ستارگان مدفون در تخت فولاد| روایتی از زندگی میرزا ابوالمعالی و احترام او به سادات

ستارگان مدفون در تخت فولاد| روایتی از زندگی میرزا ابوالمعالی و احترام او به سادات

محمد ابوالمعالی (کلباسی) فقیه و مجتهد است و همه نویسندگانی که به شرح زندگانی و بیان احوال او پرداخته‌اند پرهیزکاری، حسن خلق، رویگردانی از دنیا، احترام به سادات و عشق او به عبادت و راز و نیاز با معبود یگانه را ستوده‌اند.

به گزارش خبرگزاری تسنیم از اصفهان، تخت فولاد مدفن بزرگان، علما و مجتهدان بزرگی است که در زمان خود خدمات بسیاری ارائه داده‌اند به گونه‌ای که برخی از خدمات آنها در زندگی اکنون نیز جاری است.

برخی از بزرگان مدفون در مجموعه فرهنگی تاریخی تخت فولاد با وجود خدمات و اقدامات ارزنده‌ای که به جامعه ایرانی و اسلامی ارائه دادند هنوز آن‌گونه که شایسته است شناخته شده نیستند.

خبرگزاری تسنیم در ادامه سلسله گزارش‌های خود، در این گزارش به معرفی فقیه و مجتهد محمد ابوالمعالی (کلباسی) می‌پردازد.

فقیه اصولی، محدث رجالی، ادیب ماهر و عالم زاهد عابد، از مدرسان نام آور قرن سیزدهم و چهاردهم هجری است. نام وی محمد، ملقب به باقر و مکنّی به ابوالمعالی است و شهرت او به کنیة اوست.

میرزا ابوالمعالی، آخرین پسر فقیه نامی، جهان شیعه حاجی محمد ابراهیم کرباسی و مادرش نیز خواهر زوجه فقیه اصولی و نامی، میر سید محمد شهشهانی است. نخستین نیای ابوالمعالی، حاج محمد حسن خراسانی کرباسی نیز از علمای عابد زاهد و دوستان نزدیک حکیم عارف، آقا محمد بیدآبادی بوده است.

میرزا ابوالمعالی، در سحرگاه چهارشنبه هفتم شعبان سال 1247ق ( 1210ش)، دیده به جهان گشود. در سنین نوجوانی، در سال 1261 قمری، پدر خود را از دست داد و با مشکلات و سختی‌های بسیاری، مانند فقر و تنگدستی و نگرانی‌های روحی دست و پنجه نرم کرد «...به قدری سختی و ناملایمات به من روی آورد که اگر به سنگ وارد می‌آمد، آن را آب می‌کرد و اگر به دریاها برمی‌خورد، آنها را از جریان می‌انداخت. گرفتار سختی‌های کمرشکن و شداید غیر قابل وصفی بودم، فقر به گونه‌ای بر من چیره گشت که شش ماه از سال را روزه می‌گرفتم». ابوالمعالی با عزم راسخ و شوق وافر، راه پدر و نیاکان خود را ادامه داد و به مراتب بالایی از علم و عمل دست یافت.

تحصیلات و اساتید

ابوالمعالی دوران کودکی را زیر نظر پدرش حاجی کرباسی گذراند. پس از فوت حاجی علامه میر سید محمّد شهشهانی (که شوهر خالة ابوالمعالی و منزلش نزدیک خانه حاجی بود) نقش مهمی در رشد و شکوفایی او ایفا کرد. میرزا ابوالمعالی از دوران نوجوانی، کتبی مانند « درّة الغرویة » سید بحر العلوم را نزد علامه شهشهانی فرا گرفت و تحصیلات عالی و دروس اجتهادی خود را نیز نزد این فقیه نامی ادامه داد.

وی در آثار و رسائل خود از این استادش به «شیخناالسید» تعبیر کرده و نکاتی شنیدنی و حیرت آور از احوال او ذکر کرده است. استاد دیگر او، فقیه اصولی و مدرس نامی، علامه میرسید حسن مدرس اصفهانی (1210-1273ق) است. میرزا ابوالمعالی، عمده تحصیلاتش نزد این استاد بوده و از آرای بکر و بدیع او در فقه و اصول، بهرة بسیاری برده است.

احوال معنوی، اوصاف ملکوتی و اخلاق نیکوی استاد نیز، تأثیری شگرف بر روح پاک و ضمیر صاف ابوالمعالی گذاشت.

احوال معنوی و فضایل اخلاقی

همه نویسندگانی که به شرح زندگانی و بیان احوال او پرداخته‌اند، علاوه بر آن که به دقت نظر، حسن تحریر و اندیشة عمیق او اعتراف کرده‌اند، احتیاط او در امور، احتراز از اموال شبهه ناک، ورع و پرهیزکاری، حسن خلق، رویگردانی از دنیا، احترام به سادات و عشق او به عبادت و راز و نیاز با معبود یگانه را ستوده‌اند.

