مهدی جمشیدی پژوهشگر و جامعهشناس سیاسی در گفتوگو با خبرنگار سیاسی خبرگزاری تسنیم، با اشاره به انتخابات اخیر ریاست جمهوری در امریکا اظهار داشت: این انتخابات در آمریکا، واقعیت باطنی و نهفته ساحت سیاست را در ایالات متحده نشان داد و آن حقیقت باطنی که چندان هم آشکار نبود، انحطاط اخلاقی عرصه سیاسی در آمریکاست.
جدیدترین خبرها و تحلیلهای ایران و جهان را در کانال تلگرامی تسنیم بخوانید. (کلیک کنید)
جدیدترین خبرها و تحلیلهای ایران و جهان را در کانال اینستاگرامی تسنیم بخوانید. (کلیک کنید)
وی ادامه داد: این انتخابات نشان داد که سیاست امریکا سیاستی عاری از اخلاق، انصاف و ارزشهای انسانی است و درآن همه چیز در خدمت قدرت است.
این جامعهشناس سیاسی با بیان اینکه در گفتگوهای غیراخلاقی میان این دو نفر (بایدن و ترامپ)، جای خالی اخلاق، استدلال، منطق و عقلانیت دیده میشد، تصریح کرد: باید به این نکته دقت کرد که این دو نفر مستقل از ساختار سیاسی امریکا نیستند، بلکه حاصل و برآیند ساختار سیاسی ایالات متحده هستند و همین ساختار است که اخلاق سیاسی را در امریکا تولید و بازتولید میکند، بنابراین اگر لغزشها و خطاهای بزرگ این دو فرد در عرصه انتخابات را به شخص و شخصیت خودشان تقلیل دهیم، دچار تقلیلگرایی تحلیلی شدهایم.
جمشیدی در ادامه تاکید کرد: این دو نفر فقط آنچه را که در پشت پرده رخ میداد برای مردم عیان و آشکار کرده و آخرین نسخه از وضع سیاسی ایالات متحده را برملا کردند. در واقع چیزی که پنهان بود، آشکار شد. این دو نفر جزو برجستگان و نخبگان سیاسی امریکا هستند و آنچه که گفتند و آن گونه که رفتار کردند، مطابق ارزشهای سیاسی امریکا است بنابراین اینها را نباید نقطه تمایز قرار داد.
وی با تاکید بر اینکه ساختار سیاسی امریکا انتخاباتها در این کشور را مهندسی حداکثری میکند، افزود: دایره انتخاب مردم در امریکا به شدت محدود است. انتخاباتها اغلب یا همیشه بین دوگزینه و در میان دو حزب است. البته همواره قدرت سیاسی در امریکا میان این دو حزب دست به دست شده و گزینههای مستقل از این دو حزب هیچ امکان و احتمالی برای راهیابی به قدرت سیاسی ندارند بنابراین میتوان گفت مردم امریکا در حقیقت در قفس تنگ و تاریک پرواز میکنند چراکه نظام لیبرال سرمایهداری تعیین کنندگی حداکثری و مطلق دارد و چیزی را بیرون از خود و مستقل از خود نمیپذیرد و برنمیتابد.
این پژوهشگر حوزه سیاست در ادامه سخنان خود با اشاره به اعتراضات دونالد ترامپ نسبت به نتیجه انتخابات ریاست جمهوری گفت: خفه شدن صدای اعتراض ترامپ در این انتخابات نشان میدهد که ساختار سیاسی امریکا اجازه ساختارشکنی را حتی به شخص رئیس جمهور نمیدهد. حتی همین حد که کسی بخواهد به نتیجه انتخابات اعتراض کند و وقوع تقلب در انتخابات را هشدار دهد، ساختار شکنی قلمداد میکند.
جمشیدی اضافه کرد: از این نوع مواجهه با اعتراض ترامپ، میتوان انسداد سیاسی در ایالات متحده را نتیجه گرفت. ما اطمینان نداریم که در این انتخابات تقلب نشده باشد و البته قصد دفاع از ترامپ را هم نداریم، بلکه سخن این است که به عنوان یک فرض می شود چنین اعتراضی را مطرح کرد و کسی که این فرض را مطرح میکند، نباید در ساختار سیاسی امریکا مجرم تلقی شود یا صدای او مسکوت باقی بماند و اجازه شنیده شدن نداشته باشد. لذا این نشان میدهد که ساختار سیاسی امریکا تمام مخالفتها را در یک چارچوبهای از پیش ساخته و تعیین شده که بسیار هم محدود هستند، برمیتابد نه بیشتر.
این جامعه شناس سیاسی، با اشاره به اینکه با وجود اذعان ترامپ و بایدن به وجود فساد در سیستم انتخابات این کشور باز هم برخی در داخل ایران ایالات متحده را مهددموکراسی میدانند، گفت: این عقب ماندگی فکری غربگرایان وطنی حقیقتا مایه حیرت است چرا که این انتخابات دست مایه تمسخر امر سیاسی در ایالات متحده قرار گرفته و همه یا اغلب تحلیلگران و راهبردپردازان و صاحبان اندیشه در امریکا و اروپا این انتخابات را یکی از نشانههای فروپاشی و زوال ایالات متحده یا دست کم بیثباتی و تضعیف آن قلمداد کردند اما این جریان روشنفکری وطنی و نیروهای تکنوکرات حتی به تحسین این ضعف پرداختند و در واقع این افراد این ضعف و نقص را نقص و ضعف ندانستند.
جمشیدی اضافه کرد: آنها از هر مقدمهای درباره امریکا نتیجه خوب می گیرند چه آن مقدمه خوب باشد چه بد. یعنی حتی بدهای آنها را خوب تفسیر میکنند این امر بیش از آنکه ریشه در واقعیت داشته باشد ریشه در ذهنیت رعیت مآب و وابسته و منفعل این عده از تحلیلگران وطنی دارد که متاسفانه آنچنان دچار مرعوبیت و عدم اعتماد به نفس نسبت به امریکا هستند که چشمهایشان ضعفهای ایالات متحده را نمیبیند و اگر ببیند دنبال توجیهی برای نسبت دادن فضیلت به آن ضعفها و کاستیها میگردد.
انتهای پیام/