یادداشت جمشیدی| کرونا و جلوه های خاص تاریخ انقلابی ملت ایران


یادداشت جمشیدی| کرونا و جلوه های خاص تاریخ انقلابی ملت ایران

عضو هیات علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی در یادداشتی به بررسی علل برخورد متفاوت جامعه ایرانی با سایر جوامع در مقابله با کرونا پرداخت.

گروه سیاسی خبرگزاری تسنیم- مهدی جمشیدی عضو هیات علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی: عالَمِ تجدُّد، جهان را بر وفقِ معیارها و ضوابطِ خود تفسیر می‌کند و تصوّر می‌کند تمامِ جوامع، خواه‌ناخواه، به‌سویی سوق یافته‌اند که اقتضای سلطۀ فرهنگیِ آن است، حال‌آن‌که در همینِ جهانِ تجدُّدزده، هستند جوامعی که از دستِ تصرّف و تعدّیِ تجدُّد و ارزش‌های سکولارِ آن، در امان مانده‌اند و هضم و مستحل نشده‌اند.

بدون‌شک، جامعۀ ایران را باید برجسته‌ترین مصداقِ این سخن دانست؛ جامعه‌ای که با وجودِ تلاش‌های متراکم و متعدّد برای گذارِ آن از سنّت به تجدُّد، نه‌فقط با ریشه‌ها و اصالت‌های فرهنگیِ خویش، قطع‌ارتباط نکرد، بلکه ناگهان در زمانه‌ای که گذارهای تحمیلی و توسعه‌مآبانه، همۀ داشته‌ها و اندوخته‌های غیرتجدُّدیِ جوامع را بر باد داده بود، سربرآورد و انقلابی دینی را رقم زد.

در سایۀ این انقلابِ دینی، تاریخِ تازه‌ای شکل گرفت که در برابرِ تاریخِ تجدُّد قرار داشت و آن را برنمی‌تابید. به‌این‌دلیل، هرچه‌که در تاریخِ انقلابِ اسلامی به‌وقوعِ پیوست، تناسب و تطابق با الگوها و قواعدِ نظریِ ساخته‌و‌پرداختۀ متفکّرانِ متجدُّد نداشت و نوعی کج‌تابی و نابهنجاری قلمداد می‌شد. امّا حقیقت آن است که تاریخِ قُدسیِ ایرانِ پس از انقلاب، خاستگاهِ دیگری داشت و ابزارهای نظری و مفهومیِ تجدُّدی، کفایتِ لازم را برای توضیح و فهمِ آنچه‌که در این عالَم می‌گذشت، نداشتند. این تاریخِ خاص و منحصربه‌فرد، به راهی روان بود و در پیِ مقصدی بود که از جز با اندیشه‌ورزیِ مؤمنانه و عقلانیّتِ قُدسی، فهم‌شدنی و شناختنی نبوده و نیست.

2- نسبتِ متفاوتِ جامعۀ ایران با واقعیّت‌ها و پدیدآوردنِ عالَم و آدمِ دیگر را نباید در رهبریِ رسولانه امام خمینی، موجِ ترورهای دهۀ شصت، هشت‌سال دفاعِ مقدّس، فتنه‌های سال‌های شصت‌وهشت و هفتادوهشت و هشتادوهشت، تحریم‌های دیرینه و همه‌جانبه و .... خلاصه کرد، بلکه مواجهه متفاوت و خاص با شیوعِ ویروسِ کرونا، جلوه‌ای دیگر از همانِ هویّتِ تاریخیِ متمایز است.

