به گزارش گروه بین الملل خبرگزاری تسنیم،«عبدالستارقاسم» تحلیلگر مطرح فلسطینی با بیان این مطلب در تحلیلی که در سایت عربی 21 منتشر شد، نوشت به طور خلاصه به برخی ناکامی ها و شکست های رژیم اشغالگر اشاره می شود که فاصله زمانی طولانی میان آنها وجود ندارد.
صحنه سیاسی از هم گسسته و متزلزل رژیم صهیونیستی
1-حادثه حل نشدن گره تشکیل دولت صهیونیستی به سبب نتایج انتخابات کنست(پارلمان) تکرار شده است که این نتایج، اجازه نداده دولت رژیم به آسانی تشکیل شود. نتایج انتخابات اخیر هم به گونه ای رقم خورده که صهیونیستها در برابر احتمال برگزاری انتخابات برای سومین بار قرار گرفته اند شاید نتایج آن به گونه ای باشد که منجر به تشکیل دولت شود، مسئله تعداد کرسی های پارلمانی که هر طرف به آن دست می یابد، نیست، بلکه از هم گسستگی سیاسی حزبی است که صحنه سیاسی رژیم صهیونیستی را درنوردیده است.
رژیم صهیونیستی از دهه هشتاد قرن گذشته از کثرت و تعدد احزاب سیاسی و شکاف هایی که این احزاب شاهد آن بوده، رنج می برد، ازهم گسستگی و چنددستگی دردهه هشتاد و نود به اندازه ای بود که احزاب کم حجم و کم وزن از دو نظر بر دولت حاکم بودند و این احزاب کوچک به امتیازهایی بر خلاف حجم و اندازه خود دست یافتند به این معنا که این احزاب کوچک از حزبی که مامور تشکیل دولت می شد، باج خواهی می کردند و آن حزب راه دیگری جز تسلیم شدن در برابر این باج خواهی نداشته است، اما نکته دوم مربوط به تداوم فعالیت دولت صهیونیستی بوده است و اینکه نخست وزیر نباید حزب کوچک را به خشم بیاورد تا مبادا از ائتلاف دولتی خارج شود و در نتیجه دولتش از هم فروبپاشد به همین سبب مرحله دهه هشتاد و نود قرن گذشه شاهد بی ثباتی دولتی در رژیم صهیونیستی بودیم به طوری که ادامه فعالیت دولت تا پایان مدت مقرر و معمول دشوار بود.
اما اکنون اوضاع سیاسی رژیم صهیونیستی تا حد زیادی بحرانی و نابسامان شده که مامور تشکیل دولت نمی تواند دولت را تشکیل دهد، زیرا نمی تواند کرسی هایی را که به وی اجازه کسب اعتماد کنست(پارلمان) را بدهد، به دست آورد، این وضعیت متنشج و وخیم، تعمیق ازهم گسستگی و شکاف سیاسی در رژیم صهیونیستی را مورد تاکید قرار می دهد که همچنین نشانه ای بر از هم گسستگی اجتماعی رژیم است.
عملیات رای گیری در رژیم صهیونیستی غالبا بر اساس خطوط متوازی با نژاد و رنگ و باورهای دینی و قبیله ای سیاسی است که آن را به منافع حزبی تبدیل می کند که تاثیر منفی بر انسجام جامعه صهیونیستی می گذارد و این مسئله تا حد زیادی ناکامی بزرگی است و فلسطینیان می توانند از این نقطه ضعف برای تضعیف صهیونیستها بهره برداری کنند.
2-سرخوردگی و ناامیدی صهیونیستها از تحولات سیاسی و نظامی منطقه : صهیونیستها در نتیجه حوادث سیاسی و نظامی جاری در منطقه عربی و اسلامی به ویژه آنچه در سوریه می گذرد، دچار سرخوردگی و ناامیدی گسترده ای شدند. صهیونیستها تمام تلاش و توان خود را برای تجزیه سوریه به کار گرفتند و به ایجاد ساختار کُردی چشم دوخته بودند تا سوریه، ایران و ترکیه را برای سالهای طولانی به آن مشغول کنند و به ایالات متحده آمریکا امید بسته بودند تا آرزوهایشان را برآورده کند، اما ناگهان آمریکا خروج خود از منطقه الجزیره سوریه را اعلام و آنها را غافلگیر کرد و آینده روابط درباره کردها را در دستان روسیه رها کرد، روس هایی که با تجزیه سوریه مخالف هستند، لذا این حلقه هم از دستان صهیونیستها خارج شد.
