به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، ادامه پیدا کردن مشکلات قطع شبکههای خارجی تلویزیون پایِ پیمان جبلی، نادر طالبزاده و مرضیه هاشمی را به نشست بررسی علل، پیامدها و راههای برونرفت از معضلات برونمرزی صداوسیما باز کرد، چرا که در هفتههای گذشته بهعلت انباشت بدهی پرداختنشده به شرکتهای پخشکننده، برخی از شبکههای برونمرزی با قطع ماهوارهای مواجه شدند. بسیج دانشجویی دانشگاه تهران این نشست را در سالن اجتماعات معاونت فرهنگی دانشگاه تهران برگزار کرد.
در ابتدای نشست، پیمان جبلی معاون برونمرزی صداوسیما از ضرورتها و فلسفه وجودی رادیوها و تلویزیونهای شبکههای برونمرزی گفت و با اشاره به اینکه انقلاب اسلامی منشأ و مبدع گفتمانی نو و ترکیبی از گفتمانهای تمدنی، ارزشی، مجاهدهمحور و پیشرفتمدار بوده است، تصریح کرد: ثروت بیکران، ریشههای عمیق چندهزارساله، حاکمیت مکتب اهلبیت(ع) و قرار گرفتن ایران در منطقه غرب آسیا باعث شد وقوع انقلاب اسلامی در کشور ما آن هم با گفتمان جدیدی که در جهان مطرح کرد، قدرتهای بزرگ را به این فکر وادارد که کنار تحرکات نظامی و...، از راه تغییر و کنترل باور، تلقی و نگرش مردم جهان نسبت به این پدیده نوظهور که همگان را متوجه خود کرده بود، وارد عمل شوند؛ ابزار این عملیات، رسانهها بودند.
پیمان جبلی: شما فقط سر صداوسیما را نمیبرید!
معاون برونمرزی صداوسیما ادامه داد: در مقابل چنین راهبردی، جمهوری اسلامی ایران هیچ راهی نداشت و ندارد جز اینکه با ابزار رسانه از آرمانها و ارزشهایش مراقبت و آنها را ترویج کند زیرا انقلاب اسلامی به خطری برای قدرتهای بزرگ تبدیل شده و لازم است بهخاطر حفظ جایگاه ایران و تأمین منافع و امنیت ملی کشور، افکار عمومی منطقه و در مرحله بعد جهان را در این باره روشن کنیم.
وی اضافه کرد: در واقع رسانههای معاونت برونمرزی صداوسیما سنگر انحصاری جمهوری اسلامی در این حوزهاند و هیچ نهاد دیگری نمیتواند جایگزین آنها شود. در دنیای امروز جنگها افکار عمومی محورند. غرب برای تأمین هزینه جنگ و تعرضهایش به کشورهای مختلف، مالیات اخذشده از مردم را صرف میکند و برای اینکه مردم توجیه شوند، دست به گمراه کردن افکار عمومی میزند. جنگها و عملیات اشغال در منطقه ما هم با همین شیوه جلو رفتهاند. حالا میبینیم رسانههای دشمن کار را به جایی رساندهاند که مثلاً عراق که ما بهسبب اشتراکات بسیار و طبیعت همسایگی ارتباط خوبی با هم داریم، محلی ناامن برای ما بشود.
