دنیاطلبی عامل تغییر رویکرد زبیر و فرزندانش شد/ موضع فرزندان زبیر در قیام امام حسین(ع) چه بود؟

فرزندان زبیر نه‌تنها در ماجرای کربلا به یاری امام حسین علیه السلام نرفتند، بلکه حتی در برابر قیام‌های خونخواهانه آن حضرت ایستادگی می‌کردند.

به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، فرزندان زبیر نقش مهمی در مقابله با قیام‌هایی که به خونخواهی امام حسین علیه السلام انجام می‌شد، داشتند. مهم‌ترین مواجهه خاندان زبیر را در ماجرای مقابله آن‌ها با مختار ثقفی می‌توان مشاهده کرد، به‌طوری که چندین فرزند زبیر به‌خصوص عبدالله‌بن زبیر و مصعب هرچند در ابتدا به قدرت نظامی مختار نیاز داشتند، اما بعدها به‌شدت در برابر مختار ایستادگی کردند تا جایی که مصعب، مختار را به شهادت رساند. با نگاه کلی به ماجراها و سرانجام خاندان زبیر این پرسش در ذهن شکل می‌گیرد که؛ مگر زبیر جزء اصحاب و یاران نزدیک نبی مکرم اسلام صلّی اللّه علیه و آله و سلّم نبود؟ چه شد که سرانجام او در برابر حضرت امیرالمؤمنین امام علی علیه السلام قد علم کرد و حتی فرزندان او نه‌تنها در ماجرای کربلا به یاری امام حسین علیه السلام نرفتند، بلکه حتی در برابر قیام‌های خونخواهانه آن حضرت ایستادگی می‌کردند.

خبرگزاری تسنیم در گفت‌وگویی که با دکتر محمدحسین رجبی دوانی، استاد دانشگاه و کارشناس تاریخ اسلام انجام داده به بررسی زندگی و رویکردهای مختلف زبیربن عوام و فرزندان او در زمان صدر اسلام و به‌خصوص در دوران قیام امام حسین علیه السلام و پس از آن پرداخته است. آن‌طور که این کارشناس تاریخ اسلام شرح می‌دهد، زبیر در دوران زندگی پیغمبر اسلام صلّی اللّه علیه و آله در عین حال که به‌عنوان یکی از نظامیان رشید و خوش‌سابقه لشکر اسلام شناخته می‌شد، از نظر ایمان و اعتقادات اسلامی در رده مردان مؤمن قرار می‌گرفت. او تا زمان رحلت نبی مکرم اسلام فعالیت‌های مثبتی در راه اسلام انجام داد، سپس با امام علی علیه السلام همراه شد ولی بعد از به خلافت رسیدن آن حضرت، به‌دلیل پرهیزکاری آن حضرت و تقسیم صحیح و بحق بیت‌المال چون زبیر نتوانست حق بیشتری از بیت‌المال به دست بیاورد، در برابر آن حضرت ایستاد و فتنه جمل را به‌پا کرد. در زمان امام حسین علیه السلام هم نه‌تنها فرزندان زبیر، آن حضرت را یاری نکردند بلکه در قیام‌هایی که به خونخواهی آن حضرت انجام می‌شد نیز حضور نداشتند و تنها به‌دنبال کسب قدرت و منافع دنیایی بودند.

اسلام زبیر در دوران حیات نبی مکرم اسلام

برای آشنایی با خاندان زبیر و تغییر و تحولات رویکرد آن‌ها در مواجهه با قیام کربلا، خوب است شناختی از بزرگ این خانواده یعنی زبیر داشته باشیم؛ زبیر چه‌کسی بود و چه ارتباطی با خاندان نبوت داشت؟

زبیربن عوام، مادرش صفیّه دختر عبدالمطلب است، بنابراین زبیر پسرعمه رسول خدا صلّی اللّه علیه و آله و امام علی علیه السلام است. او در عین حال یکی از یاران باسابقه پیغمبر اسلام صلّی اللّه علیه و آله بود و از افرادی است که خیلی زود به اسلام وارد شد.

