گزارش| صحنه‌های تکان‌دهنده در سایت دفن زباله صفیره اهواز / چرا شهرداری ‌به سلامت مردم توجه نمی‌کند؟ ‌


گزارش| صحنه‌های تکان‌دهنده در سایت دفن زباله صفیره اهواز / چرا شهرداری ‌به سلامت مردم توجه نمی‌کند؟ ‌

گروه استان‌ها ـ فضا بیشتر به صحنه‌های آخرالزمانی و خوف آور فیلم‌های هالیوود می‌ماند، آنجا که شهر ویران شده و پرندگانی سیاه بال، بر فراز تلی از آوار و زباله پرواز می‌کنند.جاده دسترسی "سایت زباله ! " از میان کوه‌هایی از زباله‌های رنگارنگ می‌گذرد.

به گزارش خبرگزاری تسنیم از اهواز، براساس آمار سرانه تولید زباله در شهر اهواز نسبت به دیگر کلانشهرهای کشور بالاتر است و این موضوع می‌تواند ریشه در فرهنگ مصرف گرایی که در کل کشور ما وجود دارد، داشته باشد. هر شهروند اهوازی روزانه حدود یک کیلوگرم زباله تولید می کند، یعنی چیزی در حدود روزانه هزار تن زباله که جمع آوری و دفع اصولی آن کاری بسیار دشوار و هزینه بر است.

در بسیاری از کشورهای دنیا تعداد دفعات جمع‌آوری زباله یک تا دو مرتبه در هفته است در حالی که در شهر اهواز زباله‌ها بیش از 10 مرتبه در هفته جمع آوری می‌شوند به همین خاطر جمع‌آوری و رفت و روب زباله در اهواز بسیار هزینه بر است.

طلای کثیف یا بلای جان؟ 

فارغ از اینکه زباله که امروزه با نام طلای کثیف در دنیا شناخته شده است چه درآمد و ارزش افزوده ای می‌تواند نصیب این شهر کند، روند جمع آوری و دفع آن در کلان شهر وسیعی همچون اهواز بسیار حائز اهمیت است.

"برومی" نام منطقه ای است که تقریبا همه شهروندان اهوازی نام آن را شنیده‌اند. زباله‌های شهر اهواز از سال 1367 در این منطقه به صورت سنتی دفن می شد تا اینکه با توجه به شرایط نامناسب این منطقه و همچنین اشباع شدن آن از زباله، شهرداری اهواز تصمیم گرفت مکان دیگری را برای دفن زباله‌های شهری در نظر بگیرد.

صفیره، مدفن جدید زباله های شهر

مطابق قانون مدیریت پسماند مقرر شد که استان خوزستان به شش منطقه تقسیم بشود و هر منطقه یک مرکز منظومه داشته باشد که اهواز به عنوان مرکز منظومه چند شهر و شهرستان مشخص شد. از این رو  منطقه "صفیره" در 25 کیلومتری شهر اهواز به عنوان محل جدید دفع زباله های اهواز در نظر گرفته شد.

سایت صفیره در سال 89 به عنوان سایت مصوب محیط زیست در طرح جامع مدیریت پسماند شهر اهواز تصویب شد و شهرهای شیبان و کوت عبدالله نیز موظف شدند زباله خود را به این سایت منتقل کنند. زباله‌دان جدید شهر اهواز حدود 125 هکتار وسعت داشت و در این محل تلاش شد با استفاده از تکنولوژی‌های روز دنیا و همچنین به‌کارگیری سیستم‌های جدید، میزان زباله‌ دفنی به حداقل برسد.

اجرای تجربه ژاپنی ها در اهواز!

مقرر شد روش‌های دفن بهداشتی و بازیافت عملیاتی بشود از این رو بخشی از اعتبارات را دولت پرداخت کرد (حدود 5 میلیارد تومان) و در مجموع با احداث چندین کیلومتر جاده و برق کشی و دیوار کشی و ... سایت صفیره محصور شد و اولین سلول دفن به روش بهداشتی با متد "فوکوئوکا" که  الگوگرفته از کشور ژاپن بود احداث شد؛ این متد بر اساس دفن در ارتفاع طراحی شده و این هم به دلیل شرایط خاص اهواز و بالا بودن سطح آب های زیرزمینی آن بود. زیرا سرایت شیرآبه زباله به آب های تحت الارضی و اتصال به سفره های زیرزمینی سبب آلودگی این آب ها می شد ، آبی که در برخی روستاهای اطراف از طریق چاه‌های عمیق به مصرف شرب اهالی می‌رسید.

