به گزارش خبرنگار فرهنگی باشگاه خبرنگاران پویا، مراسم تقدیر از خانواده شهید مبارزه با فتنه 88، شهید امیرحسام ذوالعلی، به همت گروههای جهادی، شب گذشته جمعه 7 دی ماه 97 در معراج شهدا برگزار شد.
علی حسنی راوی 8 سال دفاع مقدس در این مراسم با اشاره به درس گرفتن از شهادت جوانان نظام اسلامی گفت: در معراج شهدا و شناسایی شهدای زیادی اتفاق افتاده است. یادم هست یک روزی آنقدر شهید در این مکان زیاد بود که یک راهرو بین شهدا باز کردهبودیم و تا سقف فقط تابوت شهید چیده شده بود. سال گذشته در حادثه خیابان پاسداران وقتی شهید محمدحسین حدادیان را به معراج آوردند مادرش اصرار داشت تا چهره فرزند را ببیند. با اشک به دیدار او رفت و گفت صورت فرزندم لطمه خورده است اما همان مادر بعدا پیکر فرزندش را در قبر نگاه کرده و بند کفنش را باز کرد. چنین مادرهایی توانستند شهدای انقلاب اسلامی را به اسلام تقدیم کنند.
وی افزود: وقتی حضرت آقا در جمع بسیجیان قم سخنرانی میکردند در مورد شاخصههای بسیجی به سه شاخصه مهم اشاره کردند اول اخلاص، دوم بصیرت و سوم عمل بههنگام بود و شهدای ما همگی این سه خصلت را همزمان داشتند. شهید امیرحسام ذوالعلی کسی بود که روزگاری که گمان میکردیم کسی به شهادت نمیرسد، شهید شد.
حسنی با اشاره به استقامت رزمندگان اسلام در هشت سال دفاع مقدس گفت: یادم هست شب عملیات بیت المقدس 2 برف شدیدی میآمد و رزمندگان در ارتفاعات ماهوت عملیات میکردند. اسفند سال 66 بود و سرمای شدیدی در این کوهستان حاکم بود. شب عملیات در قرارگاه تاکتیکی بودیم و این سرما را متحمل میشدیم. در میان صحبتها و گاه شوخیهای رزمندگان از شهید فخر الدین مهرورزی سوال شد که میدانی کی شهید میشوی پاسخ جالبی داشت، پستهای در دستش بود و رو به جمع گفت هر وقت توانستم حتی این را به خاطر خدا بخورم شهید خواهم شد. بعد از شهادت فخرالدین وقتی پیکرش را معراج آوردند کنار او نشستم و تا صبح صورتش را با گلاب شستشو دادم.
عباس ذوالعلی پدر شهید مقابله با فتنه 88 نیز در این مراسم با اشاره به زندگی نامه فرزندش گفت: امیرحسام از زمانی که به دنیا آمد صورت سرخرنگی داشت. پزشک به ما میگفت گاهی بچههای سرخ خیلی قدرتمند میشوند. وقتی بزرگ شد دیدیم که واقعا قدرت بدنی بالایی دارد. با من به بسیج و مسجد میآمد، پول توجیبیهایش را جمع میکرد و نوار مداحی میخرید. در سنین راهنمایی نسبت به کلمه ولی فقیه کنجکاوی داشت. در دبیرستان صبح جمعهها برنامه دعای ندبه برگزار میکرد و به مرور جمعیت خوبی برای این مراسم جمع میشد.
وی افزود: امیرحسام هم دانشجو بود هم ورزشکار، هم هیئتی و هم در امنیت پرواز فرودگاه کار میکرد و همیشه میگفت هر کاری را برای خدا انجام بدهی به وقتت برکت میدهد. بنای هیئتی را گذتش که هنوز هم پابرجاست. در کارش خیلی موفق بود. تا جریان سال 88 پیش آمد. مثل بچههای دیگر نسبت به شناختی که به حرف ولی فقیه داشت همه جا حاضر میشد. به هرکاری که از دستش برمیآمد انجام میداد. با هم عهد کرده بودیم به کسی تلنگری نزنیم. گفتیم این مردم گول خورده هستند و چیزی از جریانات واقعی نمیدانند. باید مواظب فضای بازی دشمن باشیم. کتک میخوریم اما تحمل میکنیم.
عباس ذوالعلی با اشاره به شهادت فرزندش گفت: 12 یا 13 نفری از فتنهگران او را مقابل دانشگاه دوره کرده و کتک زده بودند. ضربات وارده باعث چندین شکستگی در بدن او شده بود. اما آسیبی که به خاطر ضربه به ریهاش وارد شده بود باعث شهادتش شد. در بیمارستان سه بار بهوش آمده و دوباره از هوش رفته بود و هر بار با ذکر «یا حسین(ع)» و «یا زهرا(س)» به هوش میآمد. پرستارها تعریف میکردند بار سوم احساس کردیم با ذکر یا حسین او دیوارهای بیمارستان به لرزه درآمده و همه اشک میریختند تا اینکه امیرحسام به شهادت رسید.
وی ادامه داد: وقتی برای نخستین بار بعد از شهادتش با او دیدار کردم سرش را بوسیدم و خواستم اولین نفری باشم که شهادتش را به او تبریک میگویم. زیرا امیرحسام همیشه سه دعای مهم داشت اول فرج آقا امام زمان(عج)، دوم سلامتی آقا و سوم شهادت. تمام جزوههای درسیاش را با بسم رب الشهدا آغاز میکرد. بعد از شهادت سینهاش را بوسیدم چون میدانستم جایگاه محبت اهل بیت(ع) بوده است.
در پایان مراسم، از عباس ذوالعلی پدر شهید مقابله با فتنه 88 تقدیر به عمل آمد.
بسیجی شهید «امیرحسام ذوالعلی» متولد 1365 است. او دانشجوی رشته الهیات دانشگاه آزاد اسلامی بود و در صحنه مبارزه با فتنه88 و آگاهی بخشی به مردم در زمینه اتفاقات این جریان شهره بود. او یکی از بهترین رزمی کاران باشگاه رزم انتظاران و از شاگردان حاج آقا علمایی بود. شهید امیرحسام ذوالعلی در ابتدا روز نهم دیماه88 مورد سوء قصد عدهای ناشناس قرار میگیرد اما آسیبی نمیبیند. در حالیکه 10دیماه88 وقتی عازم کلاس درس در دانشگاه بود توسط عدهای از آشوبگران مورد ضرب و شتم شدید قرار گرفته و سرانجام به شهادت رسید.
انتهای پیام/