مدام باید به روز باشیم.

با توجه به اینکه اولین کار رسمی است که اجرای عموم دارید، چه پروسه‌ای را طی کردید که به اینجا برسید و در کار اول چند پله رو طی کنید؟

امین‌پور: من چندین سال است که با کودک و نوجوان کار می‌کنم و در جاهایی که کار کردم مجبور بودیم که بعد هر دوره 6 ماهه یک کاری را با بچه‌ها داشته باشیم و این باعث می‌شد که من متنهای متعددی در ژانر کودک و نوجوان بخوانم   و بخواهم که متن ها را دکوپاژ کنم و کار را برای اجرا با این بچه‌ها  روی صحنه ببرم. استمرار این ماجراها در 4 یا 5 سال گذشته باعث شد تا این تجربه را کسب کنم و بخواهم که یک کار بزرگسال را به اجرای عموم ببرم . ضمن اینکه یادداشت‌برداری‌هایی که هنگام دیدن تئاترهای دیگر از تکنیک و فرم های اجرایی کارگردان‌ها بر‌می‌داشتم خیلی به من در زمینه اجرا کمک کرد  و باعث شد که در دفترچه مغز خودم همه اینها را جمع کنم که روزی بتوانم استفاده کنم و تمام تلاشمم این است که تا جایی که توانستم در نمایش چراغ آخر از تجربیاتم استفاده کنم که زمین نخورم.

اگر بخواهید با مدیران اداره کل هنرهای نمایشی در حد یک یا دو جمله صحبت کنید به عنوان کسی که شروع کار حرفه‌ای خود را زده چه می‌گویید؟

امین‌پور: اولین چیزی که می‌خواهم بگویم این است که هوای ما جوانان را بیشتر از بازیگران چهره داشته باشند. اینکه در تئاتر شهر، در تالار وحدت ، پردیس شهرزاد ، سالن‌های خوبی که در تهران وجود دارد چهره‌ها فقط کار می‌کنند و از 5 اجرا شاید فقط یک گروه جوان مشغول به کار است. من می‌گویم که بیشتر به ما اعتماد کنید و وقتی پشت در دفترتان می‌ایستیم و دو ساعت می‌نشینیم که دو دقیقه با مدیر صحبت کنیم؛ اما باز هم موفق نمی‌شویم و در آخر هم، به من اعتماد نمی‌کنند، می‌گویند که باید چهره در کارتان باشد  یا وقتی می‌خواهم تبلیغات کنم می‌پرسند بازیگر چهره شما کیست، می‌گویم ما هیچکدام بازیگر چهره نیستیم و اصلاً بازیگر چهره نداریم، بازیگران چهره هم می‌دانم که زحمت کشیده‌اند؛ ولی چرا باید بگوییم که حتما باید بازیگر چهره داشته باشید. پس ما جوانان چه باید بکنیم؟ من اگر پدرم یا مادرم کارگردان یا تهیه‌کننده قدیمی نیستند یا به جایی وصل نیستم آدم ضعیفی نیستم. قطعا ًچیزی در خودم دیدم و جرات کردیم که برویم در سازمان و بگوییم به ما مجوز بدهید ما خواستار بازبینی هستیم؛ ولی خیلی سرد با ما رفتار می‌شود و این ما را دلسرد می‌کند.

با توجه به اینکه وضعیت تئاتر الان به صورتی است که سالن‌های نمایش خیلی بیشتر از مخاطبینش هستند شما به لحاظ اقتصادی کارتان توجیه مالی دارد یا با مشکلاتی رو‌به‌رو بودید؟

امین‌پور: الان که هزینه‌ها بسیار طاقت‌فرسا است، من بسیار سختی کشیدم شاید تمام پس‌اندازهایم را هزینه کردم. پس‌انداز برای شاید روزی که مریض شوم؛ چون بیمه هم که نداریم. چهره نشدیم و خانه تئاتر هم یک سری قانون‌ها داشت و آنها را برداشت. گفتم اگر افتادم در بیمارستان بتوانم خرج دوا درمانم را بدهم ولی گفتم نه بیمارستان مهم نیست و باید کار تئاتر بکنم و حال خودم و دوستانم را خوب بکنم و کسی پشت ما نیست. دنبال اسپانسر هم که می‌رویم باز می‌گویند چهره شما کیست. مثلاً می‌گوییم فضای کار ما به سازمان شما می‌خورد پشت کار ما باشید حمایت کنید و می‌گویند نه نمی‌توانیم بودجه نداریم. در صورتی که بودجه هست به ما نمی‌دهند و می‌گویند حتی اگر یک چهره هم داشتید بس بود؛ اما چون جوانید نه. خب پس ما چه کنیم بشینیم در خانه؟ پس این عشقی که از کودکی داشتیم را به کجا برسانیم.

اگر بخواهید با یک جمله مخاطب را به سالن بکشانید چه می‌گویید؟

امین‌پور: سوال سختی است، من دارم زندگی واقعی را روایت می‌کنم نه غلوی دارد نه ادا اطوار. به من اعتماد کنید و بیایید اجرای ما را ببینید. 10 جوان هستیم که با عشق داریم روی صحنه ایفای نقش می‌کنیم.

انتهای پیام/

واژه های کاربردی مرتبط
واژه های کاربردی مرتبط
پربیننده‌ترین اخبار فرهنگی
اخبار روز فرهنگی
آخرین خبرهای روز
فلای تو دی
تبلیغات
همراه اول
رازی
شهر خبر
فونیکس
میهن
طبیعت
پاکسان
triboon
گوشتیران
رایتل
مادیران