به گزارش باشگاه خبرنگاران پویا، ، سه شنبه شب 29 بهمن ماه جمعی از شعرای ملی و انقلابی در نخلستان سازمان هنری رسانه ای اوج گرد هم آمدند تا در سوگ حادثه تروریستی سیستان و بلوچستان و به شهادت رسیدن 27 پاسدار سروده های تازه خود با این موضوع را به مخاطبان عرضه کنند.
در این محفل شاعرانه که گاهی اشک از دیده حاضرین جاری می شد شاعرانی چون قزوه، ناصحی، طالبی، توکلی، زند کریمخانی، کاویانی، بابایی، جهاندار و ... حضور داشتند و به شعر خوانی پرداختند.
زند کریمخانی اولین شاعری بود که شعرش را برای شهدای حادثه تروریستی سیستان و بلوچستان خواند.
نشسته ایم به زیر باد و آفتاب
تهی تر از تمام حجم ها
به راستی نماز سکوت را کسی ندیده بود
از حجاب قبله هم گذشته ایم
احمد توکلی یکی دیگر از شعرا بود که درباره شهدای مظلوم حمله تروریستی سیستان و بلوچستان شعری را خواند.
چون که اتوبوس، گرفتار نبود
سرباز بود اگرچه سربار نبود
پس خارج ساعت اداری بود
آن وقت که آشنا سرکار نبود
وی شعری هم درباره شهدای مدافع حرم با مطلع زیر قرائت کرد.
بر همه ترجیح دادند امام خویش را
بر پلاک کوچه ها دیدند نام خویش را
شعر پیمان طالبی برای یاران خرازی این گونه سراییده بود:
ترسیده این قوم حقیر رو به رو از ما
اینک که در میدان شنیده های و هوی از ما
وی با اشاره به حمله دراویش گنابادی به نیروهای انتظامی در خیابان پاسداران در سال گذشته گفت: هیچ کس پاسخی برای حادثه سال گذشته نداشت. شعرم را به محمد حسین حدادیان از شهدای حادثه حمله دراویش گنابادی به نیروهای انتظامی که در سال گذشته اتفاق افتاد، تقدیم می کنم.
چنانکه گرگ بیاید ز اختفا بیرون
وجود معرکه داری اگر بیا بیرون
در این مراسم هاشم زاده از دوستان شهید یونس امیری درباره این شهید گفت برای من خیلی سخت است درباره کسی صحبت کنم که سال ها با هم در یک مجموعه فرهنگی کار کردیم. هر سال نیمه شعبان را با هم می گذراندیم. او یکی از بیست و چند نفری است که به شهادت رسیده، این اتفاق شوک بزرگی برای ما بود.
وی با اشاره به اینکه برای ما دهه هفتادی ها که جنگ را ندیدیم درک این مسئله سخت بود که می گفتند شهدا با ما تفاوتی نداشتند بیان کرد: با شهادت یونس امیری، معنای این جمله را فهمیدم. شهدا شکل من و شما بودند تنها خودشان را به کمتر از خدا نمی فروشند.
در این مراسم محمد مهدی سیار یکی دیگر از شاعرانی بود که غزلی را با مطلع زیر تقدیم کرد.
ای تیغ سرسنگین مشو با ما سبک سرها
دست از دل ما برمدارید ای خنجرها
رودیم و اشهد گفتن ما بر لب ما دریاست
ننگ است ما را در مرداب سبک سرها
در پایان غزل می گوید
مشت اسیران زمین را باز خواهد کرد
سنگی که می افتد در بال کبوترها
خواب غریبی دیده ام خواب ستاره ماه
خوابی برایم دیده اید آیا برادرها
احمد بابایی و مهدی جهاندار هم در این مراسم شعر های خود را خواندند.
علیرضا قزوه، آخرین فردی بود که پشت تریبون قرار گرفت و درباره حادثه تروریستی سیستان و بلوچستان گفت: این اتفاق تلخی که افتاد تاوان یک شکوه و عظمت بود که در مردم ایران 22 بهمن به دشمنان نشان دادند از این رو این انتقام را به دلیل این شکوه از انقلاب گرفتند. حوادث زیادی در این مدت پیش آمده است اما این اتفاقات بوده و انقلاب پا بر جا مانده است؛ این حوادث می گذرد و ان شاء الله انقلاب به ساحل امن می رسد.
روز 25 بهمن، در جاده خاش-زاهدان و در حمله انتحاری که با استفاده از یک دستگاه خودرو مملو از مواد منفجره در مجاورت اتوبوس حامل یکی از یگانهای قرارگاه قدس نیروی زمینی سپاه رخ داد، 28 تن از حافظان مرزهای میهن اسلامی به شهادت رسیدند.
انتهای پیام/