بنابراین بهترین روش استحصال شیرابه ، بازچرخانی و تصفیه آن و خروج گاز از طریق لوله‌های عمودی بود.

اولین سلول در زمان شهردار سابق با موفقیت ساخته شد. زیر سازی وبتن ریزی کف سلول ، حوضچه جمع آوری شیرابه ، کارخانه پردازش و تفکیک و جاده‌های دسترسی، برق کشی و دیوارکشی و محوطه سازی انجام شد و تقریبا تا پایان سال 93 با وضعیت مطلوبی مشغول فعالیت بود. و طبق پیش بینی‌های صورت گرفته سلول اول باید طی 5 سال پر می‌شد و در این فاصله شهرداری باید اقدام به سلول دوم می‌کرد.

سلول اول قربانی سوء مدیریت‌ها

 در دوره شورای چهارم و سوء مدیریت‌هایی که به وجود آمد که پرونده‌های بسیار زیادی برای شهرداری مفتوح شد یکی از این پرونده‌ها هم مربوط به سایت صفیره بود در ابتدای شورای چهارم با تغییرات در سازمان پسماند امورات از مدار کار فنی و متعهدانه خارج شد و سلول اول پیش از موعد ظرفیتش پر شد و با وجود هزینه منابع درآمدی سلول دیگری هم برای بهره برداری آماده نشده بود.

اما سوال اینجاست که ظرفیت سلول اول چگونه پیش از موعد پر شد؟ ظرفیت تکمیل این سلول برای زباله‌های ریجکتی 5 سال تعریف شده بود (زباله ریجکتی زباله ای است که پس از جداسازی زباله‌های خشک( پلاستیک، بطری، شیشه و...) و تر( موادغذایی و سبزی و...) باقی می‌ماند که در بدترین حالت بین 20 تا 30 درصد زباله اهواز را شامل می‌شود.)

یعنی باید این حجم زباله وارد سلول می‌شد ولی چون در این مدت بازهم به دلیل سوء مدیریت‌ها کارخانه پردازش تعطیل بود و تفکیکی صورت نمی‌گرفت. حجمی بسیار بیشتر از حجم تعریف شده وارد سلول شماره یک شد و عمر آن را کاهش داد؛ تا اینکه احداث سلول 2 با تخلفات مالی زیاد و تاخیر و اشکالات فنی آغاز شد و تقریبا 90 درصد پیشرفت فیزیکی داشت که به پرونده‌های شورای چهارم خورد و مجدد کار به تعطیلی کشید.

زمان استقرار شورای پنجم اعضای شورا در بازدیدی  که از سایت و کارخانه پردازش انجام می‌دهند مشاهده می کنند 70 درصد سایت صفیره مملو از زباله ای است که به صورت سنتی تل انبار شده و آثار سوختگی هم در انها پدیدار است. از آنجا که برای احداث هر سلول فضایی  معادل 10تا 15 هکتار فضا نیاز بود عملا 70 درصد از زمین هایی که می بایست در آنها سلول احداث می شد با زباله پوشانده شده بود حتی کارخانه پردازش نیز در زیر زباله ها مدفون شده بود.

با انتصاب شهردار جدید توسط شورای پنجم کارخانه پردازش از زیر زباله بیرون کشیده شد. سالن دریافت بازسازی و ورودی سایت آسفالت شد. و مدتی کار خوب پیشرفت اما دوباره مدتی است حال صفیره خوب نیست و دوباره حجم وسیعی از زباله های متعفن بر گرده اش چمبره زده؛ موضوعی که به نظر می رسد اکنون به یک مشکل و در آینده ای نزدیک به یک معضل تبدیل خواهد شد. حجم انبوهی از انواع زباله های عفونی و غیر عفونی مخلوط درهم تل انبار شده و هر از گاهی حرکت های ضرب العجلی برای اینکه به نظر برسد کاری در حال انجام است صورت می گیرد ولی عمق فاجعه بیش از این هاست.