3-موضع آمریکا در قبال ایران، صهیونیستها را بهت زده و شگفت زده کرده است، آنها و سعودی ها بر موضعگیری واشنگتن حساب باز کرده و دچار این توهم بودند که آمریکا جنگی را به نیابت از آنها علیه ایران به راه اندازند. ولی به نظر می رسد که صلابت و استحکام موضع ایران و توانمندی های نظامی ایران، آمریکا را وادار به بازنگری در محاسبات خود و اعلام عدم نیت خود برای ورود به جنگ علیه سرزمین فارس کرد و معنایش این است که ایران و توانمندی های صنایع نظامی اش به ساحل امنیت رسیده و ایران می تواند به توسعه علمی و فناوری با تکیه بر توانمندی های نظامی ذاتی خود ادامه دهد.
اگر حکومت جدید در تونس با موفقیت همراه شود، ایده دموکراسی به اماکن دیگری در جهان عرب برخلاف میل و آرزوی صهیونیستها امتداد و گسترش خواهد یافت.
تهدید آمریکا تا پیش از آزمودن اراده ایران معنا داشت، ولی سرنگون پهپاد آمریکایی و پرواز پهپادهای ایرانی بر فراز ناوهای هواپیمابر آمریکا و توقیف نفتکش انگلیسی، قدرت ایران در پاسخ کوبنده و ویرانگر را به همه ثابت کرد و صهیونیستها حالا به توانمندی های خود فکر کنند، چراکه آمریکا دیگر آن قدرتی که به خاطر کسی منافع خود را به خطر بیندازد، نیست.
4-رژیم صهیونیستی یک ناکامی دیگر هم متحمل شد و آن زمانی بود که حوثی ها(انصارالله) تاسیسات نفتی تابع شرکت عربی آمریکایی آرامکو را بمباران کردند(با پهپاد)، عملیات حوثی ها بر سطح فناوری بالای سلاح هایشان تاکید کرد و این توانمندی، زنگ هشدار را برای صهیونیستها به صدا درآورد، به این معنا که فناوری آمریکایی که در اختیار عربستان سعودی بود، بر فناوری مورد استفاده حوثی ها برای ضربه زدن به اهداف سعودی برتری نداشت یعنی حوثی ها می توانند تاسیسات صهیونیستی را هدف قرار داده و بر تنگه باب المندب مسط شوند بدون اینکه خدشه ای به ابزارها و تجهیزات نظامی شان –برسد.
5-انتخابات ریاست جمهوری اخیر تونس منبعی برای آرامش و خوشحالی صهیونیستها نبود، چرا که تونس شخصی را انتخاب کرد که به آزادسازی فلسطین ایمان دارد و اگر حکومت جدید در تونس موفق شود، ایده دموکراتیک به اماکن دیگری در جهان عرب بر خلاف آرزو و خواسته صهیونیستها امتداد خواهد یافت، در حالی که تمام کشورهای غربی حکومت قبیله ای را ترجیح می دهند.
این تحلیلگر مطرح فلسطینی در پایان تحلیل خود نوشته است : این ناکامی ها و سرخوردگی ها، قطعا صهیونیستها را به تفکر و تامل مجدد در وضعیت و جایگاه خود در جهان عرب وادار خواهد کرد، دیواری که آمریکا برای محافظت صهیونیستها تحمیل کرده اعتبار خود را گام به گام از دست می دهد و اعتماد به آمریکا که خدمت به صهیونیستها را بر خدمت به خود ترجیح می دهد، به شکل گسترده ای متزلزل شده است، همچنانکه ناتوانی سعودی برای استفاده از سلاح هایی که خریداری می کند، به صهیونیستها تاکید می کند که کشورهای عربی خلیج(فارس) کشورهای جنگ نیستند و نمی توان برای جنگ با ایران بر روی آنها حساب باز کرد. سئوالی که باقی می ماند این است که ما فلسطینیان چگونه می توانیم از این اوضاع و تحولات جدید برای خدمت به مسئله خود بهره ببریم؟
انتهای پیام/