به گزارش گروه بین الملل خبرگزاری تسنیم ، روز دوشنبه رسانههای صهیونیستی اعلام کردند احزاب موجود در ائتلاف دولت رژیم صهیونیستی در جلسه هفتگی خود پس از آنکه در خصوص تصویب قانون سربازی اجباری حریدیها به توافق نرسیدند، همگی به انحلال پارلمان و برگزاری انتخابات پیش از موعد رأی دادند. مسئله سربازی حریدی ها که مذهبی های تندرو و افراطی ساکن فلسطین اشغالی هستند، از زمان اشغال فلسطین و تأسیس رژیم صهیونیستی مسئله تمام دولت های این رژیم بوده است.
حریدی ها براساس اعتقادات افراطی یهودی معتقدند نباید به سربازی اجباری بروند این مسئله علاوه بر حریدی ها در خصوص دانشجویان مدارس مذهبی یهودی نیز مطرح است. اینکه همه اقشار یهودی ساکن در فلسطین اشغالی باید به سربازی اجباری بروند مورد اهتمام صهیونیست ها است چرا که رژیم صهیونیستی یک رژیم ارتش پایه است و همه امور در این رژیم روی پاشنه ارتش می چرخد. حال که صهیونیست ها در خصوص ارتش به مشکلاتی برخورده اند مسئله سربازی اجباری حریدی ها و دانشجویان مدارس مذهبی یهودی کم کم به یک امر حیاتی بدل شده است. اما سؤال اینجا است که آیا مسئله ای که در تمامی 70 دهه گذشته به عنوان یک مشکل میانه برای تمام دولت ها جریان داشته است می تواند موجب فروپاشی کابینه رژیم صهیونیستی شود؟
مسئله حریدی ها چقدر در وضعیت کنونی تأثیر گذار است؟
براساس آمار موجود در مرکز آمار رژیم صهیونیستی حریدی ها از بالاترین میزان رشد جمعیت برخوردارند. این میزان رشد با توجه به رشد پایین سایر اقشار به ویژه جریان های چپ و سکولار موجب خواهد شد طی 2 دهه آینده حریدی ها بیشترین جمعیت را در میان یهودیان سرزمین های اشغالی از آن خود کنند. به همین دلیل اگر قرار باشد حریدی ها به سربازی نروند طی 2 دهه آینده ارتش رژیم صهیونیستی از جمعیت اکثریت یهودی های ساکن فلسطین اشغالی خالی خواهد بود و این به معنی از بین رفتن تدریجی ارتش رژیم صهیونیستی است.
از سوی دیگر اگر حریدی ها طی 2 دهه آینده به سربازی نروند دیگر اقشار یهودی که جمعیت کمتری را دارند از انگیزه حضور در ارتش برخوردار نخواهند بود و این مسئله کم کم خود را به صورت یک معضل اجتماعی نشان خواهد داد چرا که عدم حضور حریدی ها موجب اعتراض سایر اقشار خواهد شد. مسئله ای که از همین الآن هم خود را نشان می دهد.
با همه این اوصاف مسئله حریدی ها در حال حاضر مشکل بغرنج رژیم صهیونیستی نیست و نمی تواند مسئله ای باشد که موجب فروپاشی کابینه نتانیاهو شود.
***دلایل فروپاشی کابینه نتانیاهو***
شکست در غزه
پس از آنکه ارتش رژیم صهیونیستی قریب یک ماه قبل پس از حمله به نوار غزه با پاسخ موشکی گروه های مقاومت در غزه مواجه شد و نتوانست 48 ساعت مقابل پاسخ موشکی مقاومت دوام بیاورد، صهیونیست ها مجبور به ارائه درخواست آتش بس به میانجی های منطقه ای و بین المللی شدند. این درخواست آتش بس منجر به پایان درگیری و خروج ارتش رژیم صهیونیستی از اطراف غزه شد. این مسئله موجب اختلافات شدید در داخل کابینه نتانیاهو و مقامات امنیتی رژیم صهیونیستی شد. آویگدور لیبرمن، وزیر جنگ رژیم صهیونیستی از مقام خود استعفا داد. نفتالی بنت خواستار این پست شد. با این دو اقدام کابینه نتانیاهو در آستانه سقوط قرار گرفت. نتانیاهو به پست وزارت جنگ تکیه زد. اما هم مقامات نظامی امنیتی و هم جامعه یهودیان رژیم صهیونیستی به شدت با عقب نشینی از نوار غزه برخورد کردند. این اختلاف از همان یک ماه قبل در کابینه و اجتماع باقی ماند و تا کنون هر روز تشدید شده است.
