عزای برجام و بلاتکلیفی مدیریت بحران
تاریخ ملت ایران تاریخی است که حوادث بسیار زیادی از جمله جنگها، بلایای طبیعی، اشغال کشور توسط نیروهای خارجی و همینطور حوادث اجتماعی در آن اتفاق افتاده است. بعد از پیروزی انقلاب اسلامی هم ملت ایران حوادث زیادی را در کشور تجربه کرده است.
به گزارش گروه رسانه های خبرگزاری تسنیم، ناصر ایمانی طی یادداشتی در روزنامه صبح نو نوشت : تاریخ ملت ایران تاریخی است که حوادث بسیار زیادی از جمله جنگها، بلایای طبیعی، اشغال کشور توسط نیروهای خارجی و همینطور حوادث اجتماعی در آن اتفاق افتاده است. بعد از پیروزی انقلاب اسلامی هم ملت ایران حوادث زیادی را در کشور تجربه کرد اما سال98 به واقع سالی استثنایی بود که مجموعهای از حوادث مختلف به صورت متناوب در کشور بهوجود آمد و این یک امتحان بزرگ برای کشور و ملت ایران بود. مواجهه با پدیده طبیعی سیل در چندین استان کشور و سپس مسائلی مانند زلزله، افزایش قیمت بنزین و حوادث سیاسی-اجتماعی پس از آن، ترور ناجوانمردانه حاج قاسم سلیمانی و در نهایت سقوط هواپیمای اوکراینی از جمله مهمترین این حوادث در سال سپری شده بود. اما به فاصله کوتاهی پس از آن مسائل، یک ویروس جهانی و به شدت واگیردار به تمام کشور و تمام شهرها و استانهای کشور چنگ انداخت و ما هنوز درگیر این موضوع هستیم.
نکته یا سؤال مهمی که وجود دارد این است که آیا کشور آمادگی حل این بحرانها را داشته یا خیر؟ آیا مدیریت حوادث و بحران در کشور ما طی این یک سال اخیر رضایت بخش بوده است؟ پاسخ قطعاً پاسخ مثبتی نخواهد بود یعنی ما در زمینه مدیریت بحران دچار کاستی یا کمیهای زیادی بودهایم. به نظر مردم، دولت جناب آقای روحانی عمدتاً عزم کافی برای مدیریت بحرانها را نداشته و مردم به طور جدی، کمتر دولت را در صحنه بحرانها میدیدند که بخواهد مدیریت کافی داشته باشد. در مورد مثلاً مسأله سیل ابتدای سال حتی این مطرح شد که آقای رییسجمهوری در میانه سیل، در تعطیلات حضور داشتند. مسأله نحوه افزایش قیمت بنزین هم اساساً خطایی استراتژیک از سوی دولت بود که مورد اعتراض همه قرار گرفت. از سوی دیگر، هنوز هم مسأله تعداد کشتگان حوادث در هالهای از ابهام باقی مانده است. من معتقد نیستم که تعداد کشتهشدگان حتماً اعلام شود چون دولت حتماً میتواند با یکسری استدلالاتی و برای حفظ امنیت ملی کشور اعلام کند که ما تعداد کشتهشدگان را اعلام نمیکنیم. اما به نظرم اینکه هنوز تعداد در ابهام است، نشاندهنده ضعف بزرگی است که نشان میدهد در داخل دولت و در داخل نهادهای مربوطه دیگر، اساساً تصمیمسازی نمیشود.
بعد از ورود ویروس کرونا به کشور، بار دیگر سردرگمی در مجموعه بالای دولت به روشنی قابل مشاهده بود. رییس ستاد مقابله با ویروس کرونا وزیر بهداشت شد درحالیکه در کشورهای دیگر، هیچکدام از وزیران بهداشتشان را در رأس امور نگذاشتند مثلاً در ایالات متحده آمریکا که به لحاظ آماری تعداد مبتلایانش از ما هم کمتر بود، معاون اول رییسجمهوری بهعنوان مسوول ستاد معرفی شد. نتیجه سردرگمی دولت این شد که استانداران در اتخاذ تصمیم وظیفهای نداشتند که البته درست هم همین بود چون مثلاً برای قرنطینه کردن یک استان، موضوع باید در مراکز بالاتر تصمیمگیری شود اما وقتی استانداران محترم میبینند که هیچکس نیست که این تصمیم را بگیرد، ناچارا خودشان به میدان میآیند و تصمیمگیری میکنند که به استان ما اجازه ورود و خروج داده نشود.
در کشورهایی که به شکل ایالتی اداره میشوند، حاکمان آن ایالتها چنین تصمیمات مهمی را شخصاً نمیگیرند چون این تصمیمات[مثلاً قرنطینه] تصمیماتی ملی است اما زمانی که در سطح ملی تصمیمی گرفته نمیشود، نه تنها استانداران بلکه حتی یک افسر نیروی انتظامی هم میآید و اعلام میکند که من اجازه ورود و خروج نمیدهم. این نشاندهنده عدم تصمیمسازی دقیق در مراکز بالاست. در مساله آمار هم همین مشکل وجود دارد؛ مقامات دولتی مثلاً رییس دانشگاه علوم پزشکی یا فرماندار یا استاندار یک استان یا یک شهرستان، آمارهایی را اعلام میکنند که باعث سردرگمی مردم میشود. همه اینها را گفتم تا تصریح کنم که ما در کشور اگر بخواهیم بیانصافی نکنیم و بگوییم بیدولتی، اما با پدیده «کم دولتی» مواجه هستیم که احساس میشود آقای روحانی از سال92 که رییسجمهوری شدند، برای خودشان فقط یک وظیفه حس کردند و آن، به امضاءرساندن و اجرای توافق برجام بود و غیر از این، هیچ رسالت دیگری برای خودشان قائل نبودند و ریشه تمام مشکلات و ضعفهای کشور را در مسائل روابط خارجی میدیدند و برای همین هم وعدههای بسیار زیادی درباره برجام دادند. پس از پایمال شدن برجام از سوی طرف آمریکایی، انگار فرزند دولت از دنیا رفت و دولت دیگر عزادار آن فرزند شد و هنوز دیگر نتوانسته خودش را از عزای آن بیرون بیاورد. این موضوعی است که آقای رییسجمهوری چندی پیش با صراحت بیان کردند و فرمودند که این دولت قادر نیست کشور را با این نوع روابط خارجی اداره کند؛ این درواقع ترجمان همان موضعی بود که دولت از ابتدا داشت و میگفت تمام مشکلات کشور با توافق هستهای حل خواهد شد و این باعث شده بود که نتواند مدیریت بحران را به درستی به سرانجام برساند.
انتهای پیام/