اندیشکده روسی|یکجانبه‌گرایی واشنگتن در جهان دیگر امکان‌پذیر نیست


اندیشکده روسی|یکجانبه‌گرایی واشنگتن در جهان دیگر امکان‌پذیر نیست

دیپلمات روس معتقد است که واشنگتن به صورت یکجانبه می‌خواهد چین و سایر نهادهای جهانی را از مدار قدرت خارج کند اما ویژگی‌های نظام بین‌الملل کنونی چنین امکانی را نمی‌دهد.

به گزارش گروه بین‌الملل خبرگزاری تسنیم، اندیشکدهِ شورای سیاست خارجی و دفاعی روسیه، تحلیلی را درباره امکان یا عدم امکان جهان دوقطبی جدید در پساکرونا منتشر کرده است. این مقاله که به قلمالکساندر یاکووِنکو نگاشته شده است، با توجه قدرت‌یابی چین و ضعف ایالات متحده آمریکا در دوران کرونا، احتمال بروز وضعیت دوقطبی جدید در جهان و تفاوت‌های آن با دوران جنگ سرد را مورد بررسی قرار داده است. یاکووِنکو، دیپلمات باسابقه روسی است که در حال حاضر ریاست آکادمی دیپلماسی وزارت امور خارجه روسیه را بر عهده دارد.

وی می‌نویسد: اتهامات واشنگتن علیه پکن مبنی بر پنهان کردن اطلاعات در مورد شروع ایپدمی و اوضاع در مراحل اولیه بیماری همه‌گیر، همچنین درخواست انجام تحقیقات بین‌المللی از اقدامات مقامات چین، در درجه اول به مباحث اصلی سیاسی و اقتصادی تبدیل شد. یکی از موضوعات رایج در مسائل سیاست خارجی کنونی، بحث دو قطبی جدید است. مقابله با ویروس کرونا محرکی برای افزایش تنش میان چین و ایالات متحده آمریکا است و همین موضوع، مسئله دوقطبی در جهان امروز را افزایش‌ می‌دهد. با این فرض، موضوع انتخاب کشورها برای قرار گرفتن در جبهه مورد نظر خود در این دوقطبی نیز اجتناب‌ ناپذیر است.  

یاکوونکو اضافه می‌کند: درست است که اوضاع به طور قابل توجهی تشدید شده است اما به نظر می‌رسد که طرف چینی جایی را ندارد تا بتواند در مقابل هجوم ایالات متحده آمریکایی‌ها با روحیه "کارتاژ باید نابود شود" عقب نشینی کند (کارتاژ باید نابود شود، یک شعار سیاسی در جمهوری دوم روم در سال‌های پایانی جنگ پونی با کارتاژ بود؛ گفته می‌شود که سناتوری در مجلس روم در پایان هر سخنرانی خود بدون آنکه ربطی به محتوای حرف‌هایش داشته باشد، این جمله را تکرار می‌کرد). اگرچه در اواسط قرن نوزدهم قدرت‌های غربی به طور جمعی چین را کشف کردند، اما اکنون واشنگتن تصمیم گرفته تا این کشور را به طور جداگانه محاصره و پنهان کند و در این مسیر به منافع متحدان خود مانند آلمان کاملا بی توجه باشد. این موضوع نشان دهنده "غیرجهانی شدن" است.

در این تحلیل آمده است: وضعیت امروز با اوضاع دوقطبی دوران جنگ سرد تفاوت زیادی دارد. در آن دوران جهان به دو سیستم مجزا تقسیم شد که در تقابل سیاسی، نظامی، اقتصادی و عقیدتی قرار داشتند. چنین ادغام و وابستگی متقابل مانند جهان امروز وجود نداشت که ما آن را جهانی‌سازی بنامیم. هر دو بلوک قدرت از نظر اقتصادی خودکفا و مستقل بودند و وابستگی استراتژیک بین ایالات متحده و اتحاد جماهیر شوروی وجود داشت.

