سادهاندیشی بهسبک آقای جهانگیری/ واقعاً فکر میکنید "برجام چندجانبهگرایی را تقویت کرده" حرف زیبایی است؟
معاون اول رئیسجمهوری در اظهاراتی جدید هدف ماندن ایران در برجام را تقویت چندجانبهگرایی عنوان کرده است! احتمالاً آقای جهانگیری اساساً نمیداند که مقصود غربیها از تکرار این اصطلاحات چیست.
به گزارش خبرگزاری تسنیم، اسحاق جهانگیری، معاون اول رئیس جمهور کشورمان روز گذشته در نوزدهمین اجلاس شورای نخست وزیران کشورهای عضو سازمان همکاری شانگهای، با اشاره به عدم انتفاع ایران از برجام گفت: «هرچند ایران منفعت قابلتوجهی از اجرای آن (برجام) نبرده است اما همچنان برای تقویت رویکرد چندجانبهگرایی، درصدد بازگشت توازن و تعادل در انجام تعهدات طرفین به این توافق بینالمللی است.»
جدیدترین خبرها و تحلیلهای ایران و جهان را در کانال تلگرامی تسنیم بخوانید. (کلیک کنید)
جدیدترین خبرها و تحلیلهای ایران و جهان را در کانال اینستاگرامی تسنیم بخوانید. (کلیک کنید)
بخش اول اظهارات معاون اول رئیس جمهوری کاملاً صحیح است، اما بخش دوم سخنانش چندان برای منافع ملی و اقتصادی ایران مطلوب بهنظر نمیرسد و بهنظر میرسد دستکم از روی سادهاندیشی است که دلایل آن در ادامه ذکر میشود؛
اول اینکه، دولت فعلی سالها قبل با هدف بهبود اوضاع اقتصادی شعار انعقاد توافق هستهای را داد. شعار رئیس جمهوری مبنی بر اینکه با توافق هستهای کاری میکند که هم «چرخ اقتصاد» بچرخد و هم «چرخ سانتریفیوژها» هنوز از حافظه مردم پاک نشده است اما اظهارات روز دوشنبه آقای جهانگیری نشان میدهد که دولت هم دیگر توانی برای پافشاری بر اینکه برجام آورده اقتصادی داشته است، ندارد، چرا که اساساً هیچ دلالت در میدان عمل برای آن نمییابد؛ و البته دلالتهای مختلفی میتوان دید که توافق بد آقایان کار را برای اقتصاد و معیشت مردم بسیار دشوار کرده است. او تقریباً همان حرف چند سال پیش رئیسکل سابق بانک مرکزی را میزند که گفت دستاورد ایران از برجام «تقریباً هیچ» است. بدعهدی آمریکا باعث شده است که در دوران توافق هستهای ایران نهتنها از مزایای اقتصادی خاصی بهره نبرد، بلکه تحت «فشار حداکثری» نیز قرار گیرد.
دوم اینکه، زمانی که طرف مقابل «دبه» کرد و برجام برای ایران «هیچ» شد، توافق هستهای به سکویی برای اعمال فشار حداکثری تبدیل شد. اروپا و آمریکا که خیالشان از پایبندی ایران به محدودیتها راحت بود، کاری را از پیش نبردند، در این حین مقامات دولتی، از جمله وزیر امور خارجه کشورمان، ناگهان تعریف جدیدی از اهداف برجام ارائه کرده با انکار اهداف اقتصادی آن، توافق هستهای را یک توافق راهبردی و امنیتی نامیدند. محمد جواد ظریف در مصاحبهای در 4 دی 1397 گفت که هدف برجام اقتصادی نبود: «بحثهای هستهای، امنیتی و خارج شدن از شورای امنیت بحثهای اصلی ما بود و اینکه کسی بگوید هدف برجام اقتصادی بود با واقعیات و خطوط قرمزی که برای ما ترسیم شده بود، نمیسازد.»
اما پس از ترور شهید قاسم سلیمانی و شهید محسن فخریزاده، توجیه امنیتی بودن برجام هم خاصیت خود را از دست داد. مقامات دولتی اکنون هدف جدیدی را تعریف کردهاند و آن احیای چندجانبهگرایی و همگرایی جامعه بینالملل است! نکته قابل تأمل این است که اهداف و ماهیت اقتصادی توافق هستهای در گذر زمان و در پی ناکامی آن به اهداف متفاوتی تغییر یافته و استحاله شده است. بهنظر میرسد، برجام، از منظر عدهای، بیش از آنکه منافع ملی را برآورده کند، برای اهداف سیاسی داخلی طیفی خواست کارکرد دارد، بر پایه همین تحلیل، اینکه مقامات دولتی در مرحله دیگر، تعریف جدیدی از هدف و عملکرد برجام ارائه کنند، محل تعجب نخواهد بود.
دولت جدید آمریکا و اروپاییها این روزها از احیای چندجانبهگرایی و همگرایی ترانسآتلانتیک سخن میرانند، اما این لزوماً بدین مفهوم نیست که چنین فرآیندی بهنفع ایران و تأمینکننده منافع آن باشد. مراد طرف مقابل از چندجانبهگرایی، احیای انسجام و اجماع علیه ایران میتواند باشد، در اصل دولت جدید آمریکا همان راهی را که دونالد ترامپ بهتنهایی طی کرد میخواهد بههمراه متحدان خود پیش برد، بنابراین چنین اظهارنظری توسط معاون اول رئیس جمهوری چندان سنجیده بهنظر نمیرسد و بهعبارتی بازی در زمین حریف است.
احتمالاً آقای جهانگیری یک اصطلاحی را همینطور در عرصه سیاست خارجی از غربیها شنیده و آن را خوشایند یافته است که تکرار میکند. چندجانبهگرایی اگرچه در لفظ چیز ظاهراً جذاب و بهمعنای همکاری و عدم تکروی و... است، ولی واقعیت آنچه غربیها و دموکراتها درباره ضرورت چندجانبهگرایی دنبال میکنند، این است که؛ "بیایید همه با هم بهصورت هماهنگ منافع ایران را نابود کنیم! و هیچکس در این زمینه تکروی نکند!"، اروپاییها نه بهخاطر ایران بلکه بهخاطر خودشان مدام میگویند که "ترامپ در فشار به ایران آنطور که باید و شاید با ما ــ یعنی اروپاییها ــ هماهنگ نیست و سیاستهای یکجانبهگرایانهای دنبال میکند! لذا بهتر است با ما هم هماهنگ شود که فشارها را هوشمند و هدفمندتر دنبال کنیم."
بنابراین این نحو ورود آقای جهانگیری به اصطلاحات بینالمللی بیش از آنکه ناشی از یک اکتشاف جدید برای منفعت برجامی باشد، احتمالاً ناشی از عدم اطلاع دقیق ایشان از مراد و مقصود غربیها از چنین اصطلاحاتی است و اینچنین است بلد بودن زبان دنیا در دولت محترم آقای روحانی!
انتهای پیام/.+