زبیر در شرایطی مهم و سرنوشت‌ساز مانند جنگ‌های بدر، احد و خندق در رکاب نبی مکرم اسلام حضور داشت و شجاعانه با دشمنان اسلام مبارزه می‌کرد. حضور فعال و دلاوری‌های زبیر در دوران حیات رسول خدا صلّی اللّه علیه و آله مشهور است، به‌طوری که او چندین گروه را در آن زمان فرماندهی می‌کرد و به‌عنوان یکی از فرماندهان شجاع لشکر اسلام به حساب می‌آمد، به همین دلیل است که نام او در بعضی از منابع تاریخی کنار نام صحابه باوفا و مخلصی مانند ابوذر، مقداد و سلمان فارسی آمده است.

 

بیشتر بخوانید: محمدرضا سنگری: چه‌کسانی گزارش‌های دقیق از عاشورا را ثبت کرده‌اند؟/ دلایل وهن تاریخ و تحریف در بازگویی عاشورا

برگزاری روضه محرم در بیان آیت‌الله بهجت/ فقط خدا می‌داند به‌یاد امام حسین(ع) بودن، چقدر اجر دارد

 

ظاهراً زبیر علاوه بر حضور در فعالیت‌های جنگی و نظامی، از لحاظ ایمان و اعتقاد در درجات خوبی قرار داشت، درست است؟

بله. زبیر در دوران زندگی پیغمبر اسلام صلّی اللّه علیه و آله در عین حال که به‌عنوان یکی از نظامیان رشید و خوش‌سابقه لشکر اسلام شناخته می‌شد، از نظر ایمان و اعتقادات اسلامی در رده مردان مؤمن قرار می‌گرفت. او تا زمان رحلت نبی مکرم اسلام فعالیت‌های مثبتی در راه اسلام انجام داد.

دنیاطلبی عامل تغییر رویکرد زبیر شد

چه شد که پس از رحلت رسول خدا صلّی اللّه علیه و آله، رویکرد زبیر تغییر کرد و شاهد تحولاتی در مسیر و منش او هستیم؟

بعد از رحلت نبی مکرم اسلام، در ماجرای غصب خلافت دیده می‌شود که زبیر از معدود افرادی است که کنار امام علی علیه السلام می‌ایستد و از آن حضرت دفاع می‌کند. در جریان حوادث بعد از غصب خلافت هم زبیر در فتوحات مهمی که در قلمروی روم صورت گرفت، حضور فعالی داشت اما به‌نظر می‌رسد که خلفا به زبیر مسئولیت و منصبی ندادند. هرچند که او تا اندازه‌ای فرماندهی نظامی داشت اما گویا به‌دلیل حمایت او از حضرت امیرالمؤمنین امام علی علیه السلام، خلفا از سپردن مسئولیت به او ابا داشتند.

بعد از آن در جریان شورایی که برای تعیین خلیفه سوم تشکیل شد، زبیر باز هم از امام علی علیه السلام حمایت کرد، اما به‌دلیل حوادثی که پیش آمد و در نتیجه دنیازدگی و دنیاطلبی که در آن دوران رواج پیدا کرد، زبیر هم نتوانست در برابر دنیاطلبی ایستادگی کند و نتوانست حالت معنوی‌ای را که در دوران نبی مکرم اسلام وجود داشت حفظ کند.

زبیر از اولین افرادی است که با امام علی علیه السلام بیعت کرد و کمی بعد به‌خاطر قدرت، پیمان خود را شکست، چون مشاهده کرد امام علی علیه السلام امتیازات از بیت‌المال را قطع کرده است، بر همین اساس در برابر آن حضرت موضع گرفت و نتوانست زهد را تحمل کند، در نهایت همراه با طلحه فتنه بزرگ جمل را به‌پا کرده بنیان‌گذار ناکثین شد.

فرزندی که عامل گمراهی پدر شد

گویا فرزندان زبیر در مسیر حق و اسلامی قرار نداشتند، آن‌ها چقدر در انحراف پدرشان مؤثر بودند؟

