مافیایی که نمیخواهد این مشکل حل شود
در حالی که سرانه تولید زباله در ایران کمتر از یک سوم آلمان است، دولت مرتباً به مردم تذکر میدهد که تولید زباله شما زیاد است. در حالی که تولید زباله مردم ایران زیاد نیست بلکه الگوی مصرفی که به ما داده میشود مشکل دارد و درست نیست.
به گزارش خبرنگار اجتماعی خبرگزاری تسنیم، معضل مدیریت زباله و پسماند را به جرات میتوان یکی از مهمترین دغدغههای محیط زیستی این روزهای ایران دانست. معضلی که به نظر میرسد، بنا نیست به این زودیها شاهد برداشتن گامی موثر در مسیر مهارش باشیم.
قادر رحمانزاده، کارشناس محیط زیست و فعالان محیط زیست مریوان، طی یادداشتی، معضل زباله در مریوان را مورد بررسی قرار داده؛ این یادداشت را که معضلات زباله در سراسر کشور را در مقیاسی کوچک ارزیابی میکند در ادامه میخوانید:
معضل زبالههای مریوان که این روزها به اوج خودش رسیده معضل زباله مریوان در چندین سال گذشته هرازگاهی مهمترین تیتر اخبار محیط زیستی رسانهها را به خود اختصاص میدهد. معضلی که قطعاً اثرات مخربی در کاهش جذب گردشگر در سالهای آتی خواهد داشت اما موضوع مهمتر آلودگیهای گستردهای است که گریبان مردم مریوان را گرفته است.
شیرابه یکی از سمیترین مایعات است که به عنوان پساب میشناسیم و از هر تن زباله، حدود 500 لیتر شیرابه خارج میشود. اگر بخواهیم در یک مقیاسی کوچک بررسی کنیم در شهری مثل مریوان روزانه چند صد تن زباله تولید میشود که اگر در 500 ضرب کنیم متوجه میشویم چه میزان شیرابه روزانه در این شهر تولید میشود اما این شیرابهها به کجا میروند؟ آیا جز این است که سلامت شهروندان ما را هدف قرار دادهاند؟ در علم محیط زیست هر متر مکعب آب آلوده میتواند 40 مترمکعب آب سالم را آلوده کند. شیرابه خود عامل آلودگی آب است و این آلودگی تنها مربوط به زبالههایی است که در همان روز وارد محل شدند نه زبالههایی که به مدت چهل سال در آن محل دفن شدهاند. حالا در نظر بگیرید شیرابه وارد آب رودخانهای شود که مثل رگهای بدن در زمینهای کشاورزی پخش میشود. حاصل چیست؟ آلودگی زمینهای کشاورزی و در نتیجه محصولات.
پرسش حائز اهمیت این است که چه زبالهای تولید میکنیم؟ هر زبالهای را نمیتوان طلای کثیف نامید. زبالهها به دستههای تر و خشک تقسیم میشوند که در ایران 70 درصد از زبالهها را زبالههای تر و 30 درصد را زبالههای خشک تشکیل میدهند. این میزان زبالههای تر و خشک تفاوت ما را با کشورهای پیشرو در امر مدیریت پسماند به نمایش میگذارد. چرا که از زباله تر نمیتوان، خروجی و بهرهوری انرژی که برای کارخانه زبالهسوز مفید میشود را به دست آورد. طبیعتاً زباله خشک هم بهتر میسوزد هم خاکستر کمتری ایجاد میکند اما زباله تر به جز دود و خاکستر چیز دیگری به ما نمیدهد. به علاوه زباله تر باید در دمای بیشتری بسوزد.
اگر ایران را با کشوری مثل آلمان مقایسه کنیم مشاهده میکنیم که سرانه تولید زباله در کشور ما 700 گرم و در آلمان 2200 گرم است. یعنی آلمانیها به مراتب بیشتر از ایرانیها زباله تولید میکند. این در حالی است که نسبت زباله تر به خشک که در ایران 70 به 30 است در آلمان 5 به 95 است و این یعنی در آلمان بخش اعظم زباله را به انرژی تبدیل میکنند، پسماند را مدیریت میکنند و بحران زباله هم ندارد اما در حالی که سرانه تولید زباله در ایران کمتر از یک سوم آلمان است، دولت مرتباً به مردم تذکر میدهد که تولید زباله شما زیاد است. در حالی که تولید زباله مردم ایران زیاد نیست بلکه الگوی مصرفی که به ما داده میشود است که مشکل دارد و درست نیست. کشاورزی غلط، الگوی مصرف غلط، آموزش ندادن و ورود آمایش نشده صنعت به سرزمینها است که ایجاد مشکل میکند.
چرا در شهر ما، مریوان، کارخانهای مثل کارخانه تکدانه یا کارخانه صنایع تبدیلی مواد غذایی وجود ندارد؟ با توجه به اینکه در استان کردستان مقدار زیادی میوه تولید شده و میوههای پلاسیده را میتوان به نکتار تبدیل کرد چرا به توسعه صنایع مواد غذایی به دنبال احداث مینی پالایشگاه بودهایم؟
چرا بحث تفکیک زباله همیشه از مبداء شکست میخورد؟ شهرداران چندین شهر به طور جدی روی این قضیه کار کردند ولی این اتفاق نیفتاده چون از آن طرف پیمانکار سود نمیکند! شما اگر یک روز زباله را تفکیک کنید خواهید دید که چه مقدار زباله خشک تولید خواهید کرد. زباله خشک حجمی ندارد و یک هفته جمع کردن زباله میتواند با یک شب پایان گیرد. در صورتی که در محل دفن کارگرهایی وجود دارند که برای یک سری از پیمانکارها محل را کند و کاو میکنند و روزانه چندین تن زباله پلاستیکی و کاغذی را از محل دفن خارج میکنند و درآمدهای میلیونی دارند. نه مالیاتی پرداخت میکنند نه شرکت مشخصی دارند نه هویت کارگرها مشخص است نه کسی بر آنها نظارت دارد. تمام بیمارستانها چه اتوکلاو داشته باشند چه نداشته باشند زبالههایشان را در محل دفن خالی میکنند. درمانگاهها هم همینطور. عفونت در محل دفن بیداد میکند. در چنین محلهایی کارگران بدون ماسک و دستکش مشغول به کار هستند و حشرات امان انسان را میبُرند. چه ضمانتی برای حفظ سلامت شهروندان در این مکانها وجود دارد؟
به خطر انداختن سلامت شهروندان از سوی افرادی که در محلهای دفن زباله کار میکنند یک روی قضیه است این افراد بردگان مافیای زباله هستند. شما هیچ طرح مدیریت پسماندی را در استان نمیتوانید انجام بدهید چون این مافیا وجود دارد. کل سلامتی شهروندان، پایین آمدن بهرهوری کشاورزی، آلودگی آب، آلودگی خاک و آلودگی هوا، همه اینها قربانیان این مافیا هستند.
انتهای پیام/