دود خاکستری و بدبو مهمان ناخوانده اهواز

آتش سوزی های مکرر در سایت صفیره که برخی علت آن را عمدی و برخی حاصل از اجتماع گاز متان و مستعد بودن فضا برای آتش سوزی می دانند مشکل دیگری است که هر چند وقت یکبار دود خاکستری و بدبویی را میهمان ناخوانده شهر اهواز می کند. طی 11 ماه گذشته بیش از 8 مورد آتش سوزی در سایت صفیره به وقوع پیوسته است. آخرین مورد، صبح روز دوم اردیبهشت99 بود که دود غلیظ بدبویی تمام سطح شهر اهواز را فراگرفت و آنان که تجربه آتش سوزی های قبل را داشتند بی درنگ متوجه رابطه این دود و آتش سوزی در سایت زباله شدند که پیگیری های ما نیز مصداقی بر این ادعا شد.

با اوصافی که رفت این سایت که می بایست بخشی از آلودگی های این شهر را بزداید به معضلی تبدیل شده که موجب به خطر افتادن سلامت شهروندان و آلودگی محیط زیست گردیده است.ماجرا به همین جا ختم نمی شود حکایت کارگران خط تفکیک زباله سایت صفیره هم خود داستانی است شنیدنی و البته جانسوز،120 نفر در این خط که وظیفه تفکیک زباله را بر عهده دارد مشغول به کارند که اغلب بانوان بی سرپرست و یا بدسرپرست هستند.زباله ها روی تسمه نقاله ریخته می شوند و آنها پلاستیک و فلز و شیشه و ... را جدا می کنند و در این میان چه مخاطراتی که در کمین آنان نیست. نیدل های آلوده ، زباله های عفونی، ضایعات تیز و برنده و ...

قریب به یک ماه است که بیکار شده اند و پیمانکاری که به او مدیرعامل می گویند خط را تعطیل کرده و آنان را خانه نشین کرده؛ از تقطیع مکرر حرف هایشان و اینکه مدام بغض هایشان را با آب گلو قورت می دهند معلوم است خیلی تحت فشارند مردان به نوعی ، زنان به نوع دیگر.

نانی به قیمت جان!

چشمان قهوه ایش در جان خود درد دارد، اما همچون عقیقی به چهره آفتاب سوخته اش جان می دهد، چهار فرزند قد و نیم قد دارد از ساعت 5 و نیم صبح از خانه بیرون می زند تا خرجی خانواده را در بیاورد، 8 سال است که در قسمت تفکیک زباله مشغول به کار شده تا به حکم بی سرپرستی یا بدسرپرستی دستش را جلوی کس و ناکس دراز نکند.

مدام چادرش را جمع می کند و رها می کند و خوب می دانم این نشانه های کلافگی و سردرگمی است، کرایه رفت و آمد ندارد و برای بیرون رفتن از خانه به دیگران متوسل می شود.

ریه اش آسیب دیده ، چند سال پیش تر بر اثر استشاق گاز در محل کار 7 روز در بیمارستان بستری شده ولی صاحب کار حاضر نشده نقص او از کار را گزارش بدهد. او 7 روز هم در خانه خوابیده و دوباره به سرکار برگشته؛ چرا؟ چون چاره ای نداشته؛ زندگی خرج دارد. برای کم ترین حقوق ممکن، آن هم یک حقوق نیم بند و علی الحساب که هر سال با تغییر هر پیمانکار بخشی از آن معوق می ماند، یکی بیمه را نمی دهد و دیگری چند ماه حقوق و هر کدام می شود یک شکایت نامه جدید در پرونده اشان. خیلی از آنها بیمارند اما از ترس بستری شدن و مخارج بیمارستان به مراکز درمانی مراجعه نمی کنند. لعنت به جبر زمانه و به جانوران دوپای انسان نمایی که صدای خرد شدن استخوان های هم نوع خود را می شنوند و بی تفاوت از کنار آن می گذرند.

تضییع حق کارگران

تاکید دارند در تمام این سال  تنها از یک پیمانکار راضی هستند، پیمانکاری که درکشان کرده، تجهیزات و ملزومات کارشان مثل دست کش و ماسک و لباس و ...را مرتب تامین کرده و وام و سبد معیشتی در اختیارشان قرار داده است. پس آنان حق نشناس نیستند ؛ قدردان حمایت ها و مساعدت ها هستند.اما شرایط کنونی است که آنان را به تنگ آورده است.  

سازمان پسماند به عنوان نهاد بالادستی پیمانکاران هم هیچ چیز را گردن نمی گیرد و هر چیزی که پیمانکار بگوید قبول می کند؛ پیمانکار حاضر نیست یک نسخه از قرار دادی که با آنها می بندد را در اختیارشان قرار بدهد.

