۹ فاکتور کلیدی برای ارزیابی ایده‌های "استارتاپی" و فرصت‌های سرمایه‌گذاری

9 فاکتور کلیدی برای ارزیابی ایده‌های "استارتاپی" و فرصت‌های سرمایه‌گذاری

اگر شما هم به دنبال راه‌اندازی یک "استارتاپ" هستید، فاکتورهای اصلی برای ارزیابی ایده‌ها و فرصت‌ها کسب‌وکاری را حتما باید بدانید تا از پس اجرا و پیاده‌سازی ایده خود برآیید.

به گزارش خبرنگار علمی باشگاه خبرنگاران پویا؛ بسیاری از متون نوشته شده در زمینه کارآفرینی شما را به صبر و تلاش و ... تشویق می‌کنند اما همیشه بدانید اگر فکر خود را وقف چیزی کنید، می‌توانید هر کاری را که می‌خواهید انجام دهید.

با توجه به گسترش فرهنگ استارتاپی در کشور و درگیر شدن جوانان صاحب ایده با این مقوله کارآفرینانه، در زیر به برخی فاکتورهای ارزیابی ایده‌ها و فرصت‌های کسب‌وکار اشاره می‌کنیم که می‌تواند در روند پیاده‌سازی ایده‌ها راهگشا و مؤثر باشد.

1-روابط

داشتن ارتباطات فعلی با مشتریان، شرکا، کارمندان، سرمایه‌گذاران و سایر افراد ضروری می‌تواند به صرفه‌جویی در زمان، کاهش هزینه‌ها و کاهش ریسک کمک بسیاری کند؛ بدون اینکه تیم شما مجبور باشد خودش روابطی را ایجاد کند که این کار به زمان زیادی نیاز داشته و این ریسک وجود دارد که اصلا نتواند چنین روابطی ایجاد کند.

برای مثال اگر شیوه کد نویسی را بلد نباشید و به یک شریک فنی نیاز داشته باشید ولی کسی را با این تخصص نشناسید، با مانع بزرگی برای راه‌اندازی کسب‌وکارتان مواجه خواهید بود لیکن این بدین معنی نیست که نباید چنین کاری را راه‌اندازی کنید بلکه فقط به این معناست که ضروری است قبل از آغاز مسیر به این فکر کنید که چه موانعی ممکن است پیش روی شما باشد.

2-دسترسی به مشتریان

اگر نتوانم طی یک دوره زمانی منطقی به تعداد کافی با مشتریان مصاحبه کنم شروع کار برایم دشوارتر می‌شود و به زمان بیشتری نیاز خواهد داشت؛ بالعکس اگر من در حال حاضر با مشتریان ارتباط داشته باشم یا دست‌کم به‌آسانی به آنها دسترسی داشته باشم می‌توانم آسان‌تر درباره محصولم بازخورد بگیرم.

اگر زمان مناسب باشد، با داشتن دسترسی به مشتریان، فروش و بازاریابی نیز ساده‌تر، سریع‌تر و ارزان‌تر خواهد بود.

3-عشق

راه‌اندازی شرکت، کاری دشوار و وقت‌گیر است؛ اگر من راه‌حلی برای مشکلی که به آن علاقه دارم ارائه یا به مشتریانی که کنارشان عشق می‌ورزم خدمات ارائه کنم، کیفیت کلی زندگی من بالاتر خواهد بود و به عقیده خودم موفق‌تر خواهم شد.

هنگام راه‌اندازی شرکت لازم است از افراد زیادی کمک بگیرید؛ گاهی این کمک‌ها بزرگ هستند، مثل درخواست برای معرفی شما به افراد کلیدی و گاهی کوچک هستند مثل درخواست برای اشتراک سایت شما با دوستان.

4-مجموعه مهارت‌های موردنیاز

اگر مجموعه مهارت‌های لازم برای انجام کسب‌وکار با مهارت‌های تیم تناسب داشته باشد ریسک کسب‌وکار کمتر می‌شود.

برای مثال توزیع را در نظر بگیرید؛ اگر من چیزی از فروش ندانم نباید به فکر کسب‌وکاری در زمینه توزیع فروش باشم؛ بالعکس، اگر کسب‌وکاری به تولید اپلیکیشن‌های مصرفی اختصاص داشته باشد که از طریق سرچ کردن مشتری پیدا می‌کنند، داشتن تیمی از متخصصان سئو می‌تواند بسیار موثر عمل کند.

