یادداشت|حاج قاسم ما زنده است

گلعلی بابایی و حسین بهزاد در آستانه تشییع پیکر سردار دلها حاج قاسم سلیمانی در تهران در یادداشتی به ساحت این شهید والامقام ادای احترام کردند.

به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، گلعلی بابایی و حسین بهزاد از نویسندگان حوزه دفاع مقدس که در سال های اخیر تلاش بسیاری برای حوزه تاریخ شفاهی و مقاومت داشته اند ، یادداشتی به مناسبت شهادت سردار دلها حاج قاسم سلیمانی نوشته اند که برای انتشار در اختیار خبرگزاری تسنیم قرار گرفته است، این یادداشت به شرح ذیل است.

"هوالمنتقم

حاج قاسم ما؛ زنده است!

چند خطی به بهانه‌ی عروج سیاووشِ ملّت ایران

گل‌علی بابایی- حسین بهزاد

 

... القصه در این «زمانه‌ی پرنیرنگ»

 یک کشته به «نام»؛ به که صد زنده به «ننگ»

در ساعت یک بامداد جمعه؛ سیزدهم دی ماه 1398 در پی بارش موشک‌های پرتاب شده از زیر باله‌کرکسان دوزخی رژیم اَبَر تروریست ایالات متحده شیطان؛ نخل قامتِ بلندی در خاک عراق علی(ع) و حسین(ع) بر زمین افتاد که سرشاخه‌های بلند مروّت و مردانگی‌اش، دل آسمان را می‌شکافت و تا بی‌نهایت کهکشان‌ها امتداد می‌یافت.

قاسم سلیمانی؛ فرزند کویر بهشت‌آسای دیار کریمان و فرمانده همیشه خط‌شکن سپاه قدس جمهوری اسلامی ایران، پس از عمری تکاپو و پیکار در راه خدا با هدف حمایت از مستضعفین و به خاک مالیدن پوزه پلشت تروریست‌های دست پرورده‌ی مثلث آمریکایی-عبری-وهابی در جبهه‌های غرب قاره کهن، سرانجام سیاووش‌وار در دل آتش، بر خاک شهادت بوسه زد. 

نوشتن درباره چنان تهمتنی که آوازه‌ِ فتوحات و دلاوری‌هایش از مرزهای ایران‌زمین عبور کرده و در چارگوشه‌ی این سیاره، او را به چهره‌ای نام‌آشنا برای دوزخیان زمین مبدّل کرده بود، کار آسانی نیست.

در رثای جوانمرد سلحشوری که تنها یکی از هزاران خدماتش به انقلاب الهی مردم ایران در طول فرماندهی 20 ساله وی بر سپاه قدس، تحقق آرمان بسیج جهانی مستضعفین و در نتیجه‌ آن، امحای خطرناک‌ترین دمل‌های چرکین دست‌پرورده‌ دولت‌های تروریست‌پرور ایالات متحده، رژیم رو به زوال صهیونیستی و متحدین وهابی-خلیجی آنان یعنی خلافت سفیانی صهیونیستی داعش از قلب بلاد اسلامی بود... آری؛ نوشتن در رثای چنین اعجوبه‌ای، کاری است بسیار جان‌فرسا. 

در این روزهای خطیر و دردناک پس از شهادت سردار جهانی انقلاب ظفرنمون ملّت ایران؛ تنها این تسلّی خاطر برای مردم داغدیده‌ میهنش –میهنی که وسعتی داشت از درّه‌ِ کشمیر مظلوم، تا درّه‌ی سند پاکستان، از کابل و بامیان و هرات تا سواحل خزر و بحر عمان و خلیج فارس ایران‌زمین و از کوفه و سامراء و نجف و کربلا و موصل، تا تدمر و دیرالزور و دمشق و بیروت و بقاع و از جنوب لبنان؛ تا بیت‌المقدس و غزّه- بس که بگوییم  قاسم سلیمانی نه تنها در جهان باقی، بلکه در همین سرای سپنجی نیز، تا جاودان زنده و برقرار مانده است.

