پل شریدر: دیگر نمیشود به ملیت آمریکایی افتخار کرد
نویسنده و کارگردان آمریکایی با اشاره به سیاستهای ترامپ گفت دیگر به آمریکاییبودنش افتخار نمیکند.
به گزارش خبرنگار فرهنگی تسنیم، صبح امروز خبرنگاران سینمایی در پردیس چارسو میزبان پل ژوزف شریدر، فیلمساز، فیلمنامهنویس و منتقد آمریکایی بودند تا از او درباره ابعاد مختلف سینما پرسش کنند.
وی در پاسخ به این پرسش که جشنواره فجر چهاندازه استاندارد است، گفت: چند جشنواره همانند تورنتو و نیویورک را میشود با فجر مقایسه کرد، امروزه جشنوارههای سینمایی از تعداد روزها بیشتر شده است. انرژی و تعداد فیلمها و حضور مخاطبان مرا شگفتزده کرده است و توقع جشنوارهای کوچکتر داشتم.
شریدر در پاسخ به اینکه درباره پایان فیلم راننده تاکسی مبنی بر رئالیستی بودن یا موهومی بودن گفت: در زمان ساخت فیلم ایده فانتزی را نداشتیم و ده سال بعد از اکران این نظریه مطرح شد و من از آن تفسیر خوشم آمد. در آخرین فیلم من پایان بازی هست که بسته به تفسیر مخاطب قابل تعمیم است و آن عامدانه است و این از همین تئوری است که در مورد راننده تاکسی مطرح شده بود.
وی در پاسخ به اکران شدن سینمای ایران در جشنوارههای جهانی و شناختش نسبت به سینمای ایران گفت: در مورد جایگاه سینمای ایران تردیدی نیست. در پانزده سال گذشته سه نهضت سینمایی شکل گرفت که مملو از زندگی است که نهضت سینمای ایران، رومانی و آرژانتین است. امروزه در هر جشنواره معتبری انتظار حضور یک فیلم یک ایرانی وجود دارد. در غرب سینمای ایران با کیارستمی آغاز شد و بعد با فرهادی که دو اسکار دریافت کرد رسید و در پی آن کارگردانان دیگر را شناختیم. یکی از دوستانم بهنام گادفری چشایر در حال نگارش کتابی درباره سینمای ایران است.
شریدر درباره وجوه مذهبی خود و ساخته شدن آخرین وسوسه مسیح که اساساً ضدمذهبی تعبیر میشود، گفت: آخرین وسوسه مسیح نوشته یک ارتودوکس یونانی است و من خودم یک پروتستان هلندی و خانم ماری یک کاتولیک است و قصد بود یک ترکیب مذهبی در این فیلم شکل بگیرد. بهنظر من باید تمیزی میان سینمای دینی قائل شد. در آمریکا یک سینمای مبتنی بر دین هستند که پروپاگاندا برای دین هستند. برخی برای بررسی احوال و شرایط روانی یک شخصیت است و برخی برای تغییر احوال دینی است.
وی افزود: نوع اول خستهکننده است. نوع دوم که آخرین وسوسه مسیح هم جزو آن است درباره شرایط روانی یک مرد است. نوع سوم برای من که عزیزترین است برای مراقبه است.
وی درباره آینده سینما گفت: آنچه در این صدساله کسب کردیم دیگر بهکار ما نمیآید و همه چیز در حال تغییر است. اینکه کجا فیلم را ببینید و مدت زمان فیلم چهمیزان است و اساساً فیلم چیست برای ما روشن نیست. فکر میکردم در مقطع گذار هستیم ولی در مقطع گذار دائمی بهسر میبریم مثل جعبه رایانهای که تا محض باز کردن جدیدش میآید، سینمای هالیوود که زمانی شیفته آن بودم.
شریدر افزود: دیگر بازار هدف آمریکا نیست برای چینیها کارتن میسازیم، انتقامجویان که دیروز در چین با 27 میلیون دلار فروشش شروع شد و ایده استودیوها دیگر ایده گذشته است. نتفلیکس در نیومکزیکو و در آینده در اسپانیا صاحب استودیو میشود که اینها بازیگر به سینما تزریق میکنند.
وی گفت: در گذشته فیلمها اختصاص به فیلمسازان خاصی داشت که کس دیگری را به آن راه نمیدادند. فناوری این مرزها را شکسته و هر کسی میتواند فیلمساز شود، هم خبر خوب دارد که هر کسی میتواند فیلم بسازد و خبر بد این است که کسی نمیتواند از این راه امرار معاش کند.
وی در پاسخ به اینکه سینماگران غیرسیاسی ایران را میشناسد گفت: ما دو نوع سینمای ایرانی داریم که یکی برای بازار خارجی است و دیگری برای بازار داخلی. من بیشتر فیلمهایی را دیدم که در محافل سینمایی پخش شده است. فیلمهای جنگی ایران را ندیدم. شما هم مثل دیگران یک سینمای داخلی دارید که برای همین دو جشنواره دارید.