اگر قرار است یک مشکل فنی دشوار را حل کنم باید مطمئن باشم که در آن زمینه فنی استعداد دارم؛ همچنین من به کارآفرینی که قبلا یک یا چند کسب‌وکار را راه‌اندازی کرده یا حداقل در زمینه مجموع مهارت‌های راه‌اندازی و اداره کسب‌وکار تجربه دارد بیشتر اعتماد می‌کنم.

5-توانایی اعتبارسنجی

از کجا می‌توانم مطمئن شوم یا با چه سرعتی می‌توانم مطمئن شوم که کسب‌وکار درستی را دنبال می‌کنم؟

اگر نتوانم ظرف یک هفته با 10 مشتری مصاحبه و ظرف چند ماه نتوانم ثابت کنم که این کسب‌وکار معتبر و درست است، نباید آن را راه‌اندازی کنم.

6-نیاز به تأمین سرمایه / توانایی ایجاد جریان نقدینگی

اگر برای آزمایش کردن یک مفهوم به پول زیادی نیاز باشد (چه به دلیل بالا بودن هزینه‌ها و چه به دلیل اینکه دستیابی به جریان نقدینگی مثبت زمان‌بر است) تأمین سرمایه از سرمایه‌گذاران و مؤسسان ضروری است.

اگر در حال حاضر سرمایه‌گذاری را نمی‌شناسید یا دست‌کم ارتباط نزدیکی با آنها ندارید باز هم با مانع و ریسک دیگری روبرو هستید؛ لیکن اگر کسب‌وکار خوبی داشته باشید این مشکل حل‌شدنی است.

جذب سرمایه، اگرچه در رسانه‌ها بسیار پررنگ و پرزرق‌وبرق به نمایش گذاشته می‌شود ولی معایب خاص خود را دارد؛ برای مثال، بخشی از کنترل کسب‌وکارتان را از دست می‌دهید و باید سهام مالکیت (و درنتیجه مزایا) را واگذار کنید.

7-تنوع

من هیچوقت همه تخم‌مرغ‌ها را در یک سبد نمی‌گذارم؛ من نمی‌خواهم زندگی‌ام به یک مشتری یا یک کارفرما وابسته باشد.

من نمی‌خواهم یک روند، یک صنعت یا یک گروه مشتری روی تمام کارهایم تأثیر بگذارد.

تنوع برای سرمایه‌گذاران راحت است اما برای کارآفرینان کمی سخت است ولی غیرممکن نیست.

8-اندازه بازار / فرصت

 فرصت‌های پیش روی شما چه قدر هستند؟ اگر هدف شما این است که شرکت غول‌پیکری بسازید، باید در بازار غول‌پیکری باشید و این بیش از هر چیز به اهداف شخصی شما بستگی دارد.

9-کیفیت و کمیت کار

کار شما تا چه اندازه لذت‌بخش است؟ به چه مقدار زمان نیاز دارد؟ بیشتر فرصت‌ها به سرمایه‌گذاری زمانی قابل‌توجهی نیاز دارند.

این فاکتور را شاید بتوان به نسبت مزایای بالقوه در نظر گرفت.

نتیجه‌گیری

واقعیت این است که از لحظه آغاز رشد، چالش‌های زیاد و فاکتورهای گوناگونی وجود دارند که احتمال موفقیت یک فرصت را تحت تأثیر قرار می‌دهند؛ بعید است فرصتی تمامی این معیارهای ایده‌آل را داشته باشد؛ بنابراین شاید لازم باشد آنچه را که توان تحملش را دارید بپذیرید و دنبال کنید.

اگر کاری عالی و ساده باشد، این احتمال وجود دارد که افراد زیادی هم به دنبال آن بروند و در نتیجه مزایای آن برای شما کمتر می‌شود؛ این‌ها برخی از فاکتورهایی هستند که برای ارزیابی فرصت‌هایی که دیگران آنها را دنبال می‌کنند مورد استفاده قرار می‌دهد.

انتهای پیام/

واژه های کاربردی مرتبط
واژه های کاربردی مرتبط
پربیننده‌ترین اخبار اجتماعی
اخبار روز اجتماعی
آخرین خبرهای روز
فلای تو دی
تبلیغات
همراه اول
رازی
شهر خبر
فونیکس
میهن
طبیعت
پاکسان
گوشتیران
رایتل
مادیران
triboon