به گزارش گروه بین الملل خبرگزاری تسنیم، بازی تهدیدهای آمریکایی در خلیج فارس و معادله نفتکشها بن بستی رنج آور برای آمریکا و انگلیس به وجود آورد و قادر به عبور از خطوط قرمز نبودند، به همین دلیل در نشست مشترک اطلاعاتی آمریکا، انگلیس و رژیم صهیونیستی، فاز جدید از رفتارهای تهدیدکننده منطقهای طراحی شد تا با تکیه بر حملات پهپادی ابتکار عمل را از ایران و مقاومت منطقهای بربایند.
حمله به مراکز نیروها و محل نگهداری مهمات حشد شعبی در عراق، حمله به یک محل استراحت مقاومت اسلامی لبنان در روستای «عقربا» در سوریه و سپس حمله دو پهپاد به ضاحیه ( جنوب بیروت) و یک مرکز رسانهای حزب الله، برای ساماندهی قواعد درگیری و دست برتر آنها در مقابل مقاومت منطقه ای بود دامنه راهبرد پهپادی صهیونیستها که با پشتوانه فنی و جغرافیایی و حمایتی آمریکا انجام میشود از این قابلیت برخوردار است که توازن قدرت منطقهای و دستاوردهای سالیان گذشته محور مقاومت را به چالش بکشد از همین رو، سید حسن نصرالله در واکنش شدید، وعده پاسخ به شهادت دو نفر از رزمندگان حزب الله و حمله به لبنان را در کنار واکنش به هرگونه حضور پهپادی در فضای لبنان مورد تاکید قرار داد.
تهدید معتبر سید حسن نصرالله برای جامعه صهیونیستی و دستگاههای امنیتی و نظامی امری واقعی بوده و از همان لحظات اولیه این سخنرانی، هراس و تدابیر صهیونیستی در مرزها، فرودگاهها ، پایگاهها و شهرکهای صهیونیست نشین آغاز و دلهره پاسخ حزب الله در اسرائیل حاکم شد. شلیک موشک از غزه به شهرکهای صهیونیست نشین و تاکید مقاومت فلسطین مبنی بر همراهی با حزب الله در هر اقدام صهیونیستی، شرایط را برای صهیونیستها، بیش از پیش بغرنج کرد و از حکومت مصر خواستند تا غزه را از این رویکرد برحذر نماید.
آثار روانی، اجتماعی و سیاسی وعده پاسخ سید حسن نصرالله به سرعت به کارکردهای انتخاباتی هم کشیده شد و نتانیاهو و حزب لیکود در نظرسنجیهای صهیونیستی از رقیب انتخاباتی خود عقب ماندند (32 کرسی در برابر 30 کرسی) نتانیاهو به خوبی درک کرد که با ماجراجویی وی برای نجات ترامپ و حکومت انگلیس در منطقه و بهره برداری از آن برای انتخابات اواخر شهریور ماه کنست، برایش گران تمام شده و لذا از آمریکا و انگلیس درخواست کرد با ارسال پیام به سعد حریری و حتی برخی رشوههای سیاسی و عدم اجرای تحریم علیه حزب الله از واکنش مقاومت جلوگیری کند.
عصر یکشنبه دهم شهریور، عملیات هوشمندانه، دقیق، حرفهای و کشنده حزب الله در پایگاه «آویویم» که روبروی روستای مارون الراس لبنان قرار دارد، آغاز پاسخ حزب الله بود که دو خودروی نظامی آنها به نام «گرگ» که برای گشت زنی از پشت پایگاه مذکور عبور میکردند و حتی در دید مستقیم از مرز لبنان قرار نداشت، هدف قرار گرفتند. توضیح اینکه صهیونیستها با توجه به تجربهای که با حزب الله داشتند، دادن تلفات را مفروض گرفته و عمدتا از اسیر دادن در شرایط فعلی میترسیدند، لذا هدف قرار گرفتن دو خودروی گشتی نظامی بدین دلیل بوده که با تیم کامل هشت نفره از این جاده عبور میکردند و این خودروهای نظامی با سه موشک کورنیت هدف قرار گرفته و منهدم شد. نیاز به توضیح نیست که موشکهای کورنیت برای ادوات زرهی به کار میرود و خودروهای نظامی در مقابل آن و سرنشینان آن انهدام صددرصدی خواهد داشت. اسرائیل در جنگ 33 روزه، این موشکها را که تانک میرکاوای 3 رژیم را نابود کرد، تجربه کرده است.