شریدر درباره فیلمسازان غیرسیاسی ایرانی گفت: کیارستمی را بهعنوان یک فیلمساز سیاسی نمیشناسم و حتی فرهادی، وی فکر کنم در اینجا فیلمهای سیاسی خوبی بود که ساخت که اجازه ساخت آن را نخواهید داشت. با وجود فناوری جدید میشود خیلی فیلمهایی ساخت که ما از آن خبر نداریم و دو سال بعد در جشنوارهها اکران میشود. فیلمسازی در جهان علم شده است.
وی در پاسخ به اینکه آیا نهضتهای سینمایی با توجه به حضور آمازون و نتفلیکس تداوم خواهد داشت گفت: در محل زندگیام سینمایی هست که یک فستیوال فیلمهای یهودی داریم و پارسال یک فستیوال سینمای ایران داشتیم که نشان میدهد سینمای ایران راه نفوذ خود به هالیوود را پیدا کرده است. متأسفانه در جهان سیاست آمریکا جریان تغییر رژیم وجود داشت که همیشه کنترل میشد. برای اولین بار این گروه به قدرت رسیده و مشکل است درباره این موضوع صحبت کرد.
وی درباره مسیر منتقد بودن تا فیلمساز شدن گفت: من از نقد فیلم بهسراغ مستند رفتم و بعد داستانی. دغدغههای شخصی داشتم که فقط با فیلم داستانی ممکن بود. وقتی از این پل عبور میکنید دیگر نمیتوانید بازگردید. فیلمسازان بهلطف کسانی رسید میکنند که با لطف آنان فیلم ساخته میشود و نمیدانید چهزمانی با بازیگری کار میکنید که در حال نوشتن درباره او هستید. چطور میشود درباره بازیگری نوشت که ممکن است فردا برای شما بازی میکند. این روزها جسته و گریخته مینویسم.
شریدر درباره سانسور گفت: مقوله سانسور حساس است و انواع مختلف دارد و شما بدترین آن را تجربه میکنید که سانسور رسمی است نوع دیگر سانسور بازار است که میگویید "فلان فیلم را نمیسازم چون فروخته نمیشود". البته سانسور در دنیا رو به فزونی است و شما منحصر به فرد نیستید. نیروهایی در آمریکا یا برزیل هستند که در تلاش هستند آزادی بیان را محدود کنند و این محدود به غرب آسیا نیست.
وی درباره حضور سینماگران مستقل گفت: من احترام زیادی برای اسکار قایل نیستم و رقابت شایستهسالارانهای نیست. نمیدانم اگر جایزهای که برای آن قابل نیستم چه احساسی داشتم. اسکار نوعی اولویتبندی کاذب است که مردم اغلب برندگان آن را فراموش میکنند. حداقل در بازار سینمای غرب ده تا دوازده فیلم مستقل فرصت بروز دارند که باعث میشود توجه مردم جلب شود ولی این تعداد از بین پانزده هزار فیلم انتخاب شده و از همین رو نهادها و جشنواره بسیاری ساخته شده تا به همین ده فیلم برسد و در نهایت بدون داشتن کارزار تبلیغاتی به موفقیتی نمیرسید. جمعیت رأیدهندگان اسکار تغییر کرده است و برای مثال یک فیلم آلمانی کاندیدای جایزه فیلمبرداری میشود ولی با چنین جمعیتی همیشه نازلترینها رأی میآورند.
وی درباره تحریمهای آمریکا و تأثیر غیرانسانی آن گفت: دورانی است که نمیشود به آمریکایی بودن افتخار کرد حتی من در زمان جنگ ویتنام به آمریکایی بودن افتخار میکردم. دولتی داریم که خواهان تغییر رژیم ایران است و هدف اصلی دسترسی به منابع نفتی است و این همان برنامه صدساله گذشته است و این یک معمای اگزیستانسیالیستی است که میخواهند شما نوع دیگری باشید. تأثیری که یک هنرمند میتواند بگذارد بهمراتب بیشتر از تأثیر ماشین تبلیغات حکومتهاست. کاری که از دست ما برمیآید باید انجام داد ولی وضعیت عذابآوری است.
شریدر درباره جنبش metoo نیز گفت: این اتفاق همانند یک پاندول است که بازگشت سهمگینترین دارد و باید صبر کرد، اما مسأله سوءاستفاده از زنان از ابتدای خلقت وجود داشته است. این اتفاق خوبی است که تعادل موجود را بر هم میزند. اگر بهفکر فرو رویم میتوان بسته به تفسیر خود درباره انقلاب ایران مثبت یا منفی نگاه کنیم.
انتهای پیام/*