طبل توخالی تحریم انتخابات

طبل توخالی تحریم انتخابات

چرا ایده تحریم انتخابات که توسط اصلاح طلبان رادیکال مطرح می شود نمی تواند مشکل ریزش بدنه اجتماعی دولت را حل کند؟

به گزارش گروه رسانه های خبرگزاری تسنیم، شمارش معکوس تا اسفندماه 98، موعد انتخابات مجلس یازدهم آغاز شده و زمان برای گروه‌های سیاسی به‌سرعت در حال سپری شدن است. در چنین فضایی هریک از گروه‌ها در تلاشند اسب خود را زین کنند و چهارنعل به سمت انتخابات بتازند. اصولگرایان این‌بار واژه‌ای جدید برای خود جعل کرده‌اند و آن‌طور که خبرها حکایت دارد گویا قرار است بعد از تجربه‌های پیشین از 5+6 و 7+8 گرفته تا 5+10 و جمنا و... این‌بار با تابلوی «شاجا» وارد کارزار انتخابات شوند. آنها مثل همیشه و مثل همه انتخابات‌های قبلی، کماکان ماه‌های اول را با بازی اصلح و صالح و قابل و مقبول و تکلیف و نتیجه و... سرگرمند و بنا دارند با ساده‌سازی مساله، بر موج نارضایتی عمومی موجود از عملکرد دولت سوار شده و به ساختمان اهرام ثلاثه پل بزنند.

اصلاح‌طلبان اما ماجرایشان قدری متفاوت است و برای حضورشان در این دوره صدای واحدی شنیده نمی‌شود، یکی از ضرورت ائتلاف می‌گوید و دیگری از لیست مستقل. یکی نسخه تحریم می‌پیچد و دیگری از استراتژی مشارکت مشروط دم می‌زند و آن یکی تاکید می‌کند هرطور که هست خواهیم آمد.

 دوگانه تکراری ائتلاف یا استقلال

محمدرضا عارف که هنوز دلش با خیلی از اعضای لیست امید صاف نشده، قائل به حضوری اصلاح‌طلبانه و بدون ائتلاف است و می‌گوید با توجه به تجربه سال 94 جمع‌بندی شورای عالی سیاستگذاری اصلاح‌طلبان آن است که ائتلاف نکنیم. او دلیل این جمع‌بندی را ناتوانی در پاسخگویی به مطالبات مردم عنوان می‌کند و این‌طور که به‌نظر می‌رسد ریشه همه ناکارآمدی‌ها را عملکرد رفقای نیمه‌راهی می‌داند که از همان فردای حضور در پارلمان دست اصلاح‌طلبان را در پوست گردو گذاشتند و به یاران رئیس مجلس پیوستند. او قدری صریح‌تر ادامه می‌دهد شورای عالی اصلاح‌طلبان تقریبا تصمیمش را گرفته و بر همین اساس در حال ساماندهی استان‌هاست.

در مقابل، ایده ائتلاف نیز همچنان در این جریان مشتریانی دارد و حامیان آن به پیروزی‌های 92، 94 و 96 استناد می‌کنند؛ پیروزی‌هایی که اگرچه در ادامه، اصلاح‌طلبان را سوار بر خر مراد نکرد اما هرچه بود از واگذاری نتیجه و تکرار شکست‌هایی مشابه 84 برای آنها بهتر بود. به هر ترتیب این دو طیف اگرچه در نوع ورود به انتخابات اختلافاتی دارند اما بر سر اصل مشارکت متفق‌القولند و ترجیح می‌دهند اراده سیاسی‌شان را از مسیر صندوق رای در حاکمیت پیگیری کنند.

یا رومی روم یا زنگی زنگ!

این اما همه صدایی نیست که از این جریان شنیده می‌شود. در مقابل گروه دیگری هم هستند که با تغییر زمین بازی و نگاهی صفروصدی، اساسا معتقدند یا باید حضوری حداکثری با کاندیداهایی حداکثری داشت یا آنکه یک‌بار هم که شده عطای انتخابات را به لقایش بخشید. زنگ اول را در این زمینه سعید حجاریان درآورد. حجاریان هفت‌ماه پیش در گفت‌وگو با تارنمای مشق‌نو به‌صراحت انتخابات کنونی را برای اصلاح‌طلبان مصداق گدایی قدرت دانست و با بیان اینکه اصلاحات صدقه‌بگیر نیست، نوشت:« این جریان اگر مکنت دارد باید با اتکا بر آن به بازار سیاست برود. اگر پول بازار سیاست را نداشتیم باید بکوشیم آن را کسب کنیم نه آنکه به هر بنجلی تن دهیم.»

