یادداشت| عهدشکنی‌هایی که غربی‌ها در حق ایران کردند اما مصدق ندید

یادداشت| عهدشکنی‌هایی که غربی‌ها در حق ایران کردند اما مصدق ندید

غربی‌ها در دوره‌های مختلف عهدشکی‌های متعددی را بر سر تعهداتشان با ایران انجام دادند که متاسفانه این تجارب از سوی دولتمردان به‌ویژه در زمان مصدق مورد توجه قرار نگرفت.

گروه تاریخ انقلاب خبرگزاری تسنیمسید مهدی موسوی‌نیا: پیشرفت سده‌های اخیر در کشورهای غربی و عزم آنان بر ورود مداخله‌آمیز در کشورهای دیگر و به طور خاص در جوامع شرقی، با اصطلاح استعمار شناخته می‌شود. ایران نیز به سبب دسترسی به آب‌های آزاد، دارایی‌های طبیعی و ثروت‌های کلان و همچنین همسایگی با سرزمین ارزشمند هندوستان، همواره یکی از مقاصد این کشورها بوده است. در عین حال، هرچند ایران در طول این سال‌ها هیچ‌گاه به عنوان مستعمره مطلق قدرت‌های خارجی نبوده، اما در برهه‌های مختلف تاریخ معاصر، خارجی‌ها همواره به ایران به عنوان یک طعمه و غنیمت و مانعی برای حضور رقیبان در منطقه نگریسته‌اند. از سوی دیگر، ضعف بنیه نظامی ایران، بی‌کفایتی پادشاهان و بیگانه‌پرستی غرب‌گرایان، بخشی از دلیل هموار شدن مسیر ایران برای قدرت‌های خارجی بوده است. غربی‌ها از حدود 200 سال قبل به ایران وارد شده‌اند و در بسیاری موارد، سعی کرده‌اند خود را خیرخواه نظام حاکمه نشان دهند و در موارد متعددی، با ایران متحد و هم‌عهد شده‌اند.  اما سؤال اینجاست که این اتحادها و حضور غربی‌ها در ایران چه ثمراتی برای کشور داشته است؟ تاکنون از برخی معاهدات نظیر گلستان و ترکمانچای سخنان فراوانی به میان آمده است، اما این نوشتار به دنبال بررسی چند مصداق دیگر است:

1.پیمان اول ایران و انگلیس: سال‌ها پیش از جنگ‌های ایران و روس و در سال 1215 هجری قمری، معاهده اول میان ایران و انگلیس منعقد گردید که قرار بود مبتنی بر آن، ایران از تجاوزات نسبت به هند به خصوص از سوی روس‌ها جلوگیری کند و انگلیس نیز ایران را در مقابل روس‌ها حمایت نماید. هرچند ایران از تمام زمینه‌ها برای ورود فرانسوی‌ها به کشور ممانعت کرد، اما وقتی فرزند تزار روس به سوی انگلیس تمایل پیدا کرد، انگلیسی‌ها به راحتی این توافق را نادیده گرفتند.

2.معاهده فین کِن اشتاین: فرانسوی‌ها برای مقابله با حضور و نفوذ انگلیس در منطقه، به سوی ایران تمایل پیدا کردند و ایران نیز از باب مقابله با خطر انگلیسی‌ها، به معاهده فین کنشتاین در سال 1222 هجری قمری روی خوش نشان داد اما وقتی فرانسوی‌ها با روس‌ها علیه انگلیس(طبق پیمان تیلیسیت) متحد شدند، هیچ دلیلی برای وفاداری بر تعهد خود نیافتند.

3.پیمان مجمل و مفصل: خیانت فرانسوی‌ها به ایران و نادیده انگاشتن مفاد معاهده فین کن اشتاین، سبب شد تا پیمان دیگری میان ایران و انگلیس در سال 1224 هجری قمری منعقد شود. طبق این قرارداد، ایران می‌بایست امنیت هندوستان را تضمین می‌کرد و اجازه استقرار قوای انگلیسی را در خلیج فارس می‌داد و این موارد، در قبال تعهداتی مبهم از سوی انگلستان صورت پذیرفت. سه سال بعد، یعنی در سال 1227 هجری قمری، قرارداد دیگری به نام مفصل، میان ایران و انگلیس منعقد گردید که به موجب آن ایران باید: 1.راه دیگر کشورها را به هند می‌بست. 2.در صورت تجاوز به خاک هندوستان، وارد عمل می‌شد. 3.صرفا از از دولی که خصومتی با انگلیس نداشتند، کمک مستشاری می‌گرفت. همچنین، انگلیس نیز متعهد شده بود که در امور داخلی ایران مداخله نکند و در برابر تجاوزات دولت‌های فرنگی به ایران، تمام تلاش خود را برای برقراری صلح و کمک به ایران مصروف دارد. این تعهدات در شرایطی صورت پذیرفت که در سال‌های بعدی و در جنگ‌های ایران و روس، انگلیس نه تنها حمایتی از ایران نکرد، بلکه با وساطت میان روس‌ها و امپراتوری عثمانی، خیال روس‌ها را از عثمانی آسوده و قوای آنان را برای مقابله با ایران متمرکز کرد و پس از آن، صلح با روس‌ها را نیز به دریار قاجار تحمیل نمود. نتیجه صلح در جنگ‌های اول ایران و روس، قرارداد گلستان بود که طبق آن، ایالات و شهرهای گرجستان، داغستان، باکو، دربند، شیروان، قراباغ، شکی، گنجه، سوقان و قسمت‌های علیای طالش از ایران جدا شد و حق کشتیرانی ایران در دریای خزر از بین رفت.

