گزارش| چگونه «نکبت» شکل گرفت؟ ۱ -ریشه‌های فکری شکل‌گیری آن


گزارش| چگونه «نکبت» شکل گرفت؟ 1 -ریشه‌های فکری شکل‌گیری آن

بدون شک توسعه اندیشه «بازگشت به ارض مقدس» و «تشکیل وطن قوم یهود» که در دیانت یهود به شدت بر سر آن اختلاف وجود دارد و تشکیل جنبش صهیونیزم برای تحقق این اندیشه، در سال ۱۸۹۷ ریشه های اصل اشغال فلسطین و «یوم النکبة» هستند.

به گزارش گروه بین الملل خبرگزاری تسنیم ، فلسطینیان روز اعلام رسمی اشغال فلسطین را «یوم النکبة» یا روز نکبت می نامند. آنها این روز را شوم می دانند و در سالروز آن به نوعی عزادار فاجعه ای هستند که برای فلسطین اتفاق افتاده است. این روز در تقویم میلادی روز 14 می مصادف با 24 اردیبهشت است که تمام فلسطینیان در این روز به یاد نکبتی که حادث شده در همه جای جهان گردهم جمع می شوند و آن را به تمام جهانیان یادآوری می کنند.

اینکه در 14 می سال 1948، صهیونیست ها با در اختیار گرفتن امکانات گارد سلطنتی انگلستان که از سوی فرمانده انگلیسی آن به صهیونیست ها هدیه شد تأسیس رژیم مجعول صهیونیستی را رسماً اعلام کردند، تنها یک تاریخ آغاز رسمی در تقویم ها است. ولی ماجرای «نکبت» یک جریان مستمر است که دهه ها قبل از اشغال فلسطین کلید خورد و هنوز ادامه دارد و تنها به فلسطین ختم نخواهد شد.

اصول نامتقن صهیونیزم نزد یهودیان

نخستین ریشه های اشغال فلسطین و تأسیس رژیم صهیونیستی در فلسطین تاریخی به چند قرن قبل از اشغال فلسطین باز می گردد. اندیشه صهیونیزم بر یک اصل اولیه استوار است این اصل عبارت است از «ایجاد وطن ملی برای قوم یهود در سرزمین فلسطین». این آرمانی است که صهیونیزم براساس آن در واپسین سال های قرن 19 شکل گرفت. این اندیشه که اصل «بازگشت به سرزمین مقدس» را در خود نهفته دارد یک اندیشه کاملاً اختلافی در میان یهودیان است.

 یهودیان مذهبی با اشاره به کتاب مقدس می گویند بازگشت به فلسطین و تشکیل حکومت در آنجا تا زمان ظهور «ماشیح» یعنی همان منجی به زبان عبری، ممنوع است و یهودیان نباید این اقدام را انجام دهند. اگرچه برخی خاخام های یهودی در طول تاریخ معاصر با تعدادی از شاگردان خود به فلسطین کوچ کرده اند اما اکثریت یهودیان تا قبل از اشغال فلسطین با این امر مقابله می کردند. چرا که آن را مخالف دیانت یهود می دانستند. عبدالوهاب المسیری پژوهشگر و صهیونیزم شناس مصری در کتاب دو جلدی معرفی صهیونیزم خود نمونه هایی از مخالفت خاخام های یهودیان اروپا و آمریکا را در زمان تأسیس رژیم صهیونیستی ثبت کرده است که نشان می دهد در زمان تأسیس رژیم صهیونیستی خاخام های اعظم مناطق مختلف در اروپا و آمریکا این امر را تخلف دینی محاسبه کرده اند و طی نامه هایی که به سران صهیونیست مؤسس رژیم صهیونیستی نوشته اند این مسئله را به آنها یادآوری کرده اند.

تاریخ اندیشه صهیونیزم و بازگشت به سرزمین مقدس

با وجود مخالفت هایی که همواره در دیانت یهود در خصوص بازگشت به فلسطین وجود داشته اما این اندیشه با حمایت سرمایه داران یهودی اروپایی و آمریکایی به مرور توسعه یافت. صهیونیزم زاییده رنسانس فرهنگی یهودیان اروپا است. در دوره رنسانس همانگونه که مسیحیان کلیسا را کنار زده یک اندیشه سکولار مبتنی بر علم تجربی و هنر را پایه گذاری کردند. یهودیان اروپا نیز یک رنسانس فرهنگی را در خود به وجود آوردند آنها اندیشه های دینی سنتی را کنار گذاشتند و یهودیت سکولار را پایه گذاری کردند. صهیونیزم در این دوره نمو جدی پیدا کرد.

اولین کسی که انتقال یهودیان به فلسطین را دنبال کرد

محمد علی حوات در کتاب خود با نام « الإعلام الصهیونى وأسالیبه الدعائیة» می نویسد ناپلئون بناپارت پیش از آنکه امپراتور فرانسه شود و یک فرمانده نظامی بود هنگامی که از جنگ مصر باز می گشت به سواحل عکا رسید و در آنجا خواستار بازگشت یهودیان براساس وظایف دینی شان شد. او این اندیشه را پس از امپراتور شدن در فرانسه دنبال کرد و اولین مجمع یهودیان را با هدف ترغیب آنها به بازگشت به فلسطین در سال 1807 تشکیل داد. در سال 1860 فرانسه «اتحادیه جهانی یهودیان» را تشکیل داد.

