روایتی از یک فعالیت ویژه انقلابی؛ پخش سخنرانی امام راحل در بهشت زهرا(ع) از رادیوی محلی سبزوار
رادیو محلی سبزوار بهواسطه فعالیتهای یک فعال انقلابی تنها رادیویی بود که سخنرانی امام راحل در بهشت زهرا(ع) را پخش کرد.
به گزارش خبرگزاری تسنیم از سبزوار، «حسین قلعهنوی» سال 1328 در روستای «قلعهنو» سبزوار متولد شد و تا سوم دبیرستان در سبزوار درس خواند. وی پس از آن برای اخذ دیپلم در هنرستان مشهد درس خواند و فوقدیپلم خود را در تهران، از هنرسرای بهبهانی گرفت.
وی پس از آن به سبزوار آمد و در شغل معلمی مشغول به فعالیت شد. قلعهنوی تا سال 1356 در سبزوار تدریس میکرد و بعد از آن در دانشگاه بابل برای لیسانس قبول شد. بهگفته خودش وی در این مدت یعنی از سال 1343 که برای تحصیل به مشهد رفت با گروههای اسلامی آشنا شد و در ارتباط بود.
حسین قلعهنوی در گفتوگو با تسنیم با بیان اینکه "رشته تحصیلی من برق و الکترونیک است"، اظهار داشت: قبل انقلاب که به سبزوار آمدم کنار معلمی در زمینه مسائل سیاسی و مذهبی تبلیغات میکردم.
وی ادامه داد: سالهای قبل انقلاب که در سبزوار معلم هنرستان بودم، در سال 53 مغازهای داشتم که پاتوق بچههای سیاسی و مذهبی سبزوار بود. دانشآموزان و دانشجویانی که در ارتباط با الکترونیک بودند به من مراجعه میکردند و برای ساخت یا آزمایش فرستنده به من اعتماد میکردند زیرا فرستنده در آن ایام مقوله خطرناکی بود که رژیم روی آن از اسلحه حساستر بود.
وی با ابراز اینکه در مقطع کارشناسی پروژهام فرستنده بود که بسیار موفق عمل کردم و ارائه پروژه همزمان با پیروزی انقلاب بود، خاطرنشان کرد: در آذرماه پروژه را در دانشگاه بابل ارائه دادم و به سبزوار آمدم. مقطعی بود که در دیماه شاه رفته بود و آقای عبدوست، که یک روحانی اهل سمنان بودند و بهدعوت حاج آقای علوی به سبزوار آمده بودند که پس از پیروزی انقلاب هم مردم علاقه بسیاری به ایشان پیدا کردند و چند سال امام جمعه سبزوار بود، در مسجد جامع هر شب سخنرانی داشتند.
قلعهنوی با بیان اینکه در آن ایام روزها تظاهرات و شبها سخنرانی بود، گفت: من در آنجا صوت مسجد جامع و تظاهرات را آماده میکردم. در همان سال و مقطع تقاضاها بیشتر شد و سایر مساجد هم درخواست صوت میکردند تا صوت سخنرانی مسجد جامع در آن مساجد هم پخش شود و در همین راستا از روی پشتبامها به آن مساجد سیم برده بودیم.
وی با اشاره به درخواستهای زیاد مردم در شهر و روستا برای استفاده از صوت سخنرانیها اظهار کرد: در آن ایام فرستنده خیلی خطرناک بود و رژیم خیلی روی این مسئله حساس بود و اگر از کسی فرستنده میگرفتند تا حد کشتن او را اذیت میکردند. در آن زمان افرادی بودند که فرستنده ساخته بودند. از یکی از افرادی که در آن زمان فرستنده ساخته بود خواستیم فرستنده را آورد و در ساعتی که کسی در مسجد جامع نبود آنتنش را بین گلدستهها بستیم.