مصادیق فوق، برخی از خوش‌خیالی‌ها به کشورهای غربی بوده است که هر کدام، تا زمانی پیش رفته که منافع دول غربی تأمین گردد و آنگاه که بهره‌برداری از آن معاهده برای غربی‌ها بی‌ثمر گردیده، به راحتی از این تعهدات چشم‌پوشی شده است. بر این اساس، رفتار دول غربی در تاریخ معاصر ایران، دارای یک خط سیر مشخص و مشابه بوده؛ مشابهتی که حرف اول و آخر در آن را منافع آنان می‌زده است.

تجربه دکتر مصدق در تاریخ معاصر ایران، بار دیگر این خط سیر تاریخی و رفتار مشابه غربی‌ها در برهه‌های مختلف را یادآوری نمود: مصدق با همراهی جریان مذهبی و به طور خاص آیت‌الله کاشانی، توانست صنعت نفت ایران را ملی کند و بر حضور انگلیس در صنعت نفت ایران پایان بخشد. اما اشکال مصدق در آن بود که برای ایستادگی در مقابل انگلیسی‌ها، به دامان آمریکایی‌ها افتاد و نتیجه چنین اعتمادی، کودتای آمریکایی 28 مرداد 1332 و سرنگونی و انزوای مصدق بود. به تعبیر رهبر معظم انقلاب، حضرت آیت‌الله خامنه‌ای:

«جالب این است که بدانید حکومت مصدق که به وسیله‏ آمریکائى‏ها سرنگون شد، هیچگونه خصومتى با آمریکائى‏ها نداشت. او در مقابله‏ با انگلیسى‌‏ها ایستاده بود و به آمریکائى‌‏ها اعتماد کرده بود؛ امیدوار بود که آمریکائى‌‏ها به او کمک کنند؛ با آنها روابط دوستانه‏‌اى داشت، به آنها اظهار علاقه مى‌‏کرد، شاید اظهار کوچکى مى‏‌کرد. با این دولت، آمریکائى‌‏ها این کار را کردند. اینجور نبود که دولتى که در تهران سر کار است، یک دولت ضد آمریکائى باشد؛ نه، با آنها دوست بود؛ اما منافع استکبارى اقتضاء کرد، آمریکائى‏‌ها با انگلیسها همدست شدند، پولها را برداشتند آوردند اینجا و کار خود را کردند.(بیانات مقام معظم رهبری در دیدار دانش‏‌آموزان و دانشجویان در تاریخ 10/8/1391)

و اما سخن پایانی؛ می‌توان با صرف نظر و چشم‌پوشی از مسیری که تاکنون غربی‌ها در قبال کشور ایران و نه صرفاً جمهوری اسلامی پیموده‌اند، به آنان امید بست و به کاهش دشمنی در قابل اطاعت از آنان اعتماد نمود. اما واقعیت آن است که بر تن تاریخ معاصر ایران، زخم‌های فراوانی ناشی از اعتماد بر دول غربی بر جای مانده است که هر یک زمینه‌ساز مشکلات فراوانی در کشور شده است. منطق این کشورها در سده‌های اخیر تا کنون یک چیز است که  به تعبیر مقام معظم رهبری عبارتست از اینکه: «اینها نوکر می خواهند، سرسپرده می خواهند، تو‌سری‌خور میخواهند.»(بیانات در دیدار دانش‌آموزان و دانشجویان در تاریخ 11/8/1396)

انتهای پیام/

واژه های کاربردی مرتبط
واژه های کاربردی مرتبط
پربیننده‌ترین اخبار سیاسی
اخبار روز سیاسی
آخرین خبرهای روز
فلای تو دی
همراه اول
رازی
شهر خبر
فونیکس
میهن
طبیعت
پاکسان
گوشتیران
رایتل
مادیران
triboon