این دیدگاه در بین یهودیان در حال توسعه بود تا اینکه در سال 1890 «ناتان برنبام» روزنامه نگار یهودی اتریشی، در روزنامه خود برای نخستین بار عبارت «صهیونیزم» را به کار برد. این عبارت توسط «تئودور هرتزل» مؤسس جنبش صهیونیزم به کار گرفته و دنبال شد تا جایی که «هرتزل» در 29 اولت 1897 اولین کنگره جنبش صهیونیزم را در شهر بازل سوئیس برپا کرد.

کشور فلسطین , رژیم صهیونیستی (اسرائیل) , صهیونیسم ,

تئودور هرتزل مؤسس جنبش صهیونیزم

کنگره صهیونیزم آغاز رسمی طراحی و برنامه ریزی برای رقم خوردن «نکبت» بود. اگر بخواهیم ریشه ای برای «نکبت» 1948 پیدا کنیم این ریشه جایی جز کنگره صهیونیزم نیست.

اهداف و برنامه های کنگره صهیونیزم

اولین کنگره صهیونیزم هدف خود را اینگونه معرفی کرد: «ایجاد موطنی برای مردم یهود در فلسطین و تضمین آن توسط قوانین بین المللی» و برای اجرایی کردن این هدف تدابیر ذیل را برنامه ریزی کرد:

1. گسترش مناسب مهاجرنشین‌های یهودی در فلسطین، توسط کشاورزان و کارگران صنعتی.

2. سازماندهی و ایجاد وحدت بین تمامی یهودیان از طریق مؤسسات مناسب محلی و بین‌المللی و براساس قوانین کشورهای مختلف.

3. تقویّت و پرورش احساسات و آگاهی ملی یهودیان.

4. در صورت لزوم برداشتن گامهای مقدماتی در جهت کسب موافقت و رضایت حکومت‌ها، برای دستیابی به هدف صهیونیسم.

پس از این هدف گذاری در کنگره صهیونیزم بود که همه صهیونیست های جهان رسماً به سمت تحقق خواسته های این کنگره رفتند.

آغاز جلب حمایت قدرت های بزرگ

جدی ترین اقدامی که صهیونیست ها آن را پیش گرفتند، جلب حمایت قدرت های بزرگ بود. آنها تلاش کرد در اروپا حمایت فرانسه و انگلستان و در آسیا حمایت عثمانی ها را جلب کنند.

تلاش بی فایده هرتزل نزد سلطان عثمانی

در آن دوره عثمانی ها امپراتوری وسیعی را در منطقه غرب آسیا داشتند و تقریباً بیشتر آنچه توسط غربی ها بعداً خاورمیانه نامیده شده (به جز ایران، کشورهای حاشیه خلیج فارس و مصر) تقریبا در اختیار عثمانی ها بود به همین خاطر تئودور هرتزل که ریاست کنگره صهیونیزم را در اختیار داشت روز 17 می 1901 نزد عبدالحمید دوم، سلطان وقت عثمانی رفت و از او خواست فلسطین را در ازای پول به صهیونیست ها بدهد تا وطن قوم یهود را در آنجا تأسیس کنند. او در حالی این کار را کرد که در اروپا علیه کشتار ارامنه در ترکیه جوی همگانی پدید آمده بود. اما هرتزل حاضر بود برای رسیدن به هدف خود هرکاری بکند.  

اما سلطان عثمانی او را با مخالفت شدید از دربار خود بیرون کرد. او به درباریان گفت: «به دکتر هرتزل بگویید که در این باره نقشه‌های جدیدی را طرح ریزی نکند، چرا که من نمی‌توانم حتی از یک وجب خاک فلسطین گذشت کنم. این سرزمین ملک من نیست بلکه ملک امت اسلامی است و این امت در حفظ این سرزمین تلاش بسیاری کرده‌است و آن را با خونش آبیاری کرده‌ است. پس یهود پولهای میلیونی خود را نگه دارد و اگر روزی دولت خلافت پاره‌پاره گشت می‌توانند فلسطین را بدون هیچ بهایی بدست بیاورند. اما تا زمانی که من زنده هستم اگر بدنم تکه‌تکه شود برای من آسان تر از آن است که ببینم فلسطین از دولت عثمانی جدا گشته است و این امریست که هرگز محقق نخواهد شد. من هرگز نمی‌توانم راضی شوم که بدن ما در حالی که زنده هستیم تکه‌تکه شود.»

سلطان عبدالحمید دوم که پیش از این به دلیل مقابله با شرابخواری و بی حجابی در ترکیه توسط انگلیسی ها به شدت مورد غضب قرار گرفته بود کینه صهیونیست ها را نیز همراه خود کرد تا جایی که برای سقوط او برنامه ریزی مبسوطی انجام دادند و نتیجه آن سقوط عثمانی ها پس از جنگ جهانی دوم بود.

ادامه دارد...

انتهای پیام/

واژه های کاربردی مرتبط
واژه های کاربردی مرتبط
پربیننده‌ترین اخبار بین الملل
اخبار روز بین الملل
آخرین خبرهای روز
فلای تو دی
تبلیغات
همراه اول
رازی
شهر خبر
فونیکس
میهن
گوشتیران
رایتل
مادیران
triboon
طبیعت
پاکسان