مدل رفتار جنگی حزب الله اینگونه است که تمام رخدادهای مهم نظامی را فیلمبرداری کرده و مستند ارائه خواهد کرد. لذا صهیونیستها در نوع بازتاب رسانهای نیز با وجود اینکه هرگونه انتشار خبر و تصویر و یا موضعگیری توسط مقامات اسرائیلی را ممنوع اعلام کردهاند، تحت فشار است و حزب الله به زودی و به شکل تدریجی این اطلاعات تصویری را منتشر خواهد کرد و یا در سخنرانی بعدی سید حسن نصرالله منتشر خواهد شد.
نتانیاهو همزمان با حمله حزبالله، کابینه امنیتی خود را تشکیل داد و به سرعت اعلام کرد که حزب الله حمله موشکی کرده و ارتش اسرائیل هم با 40 گلوله توپ به آن پاسخ داده و هیچ تلفاتی نداشتهاند. حال آنکه به سرعت این دروغ مصلحتی نتانیاهو با انتشار فیلم بالگردهای منتقل کننده تلفات و مجروحان به بیمارستانهای صفد و حیفا رنگ باخت. دلیل دروغ نتانیاهو این بود که اگر اعتراف به تلفات میکرد، باید دستور مقابله به مثل به ارتش میداد که حتی در شلیک گلولههای توپ نیز به مناطق پیرامونی مارون الراس که خالی از سکنه و یا هرگونه امکان نظامی و غیرنظامی است، یعنی همانگونه که بیانیه ارتش اسرائیل تصریح کرده، پایان درگیری را به شکل روشن بیان کرد. نتانیاهو نیز مجددا،آمریکا و فرانسه را واسطه کرده تا واکنش حزب الله در همین حد باقی بماند. حزبالله در بیانیه خود، اقدام موشکی خود را در پاسخ به حمله به مقر خود در روستای عقربا دانست و وعده پاسخ به حمله در ضاحیه بیروت را داد.
یعنی آنچه اتفاق افتاد، یک آغاز است و حمله به شهرهای لبنان با حمله به شهرهای صهیونیستی تمام خواهد شد. تصویر راهبردی این رخداد بزرگ که نشان از اشراف اطلاعاتی و دقت عملیاتی و انتخاب حرفهای اهداف نظامی بود، به جز عرصههای اقتصادی، سیاسی و جمعیتی، دستگاههای امنیتی و نظامی را دچار شوک راهبردی خوهد کرد. در عرصه منطقهای و بینالمللی نیز پیامدهای این رخداد، همانند آنچه باعث شادمانی و سرور مردم لبنان و تمام جریانهای سیاسی و مقاومت شد، راهبرد جدید صهیونیستها، آمریکا و انگلیس را دچار چالش کرد، چرا که پاسخ حزب الله که از پشتوانه مردمی، ارتش لبنان و تمام ارکان ملی این کشور برخوردار بوده، تهدید جدید را به فرصتی راهبردی برای نمایش عنکبوتی بودن پیکره صهیونیستها تبدیل کرد و سطح هزینههای این راهبرد را برای اسرائیل و همچنین حامیان غربی آن برای تکرار در غرب آسیا آن چنان بالا برد که ریسک تکرار آن را باید با دشواریهای جدید بپذیرند.
یادداشت از هادی محمدی کارشناس ارشد غرب آسیا
انتهای پیام/