سردار سپاه ثارالله(ع)؛ امروز بیش از تمامی روزهای گذشته حیات دنیوی‌اش در تپه‌ ماهورهای دشت عبّاس و ساحل کرخه نور، در بیابان تشنه کوشک و بلندی‌های سومار و جلگه‌های شرجی کارون و اروند و شبه‌جزیره‌ِ فاو و دشت شلمچه، زنده است و با شقایق‌های وحشی فکّه؛ همنفس و همسایه.

سپهدار سپاه قدس؛ امروز در یکایک خطوط عملیاتی و محورهای نبرد تمام عیّار ملّت‌های مستضعف غرب آسیا، در هُرمِ گرمای نبرد رزمندگان بسیجی مردمی عراق با تتمه‌ روسیاهان تکفیری تحت‌الحمایه‌ی کاخ‌ دیوسپید، در هیجای پیکار دلیران دفاع وطنی سوریه و همرزمان تروریست‌ستیز ایشان در مقاومت لبنان، فاطمیون و حیدریون و زینبیون، حاضر است و ناظر به فتوحات پی‌در‌پی آنان. 

نفس‌های مردانه‌ اوست که در سرخی پرچم‌های برافراشته به نشانه‌ کین‌خواهی مستضعفین زمین بر فراز گنبدهای زرین مرقدهای حضرت ابی‌الأحرار(ع) و علمدار رشیدش ابی‌الفضل‌العباس(ع) و نیز در پرچم افراشته‌ بر گنبد ام‌المصائب حضرت زینب کبری(س)، به گرمی می‌دمند و بر تمامی قابیلیان حاکم بر این سیاره نهیب می‌زنند که؛ پرچم هابیلیان کماکان بالا است.

حاج‌قاسم ما؛ امروز در لبخند‌های تک‌تک کودکان یتیم و رنجدیده‌ی نَبُّل‌ و الزهراء، زنده است و نفس می‌کشد.

حاج قاسم ما؛ در قطره قطره‌ اشک‌های یکایک مادران و خواهران و همسران داغدیده از تیغ شقاوت آدمخواران دست‌پرورده‌ مدنیّت وحشی‌پرور کافرستان فرنگ، همواره روان است و جاری.

حاج قاسم ما؛ امروز در آه سرد پدران نشسته بر سوگ جوانان شهیدشان در باریکه‌ی غزّه و کرانه‌ِ باختری رود اردن، در انگشت‌های فشرده بر ماشه‌ تفنگ‌ها و تکمه‌ لانچر موشک‌های مقاومت ملّت ستمدیده فلسطین، با صلابت بیش از گذشته حضور دارد.

بگذار تا نسناسان رو سیاه ریز و درشت دلباخته‌ شیطان بزرگ؛ بر این ماتم عظمای سلاله‌ی انسان، هلهله‌ شادمانی سر دهند.

قاسم سلیمانی؛ برای تمامیت قبیله انسانیت در روزگار ما فارغ از رنگ و زبان و جنسیت و کیش و آئین، کلید واژه‌ «انسان بودن» و «انسانی زیستن» در این سیاره‌ سرگردان در ظلمات لایتنهاست.

در جهانی مجازی؛ که در آن هیچ دهانی جز دهان ماهواره‌های هرزه‌‌گرد گشوده نیست و هیچ جنایتی –حتّی به عظمت کشتنِ سپهدار کبیر سپاه مقدس ملّت‌های مستضعف غرب آسیا- مجاز نیست تا سراب آرامشِ غفلت‌زده‌گانِ ساکن در این بهشت خیالی را، که غرب رو به افول بر کرانه‌ی هیچستان بنا کرده است، بر هم زند.

و سَیعلَمُ الّذینَ ظَلَموا أَی مَنقَلَبٍ ینقَلِبونَ"

انتهای پیام/

 

واژه های کاربردی مرتبط
واژه های کاربردی مرتبط