آن‌طور که حجاریان متوجه شده اگرچه تاکتیک‌ اصلی اصلاحات، سازماندهی نیروها از پایین‌ است، اما فشار از پایین با انتخابات پدید نمی‌آید و این یعنی پروژه اصلاحات به انتخابات گره نخورده است. او البته ظاهرا روش جایگزینی هم دارد و تاکید می‌کند در این زمینه حتی در بعضی مواقع می‌توان به نافرمانی مدنی هم فکر کرد.

ایده حجاریان حالا رفته‌رفته مشتریان دیگری هم پیدا کرده؛ ایده‌ای که می‌توان عنوان مشارکت مشروط بر آن گذاشت و مخاطب خاصش را شورای نگهبان دانست. بر این اساس حاکمیت به‌طور اعم و شورای نگهبان به‌طور اخص یا پذیرای حضور نیروهای حداکثری این جریان خواهند بود یا آنکه باید قید حضور اصلاح‌طلبان را بزند و پیه افت مشارکت را هم به‌ تن بمالد. در این راستا مصطفی تاج‌زاده می‌گوید شرکت در انتخابات به هر قیمت منتفی است و اگر اصلاح‌طلبان به هر قیمتی حاضر به مشارکت در انتخابات شوند، پایگاه اجتماعی خود را از دست می‌دهند. به گفته تاج‌زاده، برخی همفکرانش معتقدند اگر لیست اول ما را زدند سراغ لیست دوم برویم و اگر دومی را هم زدند سراغ لیست‌های سوم و چهارم برویم اما این روش تا سال 96 جواب می‌داد و دیگر جواب نمی‌دهد.

همین حرف‌ها را دیگر چهره‌های اصلاح‌طلب را هم می‌زنند. به اعتقاد ناصری «حضور در مجلس تحت شرایطی معنا دارد که اصلاح‌طلبان بتوانند چهره‌های کارآمد و توانمند خود را روانه مجلس کرده و از فیلترهای نظارتی رد کنند وگرنه با تجربه مجلس فعلی و لیست ناکارآمد امید، این دوره دیگر نمی‌توان راهبرد اقلیتی را به‌کار برد.»

 رویای فرش قرمز

این ایده البته مخالفان جدی‌ای هم دارد. رسول منتجب‌نیا شرط و شروط‌گذاری و عدم شرکت در انتخابات را بازی در زمین رقیب می‌داند و معتقد است اگر اصلاح‌طلبان شرط گذاشتند این‌گونه نیست که شورا به آنها التماس کرده یا فرش قرمز برای آنها پهن کند، بلکه هرگز به این شرط عمل نخواهد کرد و در نتیجه رقیب، سهم اصلاح‌طلبان را هم از کیک قدرت برخواهد داشت. منتجب‌نیا براساس این استدلال می‌گوید اصلاح‌طلبان حتی اگر مجبور شوند نمایندگان دست‌چندم را هم به مجلس بفرستند هم بهتر از این است که شرکت نکند و صددرصد کرسی‌ها را به دست رقیب بسپارند.

حسین مرعشی، سخنگوی حزب کارگزاران هم با تاکید بر اینکه راهی جز حضور فعال در انتخابات وجود ندارد هشدار می‌دهد کسانی که اصلاح‌طلبان را به شرکت نکردن در انتخابات تشویق می‌کنند باید بدانند درصورت اعمال این سیاست باید حاکمیت مطلق جبهه پایداری در مجلس را بپذیرند و بپذیرند که جلیلی رئیس مجلس شود.