جبلی تصریح کرد: خیلی روشن میپرسم، آیا غیر از شبکههای برون مرزی صداوسیما ابزار رسانهای مؤثرتری برای خنثی کردن این توطئهها وجود دارد؟ پس چرا مسببان مشکلاتی که اخیراً برای شبکههای ما به وقوع پیوسته است، اهمیت این موضوع و حساسیت این برهه تاریخی را درک نمیکنند؟ چرا باید همین زمانی که دشمن درصدد شکستن کمر جمهوری اسلامی ایران است، باید بهجای سیاهنماییها و تحریفها و... کوتاه بیاییم و کرکره شبکههای برونمرزی را بهخاطر کاهش فاحش بودجه، تأخیر در تخصیص و پرداخت نکردن بدهیهای ارزی متراکمشده پایین بکشیم؟
معاون برونمرزی صداوسیما خاطرنشان کرد: عدهای که متأسفانه در دل رسانههای ایرانی هم هستند میگویند شبکه برونمرزی چه ارتباطی به نان و آب مملکت دارند و از این طریق درصددند اصل وجودی این شبکهها را زیر سؤال ببرند اما توجه نمیکنند که اگر ما به دیپلماسی خارجی کشور کمک نکنیم و افکار عمومی کشورهای همسایه و منطقه را همسوی جمهوری اسلامی ایران نسازیم، تجارت و ترانزیت و حملونقل کالا و... با این کشورها دچار خلل میشود. آیا دوستانی که در روزنامهها و سایتها و خبرگزاریهایشان نشستهاند، میتوانند بدون همکاری رسانههای برونمرزی کشور این هدف را محقق کنند؟
جبلی دستگاههای مؤثر در مانعتراشی برای پرداخت بودجه ارزی صداوسیما و تبعاً شبکههای برونمرزی را مورد خطاب قرار داد و گفت: آیا متوجه هستید که با تضعیف شبکههای ما، عملاً ضرر اصلی را خودتان متحمل میشوید؟ رسانههای برونمرزی صداوسیما حامی سیاست خارجی دولت جمهوری اسلامیاند و شما در حال بریدن شاخهای هستید که خودتان رویش نشستهاید. اگر هدف شما این است که سر صداوسیما را ببرید، فقط سر صداوسیما را نمیبرید بلکه به قدرت دفاعی و بازدارندگی کشور هم لطمه میزنید، پس چرا گروکشی؟ چرا لجبازی؟ شبکههای ما همان شبکههاییاند که وقتی جنگ 33روزه رخ داد، سیدحسن نصرالله ضمن تجلیل از فعالیت شبکه العالم در این مدت، ابراز کردند "من خودم در طول جنگ هر روز بیننده شبکه العالم بودم."
رئیس شبکه پرستیوی در ادامه گفت: اهمیت شبکههای ما بهقدری است که سردار شهید قاسم سلیمانی متعدد تماس میگرفتند و با اشرافی که بر اهمیت تأثیر شبکههای برونمرزی بهویژه العالم در عراق داشتند، نکات و ملاحظات راهبردی خود در این باره را به ما منتقل میکردند. طبیعی است که اگر شبکه ما دیده نمیشد یا بیاهمیت بود چنین برخوردی هم با آن نمیشد.
این معاون رئیس سازمان صداوسیما خاطرنشان کرد: بر اثر مضیقه مالی و کاهش بودجه ما ظرف 6 سال گذشته به این سو به یکسوم قبل و عدم تخصیص بودجه ارزی و...، علاوه بر قطع ماهوارهای برخی شبکهها که در چند هفته قبل پیش آمد، بنیه ما از باب توقف دوبله فیلم و سریالها در آیفیلم و شبکههای دیگر در خارج از کشور، توقف تولید محتوا در کشورهای هدف، قطع همکاری خبرنگاران و مشکلات دفاتر برونمرزی در دیگر کشورها بسیار ضعیف شده است و با اینکه در یکی دو سال گذشته حتی پروژههایی مثل تأسیس خبرگزاری «ایران پرس» را که بخشی هم بهمنظور درآمدزایی در نظر گرفته شده بود به انجام رساندیم اما معضلات آنقدر زیاد است که از هر طرف با مانع روبهروییم.
وی تأکید کرد: البته مجلس یازدهم از همین ابتدا همراهی خوبی با ما داشتهاند و ما زحمات و همکاری سازمان برنامه و بودجه و بانک مرکزی را هم زیر سؤال نمیبریم اما با وجود همه این حرفها با انداختن یک گره در این روند، عملاً هم تلاشها بینتیجه میشود، کما اینکه رئیس رسانه ملی هم دغدغه شبانهروزی خود را برای رفع دشواریهای پیشِروی ما معطوف داشتهاند اما هنوز نتیجه دلخواه حاصل نشده است.
نادر طالبزاده: نمیخواهند صدای ایران در این مقطع به دنیا برسد
نادر طالبزاده نیز در بخش دیگری از این نشست اظهار کرد: تقابل بین انقلاب اسلامی و هژمونی غرب نیازمند یک تبیین دقیق است و ابزاری که این کار را در دنیا انجام میدهد، رسانه است. غرب با انقلاب اسلامی دشمنی دارد و تشریح آن و روشن کردن افکار عمومی جهان، کار رسانههایی مثل پرستیوی و دیگر شبکههای برون مرزی صداوسیماست، هرچند بهاعتقاد من همین پرس تیوی هم دیر راهاندازی شد و خیلی زودتر از اینها باید ایجاد میشد، زیرا تفسیر روند انقلاب اسلامی و روشن کردن آن واجب و مقدس است و خیلی پیشترها این شبکه باید تأسیس میشد.
