در باب هیجان‌های دانشجویان تئاتری

در باب هیجان‌های دانشجویان تئاتری

تئاترهای مولوی برای دانشجویان هیجان‌انگیز است؛ اما اطلاق واژگانی چون رادیکال بودن برای این آثار بسیار زود است.

خبرگزاری تسنیم - احسان زیورعالم

در هفته‌ای که گذشت چند نمایش برآمده از فضای دانشگاهی با هیجان بسیاری در فضای مجازی تبلیغ شده‌اند. هر یک از این نمایش‌ها به واسطه فُرم اجرایشان رادیکال نامیده شده‌اند. دانشجویان جوان تئاتری، با دیدن جسارت دوستان خود در اجرا، به وجد می‌آیند و این آثار را از شاخص‌ترین کارهای دانشجویی تمام ادوار می‌نامند؛ اما گاهی به نظر می‌رسد درباره اطلاق صفات برتر، با پسوند «ترین» به خطا می‌رویم.

با جستجویی در باب معنای واژه رادیکال می‌توان دریافت که اندیشه رادیکالی هدفش طبیعت بنیادهاست. اثرگذاری یا تغییر ریشه‌ها برای ایجاد شکل دیگر می‌تواند رادیکال خوانده شود.

پس به عبارتی رادیکال هنری قصدش یافتن ریشه‌های یک هنر و ایجاد تغییرهای بنیادی به واسطه انگاره‌های انقلابی است. مثلاً دادایسم با زیر پا گذاشتن اصول کلاسیک مشهور به فرهنگستانی، موفق می‌شود تغییرات عمده‌ای در ریشه‌های هنر ایجاد کند؛ کما اینکه با گذر زمان خود بدل به ریشه‌های هنری می‌شوند. در تئاتر رادیکالیسم می‌تواند تعاریف جذابی داشته باشد.

گراهام مورداک در دهه هشتاد مقاله‌ای با عنوان «درام رادیکال، تئاتر رادیکال» می‌نگارد و در آن از چهار ویژگی تئاتر رادیکال یاد می‌کند و تأکید می‌کند که این چهار ویژگی در یک اثر اجتماع نمی‌کنند. ویژگی نخست آن است که تئاتر رادیکال چشم‌اندازی انتقادی به نظم اجتماعی حاضر دارد و ساختارهای قدرت را هدف قرار می‌دهد. ویژگی دوم این است که تئاتر رادیکال به سراغ ایدئالیسم و راسیونالیسم (خردگرایی) می‌رود که نظم اجتماعی را سامان می‌دهند، در واقع رادیکالیسم با هنر فرهنگستانی موردپسند ایدئالیسم حمله می‌کند. سومین ویژگی این است که تئاتر رادیکال جستجوی پویایی تغییر اجتماعی و تغییر شکل و جستجوی سیاست‌های ممکن است. چهارمین ویژگی نیز از منظر مورداک تئاتر رادیکال با امر و هنر مرسوم چالش دارد و علیه قشری‌گرایی فرهنگی است. 

دو نمایش «پر، یا داستان منحصر به فرد نویسنده ای که تا گردن زیر پتوی منحصر به فردش...» و «اسم این تئاتر پپ است» در این روزها با عنوان رادیکال در میان دانشجویان تئاتر شناخته می‌شوند. نمایش «پر...» داستان نویسنده‌ای است که در کنار چند رفیق خود می‌خواهد به سبک عباس نعلبندیان اثری بیافریند؛ اما هر چه پیش می‌رود به نتیجه نمی‌رسد. در جایی هم کارگردان نمایش را متوقف می‌کند و از کسی می‌پرسد که آیا نمایشش خوب است یا نه. شاید شروع نمایش به نوعی رادیکالی باشد؛ اما همان‌جا که از یک استاد دانشگاه می‌پرسد آیا نمایشم خوب است این رادیکالیسم در هم می‌شکند. اصل دوم و سومی که مورداک از آن یاد می‌کند.  حتی دعوت کردن از منتقد نیز یک رویه ضدرادیکالی است. بماند که نمایش با اشاره بر اینکه قرار است «اسکی کردن» از نعلبندیان باشد، این خود نیز یک رویه ضدرادیکالی است؛ چرا که نعلبندیان پنجاه سال پیش در هنر تئاتر ایران تثبیت شده بود.