یکی از فرزندان زبیر به‌نام عبدالله، تأثیر زیادی در انحراف او داشت. مادر عبدالله اسماء دختر ابوبکر بود. طبق حدیثی از حضرت امیرالمؤمنین امام علی علیه السلام فرمودند: "زبیر از ما اهل‌بیت بود تا قبل از اینکه فرزندش، عبدالله، پرورش پیدا کند و عامل انحراف او شود."، به‌عنوان مثال در جریان جنگ جمل مشاهده می‌کنیم که زبیر با روشنگری‌های امام علی علیه السلام از جنگ کناره گرفت و قصد بازگشت داشت، اما فرزندش، عبدالله او را متهم به ترس کرد و تحریک کرد که "از علی ترسیده‌ای."، به این صورت او را فریب داده به جنگ برگرداند. وقتی زبیر به‌سمت سپاه امام علی علیه السلام حمله کرد، امام به لشکریان فرمودند "راه را برای این پیرمرد باز کنید که او قصد جنگ ندارد."، سپس خطاب به عبدالله‌بن زبیر فرمودند: "نبی مکرم اسلام من را از چنین روزی آگاه کرده بودند."

عبدالله‌بن زبیر در ماجرای تصرف بصره و جنایات آن شهر نقش عمده‌ای داشت، به‌طوری که به نماینده امام علی علیه السلام اجازه حضور در مسجد جامع را نداد، سپس مردم به‌دستور عبدالله‌بن زبیر به بیت‌المال حمله کرده، متولیان آن را کشتند و بیت‌المال را غارت کردند، بعد از آن به جان علویان و حامیان حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام در بصره افتادند و عبدالله جنایات بزرگی را مرتکب شد.

عامر، عمر و عروه فرزندان دیگر زبیر بودند که به‌اهمیت عبدالله نبودند. آل‌زبیر به‌دلیل پرهیزکاری امام علی علیه السلام در تقسیم بیت‌المال، نسبت به اهل‌بیت علیهم السلام کینه به دل گرفته بودند چون سهم بزرگی از بیت‌المال می‌خواستند، حتی در دوران بعدی و زمان بنی‌عباس هم دشمنی آل‌زبیر نسبت به ائمه اطهار علیهم السلام ادامه داشت.

موضع فرزندان زبیر در برابر قیام کربلا

رویکرد و موضع آن‌ها در زمان قیام امام حسین علیه السلام چه بود؟

زمانی که امام حسین علیه السلام در روز ترویه یعنی هشتم ذی‌الحجه سال 60 هجری قمری تصمیم گرفتند از مکه بیرون بروند، عبدالله‌بن زبیر به خدمت امام حسین علیه السلام آمد و با بیان شیطنت‌آمیزی عرض کرد: «اگر من مانند شما شیعیانی در عراق داشتم به عراق می‌رفتم.»، چون او می‌خواست امام حسین علیه السلام در مکه حضور نداشته باشند، اما برای اینکه متهم نشود پیشنهاد داد که: «مانند من ملازم بیت‌الله باش که اینجا کسی متعرض تو نمی‌شود.»

این نوع نگاه عبدالله‌بن زبیر به مکه و کعبه، نگاهی ابزاری است که در هر دو حمله بنی‌امیه به مکه، به مسجدالحرام می‌رفت و حتی وقتی در آنجا مورد تعرض قرار می‌گرفت، داخل کعبه می‌رفت، یعنی او کعبه را برای خود می‌خواست تا در امان باشد و به اهداف دنیایی‌اش برسد، نه اینکه خودش را محافظ کعبه بداند.

دشمنی فرزندان زبیر با معاویه و یزید

با این توضیحات آل‌زبیر ارادت و معرفت نسبت به ائمه اطهار علیهم السلام نداشتند، پس قیام آن‌ها برای خونخواهی امام حسین علیه السلام معنا نخواهد داشت، با وجود این، چرا فرزندان زبیر مدتی با مختار ثقفی که درصدد انتقام از قاتلان شهدای کربلا برآمده بود، همراه شده بودند؟

این اتفاق نوعی ظاهرسازی عبدالله‌بن زبیر و برادران او بود تا به اهداف دنیایی که داشتند، برسند.

این ظاهرسازی را برای چه‌کسی و چه‌هدفی انجام می‌دادند؟

دقت داشته باشید که ورود عبدالله‌بن زبیر به مکه برای حفاظت او از این شهر نبود بلکه درواقع به مکه و کعبه پناه آورد، چون مکه حرم امن الهی است و معمولاً مورد تعرض قرار نمی‌گیرد، بر همین اساس عبدالله‌بن زبیر در سال‌های حکومت یزید به مکه آمد تا آنجا را پناهگاه خود قرار دهد و بعد از مرگ یزید ادعای خلافت کرد، پس در مدت سه سال خلافت یزید، به‌عنوان پناهنده در مکه زندگی می‌کرد، هرچند بعد مرگ یزید مکه را مرکز حکومتش قرار داد. از طرف دیگر مکه تنها شهری بود که در ایام حج مردمی از همه شهرها به آنجا می‌آمدند و فرصتی برای تبلیغ عبدالله‌بن زبیر علیه یزید فراهم می‌شد و می‌توانست با ظاهرسازی، خود را به‌عنوان شخصیتی مقبول معرفی کند.