وی در ادامه عنوان کرد: واقعیت موضوعاتی مثل جنگ تحمیلی هشتساله، داعش، 11 سپتامبر و... را برای مخاطب حقیقتجوی غربی و شرقی باید همین رسانهها آشکار کنند. چهکسی اعتماد به نفس حقیقتجویان عالم را برای تلاش در این مسیر تقویت میکند بهغیر از شبکههای قوی بینالمللی؟ ولی ما متأسفانه همه شخصیتهای تأثیرگذار و مشهوری را که در شبکههایی مثل پرستیوی و العالم جذب کرده بودیم، از دست دادیم، فقط بهخاطر اینکه نتوانستیم حقوق آنها را که در مقایسه با حقوق شبکههای رقیب ناچیز بود بپردازیم.
این پژوهشگر حوزه غرب و آمریکا با استناد به اظهارات جبلی که به پیوستن یک مجری مشهور جهان عرب که جذب العالم شده بود اما بهخاطر مسائل مالی، از این شبکه جدا شد، گفت: تعدادی از نیروهای زبده پرستیوی جذب شبکههای رقیب و... شدهاند و بدتر اینکه در این شرایط فعلی که مردم آمریکا هفتههاست در حال اعتراض به نژادپرستی در آمریکا هستند، برونمرزی توان مالی جذب حتی یک خبرنگار در آمریکا را ندارد و این باید برای کسانی که موجب این وضعیت شدهاند ایجاد سؤال کند که؛ چرا اوضاع را به اینجا کشاندهایم؟ اینها باید پاسخ بدهند "چرا بلندگوی ایران را در این موقعیت قطع میکنند؟" و بهنظر من این رفتار بسیار مشکوک است.
طالبزاده تصریح کرد: برای من جای تعجب است که در اوج بحران فروپاشی آمریکا این اتفاقات میافتد و نحوه رفتار با معاونت برونمرزی صداوسیما این تلقی را به ذهن متبادر میکند که ظاهراً عاملان این رفتار با «بیبیسی» و «منوتو» و رسانههایی که نمیخواهند صدای ایران در این مقطع به دنیا و مردم آمریکا برسد، همراهند.
این مستندساز همچنین اضافه کرد: حیات جمهوری اسلامی به گفتمان آن است و نباید دست معاونت برونمرزی را برای تبلیغ این گفتمان بست. آیا شما میتوانید ناوگان هوایی نخرید؟ به همان درجه نمیتوانید شبکههای برونمرزی را تقویت نکنید یا نادیده بگیرید. همینطور که ناوگان هوایی به محور مقاومت اعتماد به نفس میدهد، کار رسانهای هم به محور مقاومت اعتماد به نفس میدهد.
مرضیه هاشمی: چرا باید عقبنشینی کنیم؟
مرضیه هاشمی دیگر میهمان این نشست نیز ابراز کرد: ما افرادی را از آمریکا روی آنتن پرستیوی میآوریم که در داخل آمریکا تریبون ندارند. رسانههای ما برای کسانی که بیرون از ایران هستند از درجه اهمیت بسیار بالایی برخوردارند اما در داخل ایران کار به جایی رسیده است که ما تازه باید انرژی صرف کنیم و درست وسط این جنگ رسانهای، به دوستان خودمان در داخل ایران بقبولانیم که ما مهم هستیم! و این تأسفآور است.
وی بیان کرد: وقتی در سال 2003 آمریکا قصد حمله به عراق را داشت، در جمع اعتراض یکمیلیوننفری در نیویورک شرکت داشتم و حسرت میخوردم که چرا یک شبکه خبری انگلیسیزبان از ایران نیست که این اتفاقات را پوشش بدهد و فعالیت رسانهای کند؟ ولی حالا که ما امثال پرستیوی را داریم باید عقبنشینی کنیم و نیروهای خبرنگار و افراد متخصصمان را از دست بدهیم آن هم در اوج جنگ نرم دشمن. اکنون زمان آن بود که ما بهعنوان یک شبکه خبری مطرح، از کف خیابانهای آمریکا گزارش داشته باشیم اما با این اوضاع حتی یک خبرنگار هم نداریم، این برای من بهعنوان یک آمریکایی که افتخار دارم در ایران زندگی کنم خیلی دردناک است و از طرف دیگر یک اقدام مشکوک بهنظر میرسد.
انتهای پیام/+