در مورد نمایش «پپ» می‌توان کمی آهسته‌تر پیش رویم. نمایش داستان دو پسر جوان است که با پدران حقیقی خود در نمایش مدام صحبت می‌کنند. در نمایش خبری از یک متن نمایشی نیست و همه چیز براساس بداهه و رفتار صادقانه‌ای است که چهار بازیگر از خود نشان می‌دهند. به عبارتی آنان رابطه شخصی خود را در برابر دیدگان تماشاگر عریان می‌کنند و تلاش می‌کنند بدون هیچ محافظه‌کاری با یکدیگر سخن بگویند. در این شکل از اجرا، لحظاتی است که از دید مخاطب محافظه‌کار پسر پایش را از گلیم فراتر می‌برد و به پدرش توهین می‌کند؛ اما این رویه را می پذیرد و آن را اعترافات دوطرفه تلقی می‌کند.

از این منظر نمایش رادیکال است؛ چرا که پیشتر تئاتر ایران با رویکردهای محافظه‌کارانه در پی یافتن مخاطب است. در این رویه نمایش‌ها نسبت به مخاطب صادق نیستند و این عدم صداقت در وسیع شدن تبیلغات تئاتر نمود پیدا می‌کند. نمایش «پپ» به واسطه سنت تبلیغ شفاهی این روزها محبوب شده است. خبری از انواع و اقسام شگردهای تبلیغاتی در آن نیست؛ اما با این وجود می‌توان این اثر را رادیکال نامید؟

شاید انتخاب بازیگر در نقش حقیقی خود - با توجه به اینکه بازیگر آموزش‌دیده نیست - می‌توان آن را رادیکال نامید. اینکه نمایش با چنین بازیگری هر آن می‌توان یک اتفاق جدید بیافریند، با شاکله کلاسیک تئاتر در تضاد است که همه چیز از یک متن برآمده است. به عبارتی بازیگران تئاتر فرهنگستانی نمی‌توانند بداهه را بر اصل ماجرا مسلط کنند. با این وجود نمایش در پایان دچار سکته می‌شود. در تئاتر رادیکال هدف تغییر است؛ اما وقعی کارگردان نمایش در پایان نمی‌داند باید چگونه پایان‌بندی کند، می‌فهمیم او قصد تغییر چیزی ندارد. او صرفاً یک آنارشیسم در تئاتر خود ایجاد می‌کند که هنوز پخته نشده است. باز سرگرمی‌ساز نمایش نیز قالب است و همین موجب می‌شود رگه‌های محافظه‌کاری در اثر شکل بگیرد؛‌ چرا که بازیگران تمایل به حفظ مخاطب دارند. آنان می‌خواهند مخاطبان را سرگرم کنند. پدرها در چندین موقعیت به سراغ ادبیاتی می‌روند که مقبول و محبوب مخاطبان جوانشان هستند.

پس نمایش از رادیکال بودن فاصله می‌گیرد و به سوی مقبول شدن پیش می‌رود. در حالی که می‌توانست به مسیر خود ادامه دهد و آنجا این صفت برتر «رادیکال‌ترین» را از آن خود کند. هر چند معتقدم در تئاتر امروز ایران چیزی به اسم «رادیکال‌ترین» وجود ندارد؛ بلکه مشق‌هایی است برای مزه مزه‌ کردن تئاتر رادیکال. با وجود ساختار تئاتر ایران و دستگاه عریض و طویل دولتی، امکان خلق رادیکالیسم در تئاتر چندان مهیا نیست و تمایلی هم در میان اهالی تئاتر دیده نمی‌شود؛‌ چرا که مقبولیت کماکان بر آزمودن چیهر می‌شود.

انتهای پیام/

واژه های کاربردی مرتبط
واژه های کاربردی مرتبط
پربیننده‌ترین اخبار فرهنگی
اخبار روز فرهنگی
آخرین خبرهای روز
فلای تو دی
تبلیغات
همراه اول
رازی
شهر خبر
فونیکس
میهن
طبیعت
پاکسان
triboon
گوشتیران
رایتل
مادیران