1 هرچه هست به‌نظر می‌رسد سیاست «انتخابات در تعلیق» حالا به یکی از دستورکارهای این جریان در حدفاصل هشت‌ماه مانده به انتخابات خواهد بود؛ سیاستی که برخی نیروهای این جریان امیدوارند لااقل چندماهی افکارعمومی را با آن سر کار بگذارند. از این استراتژی البته بعید است آبی برای حجاریان، تاج‌زاده، ناصری و باقی رفقا گرم شود. آن‌طور که برخی عقلای قوم می‌گویند تحریم انتخابات باعث دلسردی مردم خواهد شد و هزینه این موضوع در بلندمدت به سبد اصلاح‌طلبان واریز خواهد شد. در این رابطه بهزاد نبوی قائل به آن است که اصلاح‌طلبان باید به فکر امنیت و مصالح کشور باشند و آنها حتی اگر برنده نشوند هم مهم نیست. فراتر از این حتی اصلاح‌طلبان می‌توانند نامزد هم معرفی نکنند، ولی هرچه باشد آنها انتخابات را تحریم نمی‌کنند؛ چراکه باید از مایوس کردن مردم پرهیز کرد. نبوی در انتقادی صریح از گروه‌های حامی ایده تحریم انتخابات تاکید می‌کند این عده آیه یاس نخوانند و برای تامین منافع جناحی هم که شده، جهت پرشور کردن انتخابات دنبال راهکار باشند.  نبوی رودربایستی‌ها و ملاحظات مرسوم را هم کنار می‌گذارد و با ادبیات کنایه‌آمیز در جمع اعضای حزب اتحاد ملت اصل حرف را می‌زند: «آیا در انتخابات مجلس دهم خیلی نامزد گردن‌کلفت داشتید؟ اگر داشتید چرا از طریق اینترنت آگهی دادید که هرکس اصلاح‌طلب است ثبت‌نام کند. 200 نفرثبت‌نام کردند و از میان آنها 10 تا 15 نفر ناشناس انتخاب شدند. چرا آن‌موقع [این حرف‌ها را] نگفتید؟ آن‌موقع فکر می‌کردید رای می‌آورید، در هر شرایطی در انتخابات شرکت می‌کردید اما الان می‌ترسید رای نیاورید و انتقاد می‌کنید.» این یعنی هوا حسابی پس است. تجربه سال 90 -به‌عنوان اولین انتخابات بعد از حوادث 88- و رای دادن چراغ خاموش خاتمی هم نشان می‌دهد قهر با صندوق رای به این سادگی‌ها نیست و حالا که این جریان نسبت به آن روز حضور پررنگ‌تری در قدرت دارند، بازگشت به تحریم نوعی عقبگرد به شمار می‌آید. مضاف بر آنکه تحریم انتخابات 98 شاید به تعبیر طیف‌های رادیکال این جریان قدری حال حاکمیت را بگیرد اما دود آن خیلی زود و در انتخابات 1400 به چشم این جریان خواهد رفت و بخت‌شان برای پیروزی در این انتخابات افول خواهد کرد؛ چراکه به‌طور طبیعی مردم بازیچه یک گروه سیاسی نیستند که هرگاه دلش خواست از آنها سواری بگیرد و هروقت خوشش نیامد، آنها را سر کار بگذارد.

2  گذشته از بازی «می‌آییم نمی‌آییم»، به‌نظر می‌رسد مرزبندی با دولت، سناریوی دیگری است که اصلاح‌طلبان این روزها روی آن اتفاق‌نظر دارند. صادق زیباکلام دراین‌باره می‌گوید ممکن است در انتخابات مجلس یازدهم، همان بلایی سر اصلاح‌طلبان بیاید که در سال 94 بر سر اصولگرایان آمد. پیش‌بینی او این است که درصورت ادامه عملکرد اصلاح‌طلبان و استمرار فضای موجود، چنین خواهد شد. به گفته زیباکلام روحانی در این مدت «بلای عظیمی» بر سر 24 میلیون رای‌دهنده خودش آورد، مجلس دهم و به‌ویژه فراکسیون امید نیز عملکرد بی‌رمقی داشتند، بنابراین نمی‌توان مردم را همان مردم سال‌های 94 و 96 فرض کرد. علی شکوری‌راد می‌گوید نگرانی جدی اصلاح‌طلبان برای انتخابات مجلس نه شورای نگهبان، نه لیست و آدم‌ها و نه استراتژی انتخاباتی نیست. نگرانی آنها عملکردی است که از ناحیه پیروزی آنها در چند انتخابات اخیر به‌جای مانده؛ لذا برای پاک‌کردن این موضوع از حافظه تاریخی مردم قدم‌هایی برای جدایی راه اصلاحات از اعتدال برداشته شده و می‌شود.

3  سناریوی سومی که به‌نظر می‌رسد اصلاح‌طلبان در ماه‌های مانده به انتخابات مجلس بر آن متمرکز خواهند ماند، ادامه مانور بر مساله مذاکره با آمریکا و پرداخت پرحجم رسانه‌ای و تبلیغاتی بر آینده برجام و بازی در زمین سیاست خارجی است. هرچه باشد معطوف‌کردن توجه‌ها به چنین فضایی، بیش از هرچیز باعث فراغت آنها از پاسخگویی بابت عملکردشان در حمایت از دولت و لیست امید خواهد شد؛ فراغتی که اگر بنا بر شیفت افکارعمومی به سیاست داخلی باشد، جایش را به کابوسی می‌دهد که رویای فتح بهارستان و پاستور را یکجا بر باد خواهد داد.

منبع:فرهیختگان

انتهای پیام/

بازگشت به صفحه رسانه‌ها

پربیننده‌ترین اخبار رسانه ها
اخبار روز رسانه ها
آخرین خبرهای روز
فلای تو دی
تبلیغات
همراه اول
رازی
شهر خبر
فونیکس
میهن
طبیعت
پاکسان
گوشتیران
رایتل
مادیران
triboon