وی در خصوص ماهیت فرستندهها نیز گفت: قلب هر فرستنده کریستال، «کوارتز» است و چون در آن ایام کریستال در بازار نبود بهجای آنکه نوسانساز فرستنده است از نوسانساز «آرسی» استفاده کردیم که بر اثر سرما و گرما و شرایط مختلف فرکانس تغییر میکرد.
وی ادامه داد: چون فرستنده خیلی دقیق نبود و کریستال نداشت تمام باند AM را پر میکرد یعنی در هر کجای سبزوار که باند AM را باز میکردی رادیو محلی میگرفت و مخابرات را تحتالشعاع قرار داده بود اما با وجود این مسئله، همه موافق بودند و مخابرات هم مخالفتی نداشت.
قلعهنوی با اشاره به دردسرهای موجود در این راه خاطرنشان کرد: ما مسائل امنیتی را رعایت میکردیم و فرستنده را به چند قطعه تبدیل کرده بودیم و هر تکه را یک نفر میبرد که اگر در راه جلوی او را میگرفتند مشخص نبود چهچیزی است.
وی ادامه داد: یک شب فرستنده قطع شد و از شهربانی به یکی از کارکنان مسجد جامع پیام دادند که "فرستنده شما قطع است، ما از سخنرانیها استفاده میکردیم پیگیری کنید چرا قطع شده است."
وی افزود: نیروهای شهربانی در آن زمان جرئت حضور میان مردم و خیابانها را نداشتند زیرا مردم را کشته بودند و مردم خیلی از آنها نفرت داشتند ولی در اداره سخنرانیها را گوش میکردند. وقتی این پیام را شنیدیم از 2 جهت خوشحال شدیم؛ یکی اینکه در ابتدا هدفمان این بود که شناختهنشده کار کنیم و از اینکه دیدیم اینها ما را نمیشناسند خوشحال شدیم و دوم اینکه آنها این فرستنده را پذیرفته بودند و بهدنبال جمع کردن آن و دستگیری سازنده آن نبودند.
قلعهنوی با ابراز اینکه "این امر سبب شد که ترسمان بریزد و هیمنه ساواک شکسته شود"، گفت: در این فرایند ما قصد نداشتیم شناخته شویم و فقط سخنرانی منبر پخش میشد و ما صحبتی در رادیو نمیکردیم.
وی با بیان اینکه پس از فرار شاه و نزدیکی پیروزی انقلاب از فرستندههای دیگری استفاده شد، اظهار داشت: پس از آن رادیو محلی خودجوش توسط برخی افراد اداره میشد، تا اینکه روز 12 بهمن و ورود حضرت امام رسید. بنده در آن مقطع گرداننده نبودم و افرادی خودجوش از داخل مخابرات همکاری میکردند که اخبار تهران را میفرستادند از این فرستنده پخش میشد.
وی ادامه داد: قرار بود تلویزیون و رادیو ورود حضرت امام را پخش کند، تا ساعت 8 صبح که پای تلویزیون نشسته بودیم در تلویزیون داشت صحبتهای مقدماتی انجام میشد که یکدفعه صدای گوینده قطع شد و یک عکس شاه جلوی دوربین تلویزیون گذاشته شد و در نهایت فرستنده قطع شد و برنامه از رادیو و تلویزیون پخش نشد.
قلعهنوی تصریح کرد: ولی در رادیو محلی سبزوار با کمک مخابرات و افراد ناشناختهای که آنجا بودند، سخنرانی حضرت امام از بهشت زهرا پخش شد و اینگونه بود که 12 بهمن با کمک مخابرات، رادیو محلی سبزوار در ایران نخستین رادیویی بود که سخنرانی حضرت امام را کامل بهصورت زنده پخش کرد.
وی در زمینه ادامه فعالیت رادیو پس از انقلاب گفت: 22 بهمن که پیروزی انقلاب شد من به بابل و دانشگاه رفتم و رادیو دست گردانندگان آن موقع افتاد و افراد و گروهها عوض میشد تا مدتی بعد انقلاب این رادیو ادامه داشت اما یک سری اختلافات بین بچههای گروه و منافقانی که نفوذ کرده بودند باعث شد رادیو منحل شود.