در عین حال فرزندان زبیر با مختار ثقفی در یک هدف مشترک بودند و آن هم دشمنی با یزید بود. هرچند مختار با خبر غیبی که میثم تمار در زندان به او داده بود، مبنی بر اینکه "تو قاتلان حضرت سیدالشهدا علیه السلام را قصاص می‌کنی"، مختار قصد انتقام بابت حضرت سیدالشهدا و شهدای کربلا را داشت اما فرزندان زبیر می‌خواستند قدرت را از یزید بگیرند و قصد داشتند شخصیت یزید را میان مردم تحقیر کنند تا خودشان جانشین او شوند.

سوءاستفاده از خون امام حسین علیه السلام

با این توضیحات گویی عبدالله‌بن زبیر و سایر فرزندان زبیر قصد داشتند از خون حضرت سیدالشهدا علیه السلام هم جهت منافع دنیایی خود سوءاستفاده کنند.

به هر حال آن‌ها که کعبه را پناهی برای خود و ابزاری جهت رسیدن به اهداف خود می‌دانستند، ابایی نداشتند که از خون حضرت سیدالشهدا علیه السلام هم برای رسیدن به خواسته‌های خودشان سوءاستفاده کنند.

اما توجه داشته باشید که عبدالله‌بن زبیر بیشتر به شخصیت نظامی مختار نیاز داشت، هرچند مختار هم برای پیشرفت اهداف خود قصد داشت از عبدالله‌بن زبیر استفاده کند، به این ترتیب هر دوی آن‌ها سیاستمدارانی بودند که یکدیگر را ابزاری برای رسیدن به اهداف خودشان می‌دانستند و بر همین اساس به هم نزدیک شدند، به این ترتیب مختار به‌دنبال قصاص قاتلان حضرت سیدالشهدا علیه السلام بود، اما چون کوفه در اختیار آن جنایتکاران بود، نمی‌توانست به‌آسانی وارد آنجا شود، به‌خصوص اینکه در آن زمان اوضاع کوفه آن‌قدر متلاطم و به‌نفع آن جنایتکاران بود که حتی بعد از رسیدن خبر مرگ یزید، مردم عمروبن حریث حاکم منصوب از سوی عبیدالله‌بن زیاد در کوفه را از کاخ بیرون انداختند. در چنین اوضاعی مختار نمی‌توانست فی‌البداهه وارد کوفه شود، پس به‌سراغ عبدالله‌بن زبیر رفت تا از طریق او قدرت پیدا کند و به این ترتیب برای قصاص جنایتکاران کربلا اقدام کند.

چنین اتفاقی افتاد؟ درواقع می‌خواهیم بدانیم آیا مختار در پیمان با عبدالله‌بن زبیر برای قصاص قاتلان کربلا به موفقیت رسید؟

عبدالله‌بن زبیر به‌نوعی مختار ثقفی را از سوی خودش به عراق و کوفه فرستاد، اما وقتی مختار فهمید که عبدالله‌بن مطیع را فرمانروای کوفه قرار داد و موقعیتی را که گفته بود به او نسپرد، در برابر او ایستاد و توانست با حمایت برخی از هواداران اهل‌بیت علیهم السلام حاکم کوفه را بیرون کند و به قصاص جنایتکاران کربلا پرداخت.

ماجرای حمام خون که فرزندان زبیر به‌راه انداختند چه بود؟

در جریان قیام مختار، زمانی که مختار به شهادت رسید حدود شش هزار نفر از لشکریان او تسلیم شدند و مصعب‌بن زبیر همه شش هزار نفر را قتل‌عام کرد و به این ترتیب حمام خون به‌راه انداخت.

انتهای پیام/+

واژه های کاربردی مرتبط
واژه های کاربردی مرتبط