حق اعتراض در هیچ موردی را ندارند، گاهی زباله های عفونی و بیمارستانی را روی خط می ریزند که پرخطر هستند؛ وقتی موضوع را منعکس می کنند به انها می گویند: "اشتباهی بوده!" و یا وقتی می گویند بار زباله مانده و بو گرفته و گاز دارد و خطرناک است به راحتی می گویند: " اگرناراحتید سرکار نیایید"

با توجه به شرایط خاص بیماری کرونا و تاکید سازمان محیط زیست کشور مبنی بر دفن مستقیم پسماندهای بیمارستانی مشاهده می شود که این زباله ها بدون بی خطرسازی در کنار سایر پسماندها در خط پردازش و تفکیک قرار گرفته است که خود یک تخلف بارز محسوب می شود.

کارگران به خاطر شیوع کرونا درخواست یک هفته تعطیلی کارخانه را دادند که آقایان جلسه گرفتند و طی صورت جلسه ای اعلام کردند از تاریخ 10 فروردین لغایت 16 فروردین کار تعطیل ولی ایام مذکور جزو کارکرد ایشان منظور گردد و پیمانکار(شرکت زیست بوم آریایی)  متعهد به پرداخت حقوق و بیمه پرسنل است اما در

کمال ناباوری بعد از این تاریخ اعلام کردند کار تعطیل و برای بیمه بیکاری اقدام کنید. و همه جا هم می گویند خودشان درخواست تعطیلی کارخانه را دادند در حالی که مدارک و مستندات موجود است.از طرف دیگر شغل ما از طرف اداره کار سخت و زیان آور تشخیص داده شده ولی مدیرعامل پسماند حاضر نیست برایمان امضا کند تا از این امتیاز استفاده کنیم.

تکلیف طرح تفکیک از مبدا چه شد؟

مدیرعامل سازمان پسماند شهرداری اهواز مرداد ماه سال 97 از اجرای طرح تفکیک زباله از مبدا از نیمه دوم همان سال خبر داده بود. زیرا بر این عقیده بود که لازمه تولید کمپوست اجرای کامل طرح تفکیک از مبدا است. و برای تولید کمپوست مرغوب باید از ورود برخی زباله ها مانند لامپ ها و شیشه ها به زباله جلوگیری شود، از همین رو یکسال پس از اجرایی شدن طرح تفکیک از مبدا می توان بر روی تولید کمپوست تمرکز کرد.

وی در راستای اهمیت نقش فرهنگ سازی از احداث یک سرای محله و یک پارک بازیافت ساخته شده از مواد بازیافتی با هدف آشنایی شهروندان و رایزنی با نانوایی ها برای جایگزینی کیسه های پارچه ای بجای پلاستیکی نیز خبر داده بود.

طرحی که قرار بود با اجرای آن حجم زباله ها کاهش یابد و از زباله های تر کمپوست تولید شود و... از دیگر مزیت های آن  ساماندهی جمع کنندگان ضایعات و مدیریت انبارهای ضایعاتی بود.

جالب اینجاست که رئیس شورای شهر اهواز هم وعده راه اندازی طرح تفکیک از مبدا را در نیمه دوم سال 98 داده بود.اما اینکه اجرای این طرح به کجا رسید و چه بخش‌هایی از آن اجرایی شد سوالاتی است که باید توسط مدیران مربوطه پاسخ داده شود. که به نظر می‌رسد بازگشت به عقب و دفن سنتی زباله ها پاسخی روشن و واضح به این سوالات باشد.

ما را به خیر تو امید نیست شر مرسان!

به نظر می‌رسد وضعیت صفیره به گونه‌ای است که نه تنها نمی توان از آن انتظار کسب درآمد داشت بلکه باید از شهرداری بخواهیم فعلا فکری به حال وضعیت اسفناک و مخاطره آمیز آنجا بکند تا شاهد آسیب‌های زیست محیطی و بهداشتی برای سلامت شهروندان نباشیم تا در آینده با مدیریتی متعهدانه اقدامات اصولی و فنی لازم در این سایت صورت گیرد.

گزارش از فاطمه زورمند

انتهای پیام/ 331/ی

پربیننده‌ترین اخبار استانها
اخبار روز استانها
آخرین خبرهای روز
فلای تو دی
تبلیغات
همراه اول
رازی
شهر خبر
فونیکس
میهن
طبیعت
پاکسان
گوشتیران
رایتل
مادیران
triboon