 ابوالمعالی از لذات دنیوی، اعم از جاه و مقام یا خوردنی و پوشیدنی، گریزان بود. از جمله حالات او، آن بود که دوست داشت بر روی زمین بنشیند و از نشستن در غیر جاهای پست دوری می‌کرد. این حالات را در روزهای آخر بیماری‌اش نیز داشت.

روایتی از ابوالمعالی و پیروی مردم از سلوک وی

ابوالمعالی، به خواندن دعا، به‌ویژه در شب‌های جمعه و آن هم با جلوس بر روی زمین، بسیار مقید بود. نقل می‌کنند که شخصی از جناب ابوالمعالی در خواست نمود تا هنگام تحویل سال، در خدمت ایشان باشد.

ابوالمعالی پذیرفت و از آن جا که به خواندن دعا در هنگام تحویل سال و با حالت نشسته بر روی زمین مقید بود، او را نیز به این کار دعوت نمود. هرچند که بین مردم، معمول است که به هنگام راز و نیاز با معبود بی نیاز بر روی فرش می‌نشینند، اما به عقیده وی، مقام تضرع به درگاه رب الارباب و تواضع در برابر او، ایجاب می‌کند که بر روی زمین بنشینند، همان طور که سیرة برخی از بزرگان چنین بوده است.

میرزا ابوالهدی پس از ذکر مطلب فوق از قول پدرش ابوالمعالی، همگان به‌ویژه اهل علم را به پیروی از سلوک معظم له در نحوه دعا و راز و نیاز، توصیه می‌کند.

احترام بسیار ابوالمعالی به سادات

 مرحوم ابوالمعالی برای سادات احترام ویژه‌ای قائل بود و دیگران را نیز به این عمل سفارش می‌کرد؛ حتی برخی از شاگردان خود را( که از سادات بودند) به هنگام دخول و خروج از منزل، بر خود مقدم می‌داشت و هیچ گاه حاضر نمی‌شد بر سیدی پیشی گیرد.

چنانکه از مرجع بزرگ عالم تشیع مرحوم آیت‌الله بروجردی نقل شده که فرمود: با اینکه میرزا ابوالمعالی استاد من بودند، اما حاضر نمی‌شدند که من پشت سر ایشان راه بروم و من هرگاه به منزل ایشان می‌رفتم، به خاطر همین احترام‌ها و تکریم‌ها شرمنده می شدم. ابوالمعالی دیگران را نیز به احترام گذاشتن به سادات سفارش و از اهانت به آنان نهی ‌می‌کرد.

حوزه تدریس و شاگردان

میرزا ابوالمعالی از علمای نامی و مدرسان برجستة اواخر قرن سیزدهم دارالعلم اصفهان بود. حوزة درسی او، از حیث کمّی و کیفی، نسبت به دیگر مجالس علمی وقت، ممتاز بود و به واسطه تحقیقات دقیق و افکار عمیقی که ارائه می‌کرد، جمعیت بسیاری از فضلا و دانش پژوهان را به سوی خود جلب کرده بود. با نگاهی به فهرست اسامی شاگردان میرزا ابوالمعالی، به خوبی معلوم می‌شود که شمار بسیاری از فقیهان و مراجع نامدار شیعه در قرون سیزدهم و چهاردهم هجری، از مدرس پرفیض او برخاسته‌اند.

برخی از مشاهیر شاگردان و راویان از او عبارتند از آیات عظام: سید ابوالحسن مدیسه‌ای اصفهانی، سید ابوالقاسم دهکردی، شیخ ابوالقاسم کبیر قمی، سید احمد خوانساری صفایی، میرزا جمال الدین کلباسی، سید جمال الدین گلپایگانی، شیخ حسنعلی نخودکی، سید حسین طباطبایی بروجردی، حاج آقا رحیم ارباب، آقا ضیاء الدین عراقی، ملاعلی محمد نجف آبادی، میرزا ابوالهدی کلباسی، سید محمد باقر درچه ای، شیخ محمد حسین اشنی، میرزا محمد حسین نائینی، سید محمد مهدی درچه ای و شیخ مرتضی طالقانی.

گفتنی است که محل تدریس میرزا ابوالمعالی مدرسة حاجی کرباسی، واقع در جنب مسجد حکیم بوده و او در این مدرسه، دانش‌های گوناگون اسلامی از جمله: فقه، اصول و رجال را تدریس می‌کرده و حوزة درس اصول فقه او رونق بسزایی داشته است.

عقیده ابوالعمالی در مورد اجتهاد

اجتهاد از نظر ابوالمعالی، امری خطیر بود و او نیز مانند پدرش، حاجی کرباسی و نیای همسرش سید حجت الاسلام شفتی، به سادگی، اجتهاد کسی را نمی‌پذیرفت. وی، اجتهاد را مشروط به امور و مستلزم رعایت مقدماتی می‌دانست که در کمتر کسی قابل تحقق بود، تا آن جا که می‌فرماید: «سوگند که در دایره معرفت، حصول هیچ دانشی به مانند علم فقه، سخت و دشوار نیست و نمی‌توان سطری در آن نوشت، مگر آن که ضرورتاً مباحث آن را بر اساس اصول فقه تکمیل نمود، بلکه اساساً فقه بدون اصول، مانند نتیجه بدون مقدمه است...».