 در واقع توانایی دو بلوک در نابودی یکدیگر باعث تلاش آنها برای تنش زدایی و یافتن الگوی ثبات استراتژیک شده بود. در جهان کنونی نیز وابستگی متقابل استراتژیک کاملا مشهود است، اگرچه زرادخانه‌های دو طرف (چین و ایالات متحده آمریکا) قابل مقایسه نیستند، اما چین به سرعت در حال گسترده‌تر کردن تسلیحات هسته‌ای خود و افزایش بودجه دفاعی است. بنابراین تنش با آمریکا محرک اصلی افزایش این تلاش‌های پکن برای تقویت ساختار نظامی خود است و به همین دلیل هیچ تنش‌زدایی در افق مناسبات دو طرف دیده نمی‌شود.

دیپلمات روس با توجه به تفاوت‌های آینده نزدیک نظام بین‌الملل با دوران جنگ سرد، ادامه می‌دهد: در شرایط کنونی به طور همزمان وابستگی تجاری و اقتصادی وجود دارد که قبل از آن (دوران جنگ سرد) نبوده و این وابستگی 40 سال توسط سرمایه‌گذاری، فناوری و بازار ایالات متحده آمریکا تقویت شده است. آمریکایی‌ها می‌خواهند خود را از این وابستگی متقابل خارج کنند، اما وضعیت بازار بی‌سابقه است، به ویژه وقتی که درباره شکستن زنجیره تولید و قطع وابستگی به بازار چین صحبت می‌کنیم. برای نمونه کشور استرالیا به عنوان مهمترین متحد نظامی و سیاسی آمریکا در منطقه آسیا و اقیانوسیه، یکی از پیشروها در مناسبات تجاری و اقتصادی با پکن است.

وی اضافه می‌کند: وقتی که کانبرا به پیشنهاد آمریکایی‌ها از تحقیقات بین‌المللی در مورد ویروس کرونا صحبت کرد، با اقدامات محدودکننده چین در تجارت گوشت گاو و سایر محصولات سنتی صادراتی خود مواجه شد. افزون بر آن استرالیا به صادرات برخی کالاها در زمینه صنعت معدن نیز وابسته است و عدم روابط با چین آنها را در یک رکود بزرگ گرفتار می‌سازد که در حال حاضر استرالیا در یک رکود بی‌سابقه قرار دارد. از سوی دیگر این متحدین آمریکا نمی‌توانند از فناوری نسل پنجم چین امتناع کنند. بایستی این واقعیت جدید یعنی فروپاشی تاریخی غرب که به واسطه پدیده سیاسی ترامپ ایجاد شده را در نظر گرفت. با این حال هیچ وعده‌ای جایگزینی برای اینکه "چینِ استبدادی باید متوقف شود" است را نمی‌دهند.

دیپلمات روس، می‌نویسد: در دوران جنگ سرد، غرب با رهبری بی قید و شرط ایالات متحده آمریکا حداقل به صورت جمعی اقدام به اجتماعی کردن اقتصاد در پاسخ به اتحاد جماهیر شوروی گرفت. اما در حال حاضر اینگونه نیست، واشنگتن به سادگی سایر کشورها را از تهدید چین و در درجه دوم روسیه می‌ترساند. درباره چین باید گفت بیشتر سیاست‌های این کشور واکنشی است. اگرچه پکن می‌تواند به صورت طولانی‌مدت تصمیم بگیرد و قادر به انجام بازی تدریجی و فرسایشی است که همین موضوع غرب را نگران می‌کند. حداقل پکن هیچ دلیلی برای تسلط بر جهان و ایجاد اتحادهای مشخصِ سیاسی و نظامی بین متحدان خود نمی‌بیند.

یاکوونکو در پایان تاکید می‌کند: سنت‌ها و نهادهای دیپلماسی چندجانبه مانند سازمان ملل، گروه 20 و سایر سازمان‌ها وجود دارند و تقریبا هیچ کشوری مایل به ترک آنها نیست، بنابراین حتی اگر واشنگتن بخواهد از آنها خارج شود، این نهادها از بین نمی‌رود. در مجموع باید گفت که تضادهای بین چین و ایالات متحده آمریکا در حال افزایش است، اما آنها ظرفیت درگیر کردن سایر کشورها در مدار خود را نشان نمی‌دهند.

 

انتهای پیام/

واژه های کاربردی مرتبط
واژه های کاربردی مرتبط
پربیننده‌ترین اخبار بین الملل
اخبار روز بین الملل
آخرین خبرهای روز
فلای تو دی
تبلیغات
همراه اول
رازی
شهر خبر
فونیکس
میهن
گوشتیران
رایتل
مادیران
triboon
طبیعت
پاکسان