به گزارش خبرگزاری تسنیم از قم، دیشب زلزله و هفتهها دستوپنجه نرم کردن با ویروس کرونا فرصت رسیدن به احوالات روزمره مردم را چنان دچار تغییر داده که فرصتی برای ورق زدن تقویم باقی نگذاشته است.
اما بعضی از روزها را نمیتوان فراموش کرد، بعضی از حوادث تاریخ چنان صفحه تاریخ را گلگون کرده که سرخیاش از پس چند صفحه آنطرفتر هم پیداست.
امروز 25 اسفندماه است، روزی که به نام شهید مهدی باکری گلگون شده است. مردی که گویی جوانمردی را از شخصیت این شهید دوباره بازخوانی کردهاند، کسی که پیکر برادر شهیدش را به گرمای بیابان بخشید تا ثابت کند تعداد برادرانش به تعداد تمام جوانهایی است که از زیر قرآن مادرشان رد شدهاند وامانت دارش کردهاند.
او که سالها دلتنگ دستان مادری بود تا قرآن را برای سلامتیاش واسطه کند خوب میدانست امانتداری یعنی یا همهیاهیچ و باید همه باهم چشمانتظار عزیزشان باشند و مادری همه مادران را خرید.
مهدی باکری که کودکیاش را در میاندوآب تبریز طی کرده بود و در مکتب قرآن و نماز اول وقت بزرگشده بود، هیچچیز سرگرمش نمیکرد، نه شاگرد ممتازی مدرسه و نه رشته مکانیک دانشگاه تبریز.
انگار رشادت و جهاد را در بطن مادرش آموخته بود و روح بیقرارش جز به رسوایی ظلم آرام نمیشد تا جایی که ساواک میدانست سر خط قیامهای 15 خرداد سال 54 و 55 را باید از مهدی باکری شروع کند اما بازجویی و تعهد هم نتوانست ساکتش کند و وقتی خبر شهادت برادر بزرگش را شنید دنیا برایش بیارزش شد مگر باکاری که ظلم را ریشهکن کند.
بعد از انقلاب نیز ساماندهی بخشی از سپاه را بر عهده گرفت و نشان داد قدرت ارادهاش برای حفظ کیان این کشور از بیباکیاش نیز فراتر است.
شهید مهدی باکری مهر نخستینها را همیشه به نام خود میزد و پیشقدم انقلاب و نظام بود و با شلیک نخستین گلوله بعث به سمت ایران، شهرداری ارومیه را که مدتی بود بر عهده داشت رها کرد و به سمت جنوب حرکت کرد.
حرکتی که در هر قدمش عملیاتی ثبتشده و نامش در صدر تاریخچه عملیات بیتالمقدس، رمضان، مسلم بن عقیل، والفجر مقدماتی، والفجر یک تا چهار و عملیات خیبر با سمتهای مختلف فرماندهی و فرمانده لشکر عاشورا میدرخشد.
شهید مهدی باکری استانداردهای انسانی و مدیریتی را چنان جابهجا کرد که امروز برای ورود به هر کاری میتوانیم از نامش مثالی بزنیم و بگویم اگر باکری توانست باید همه بتوانند و بهانهای برایمان باقی نگذاشته است.
مهدی باکری مدیر بودن را از همان روزهای ساماندهی سپاه بازتعریف کرد و نشان داد چطور میشود از آشفتگی نظم ساخت و از بیبرنامگی سازمان.
شهرداری که الگویی برای شهرداران ایران اسلامی
اما بخشی از فعالیت این شهید که مغفول مانده زمان مدیریتش بر شهرداری ارومیه است، مسئولیتی که باعث شد روز شهادتش به نام روز شهردار نامگذاری شود تا الگویی باشد برای آنکه بهانهها از عملکردها پیشی نگیرد.
شهرداری که تمام ویژگیها دانایی، آگاهی، هوشمندی، توانایی، داشتن قابلیت، تخصص، تدین و نگاه درست به مشکلات را قبل از آنکه در درسهای مدیریتی به نام شهردار خوب ثبت شود بانام مهدی باکری در شهرداری ارومیه ثبتشده بود.
وی مدیریت چندبعدی شهرداری را در همه حوزههای فرهنگ و توسعه در کنار هم پیش میبرد و آثار آن تا امروز باقی است و نام شهردار را بانامش گره زد.
اما شهید مهدی باکری بهجز بازخوانی جوانمردی و مدیریت، گمنامی و بی مزاری را نیز پایهگذاری کرد تا با شهادتش سومین مهر مفقودالاثری پسران باکری را امضا کند و برای همیشه اروندرود را شرمنده.
تقویم تاریخ ایران را که ورق میزنیم هرروزش به نامی رنگین شده که میتواند بهتنهایی سرنوشت کشوری را دگرگون کند، نامهایی که آشفتگی روزهای ابتدای انقلاب را چنان ساماندهی کردند که هنوز بعد از 40 سال هیچ دشمنی جسارت رویارویی بانام ایران را ندارد.
این روز فرصتی است تا به شهرداران پرتلاش و خدوم کشورمان از جمله قم تبریک بگوییم و آرزو داشته باشیم تا آنان با تأسی از سیره و منش شهدای نظام اسلامی و به ویژه شهید باکری تنها در راه خدمت به مردم گام بردارند.
امروز باید کنار تبریک روز شهردار یادآور این نامها باشیم تا دوباره انقلابی در اراده و پشتکار زنان و مردان این سرزمین برپا شود تا جوانان دست بهزانو شوند و یا علی گویند که البته کم نیستند زنان و مردانی که ایستادگی و عزت را با توسل به همین نامها آموختهاند و طی میکنند.
انتهای پیام/456/ش