در نظر وی، یک فقیه باید علم رجال را نیز به سبب لزوم نقد اخبار، کامل کند و البته از همه مهمتر و ضروری‌تر برای یک فقیه، رعایت تقواست که بدون آن، حصول قوة قدسیه اجتهاد، ناممکن است. از همین رو، میرزا ابوالمعالی در مدت عمر خود، به هیچ یک از شاگردانش، اجازه اجتهاد نداد و شاگردان او دریافته بودند که از سوی استاد به دریافت چنین اجازه‌ای نائل نخواهند شد.

 میرزا ابوالمعالی تلاش فوق العاده‌ای در کسب دانش از خود نشان داد و عمر شریفش را صرف مطالعه، تحقیق، تدریس و تضنیف کرد. همواره سرگرم اندیشه و دقت نظر و پژوهش بود؛ به گونه‌ای که حتی هنگام صرف غذا و زمان خواب و استراحت، از اندیشیدن غافل نبود.

گاه اتفاق می افتاد که در خلال شب از خواب بیدار می‌شد و به فکر فرو می‌رفت و یا در حمام به اندیشیدن مشغول می‌شد و در همان جا چراغ روشن می‌کرد و قلم و دوات می‌طلبید و خطورات ذهنی اش را می‌نوشت.

نوشتجاتی از ایشان در دست است که به رنگ حنا آمیخته شده و این، اثر حنایی است که انگشتان خود را در حمام با آن خضاب می‌کرده است. آثار و تألیفات وی مشتمل بر تحقیقات ژرف و آرای ابتکاری است و با این که وی از دوران جوانی دست به کار تصنیف شد، اما دقت نظر و وسواس علمی از سطر سطر آثارش پیداست.

گاهی، روزها و ساعت‌ها پیرامون موضوعی خاص، تأمل و تفکر می‌کرد و هیچ گاه پیش از موشکافی و ژرف بینی بسیار، دست به قلم نمی‌برد.

آثار و تألیفات

بیش از 80 رساله و کتاب از میرزا ابوالمعالی در موضوعات مختلف فقه، اصول، رجال، ادبیات، کلام، تفسیر، حدیث و شرح بر ادعیة معصومین (ع) بر جای مانده است.

فهرست بیشتر این آثار در رسالة شرح زیارت عاشورای او و نام برخی دیگر، همراه با بحث دربارة مفاد و اهمیت پاره‌ای از آنها در بدرالتمام فرزندش، میرزا ابوالهدی آمده است. بیش از نیمی از این آثار تاکنون چاپ و منتشر شده است.

 آثار چاپ شده میرزا ابوالمعالی کلباسی

تا کنون 48 عنوان از کتب و رسایل معظم له برخی در زمان حیات خود مؤلف و بیشتر آنها پس از وفات او چاپ و منتشر شده است.

وفات

صاحب بدر التمام نقل می‌کند که پدرش ابوالمعالی، حدود دو ماه پیش از وفات، به هنگام تعقیبات نمازش، ندایی از عالم غیب شنید که: «خانه تو در بهشت، آماده و مهیاست» وی پس از چند روز بیماری، در سن 67 سالگی، در سحرگاه روز چهارشنبه 27 صفر المظفر سال 1315 ق / 1276 ش، به دیار ابدی شتافت.

 پس از فوت ابوالمعالی، بر سر محل خاک سپاری او، میان اهالی اصفهان، اختلاف روی داد و حتی چندین موضع برای این کار، حفر شد تا این که میرزا ابوالهدی، همین محل کنونی را برگزید و پیکر آن مرحوم، نزدیک آرامگاه جدّ بزرگوارش حاجی محمد حسن خراسانی کرباسی، دفن شد.

با دفن او در این محل، دل‌های مؤمنان متوجه او شد و جمع بسیاری از علما و فضلا و هنرمندان، در این محل آرمیدند. مردم اصفهان، زیارت تربت او را برای برطرف شدن حاجات خود، مؤثر می‌دانند و مشهور است که با خواندن چهل بار سوره مبارکه فاتحة الکتاب بر سر مزار ابوالمعالی، او را نزد خدا واسطه قرار می‌دهند تا خواسته‌هایشان، به‌ویژه در باب دیون و قروض به هدف اجابت برسد.

گویند: میرزا ابوالمعالی پس از فوت، در عالم رؤیا فرموده بود که بر اثر صبر در راه ولایت امیر مؤمنان و اولادش (ع) به مقامی رسیده‌ام که خواسته کسی را که به من پناهنده شود و توسل جوید، بر طرف می‌کنم.

انتهای پیام/ش

پربیننده‌ترین اخبار استانها
اخبار روز استانها
آخرین خبرهای روز
فلای تو دی
تبلیغات
همراه اول
رازی
شهر خبر
فونیکس
میهن
طبیعت
پاکسان
گوشتیران
رایتل
مادیران
triboon