به گزارش خبرگزاری تسنیم از بهبهان، جبهههای دیروز پر بود از نوجوانان 16سالهای که هنوز پشت لبشان سبز نشده بود و برای دفاع از کیان ایران اسلامی بهخیال خود شناسنامههایشان را دستکاری کرده بودند تا لبیکگویان به ندای معمار کبیر انقلاب علیه رژیم تجاوزگر بایستند.
اما امروز و پس از 30 و اندی سال سربازان خمینی کبیر(ره) از گهواره قد کشیده و در برابر ترور بیولوژیکی ایستادهاند و از ساعات اولیه شب تا پاسی از صبح مجنونوار با لباس رزمی متفاوت به میدان آمدهاند.
قصه عاشقی ادامه دارد. . .
پای که در خیابانهای شهر میگذاری همه جا خیس است و جوانانی سیاهپوش که آبپاشی زردرنگ بر شانه دارند و بهدقت همهجا را آبپاشی میکنند. از پشت شیشههای ماشین خوب مشخص نیست اما وقتی پیاده میشوم تا خوب تماشایشان کنم بویی خاص دارد، محلول ضدعفونی. . .
کوله به این سنگینی و جثهای که درست به همان سالهای جنگ شبیه است. در افکارم غوطهورم که با لحنی شوخطبعانه میگوید «اخوی، کت شلوارت نفتی نشود»، من هم همصدا با خودشان میخندم تا بتوانم همراهشان شوم.
میگوید: علیرضا ویسی هستم و با افتخار امروز در لباس بسیجی به ضدعفونی مشغولم.
انگار که نطقش باز شده باشد شروع به طنازی میکند و میگوید: "شما رسانهایها نمیخواهید آستین بالا بزنید"، که برایم تلنگری است و فوراً آبپاش را از روی شانهاش برمیدارم و تا مسیری همراهیاش میکنم.
علیرضا میگوید: بیش از یک هفتهای است هر شب تا دمدمهای صبح همین کارمان است و گروهمان پر از بچهبسیجیهای باحال!
این همراهی توأم با ثبت لحظاتی از ضدعفونی معابر بهبهان در پشتپرده گمنامی است که با هم به تماشا مینشینیم:
مهدی مستوی
انتهای پیام/332/ی+