به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، حضرت نوح علیهالسلام 950 سال در بین قوم خود، آنها را به سوی دین خدا دعوت کرد[1] این در حالی است که تعداد کسانی که در نتیجه تلاشهای چند صد ساله این پیامبر بزرگ الهی با آن حضرت همراه شدند، بسیار اندک بودند تا جایی که بعد از فروکش کردن طوفان، تعداد کسانی که به همراه ایشان از کشتی پیاده شدند فقط 80 نفر نقل شده است.[2]
مسأله دشواری هدایت جوامع بشری به سوی نور ایمان و بندگی خدای متعال مختص ماجرای حضرت نوح نیست، بلکه این قصه، در مورد همه انبیای الهی و نیز ائمه معصومین علیهمالسلام اتفاق افتاده اما پس از حدود 1400 سال که از ظهور دین خاتم گذشته، ناگهان تحوّل عظیمی به صورت خودجوش اتفاق میافتد و آن، سیل جمعیت حدود 20 میلیونی زائرانی است که با پای پیاده و در اوج عظمت در ایام اربعین حسینی به زیارت حضرت سیدالشهداء علیهالسلام گسیل میشوند.
سؤالی که در این باره به ذهن میرسد این است که این جمعیت فوقالعاده، چگونه و با چه نیرویی به حرکت در آمدهاند؟ چه قدرت افسانهای پشت این حرکت میلیونی و بیبدیل و منحصر به فرد قرار دارد؟ در این باره گفتنیهایی است. خدای متعال در قرآن کریم، هدایت انسانها را از عهده پیامبر خویش نیز برداشته و آن را مختص به خود میداند و میفرماید: «لَیْسَ عَلَیْکَ هُداهُمْ وَ لکِنَّ اللَّهَ یَهْدی مَنْ یَشاء؛[3] هدایتِ آنان بر عهده تو نیست، بلکه خدا هر که را بخواهد هدایت مىکند.»
با توجه به اینکه دین اسلام آخرین و کاملترین دین الهی است و قرار است به دین بلامنازع در سراسر گیتی مبدل شود[4] شکی نیست که دیر یا زود، گروندگان به اسلام، شامل همه انسانهای روی زمین؛ و روند گرایش انسانها به سوی دین اسلام روندی فزاینده و تصاعدی خواهد بود؛ دینی که پیوستن به آن به معنی قدم نهادن به سوی نور و روشنایی است که به سوی بندگی خدای متعال ختم میشود؛ چنانکه قرآن کریم میفرماید: «کِتابٌ أَنْزَلْناهُ إِلَیْکَ لِتُخْرِجَ النَّاسَ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَى النُّورِ بِإِذْنِ رَبِّهِمْ إِلى صِراطِ الْعَزیزِ الْحَمید؛ [5] کتابى است که آن را به سوى تو فرود آوردیم تا مردم را به اذن پروردگارشان از تاریکیها به سوى روشنایى بیرون آورى؛ به سوى راه آن شکستناپذیر ستوده.»
شکی نیست که تا پیش از واقعه عظیم و پردامنه راهپیمایی اربعین حسینی به خصوص در سالهای اخیر نه تنها تاریخ دین اسلام بلکه تاریخ بشریت، هیچ جمعیت انبوهی را در اندازه و مقیاس و بلکه نزدیک به آن به خود ندیده است. این، موضوع کوچکی نیست. ما امروز، با واقعهای روبروییم که حیرت همه جهانیان را برانگیخته است. نکته مهم دیگر اینکه این رویداد، بر پایه و با زیربنای دین اسلام و مذهب تشیع پدید آمده و این مسأله، به معنای گستره و ظرفیت فراوان جاذبه دین اسلام در عصر حاضر است. چه کسی میتواند خورشید تابناک اربعین را به عنوان بزرگترین منبع الهامبخش هدایت به سوی اسلام مورد تردید قرار دهد؟
از همین الآن، همه غولهای تبلیغاتی دنیا در مقابل این رخداد الهامبخش دین اسلام سر تعظیم فرود آورده و شکست را پذیرفتهاند؛ چراکه مسأله اربعین همانند جنگ در یک کشور نیست که بتوان با ابزارهای رسانهای امروزی آن را مخفی یا منحرف کرد، از هیجان انداخت و یا از اهمیت آن فروکاست!
اصلاً رخداد اربعین، نیاز به هیچ رسانهای ندارد و خودش به تنهایی توانسته است روز به روز خود را نه تنها به دنیای اسلام بلکه به تمام دنیا بشناساند و همین استقلال است که همه دشمنان اسلام را به وحشت انداخته است. اربعین، کم کم در تمام دنیا شناخته میشود، رشد مییابد و روز به روز بر قدرت اثرگذاری آن افزوده خواهد شد و کدام ابرقدرت مستکبر دنیای معاصر است که از این پدیده در حال رشد غیر قابل تصور استقبال کند؟!
بر این اساس، در اینکه همایش جهانی پیادهروی اربعین، نقش بسزایی در دعوت جهانیان به اسلام دارد شکی نیست و نیز در اینکه جهان غرب با همه ابزارهای تبلیغاتی خود، نمیتواند چنین حادثهای را بیافریند و اصلاً از این رویداد و امثال آن، وحشت دارد تردیدی وجود ندارد، اما چنانکه گفته شد، هدایت به دست خداست، به خصوص اینکه در عصر آخرالزمان باید منتظر استقرار حاکمیت اسلام بر تمام جهان باشیم و این فقط در توان و اراده الهی نهفته است.
از سوی دیگر، عظمت فوقالعاده راهپیمایی اربعین و نیز ثمرات ضد استکباری که در آن نهفته دلیل متقنی بر این مطلب است که این مانور عظیم انسانی نمیتواند به دست قدرتهای بشری، (هر چقدر هم که توانمند باشند) رقم بخورد.
بنابراین، راهپیمایی عظیم اربعین، تجلی اراده الهی برای هدایت همه عالم به سوی نور اسلام انقلابی و حسینی است. خداوند اراده کرده است تا به وسیله نسخه حقیقی اسلام ناب که همان اسلام عاشورایی و انقلابی است، بساط مستکبران و زورگویان عالم را جمع و حکومت عدل الهی را به دست فرزندی از تبار نورانی امام عاشوراییان بر تمام گستره گیتی مستقر کند؛ و آن روز، دیر نیست.
* حجتالاسلام محسن رفیعی استاد حوزه علمیه قم
انتهای پیام/