تاریخِ انقلابیِ ما، تاریخِ فداکاری و گذشت و ایثار و مرگ‌آگاهی است، و چون چنین است، در اینجا کسی بر سرِ ماسک، به جانِ دیگری نیفتاد و فروشگاه‌ها در اثرِ هجومِ دیوانه‌وار و طماعانۀ مردم، تهی نشدند، بلکه برعکس، لایه‌ای دیگر از تاریخِ انقلاب، خویش را نمایان ساخت؛ تاریخی که در آن، گروه‌های جهادی و دواطلب، بی‌آن‌که حتّی اندکی در پیِ مطامع و منافعِ مادّیِ خویش باشند، آستینِ همّت را بالا زدند و به یاری دیگران شتافتند. آن طبیب و پرستاری که بی‌اجبار و خودجوش، مداوای بیمارانِ کرونایی را قبول کرد و روزها و ماه‌ها در کنارشان بود، می‌توانست چنین نکند. آن جوانِ مؤمنِ انقلابی که وقتِ خویش را صرفِ دوختنِ ماسک یا تهیۀ موادّ ضدّعفونی و توزیعِ آن کرد، می‌توانست تماشاگرِ این صحنه باشد و متوقعانه و خودخواهانه، همه‌چیز را از دولت طلب کند، امّا با احساسِ مسئولیّتی که ریشه در وجدانِ اسلامی و انقلابی‌اش داشت، پا به میدانِ مجاهدت نهاد و تصویرهای خیره‌کننده و درخشانی را به تاریخِ انقلاب افزود.

طلبه‌هایی‌های را که بی‌هیچِ اجبار و تنها‌وتنها، به‌واسطۀ حسِ دینیِ خویش، به غسال‌خانه‌ها رفتند و درگذشتگانِ کرونایی را شستشو دادند و اجازه ندادند حتّی حرمتِ بدنِ بی‌جان‌شان مخدوش شود، چگونه و با چه منطقی می‌توان فهم کرد؟!

3- تاریخِ اسلامی و انقلابیِ ما، ریشه در فلسفۀ توماس هابز ندارد که انسان، گرگِ انسان به‌شمار آید و سبعیّت و دردنده‌خویی، قاعده رایج و طبیعی باشد؛ و شهریارش، برخلافِ توصیه‌های نیکولو ماکیاولی عمل می‌کند و به‌دنبالِ فریفتنِ مردم نیست و مصالحِ آنها را مقدّم می‌شمارد؛ و نسبتی با فردگراییِ خویش‌مدارنۀ جان لاک و جان استوارت‌میل ندارد که هر کس بخواهد خود را از مهلکه برهاند و جز به منافعِ خویش، اعتنا نکند؛ و از خلاصه‌کردنِ آدمی در تمنیّاتِ پستِ فرویدی، بسیار فاصله دارد و انگیزه‌ها و اندیشه‌های عالیِ انسانی را اصیل و تعیین‌کننده قلمداد می‌کند؛ و با مادّی‌گریِ تاریخیِ کارل مارکس، کمترین همخوانی و تطابقی ندارد که در آن، همۀ مناسبات، قابل‌فروکاهیدن به اقتصاد و معیشت باشند؛ و کُنش‌های انسان‌ها در آن، با عقلانیّتِ ابزاریِ ماکس وبر، قابل‌تحلیل نیست، بلکه چارچوب‌های کُنشی و عقلانیِ وی را شکسته و آداب و اصولِ دیگری را بنا نهاده که جز با نظریۀ فطرت، تبیین‌پذیر نیست و ... .

تاریخِ انقلاب، محتاجِ نظریه‌ها و اندیشه‌های دیگری است تا درست، فهمیده و خوانده شود. نمی‌توان از تفکّراتی که در بیرون از این تاریخ، روییده‌اند و با ذات و سرشتِ آن بیگانه‌اند، واقعیّت‌های درونی و بومیِ آن را تفسیر و معنا کرد. انقلاب و تاریخِ انقلابیِ ما، به‌واقع، راهِ تازه‌ای را گشوده و افقِ نویی پیشِ روی انسانِ معاصر نهاده است که جز در دورانِ زعامتِ رسولِ اکرم و حضرتِ امیر – علیهما‌السلام – نمونه و نظیری ندارد.

 

واژه های کاربردی مرتبط
واژه های کاربردی مرتبط
پربیننده‌ترین اخبار سیاسی
اخبار روز سیاسی
آخرین خبرهای روز
فلای تو دی
همراه اول
رازی
شهر خبر
فونیکس
میهن
طبیعت
گوشتیران
رایتل
مادیران
triboon