به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، امروز جنگ، جنگ روایتهاست و جریان سریالسازی و برنامهسازی تلویزیون هم این نکته را به وضوح نشان داده که کار را گاهی اوقات به کسانی واگذار میکند به دنبال نمایشِ درستی از انقلاب و اسلام نیستند. البته این سوء تفاهم و شائبه ایجاد شده و کمتر پاسخی به این ابهامات و وجودِ حلقههای خاصِ مشکلدار داده شده است.
همان جنگ روایتها که به تعبیر وحید جلیلی از بایکوت دفاعمقدس شروع شده و برخی راهبرد تحریف دفاعمقدس را در دستور کار قرار دادهاند. این انتقادها و گلایههای فعال فرهنگی و رسانهای به حوزه سینما هم رسید؛ جایی که میگوید طی 40 سال یک پلان از نماز جمعه در پرده نقرهای دیده نشده است. در واقع جایِ فرهنگسازی در همین بسترهای نمایشی و جذاب بصری و اجتماعی است. اما به گونهای رفتار شده که حتی فیلمساز انقلابی ما به قولِ "جلیلی" جرأت ندارد حتی یک پلان از آن را بسازد و پخش کند.
این فعال فرهنگی و رسانهای در بخشی از انتقادهای خودش به رسانهملی گلایه میکند که بعد از 40 سال برنامه مربوط به خانواده شهید را به کارگردانی میسپارد که حتی ادعای دینداری هم ندارد و محصولی به دست میآید که آن تصویر مخالف واقعیت است.
اما این انتقادها رنگ و بوی نقدِ سریالی هم گرفت. او ساخت برخی سریالهای تلویزیونی را در جهت جریان نفوذ در صداوسیما دانست. چرا که به گفته او رسانهملی سفارش میدهد سریالی با هزینه 15 میلیارد تومانی ساخته شود تا در اوج جنگ نرم یک تصویر نادرست(کثیف) از جامعه ایرانی را در ذهن مردم القاء کند. در عین حال ادعا میکنند ما موضوعات روز مانند پولشویی را بیان میکنیم.
در حالی که پولشویی به انواع مختلف میتواند مورد بررسی و تحلیل قرار بگیرد چرا به گونهای بیان میشود که سازمان سیا و سلطنتطلبها آن را بپسندند. وحید جلیلی در بخشی این عبارت را به کار میبرد که: «اگر گاندو جریان نفوذ در دولت را نشان داد، بوی باران جریان نفوذ در صداوسیما را نشان میدهد، باید فهمید این جریان نفوذ در صداوسیما تا کجا پیش رفته است.»
سعید مستغاثی تحلیلگر و پژوهشگر سینما و تلویزیون درباره معضلات واگذار کردن برنامهها به افراد خاص به خبرنگار خبرگزاری تسنیم، گفت: شاید این اتفاقات فقط معطوف پشتپردهها نیست؛ من بارها گفتهام و باز هم میگویم صداوسیمای ما به جز یک بخش کوتاه خبری، بخشی از برنامههای معارفی و هارد تاکها نشانی از گفتمان انقلاب اسلامی در برنامهها و سریالهایش وجود ندارد. البته در این بین زحمات و تلاشهای مدیران و برنامهسازان دغدغهمند صداوسیما فراموش نمیشود که باعثِ ساخت و پخش برنامههایی مثل «ثریا» شدهاند.
وی تأکید کرد: چرا باید فقط بگوییم در یک شبکه حرف از قرآن و معارف زده شود و بقیه شبکهها بهگونهای دیگر رفتار کنند؟ این جداسازی نشانه تفکر سکولار در یک رسانه است. هرکس راجع به قرآن صحبت کند در آن شبکه باشد و نمیخواهد در شبکههای دیگر باشد. آنقدر برنامههای تقلیدی کورکورانه از شبکههای دست چندم ماهوارهای میبینیم و ساخته میشوند نشانههای قرآنی و تفکر اسلامی فراموش میشوند. البته استثناهایی هم بوده ولی ناچیز و در اقلیت هستند.
مستغاثی با اشاره به اینکه چرا در تلویزیون و رسانه ما آن کسی که بویی از تفکرِ قرآنی و شریعت اسلامی نبرده، برنامه میگیرد و اجرا میکند، تأکید کرد: سریالی که اخیرا پخش میشود شاید جزئی از این روند باشد. اتفاقاً همین چندِ وقت پیش بود که برنامه آئینه خانه حجتالاسلام شهاب مرادی را میدیدم که آنجا میگفتند چرا باید در تلویزیون آن کسی که بویی از تفکرِ قرآنی و شریعت اسلامی نبرده برنامه بگیرد و اجرا کند. من به پشت پردهها کار ندارم و در این بیست و پنج سال که صداوسیما را میشناسم، آنچیزی که عمدتاً خروجی برنامهای و سریالی رسانهملی بوده آنچنان در راستای اندیشههای انقلاب اسلامی نبوده است.
وی افزود: امروز برنامههای تقلیدی سطحی و سخیف آمریکایی در رسانهملی وجود دارند و باعث میشوند نکات ظریفی از سبک زندگی غربی به خانوادههای ایرانی نفوذ کند. تا جائیکه یک روحانی به عنوان مجری برنامهای در جلوی دوربین از مهمانان برنامه میخواهد جمله عاشقانه به هم بگویند و زن و مرد دست همدیگر را بگیرند. اینها خطرش از آن سریال به مراتب بیشتر است. این گفتنِ دوستت دارم جلویِ دوربین، حجب و حیای اسلامی را از بین میبرد. جایی دیگر هم از مهمان میپرسند چطور عاشق شدی و به زور میگویند به همسرت بگو، "دوستتدارم".
انتهای پیام/