وی با ابراز اینکه بیشتر سخنرانی از رادیو پخش میشد و مطالب تولیدی در حد اخبار بود، گفت: مدت زمان فعالیت رادیو محلی سبزوار از دی ماه 1357 قبل فرار شاه تا اردیبهشت سال 1358 بود.
قلعهنوی با اشاره به فضای آن روزهای سبزوار نیز اظهار داشت: بهجز چند نفر از روحانیون و دانشجویان، مردم سبزوار قبل از آبان و آذر خیلی میترسیدند و ملاحظه میکردند. از اوایل دی ماه با حضور آقای عبدوست در سبزوار و سخنرانیهای ایشان ترس مردم شکسته شد.
وی اضافه کرد: روز هشتم محرم نیروهای شاه 3 نفر را در خیابان تیر زدند و به شهادت رساندند. روز بعد قرار بود نیروهای شاه عدهای از اراذل و اوباش را از روستاها به شهر بیاورند تا شهر را بههم بریزند و مغازهها را آتش بزنند. در همین راستا مردم جلوی مسجد جامع نشستند که اگر چنین اتفاقی خواست رخ بدهد با آنها برخورد کنند و این سبب شد آنها جرئت نکنند بیایند البته دو مورد کامیون به داخل مردم آمد و اراذل و اوباشی که به میان مردم آمدند از مردم کتک خوردند و فرار کردند، در نهایت وقتی شهربانی از این موضوع نتیجه نگرفت با وجودی که مردم نشسته بودند و تظاهرات نمیکردند بهروی مردم تیراندازی کرد و در آن روز 2 نفر (شهید ابراهیمی و شهید طلوع) به شهادت رسیدند.
وی با تصریح به اینکه تیراندازی انتخابشده بود و افرادی را که فعال سیاسی بودند در جمعیت شناسایی میکردند و بیشتر بهسمت آنها تیراندازی میکردند، گفت: ما روی پشتبام مسجد جامع با امکانات و سلاحهای کافی بودیم که بتوانیم برخورد کنیم اما اجازه این کار را نداشتیم.
این فعال انقلابی سبزوار بیان کرد: نیروهای شاه داخل ما نفوذی داشتند زیرا لحظهای که تیراندازی میکردند و ما احتیاج به هدایت مردم داشتیم، با توجه به اینکه از قبل صوت را به پشتبام مسجد جامع برده بودیم و صدا از بلندگوهای گلدستهها پخش میشد، لحظهای که تیراندازی آغاز شد برقها قطع شد که نشان میداد کسی برقها را قطع کرده است و نیروی نفوذی میان ما بود.
قلعهنوی افزود: وقتی از دانشگاه بابل برگشتم یک سال مدیر هنرستان دکتر شریعتی در سبزوار بودم. بعد از آن یک سال رئیس اداره آموزش و پرورش سبزوار و 3 سال رئیس اداره آموزش و پرورش آنجا بودم و پس از اینکه مجدداً به سبزوار برگشتم هیچ مسئولیتی را قبول نکردم.
وی خاطرنشان کرد: پس از آن کار تحقیقاتی را در زمینه ماشینهای الکتریکی آغاز کردم زیرا مجموعه ماشینهای الکتریکی در دانشگاهها خیلی گرانقیمت بود و نمیتوانستند از خارج وارد کنند. زمانی که دلار 300 تومان بود قیمت این دستگاهها 200 میلیون تومان بود. در نهایت پس از چند سال کار تحقیقاتی مجموعه ماشینهای الکتریکی برای دانشگاهها را ساختم، اکنون هم در حال همین کار هستم و در ایران انحصاری کار میکنیم.
انتهای پیام/281/ش+