تب جدید میان شاعران جوان

تب جدید میان شاعران جوان

عباس خوش‌عمل کاشانی در یادداشتی به یکی از آسیب‌های امروز در میان شاعران جوان اشاره کرده است.

به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، عباس خوش‌عمل کاشانی، از شاعران پیشکسوت، در یادداشتی به یکی از آسیب‌های موجود در میان شاعران جوان و نوآموز اشاره می‌کند و می‌نویسد:

با برخی شاعران مبتدی و ضعیف که از ماه‌ها قبل در گروه‌های مختلف شعر می‌گذارند، در تماس بوده‌ام. نمی‌دانم بگویم خوشبختانه یا متأسفانه به جز یکی دو نفر همه‌شان اشراف کامل به عروض دارند و با این تصور باطل که هرچه بیشتر مطالب عروضی را بدانند و از حفظ باشند، شاعر خوبی خواهند شد و شعرشان خوب خواهد بود، بیشتر کتب عروضی قدیم و جدید را به حافظه سپرده‌اند و یا در فرهنگسراها و دیگر مراکز فرهنگی و ادبی ساعت‌ها پای درس استاد نشسته اند و آن مطالب را آموخته‌اند. اغلب بی‌آنکه صاحب استعداد باشند و طبع خداداد داشته باشند، خیال کرده‌اند هنر و فن شعر هم اکتسابی است و هرچه بیشتر در عروضیات مستحیل شوند، در زمینه شاعری بیشتر خواهند درخشید.

به نظر من چنین افرادی را نباید امیدوار کرد؛ چون چند دهه هم که بگذرد شاعر نخواهند شد و حداقل ناظم متوسطی خواهند شد. این افراد باید بختشان را در هنرهایی غیر از شعر بیازمایند. من با افرادی از این دست دهه‌ها در ارتباط بوده‌ام. در مجله جوانان امروز( بخصوص دهه شصت) بی‌شمار از این افراد را با نصیحت و اگر کارگر نبود، برخورد تند از ادامه شعرگویی(که در آن توفیقی نداشتند) منصرف کردم.

سه چهار سال پیش برای انجام کاری به وزارت ارشاد طبقه ی چهار رفته بودم.یکدفعه مردی حدودآ چهل ساله به طرفم آمد و ضمن در آغوش کشیدنم قصد داشت دستم را ببوسد که اورا ازین کار بازداشتم.گفت: استاد عزیز!آن زمان که شما در جوانان امروز مشاور ادبی بودید، بزرگترین خدمت را به من کردید. من تصور کردم از شاعران مبتدی آن زمان است که امروز در شعر و شاعری به جایی رسیده است. خواستم در این خصوص از او بپرسم که گفت: سه چهار بار برایتان نوشته‌هایی که فکر می‌کردم شعر است فرستادم و شما هر بار مرا از ادامه کار منع کردید. عاقبت ناامید شدم و عوض پرداختن به مثلاً شعر و شاعری به تحصیلاتم پرداختم. کم‌کم دریافتم که حق با شما بوده است و من استعدادی در زمینه شعر و شاعری ندارم. خلّص کلام این که بنده چاکر شما امروز از تجّار بنام در عرصه کاغذ و ملزومات نشر و چاپم و وضع مالی بسیار خوبی دارم؛ اما ـ معذرت می‌خواهم که این جمله را می‌گویم ـ جنابعالی همان شاعر یک لاقبای دهه شصت که بودید هستید! صورتش را بوسیدم و جهت تکمیل حرفهایش افزودم: و تازه در شعر و شاعری هم به جایی که دلخواهم بود نرسیده‌ام و هنوز هم برای چاپ یک جزوه و اموری از این قبیل راه‌ها باید طی کنم و مجیز این و آن را بگویم و آخرش هم همه چیزم هباءً منثوراست... .

این همه را عرض کردم تا گفته باشم من و شمایی که سال‌هاست در وادی شعر تجربه اندوخته‌ایم، وقتی با افراد فاقد استعداد روبرو شدیم، بیهوده امیدوارشان نکنیم. این بنده کمین از سنّ 13 سالگی شعر بی‌هیچ عیب و نقص عروضی سروده‌ام و از کم سن و سال‌ترین کسانی بودم که شعرم در کنار شعر بزرگان معاصر در مطبوعات مختلف چاپ می‌شد. در سن 15 سالگی قصیده می‌سرودم بالغ بر 40 بیت که هیچ استادی نمی‌توانست ایرادی عروضی بر آن بگیرد. حال در سنّ 60 سالگی قبای ژنده‌ام را گَلِ کدام میخ استوار در شبستان شعر و ادب آویخته‌ام و بر چه چیز خود می‌بالم؟ آیا جز بالشی که زیر سر می‌گذارم چیزی دیگر برای بالش دارم؟!! خو؛ندارم... .

انتهای پیام/

واژه های کاربردی مرتبط
واژه های کاربردی مرتبط
پربیننده‌ترین اخبار فرهنگی
اخبار روز فرهنگی
آخرین خبرهای روز
فلای تو دی
تبلیغات
همراه اول
رازی
شهر خبر
فونیکس
میهن
طبیعت
پاکسان
triboon
گوشتیران
رایتل
مادیران