به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، مدتی است که زمزمههایی مبنی بر حذف احتمالی تشریفات پروانه ساخت آثار سینمایی در میان سینماگران و اصحاب رسانه به گوش میرسد. این زمزمهها که در پی انتشار پیشنویس جدید نظامنامه تهیهکنندگی به وجود آمد، طی روزهای اخیر موافقان و مخالفان گوناگونی را فراروی خود دیده است.
در همین راستا جبارآذین مدرس و منقد سینما در یادداشتی به بررسی این موضوع پرداخته است؛ متن این یادداشت که به صورت اختصاصی در اختیار خبرگزاری تسنیم قرار گرفته است، بدین شرح است:
یکی از صدها موانع و معضل سینمای بیمار دولتی، نفتی، قبیلهای، جناحی و ملوکالطوایفی کشور، دغدغه حذف پروانه ساخت است. این مشکل به دلیل نبود سازوکار اصولی، کارشناسی و تعریف شده و همچنین عدم متخصصان و کارشناسان سینما درشورای پروانه ساخت و ساختار اداری و اجرایی سینمای کشور پدید آمده است. در واقع مشکل اساسی در جای دیگر است و چنانچه حتی دریافت مجوز پروانه ساخت هم از سرراه سینماگران و سینمای ایران برداشته شود، نامسوؤلان و نامدیران کنونی سینما، در جایی دیگر ازجمله حوزههای تولید و اکران در برابر پای سینماگران سنگ میاندازند.

مسأله اصلی این است که ساختار تشکل نابسامانی که عنوان سازمان سینمایی را برخود نهاده، غلط و فرسوده است و گردانندگان آن و زیرمجموعههایش بهویژه بنیاد بودجه بربادده فارابی و خانه تجاری سیاسی سینما، از میان سینماگران متعهد و مدیران فرهنگی و سینماشناسان،گزینش نشده و مبنای انتخاب آنها برای کرسینشینی سینما، سیاست و رفاقت و منافع مشترک است و این عناصر ربطی به سینما و فرهنگ و نظر و سلیقه و نیاز مخاطبان سینما ندارند؛ به عبارت صریح و شفاف اینکه، سینمای بیمار ایران به دلیل وجود انواع بیماریهای فکری و سیاسی، مالی و اداری و فساد و ابتذال و منحرفانی مانند نامدیران ناکارآمد، پولشویان و مافیا و بیگانهپرستان و مبتذلسازان، به تغییرات اساسی و بنیادی نیاز دارد و باید از وجود و حضور علفهای هرز و ناسالم پاکسازی شود و اهالی معتبر، کاربلد و خوشنام سینما، اداره سینما را دراختیار گیرند و هنر هفتم را در مسیر ارزشها واهداف و آرمانهای جامعه، با احترام به فرهنگ و نیاز و سلیقه مخاطب شکل و جهت دهند.
اگر در رأس هرم اداره و مدیریت سینمای ایران یک سازمان استاندارد سینمایی وجود داشت و مدیریت، طراحی و برنامهسازی و اجرای آن را نخبگان و منتخبان سینما بر عهده داشتند، وجود پروانه ساخت میتوانست مقبول، مشروع، قانونی و تخصصی باشد؛ چراکه حاصل کار و تخصص سینماگران و تعامل سازنده با سینماگران و منطبق بر خواست و نیاز مخاطب و ضوابط قانونی بود؛ اما اکنون باتوجه به هرج ومرج جاری و نابسامانیهای سینما و سلطه سلیقهمداری و رفیقنوازی و بازیهای سیاسی و منافع مشترک! بودن چنین بخشی برای ادامه کار سینمای کشور مضر بوده و بر مشکلات سینما افزوده و میافزاید.

واقعیت اینکه تا سینمای کشور از منظر مدیریت، ساختار و مناسبات و ایجاد راهکارهای تخصصی متحول نشود، با بودن یا نبودن فلان و بهمان سازمان و دستگاه و بخش و گروههایی مانند صادرکنندگان مجوز پروانه ساخت و... هیچ مشکلی از سینمای کشور حل نخواهد شد. سینمای بیمار و قبیلهای کنونی ایران در انتهای یک بیراه و انحراف تاریخی ایستاده و باید به یاری معماران و معماری نوین سینما، راهی تازه درپیش گیرد؛ درغیراین صورت درگیری بر سر مسائل کوچک و بزرگ میان صنوف سینمایی، صنوف با نامدیران وگردانندگان سینما و... به دلیل عملکرد دولتی و قبیلهای و سیاسی و سلیقهای نامسوؤلان سینما، حاصلی جز هدررفت و حیف و میل بیتالمال و دور شدن بیشتر از مردم و واقعیتهای جامعه و تخریب سینما و دستاوردهای اجتماعی و فرهنگی و انقلابی آن نخواهد داشت.
به جای کوشش جهت برداشتن مانع سلیقهای پروانه ساخت از سر راه سینمای ایران، باید عوامل و عناصر مخرب سینما و فرهنگ را ازجلوی پای سینما و سینماگران برداشت و با ایجاد یک سینمای ملی و مردمی و قانونی و هدفمند و استاندارد به این مهم نائل آمد.
انتهای پیام/