عملیات سپرشمالی
نتانیاهو پس از تکیه بر پست وزارت جنگ از یک غافلگیری بزرگ خبر داد و چند روز بعد ارتش رژیم صهیونیستی به مرزهای شمالی رفت و یک اقدام مهندسی را تحت عنوان عملیات «سپرشمالی» آغاز کرد. این اقدام مهندسی بررسی خط مرزی لبنان- فلسطین بود. آنها مدعی شدند در این عملیات 4 تونل کشف کرده اند که راه نفوذ نیروهای حزب الله به شمال فلسطین اشغالی بوده است. این عملیات که در حقیقت یک اقدام مهندسی بود نه تنها راهگشای نتانیاهو نشد بلکه اختلافات و انتقادها علیه او را تشدید کرد و بسیاری به جمع مخالفان او اضافه شدند. چرا که همگی این اقدام را یک عملیات نمی دانستند بلکه یک نمایش تبلیغاتی برای نتانیاهو می دانستند که در راستای اهداف رژیم صهیونیستی نیست.
عملیات های انفرادی در کرانه باختری
انتقادهایی که بابت عملیات «سپرشمالی» به نتانیاهو می شد با عملیات های فردی در کرانه باختری تشدید شد. عملیات منطقه «عوورا» نزدیک رام الله در کرانه باختری که موجب به هلاکت رسیدن 3 صهیونیست و زخمی شدن چند تن دیگر شد به شدت جامعه صهیونیستی و شهرک نشینان کرانه باختری را به وحشت انداخت. به ویژه آنکه مجری عملیات نیز از منطقه عملیات گریخت و دستگیر نشد. این عملیات موجب شد منتقدان عملیات «سپرشمالی» انتقاد به نتانیاهو را شدت بخشند و اعتراض کنند که این عملیات نشان داد نتانیاهو اشتباه کرده است و نتوانسته اولویت ها را تشخیص دهد.
خروج آمریکا از سوریه
میخ آخر بر تابوت کابینه نتانیاهو، تصمیم ناگهانی دونالد ترامپ برای خروج ناگهانی از سوریه بود. هنگامی که چند روز قبل ترامپ اعلام کرد از سوریه خارج خواهد شد، محافل سیاسی رژیم صهیونیستی در یک شوک ناگهانی گرفتار شدند. آنها تا هم اکنون هنوز خود را نیافته اند و سخنان ضد و نقیض فراوانی زده اند. نتانیاهو اعلام کرد حتی با خروج آمریکا از سوریه باز سیاست های رژیم صهیونیستی در منطقه تغییری نخواهد کرد و به همان صورت ادامه خواهد داشت. اما حقیقت ماجرا ظاهرا اینگونه نیست. زیرا پس از گذشت چند روز از اعلام خبر خروج آمریکا از سوریه، کابینه صهیونیست ها به صورت توافقی انحلال کنست و برگزاری انتخابات زودرس را اعلام کرد.
جمع بندی
به رغم ادعای صهیونیست ها در خصوص توافق برای برگزاری انتخابات زودرس، اقدامات مقاومت اسلامی در جنوب لبنان، اقدامات اتاق عملیات مشترک گروه های مقاومت نوار غزه، عملیات های فردی گروههای مقاومت فلسطین در کرانه باختری و نهایتا خروج آمریکا از سوریه که تحت فشار مقاومت در سوریه صورت گرفت موجب انحلال دولت رژیم صهیونیستی شد.
حقیقت ماجرا از این قرار است که این جبهه مقاومت در منطقه است که توانسته با تغییر معادلات منطقه ای و به طور خاص در سوریه و فلسطین، دولت رژیم صهیونیستی را مستأصل و منحل کند.
انتهای پیام/